دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۹:۰۲ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۶۲۸۰
تئاتر شهر

دچار بیماری موبایلی شده‌ایم

رضا بهبودی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

اخیرا ویدئویی از رضا بهبودی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که بازتاب بسیار و متعددی از سوی کاربران و مردم هم به همراه داشته است. در طی نمایش «دوشسِ مَلفی» به کارگردانی محمد رضایی راد، رضا بهبودی به تماشاگری که در طی اجرای تئاتر با موبایل روشن حواس بازیگران را پرت کرده بود، اعتراض کرد و به تماشاگر مذکور معترضانه گفت که شما مدیون بقیه افرادی هستید که در این سالن حضور داشتند. او اعلام کرد که در طی اجرا به دلیل نور موبایل آن خانم، حواس خود و باران کوثری دیگر بازیگر تئاتر پرت شده است.

 

این معضل فرهنگی در سالن‌های تئاتر، سینما و کنسرت‌ها و جای جای جامعه مسئله ساز است و در پی اعتراض این بازیگر سینما و تئاتر، کمپینی از سوی اهالی تئاتر و علاقه مندان آن طراحی شده است که از تماشاگران می‌خواهد با گوشی خاموش به دیدن تئاتر برویم. درباره این کمپین و اتفاقی که منجر به اعتراض رضا بهبودی شد و همچنین بازتاب ویدئویی که منتشر شد، با این بازیگر گفتگو کرده‌ایم که در ادامه آمده است.

 

 

اخیرا کمپینی در بین اهالی تئاتر راه افتاده است که از تماشاگران درخواست می‌شود که با موبایل خاموش در تئاتر حاضر شوند. این کمپین بی ارتباط با اعتراض شما که اخیرا ویدئوی آن هم بازتاب بالایی داشت، نیست. به نظرتان این نوع کمپین‌ها می‌توانند راهگشای این معضل فرهنگی باشند؟

آنهایی که تئاتر را نمی‌شناسند، می‌گویند لازم است که خاموش کردن موبایل در تئاتر فرهنگ‌سازی شود و اظهار می‌کنند که خیلی از تماشاگران این قاعده را نمی‌دانند. این در حالی است که این قاعده در بیست سال گذشته همواره در جلسه‌های اجرای تئاتر از سوی مسئولین سالن یا دستیاران نمایش گوشزد و اعلام شده است، چطور می‌شود که این آداب تئاتر را کسی نداند؟

 

اگر هم موبایل را در طی اجرای نمایش خاموش نمی‌کنند، بی صدا کنند و مهم‌تر از همه آن را چک نکنند زیرا موجب حواس پرتی دیگر تماشاگران و بازیگران روی صحنه می‌شود. یا کسی برای اولین بار به دیدن تئاتر می‌آید و آداب تماشا کردن تئاتر را نمی‌داند و این تذکر را می‌شنود ولی بها نمی‌دهد که نشان از یک بی توجهی و بی فرهنگی دارد. اما جای تاسف دارد که بسیاری از تماشاگران سال‌ها به دیدن تئاتر می‌آیند و همچنان آداب تئاتر را نیاموخته‌اند و رعایت نمی‌کنند. در این روزها در کنار فحاشی‌های زیادی که در شبکه‌های اجتماعی به من شده است، افراد زیادی هم کامنت گذاشته‌اند که پیش از این من موبایلم را خاموش می‌کردم اما بعد که دیدم دیگران رعایت نمی‌کنند و روشن می‌کنند، من هم موبایلم را روشن می‌کردم ولی حالا با اعتراض شما متوجه شده‌ام که این کار درستی نیست. این معضل فراگیر شده است و امیدوارم این کمپین بتواند در فرهنگ‌سازی تماشای تئاتر اثرگذار باشد.

 

این کمپین یک تاثیر دیگر هم دارد و آن اتمام حجتی است که مطرح می‌شود. ما سال‌ها در طی اجرای تئاتر التماس و خواهش کرده ایم، کنایه و طعنه هم زده‌ایم مثلا آتیلا پسیانی مشهور است که پیش از اجرای نمایش با موبایلی به صحنه می‌آید و با نشان دادن دکمه‌ای روی آن به صورت آموزشی از تماشاگران می‌خواهد که موبایل هایشان را خاموش کنند. بسیاری هم این برخورد را توهین آمیز دانستند ولی یادآور می‌شوم که جان به لب پسیانی‌ها و کیانیان‌ها و دیگران آمده است که این طور اعلام کرده اند. هیچ کس ابتدا به ساکن خشم و اعتراض نمی‌کند، یا قرار نیست به کسی کنایه بزند و عاقلانه هم نیست که به محض برخورد با امر غلطی شدیدترین نوع حمله را بروز بدهیم.

 

 به شخصه شما را به عنوان چهره‌ای متین و آرام می‌شناسم و بعد از دیدن ویدئوی اعتراض تان به این فکر می‌کردم که در آن شب چه اتفاقی افتاده که واکنش شما شدید بوده است؟

 اگر چک کردن موبایل یک یا دو بار در طی اجرا باشد، امری عادی اما غلط است که ما به عنوان بازیگر با آن کنار می‌آییم اما در آن شب اجرا، آن تماشاگر خانم در تئاتری که ۷۰ دقیقه است، ۵۰ دقیقه کامل موبایل شان روشن بود. آن هم از آن نوع بزرگ و پرنورش که شعاع بزرگی از اطراف ایشان را روشن کرده بود. ایشان در ردیف دوم بودند و حتی نور صفحه را هم کم نکردند، هر چند این روش هم غلط است.

 

روی اعتراض من فقط آن خانم نبود، اعتراض من در پی انباشت سال‌ها تحمل این وضعیت و گوشزد کردن بود که به نتیجه نرسیده بود. اگر دیگر تماشاگران به استفاده نکردن از موبایل در سالن تئاتر بی‌توجه هستند و چند باری گوشی شان را چک می‌کنند یا متاسفانه پاسخ پیام هایی را هم می‌دهند، ایشان ۵۰ دقیقه در حال استفاده از موبایل شان بودند. بعد از اعتراض بنده فکر می‌کنم دیگر کسی نمی‌تواند بگوید ما در جریان این آداب نبودیم. این کمپین فراگیر شده است ولی برخی از دوستان ما در خارج از ایران متعجب شده‌اند که تماشاگران ما به این‌ترتیب در سالن تئاتر حاضر می‌شوند.

 

این وضعیت مطلوب نیست و آبروی فرهنگی ماست که به باد می‌رود. اعتراض هم نکنیم که معضل برجسته نمی‌شود زیرا این نوع برخوردها از سوی تماشاگران امروزه بیشتر شده است. حجت تمام شده است و من نوعی توهین هم کردم و اگر مراحل قضایی هم دارد  پای آن ایستاده‌ام اما امیدوارم که این نوع برخورد‌ها و بی توجهی‌ها به اتمام برسد.

این سوال بزرگ به وجود می‌آید که پس چرا به دیدن تئاتر می‌آیید در حالی که تحمل یک ساعت سکوت را ندارید؟

 راه‌اندازی کمپین‌های فرهنگی در طی سال‌های اخیر نشان داده است که دامنه نفوذ قابل توجهی دارند و می‌توانند تاثیر گذار باشند. به غیر از این کمپین‌ها چه راهکارهای دیگری را پیشنهاد می‌کنید تا این معضل فرهنگی رفع شود؟

به نظرم گروه‌های اجرایی باید بیشتر سخت بگیرند و فکر نکنند که اگر مثل من یا پسیانی عمل کنند، تماشاگر از تئاتر دور خواهد شد چون تماشاگری که طالب تئاتر هستند، موافق رعایت این موارد مهم هستند.

 

اگر کسانی از این نوع برخوردها ناراحت می‌شوند، به دیدن تئاتر نیایند و دنبال تفریحات دیگری باشند. چه لزومی دارد که به تماشاگران باج بدهیم و قاطعانه از آنها درخواست نشود که آداب تئاتر را رعایت کنند؟

تئاتر بیزینس نیست و نباید نگران باشیم که با این نوع برخوردها تماشاگر تئاتر کم می‌شود. در سالن‌ها توصیه‌های گرافیکی باید جدی‌تر گرفته شود و حتی شاید لازم باشد در بروشورها از هشتگ (# با هم با گوشی خاموش تئاتر ببینیم)، درج شود. ملتی هستیم که اهل مطالعه نیستیم و شاید اگر بصری ببینیم متوجه رعایت این آداب بشویم.

 

بیش از این به نظرم لازم است که این معضل فرهنگی از نظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار بگیرد که چرا ما در همه مراحل زندگی مان گرفتار استفاده از موبایل هستیم؟

چه بر سر جامعه ایرانی آمده است که در بافت خانه ها، مدارس و حتی مساجد که مردم برای شرکت در مراسم عزیزی رفته اند، مشغول استفاده از موبایل هستند؟ این چه معضلی است که شما به کنسرت، سینما یا بهشت زهرا و هر جا می‌روید،

 

همه سرشان روی موبایل‌ها  است و گفتگو بین دوست و خانواده‌ها کم شده است؟ این یک بیماری اجتماعی است، این اعتراض من فقط به معضلی که گریبانگیر تئاتر شده، نیست. امیدوارم این معضل فرهنگی رفع شود. من در این مدت تحت فشار عصبی بوده‌ام و فکر نکنید که اعتراض کردن برای من خوشایند بوده است. نفع شخصی من از این اعتراض چه می‌تواند باشد. اصلا من نمی‌دانستم در آن لحظه کسی در حال فیلم گرفتن است.

 

من اعتراض کردم چون فکر می‌کردم که آن تماشاگر بی توجه مدیون باقی کسانی بود که وقت و سرمایه شان را برای دیدن تئاتر هزینه کرده بودند اما با نقصانی در اجرا روبه‌رو بودند. این در حالی است که برخی از تماشاگران ما از راه‌های دور می‌آیند و این نوع برخوردهای غیر مسئولانه آنها را هم دلزده می‌کند.

 

سوال من این است که اعتراض من بی اخلاقی است اما رعایت نکردن حقوق دیگران بی اخلاقی نیست؟بسیاری معتقدند که شاید بهتر بود که شما به این تماشاگر تذکر می‌دادید. قبول دارید که اعتراض کردن در اغلب موارد دافعه دارد تا آموزش؟

می پذیرم اما ما در طی این سال‌ها بارها خواهش می‌کنیم که گوشی‌ها خاموش باشد. حتی شب گذشته هم چند نفری دوباره همین برخورد را با وجود توضیح مسئولین سالن داشتند. حالا یا کسانی برای لجبازی با ما این کار را می‌کنند یا اینکه این بیماری فرهنگی بی رویه شده است. مصیبت سال‌های اخیر تئاتر این شده که با جابه‌جایی ارزش‌ها روبه‌رو هستیم. از مشکلات تئاتر تجاری شده و اتکا به جذب تماشاگر با استفاده از بازیگران چهره گرفته تا استفاده از موبایل روشن و امثال آن.

 

در جای جای جامعه با قلب معنا روبه‌رو هستیم و فریادی که من می‌زنم که ۵ نفر برای دیدن تئاتر بیایند هم اشاره به همین معضلات است و برخی با ادبیات توهین‌آمیز گفته‌اند که اگر ۵ نفر به دیدن تئاتر بیایند، تو چطوری نان خواهی خورد؟ مسئله من فقط نان نیست، تئاتر زندگی، هویت و عمر من شده است. ۵ نفرتماشاگری که با شناخت و دل‌شان آمده باشند، بهتر از انبوهی تماشاگر بی‌توجه است. بعضی‌ها هم می‌گویند شاید کار ضعیف بوده است. اگر کار ضعیف بوده تماشاگران می‌تواند معترض شوند و یا نقد بنویسند.

 

من هم قبول می‌کنم که مرجوعی اجرا کنم و در صورت اعتراض هزینه‌ها را عودت دهم. این در حالی است که نظرات هم سلیقه‌ای است و کسی که اثری را نپسندد، دلیل نمی‌شود حق دیگران را ضایع کند. مگر ادراکات و سلایق یکی است؟ بهتر آن است که سالن را‌ترک کنند، این نوع برخورد را ما درک می‌کنیم و باعث می‌شود که ما روی این واکنش‌های منفی فکر کنیم.

 

 متاسفانه این نوع بی توجهی‌ها در زندگی اجتماعی عادی شده است اما شاید لازم باشد در تئاتر عدم استفاده از موبایل سخت گیرانه‌تر باشد. درباره لزوم عدم استفاده از موبایل در اجرای تئاتر توضیح بدهید؟

وجه اصلی اعمال قوانین سخت گیرانه در اجرای تئاتر به این دلیل است که اجرا زنده و با حضور تماشاگر در صحنه اتفاق می‌افتد. لحظاتی در تئاتر خلق می‌شود، در نحوه بیان و تفهیم آن که نیاز به تمرکز و ایجاد ارتباط ویژه دارد.

 

لحظاتی در تئاتر هست که بسیار حساس و دراماتیک است که در صورت عدم رعایت موارد این چنینی شکل نمی‌گیرد و در نتیجه نقصانی در انتقال احساس به وجود می‌آید. این حرف که برخی می‌گویند اگر بازیگری نباید تمرکز با این نوع برخوردها به هم بریزد؟ این گفته درست نیست. تئاتر به رعایت سکوت و همراهی نیازمند است.

 

 

 

 

bahardaily.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش