دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۸:۲۰ - ۳۰ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۸۴۰۹
تئاتر شهر

پیاده ‏روی تماشاگر نماها روی اعصاب بازیگران در تئاتر!

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

 شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در حین تماشای فیلم یا تئاتر، تلفن همراه بغل دستی تان زنگ بخورد یا کسی که روی صندلی ردیف جلویی شما نشسته باشد دائما گوشی خود را چک کند و نور موبایل او حواس شما را از ماجرای فیلم و نمایش پرت کند.اگر هم از سینماروهای جدی تر سینما باشید،حتما تجربه آزار ناشی از شنیدن صدای چیپس و پفک خوردن و یا خش خش بسته های خوراکی کنار دستی هایتان را داشته اید. حتی شاید بتوان گفت این موارد در حین تماشای تئاتر،به دلیل شرایط سالن غیرقابل تحمل تر نیز باشد، چرا که در آنجا نه تنها حواس تماشاگران را پرت می کند بلکه تمرکز گروه اجرا را نیز برهم می زند.

 

اما به راستی رفتار شایسته و مناسب این اماکن چه می تواند باشد؟ نحوه برخورد اطرافیان با افرادی که حقوق دیگران را در این شرایط نادیده می گیرند چگونه باید باشد؟ و اینکه تذکر از سمت چه کسانی باید باشد؟گروه اجرایی و یا خود انتظامات سالن باید این موضوع را یادآوری کند؟ هر چند در ابتدای اکثر اجراها خاموش کردن تلفن های همراه را به تماشاگران یادآوری می کنند. ولی باز هم بسیاری از تماشاگران به این تذکرها بی توجه هستند.

 

به نقل از یکی از سایت های اخبار تئاتر، در اجرای یکشنبه شب نمایش «هایلایت» و پس از تشکر و تعارفات معمول گروه نمایش، کارگردان، یکی از تماشاگران را که میانه اجرا موبایلش زنگ خورده بود را مخاطب قرار می دهد. خبرنگار ایران تئاتر می نویسد:«در میان تشویق مخاطبان ناگهان برآشفته با جملاتی که آدمی را به یاد ناظم‌های مدرسه می‌انداخت با عصبانیت فریاد زد:«اون کسی که گوشی‌اش در میانه اجرا زنگ زد خودش بایستد! می‌دانم کیست پس بهتر است خودش بایستد- بایستید…» تماشاگر نگون‌بخت هم ایستاد و عذرخواهی کرد ، اما غائله به همین‌جا ختم نشد و خانم کارگردان خواست تا حاضرین او را تشویق کنند. جمعیت شوک زده، اما همراهی نکرد. در ادامه سوسن پرور گفت:«خانم من از شما ممنونم که بهترین لحظه نمایش مرا به گند کشیدید و… » در ادامه از بازیگری که به‌ زعم کارگردان در طلایی‌ترین نقطه‌ بازی‌اش موبایل خانم تماشاگر زنگ‌خورده بود خواست تا یک‌قدم جلو بیاید و از حاضرین خواست تا او را هم تشویق کنند سپس کوتاهی نکرده گفت: «من از تو که مهم‌ترین لحظه حسی بازی‌ات خراب شد تشکر می‌کنم».

در خصوص این اتفاق با برخی از هنرمندانی که در حوزه تئاتر و سینما فعال هستند و همچنین کارگردان این نمایش گفتگو کردیم و نظرشان را در مورد فرهنگ تماشای تئاتر و فیلم جویا شدیم.گزارشی که امید می رود گامی باشد هر کوچک در جهت تصحیح رفتارهای نامناسب از سوی برخی تماشاگران و نیز از خلال آن راهکارهایی پیش روی هنرمندانی که با چنین رفتارهایی هنگام اجرا مواجه می شوند، مجال طرح بیابند.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

سیامک صفری:فرهنگ تماشای تئاتر باید به مرور جا بیفتد

سیامک صفری، بازیگر تئاتر و سینما معتقد است که تئاتر آئینی دارد و هنرمند تئاتر به آرامش و تمرکز نیازمند است، ولی ممکن است تماشاگری برای اولین بار به تئاتر آمده باشد. این ها فرهنگی است که به مرور زمان باید جا بیفتد.

بازیگر نمایش های «لامبورگینی» و «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» در این باره به بانی فیلم گفت: البته من در سالنی که خانم پرور اجرا داشتند، نبودم و نمی دانم دقیقا چه اتفاقی افتاده و نمی خواهم بگویم که چه کسی اشتباه کرده است. به هر حال آنچه روشن است اینکه تئاتر فضای خاصی دارد و سالن ها هم اکثرا کوچکند. همه باید کمی به هم کمک کنند و رفاقت کنند. گروه اجرا همیشه باید به تماشاگرش احترام بگذارد. تماشاگری که در این هوای آلوده و در این شرایط به تئاتر می آید، قابل احترام است. از طرفی تماشاگران هم باید توجه کنند که تئاتر احتیاج به تمرکز دارد و هنرپیشگان نیاز دارند در آرامش و تمرکز اجرا کنند. ضمن اینکه تماشاگر به تماشاگر و بازیگر هم به بازیگر باید احترام بگذارد. این یک فرهنگ است که باید به مرور زمان جا بیفتد. تئاتر آئینی دارد. با این حال آدم نمی تواند قضاوت کند. گاهی پیش می آید که تماشاگر هنوز رسم و آئین تئاتر را نمی داند. وی افزود: در سینما به خاطر شرایطی که دارد و باندهای صدا می توان با تلفن یا بغل دستی حرف زد یا چیپس خورد. چه اشکالی دارد؟ همه دنیا در سینما دستشان پاپ کورن و نوشابه و ساندویچ است و به سینما می روند. چه کسی گفته جدی و خشک در سینما بنشینید و فیلم ببینید؟ بعضی ها دوست ندارند ولی من خودم اگر به سینما بروم بدم نمی آید در حین فیلم چیزی هم بخورم.

 

این بازیگر با بیان اینکه مسئله تئاتر با سینما فرق می کند، ادامه داد: اکثرا در تئاتر کافه یا بوفه را خارج از معماری سالن قرار می دهند و معمولا هم چیزی در تئاتر خورده نمی شود، چون ممکن است مزاحم تماشاگران دیگر باشند. این چیزی است که باید جا بیفتد. ممکن است تماشاگری برای اولین بار به تئاتر آمده باشد، یک بار هم تلفنش زنگ بخورد، چیزی از کیفش دربیاورد و بخورد، یا کیفش از دستش بیفتد.

 

بازیگر فیلمهای «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» و «آینه بغل» اضافه کرد: از این قبیل اتفاقات برای من بارها بر سر اجرا افتاده است. یک بار تلفن همراه خانمی در حین اجرای من زنگ میزد، حتی خودش هم دستپاچه شده بود و دنبال تلفنش می گشت، من هم در حالی که روی صحنه بازی می کردم به دوستانی که کنارش بودند اشاره کردم و گفتم: «بچه ها چرا اینطوری نگاهش می کنید؟ کمک کنید این خانم تلفنش را پیدا کند»! این موضوعی است که هم بچه های تئاتر و هم تماشاگران باید با مراعات کنند. تئاتر یک رابطه دوستی و فضای مهربان و صمیمی است و یک هنر مضمونی است، مضمون تئاتر دیالوگ است و کسی که می خواهد روی تئاتر و مضامین انسانی کار کند، باید خودش و روحیاتش هم با این شرایط متناسب باشد. تماشاگر هم به دنبال همین مضامین در سالن نشسته است. این است که شاید اگر زمان بگذرد، تجربه به همه ما کمک کند.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

سوسن پرور:چند زنگ موبایل به کار من ضربه نخواهد زد

سوسن پرور روایتی که سایت «ایران تئاتر» از حاشیه تئاترش دارد را رد می کند و معتقد است تئاترش آنقدر قوی است که چند زنگ موبایل به کارش ضربه نخواهد زد.

 

پرور، کارگردان تئاتر «هایلات» در خصوص این اتفاقات به بانی فیلم گفت: به طور کلی اگر از نظر استاندارد جهانی هم بخواهیم حساب کنیم، ممکن است یک سری مسائل غیرقابل پیش بینی در حین اجرا اتفاق بیفتد. استاندارد قضیه به این شکل است که افراد انتظامات در سالن ها هستند که وقتی کسی بخواهد تصویربرداری کند یا تلفنش زنگ بخورد، او را به بیرون از سالن راهنمایی می کنند. حال اینکه در اینجا چگونه برخورد می شود و اینکه آیا اصلا وظیفه سالن است که این قوانین را به تماشاگر گوشزد کند یا وظیفه گروه اجرایی است، خودش یک بحث است. اینکه تماشاگر خودش چقدر باید درباره این موضوع فهیم باشد هم یک بحث دیگر است. وی افزود: به نظر من زنگ زدن موبایل در حین اجرا ناشایست ترین چیزی است که اتفاق می افتد و اگر گروه اجرایی گوشزدی می کند، این توهین نیست. دوستی مثالی زد و بد نیست آن را بازگو کنم، مثل این است که ما کمربند ایمنی نبندیم، پلیس ما را جریمه کند و وقتی جریمه شدیم بگوییم پلیس ما را تحقیر کرد. باید این گوشزدها تکرار شود تا ملکه ذهن شود. با این شرایط من فکر دیگری به ذهنم نمی رسد. بازیگر بیچاره ای که تمرکزش را از دست می دهد چه گناهی دارد؟

 

پرور با اشاره به متنی که «ایران تئاتر» منتشر کرده است، گفت: من آن کاری که در این سایت نوشته شده را نکردم. اگر احتیاج باشد فیلم آن را هم در اختیارتان خواهم گذاشت. من می خواستم این مسئله را فراموش کنم، چون جوابیه هم داده بودم که چاپ و تمام می شود. ماجرا از این قرار است؛ بعد از آنکه اجرای ما تمام شد، من از آن خانم خواهش کردم بلند شود. ایشان بلند شدند و من از گروه اجرایی ام خواهش کردم برای او دست بزنند و آنها هم تشویق کردند. به آن خانم گفتم که در حسی ترین لحظه بازی بازیگر من موبایل شما زنگ خورد، اجازه می دهید که تماشاگر، بازیگر مرا تشویق کند؟ ایشان هم گفتند بله و تماشاگران بازیگران را تشویق کردند. من گفتم از شما خواهش می کنم که دیگر این اتفاق تکرار نشود و آن خانم هم قبول کرد و گفت بله حتما، او مرا بغل کرد و از من عذرخواهی کرد. من هم از ایشان حلالیت طلبیدم و از او دعوت کردم که حتما باز هم بیاید و کارهای ما را ببیند. او هم گفت که اتفاقا این کار را دوست داشته و بار دیگر با دوستانش خواهد آمد.

 

این بازیگر در ادامه عنوان کرد: این که این سایت خبری مرا با چه ادبیاتی قضاوت کرده خودشان می دانند. فیلم این ماجرا موجود است. من اصلا بلد نیستم با این لحن حرف بزنم. من اگر باز هم به آن درجه از عصبانیت برسم، باز هم ادبیاتم این نیست که بگویم «شما گند زدید به نمایش من»! ضمن اینکه کار من آنقدر قوی است که چند زنگ موبایل به کار من ضربه نخواهد زد. چیزی که درباره من گفته اند اصلا برایم مهم نیست و به هر حال هرکس توصیفی دارد. وی اضافه کرد: زمانی که صفحه اینستاگرام باز کردم، همه مردم در این صفحه به من ناسزا می گفتند. به چهره ام و اینکه چرا اصلا با این چهره بازیگر شده ام. من تمام آن آدم ها را دوست داشتم و آنقدر دوست داشتن به آنها دادم تا دیگر کسی به من فحش نداد. اکنون هم به تماشاگری که می آید و کار مرا می بیند آنقدر عشق می دهم و دوستش دارم که کم کم می فهمد نباید کار مرا در سالن با موبایل ببیند. نه خرده ای به تماشاگرم دارم و نه خرده ای به ایران تئاتر. مکتب من عشق ورزیدن است و من با همین مکتب پیش می روم. مخاطبم هم حتما این موضوع را می گیرد و نتیجه آن چیزی خواهد شد که باید باشد. من کینه ای از کسی ندارم و آنقدر صبوری و عشق ورزیدن را بلدم که با گذشت زمان همه می فهمند من قصد تحقیر کردن هیچ موجودی را ندارم چه برسد به آدمیزاد.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

ساناز بیان:رعایت رسم ادب وظیفه است 

ساناز بیان معتقد است، تئاتر یک اتفاق و یک موجود زنده است؛ تماشاگر روی آن تاثیر می گذارد، همان طور که انرژی حال خوب و یا بد تماشاگر به اجرا منتقل می شود. اتفاقاتی از این دست هم بخشی از ذات تئاتر است. تنها راهی که وجود دارد این است که اعلام کنیم گوشی های خود را خاموش کنید.

 

بیان، کارگردان و نمایشنامه نویس تئاتر، در خصوص این موضوع به بانی فیلم گفت: من نمی توانم در مورد موضوعی که در آنجا حضور نداشته ام اظهار نظری کنم. به هر حال جایی چیزی نوشته شده و ما نمی دانیم تا چه حد بر اساس واقعیت بوده و چقدر اغراق شده است.

 

وی افزود: در زمان اجرای تئاتر «آبی مایل به صورتی» حتی نور موبایل تماشاگران حواس ما و حتی خود تماشاگران را پرت می کرد. وقتی می بینیم کسی روبرویمان نشسته و مدام موبایلش را چک می کند، خوشایند نیست. مثل این است که ما با کسی حرف بزنیم و مخاطبمان گوش ندهد. این دیگر رسم ادب است و ربطی به این ندارد که تماشاگر تئاتر باشد یا سینما. ادب حکم می کند وقتی کسی با شما صحبت می کند، به او توجه کنید. بماند که دست کم ۴۰ تومان هم پول بلیت هم داده باشید که مزید بر علت می شود. وی در مورد اینکه روش برخورد در این شرایط چه باید باشد، عنوان کرد: من به خودم اجازه نمی دهم برای کسی مشخص کنم که چگونه برخورد کند. هر کس روش برخورد خودش را دارد. روش من عموما این است که ندیده بگیرم. چون به ما گفته اند که اگر روبروی شما جنگ خونین هم اتفاق بیفتد ما باید به کارمان ادامه دهیم. در نهایت فکر می کنم که این رفتار مودبانه نیست. البته ممکن است کسی فراموش کرده باشد موبایل خود را خاموش کند، ولی چک کردن مداوم موبایل کار بسیار ناپسندی است.

 

این نمایشنامه نویس در پاسخ به این سوال که چه کارهایی می توان کرد که تماشاگر جدی تربیت کنیم، گفت: من کمی با عبارت «تربیت تماشاگر» مشکل دارم و فکر می کنم مودبانه نیست که بگوییم تماشاگر را تربیت کنیم. به هر حال ما فقط می توانیم اعلام کنیم که خواهشا گوشی های خود را خاموش کنید یا روی حالت سکون قرار دهید. به خاطر دارم شبی خانمی از تماشاگران از دو ساعت اجرای من، یک ساعت و ۵۵ دقیقه در حال چک کردن موبایل خود بود و نور این موبایل آنقدر اطرافیانش را اذیت کرده بود که من می دیدم با وجود اعتراض اطرافیانش باز هم ادامه می داد! با اینکه ما روی کارمان بسیار متمرکز هستیم و اصلا متوجه این اتفاقات نمی شویم، ولی چنین رفتارهایی توجه ما را جلب می کند. نمی توانیم همه را مجبور کنیم آن طور که انتظار داریم، رفتار کنند. چنین چیزی نشدنی است. با اینکه قبل از اجرا اعلام می کنند، باز هم می بینم که این اتفاقات تکرار می شود. تئاتر یک اتفاق و یک موجود زنده است که تماشاگر روی آن تاثیر می گذارد. همان طور که انرژی حال خوب و یا بد تماشاگر به اجرا منتقل می شود. این اتفاقات هم بخشی از ذات تئاتر است. به هر حال تماشاگران ما آدم های متفاوت از فرهنگ های متفاوت هستند. کسی که پول داده و بلیت خریده و یک ساعت و خرده از کل نمایش را دائما با موبایل خود مشغول است را هیچ گونه نمی توان قانع کرد. چون آن آدم در حین همان گفتگو هم یا مدام وسط صحبت طرف می پرد و قواعد آداب اجتماعی را زیر سوال می برد.

 

بیان اضافه کرد: من فکر می کنم که این ها بخشی از یک اجرای زنده است. هر چند خوب است که یادآوری شود، ولی نمی شود انتظار داشت که اتفاق نیفتد. اعتراف می کنم که یک بار برای خود من اتفاق افتاد که سر یکی از کارهای خودم که در سالن نشسته بودم، فراموش کردم موبایلم را خاموش و یا سایلنت کنم. دیگر از یک کارگردان چه کسی می تواند روی اجرا حساس تر باشد؟ بعد از اجرا متوجه شدم و می گفتم اگر موبایل من وسط اجرا زنگ می خورد چه باید می کردم؟ در میان این همه آدم ممکن است یک نفر موبایلش زنگ بخورد. به نظرم باید سعی کنیم به این موارد دامن نزنیم و بهتر است از کسی هم نام نبریم. چون هیچ کداممان آنجا نبودیم و نمی دانیم دقیقا چه اتفاقی افتاده است. نباید قضاوت کنیم. دیدگاهی که دارم دیدگاه من است و قطعا کسی به جز سوسن پرور نمی تواند به خوبی در این مورد صحبت کند. باید روایت او را هم شنید.

 

 

 

 

  • 15
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش