دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۹:۴۲ - ۲۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۷۸۴۲
تئاتر شهر

گفت‌وگو با حسین پارسایی، کارگردان نمایش «الیور توئیست»

حضور چهره‌ها در تئاتر حباب است

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
صد بازیگر، ۴۰ نوازنده و ۲۰ خواننده کر، ۹۰ چهره‌پرداز، ۶۵۰قطعه لباس و شش صحنه نمایشی؛ اینها بخشی از عوامل نمایش موزیکال «الیور توئیست» است.

به گزارش جام جم،نمایشی که مدتی است در تالار وحدت به کارگردانی حسین پارسایی و با بازی بازیگرانی چون نوید محمدزاده، مهناز افشار، آتیلا پسیانی، هوتن شکیبا و... روی صحنه است و بیلبوردها و تبلیغاتش شهر را به تصرف خود درآورده است. البته همین هم محل سوال است؛ در شرایطی که خیلی از تئاترها حتی توان پرداخت هزینه بازیگران خود را ندارند و سالنی به آنها داده نمی‌شود، چطور نمایش پارسایی در تالار وحدت و با این همه تبلیغات محیطی روی صحنه است؟ کارگردان الیور توئیست می‌گوید هزینه‌ها را اسپانسر نمایش پرداخت می‌کند.

 

با این حال این نمایش از همان روزها که خبرهای آماده‌سازی‌اش منتشر می‌شد پرسروصدا و گاه با حاشیه‌هایی همراه بود؛ از حضور حامد بهداد که منتفی شد تا اسپانسرینگ چشمگیر و تبلیغات گسترده. گذشته از همه اینها، نام حسین پارسایی بر تارک هر اثر نمایشی همواره چالش‌برانگیز بوده است؛ کارگردانی که بیشتر فعالیت‌هایش، چه ده سال پیش که با مجید انتظامی برای دفاع مقدس نمایش موزیکالی را با نام «این فصل را با من بخوان» روی صحنه برد و چه پیش و پس از آن با نمایش‌های عاشورایی‌اش چون «خواهران به وقت خیزران» و نیز دیگر فعالیت‌های اجرایی‌اش همیشه حاشیه‌آفرین بوده است. حتی عملکردش در مقام اجرایی در اداره کل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه و حتی مسئولیتش در تماشاخانه ایرانشهر که زیر مجموعه شهرداری است. حتی برخی از رسانه‌ها نیز به انتقاد از عملکرد او پرداخته‌اند. در چنین شرایطی درباره نمایش الیور توئیست با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.

 

الیور توئیست را شاید به قول اهالی سینما بتوان بیگ‌پروداکشن نامید. فکر می‌کنید فضای تئاتر ما از منظر ورود تهیه‌کننده‌ها، ذائقه تماشاگران و توان بازیگران چقدر آماده اجرای چنین پروژه‌هایی است؟

همه ما در آغاز راهیم. تئاتر امروز، همچنان در دوره گذار است و تا زمان رسیدن به ثبات لازم، همه چیز در گرو تلاش‏های فردی است. به نظر من، فضای کنونی تئاتر به دلایل مختلف دچار تنگنا و تنگ‏نظری است؛ چند سالن و گهگاهی کمک‏هزینه‏های ناچیز و انبوهی از تقاضاها برای بروز و ظهور آدم‏ها بر صحنه تئاتر. بنابراین باید پذیرفت که ساز و کار تولید در تئاتر بسیار متفاوت شده است. حالا دیگر تئاتر صرفا متکی بر یارانه‏های دولتی نیست. حتی طبیعت آثار نیز عوض شده است. از تهیه‏کننده گرفته تا عوامل تولید و هنرمندان و دست‏اندرکاران و تماشاگرانی که گاه سلیقه و ذائقه خودشان را تحمیل می‏کنند. پس به‌صورت طبیعی پروژه‌های بزرگ بیشتر دچار این مشکلاتند. جوان‌ترها در صف، بزرگ‌ترها در سایه و همچنان کنایه بر کنایه. صادقانه عرض می‌کنم که فضای تئاتر ما برای تولید آثار بزرگ، باید آمادگی بیشتری داشته باشد. باید خویشتندار باشد و اجازه بدهد تجربه‌های بزرگ شکل بگیرد و آزمون و خطا به وجود آید تا بتوان آینده‌ای روشن برای آثار بزرگ پیش رو دید.

 

نمایش شما تبلیغات محیطی گسترده‌ای را تجربه کرده است؛ تصویری که چندان در شهر به تماشای آن عادت نداشته‌ایم. تهیه‌کننده‌ها امروز به تئاتر به عنوان هنری پولساز که بازگشت سرمایه را تضمین کند، نگاه می‌کنند.

در حال حاضر تهیه‌کننده به معنای واقعی کلمه در مقایسه با سینما در تئاتر وجود ندارد چرا که تئاترها سرمایه‌گذار ندارند. بنابراین تهیه‌کننده، ترکیب مشترکی است از سرمایه‌گذاری محدود در تئاتر و تهیه و تولید که همه این مسئولیت بر دوش یک نفر است و بیشتر هم چشم امید به فروش زودهنگام بلیت نمایش در مرحله پیش‌فروش دارند تا هزینه‌های تولید از محل فروش بلیت بازگردد و مدیریت شود. کارگردانان هم گریزان از نمایش‌های پرپرسوناژ و هزینه‌های تولیدند؛ صحنه‌ها و دکورها کوچک و کوچک‌تر می‌شود و بازیگرها به حداقل می‌رسند تا تئاتر زنده بماند. این‌جاست که یارانه‌های نمایشی نقش موثری ایفا می‌کند، اما همان‌طور که گفتم تنگناهای مالی و تنگ‌نظری‌های موجود و سوءتفاهم‌های بی‌شمار اهالی تئاتر، کار را دوچندان پیچیده و سخت می‌کند. البته تماشاگر هم عادت کرده مطالبه‌ای نداشته باشد بابت آنچه هزینه می‌کند؛ پول، وقت و ذوق تماشای بی‌دریغش. پس آنچه موجب نگرانی خواهد شد، بازگشت سرمایه‌ای است که سرمایه‌گذار ندارد و تهیه‌کننده از محل فروش بلیت‌ها حاصل خواهد کرد.

 

اگر بخواهید دشواری دست‌زدن به پروژه‌های عظیم را در تئاتر فهرست کنید، به کدام موارد اشاره می‌کنید؟

امنیت حرفه‌ای و تضمین سرمایه در تولید آثار بزرگ، بیشترین اهمیت را دارد و البته فاکتورهای دیگری همچون نمایشنامه، کیفیت اثر، تبلیغات زودهنگام و تاثیرگذار، انتخاب مناسب بازیگر و موارد عدیده‌ای که در تولید همه آثار مشترک است. امنیت حرفه‌ای به معنای این‌که شما در چارچوب مقررات و ضوابط فرهنگی و بی‌هیچ دغدغه و نگرانی به تولید اثر دست بزنید و با چشم‌اندازی که برای یک پروژه بزرگ قائل هستید، برنامه‌ریزی بکنید. امنیت حرفه‌ای یعنی در اختیارداشتن زمان و فضای کافی برای تمرین و آماده‌سازی اثر حتی اگر ماه‌ها طول بکشد. یعنی همه توش و توان یک گروه بزرگ برای تولید یک اثر نمایشی قابل اعتنا در اختیار باشد و همه چیز دست در دست هم شرایطی را برای اجرایی بزرگ و فاخر فراهم کند، اما چنین نیست؛ امکانات ناچیز تئاتر پایتخت و صدالبته شهرستان‌ها هیچ کفاف این بلندپروازی را نمی‌دهد و بارها و بارها روح و روان کارگردانان را تحت‌الشعاع مشکلات پیش پا افتاده قرار می‌دهد. امنیت حرفه‌ای یعنی وقتی بازیگر انتخاب می‌کنی، مشکل ارتزاق نداشته باشد و همزمان با تمرین و تولید اثر در چند پروژه دیگر فعالیت نداشته باشد. همه اینها بازگشت سرمایه را تضمین می‌کند و صدالبته کیفیت اثر و میزان رضایت مخاطبان که بر شکوه هر اجرا می‌افزاید.

 

با این اوصاف، به نظر شما تئاتر خصوصی چقدر شانس موفقیت در اجرای چنین پروژه‌هایی را خواهد داشت؟

اگر انتخاب‌ها درست باشد، موفق خواهند بود. در پس هر موفقیتی تدبیر و تجربه هست؛ اگر به تجربه دیگران اعتنا کنیم، موفق خواهیم شد. بنابراین تولید آثار بزرگ نه‌تنها موجب ترغیب سرمایه‌گذاران این حوزه خواهد شد بلکه جمعیت کثیر مخاطبان را گسترش خواهد داد و شانس موفقیت اثر را بالاخواهد برد.

 

دلایل رونق چشمگیر تئاتر طی چند سال اخیر را در چه عواملی جست‌وجو می‌کنید؟

به نظر من، این موضوع صرفا به تئاتر مربوط نیست و به سینما هم مربوط است. صرف این سال‌ها هم نیست و از گذشته نیز عرضه و تقاضا موجب رونق و شکوفایی تئاتر بوده است. نسل نوپا و جسور تئاتر، دلیل دیگر برای جذب مخاطبانی است که در جست‌وجوی نیازهای فکری، معنوی و فرهنگی خودشان در عرصه فرهنگ و هنر هستند. تئاتر این روزها، صریح، جسور و خلاق است و تماشاگرانش را به وجد می‌آورد. البته شاید تعداد این آثار کم‌تر از توقع مخاطبان باشد، اما من هر بار به نسل جدید کارگردانان و بازیگران سرزمینم افتخار می‌کنم و اگر امروز شاهد گسترش موجی از مخاطبان در تالارهای نمایشی هستیم، بی‌تردید نتیجه اعتمادی است که هنرمندان در مخاطبان به وجود آورده‌اند.

 

به نظر شما، افزایش تماشاگرِ تئاتر در این یکی دو سال اخیر، به افزایش تماشاگران بالقوه‌ تئاتر منجر شده است؟ به عبارت دیگر، همه کسانی را که این روزها سالن‌ها را پر می‌کنند می‌توان مخاطب واقعی تئاتر دانست؟

خیر، قطعا خیر. اما همین تماشاگران با استمرار این موضوع، بتدریج جذب هنر نمایش می‌شوند. بی‌تردید تماشاگرانی که امروز به‌واسطه حضور چهره‌های سرشناس به تئاتر می‌آیند، در صورت استمرار به دیدن نمایش عادت خواهند کرد و در آینده‌ای نه‌چندان‌دور، مخاطب تئاتر خواهند بود.

 

به حضور چهره‌ها اشاره کردید؛ شما هم در نمایش خود از این چهره‌های سینمایی استفاده کرده اید. برخی که از حضور چهره‌های سرشناس دیگر حوزه‌ها در تئاتر استقبال می‌کنند، معتقدند رونقی که چهره‌ها به تئاتر داده‌اند، حبابی‌است که خواهد ترکید. تجربه شما چه می‌گوید؟ این پیش‌بینی به نظر شما بهره‌ای از حقیقت برده است؟

حبابی بیش نیست و تنها ذوق و خلاقیت است که بر صحنه می‌ماند. حالا چهره باشد یا نباشد این مردمند که مشوق آثار هنری یا بازیگرانی مستعد و درخشانهستند.

 

این موضوع کاملا با بحث امنیت حرفه‌ای که مطرح کردم ارتباط مستقیم دارد و در هر نمایشی نقش‌ها بازیگران را طلب می‌کنند و همیشه بهترین‌ها در طول تمرین دیده می‌شوند.

 

چالش مهناز افشار برای الیور

این شب‌ها مهناز افشار در نمایش «الیور توئیست» روی صحنه است. پارسایی از انتخاب او دفاع می‌کند و تلویحا می‌گوید که در انتخاب او به توانایی‌هایش نظر داشته و نه چهره‌بودنش در سینما. او در این باره به ما می‌گوید: «به دلایل مختلف مهناز افشار را انتخاب کردم؛ چرا که وجوه مشترکی بین تجربه و توانایی‌های او و نقش نانسی می‌دیدم. اولین‌بار هم نسخه سینمایی کارول رید را دیدم و بی‌اختیار مهناز افشار به ذهنم خطور کرد. و از همه مهم‌تر انگیزه او برای قرارگرفتن در متن چالشی بزرگ در نقش نانسی به من ایمان داد که او در این نقش موفق خواهد بود. مهناز افشار چند ماه درگیر تمرین بود و بیشترین زمان خود را صرف آماده‌سازی الیور توئیست کرد. اولویت مهناز افشار، در کنار دیگر فعالیت‌های سینمایی‌اش همیشه الیور توئیست بود. طوری که گاه عصرها تا شب سر تمرین نمایش بود و بعد تا صبح روز بعد ضبط سینمایی داشت.

 

 

 

 

 

  • 12
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش