چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۱۱:۰۵ - ۱۸ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۴۸۵۶
تئاتر شهر

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر»

نمایش غیرمنتظره,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بازیگران «غیرمنتظره»وظیفه بسیار دشواری بر عهده گرفته‌اند

 

تماشاگر از همان آغاز یا در مراحل بعد،دست هنرپیشه را می خواند

 

«غیرمنتظره» به عنوان نخستین «گیم تئاتر» ایرانی،تجربه غریبی است

 

هنرپیشه رکن است و بازی او عامل نهایی و تعیین کننده باورپذیری،تاثیرگذاری وماندگاری نمایش است

 

بازیگر می کوشد یک گام از تماشاگر پیش باشد

 

در وضعیت دوم،جای مخاطب و بازیگر عوض می شود

 

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر»

 

شیطنت های کیارش سرابی در نقش باجگیر،غافلگیر‌کننده و برای تماشاگر بسیار جذاب است

 

پشت سر گذاشتن عرصه های ناپیموده در تئاتر ایران و گشودن مسیرهای جدید در این حوزه،از ظهور نسلی خبر می دهد که قصد دارد با ارائه ایده های تازه و به کارگیری دگرگون کلیشه ها، مشتریان تماشاخانه‌ها را در تجربه‌های کم نظیر خود شریک و ایشان را با مفاهیم و اشکال تازه ای از نمایش آشنا کند.نمایشنامه‌نویسان و کارگردان‌های مبتکر و نوجویی همچون وحیدرهبانی،محمد مساوات،جابر رمضانی و...در سال های اخیر موفق شده اند کلیشه ای که تماشاگر ایرانی از «نمایش» و «تئاتر» در ذهن خود دارند را شکسته دهند و افق های تازه ای پیش چشم بگذارند.

 

مهم ترین امتیاز تئاتر در قیاس با دیگر هنرها،زنده بودن آن و برقراری رابطه بی واسطه و تکرارناپذیر در لحظه با مخاطب است.سال‌هاست نمایش های بسیاری در اقصی نقاط جهان به روی صحنه می روند اما شمار قابل توجهی از این آثار موفق به برقراری رابطه با تماشاگر نشده و در یادها نمی مانند.تاثیرگذاری نمایش بر تماشاگر وابسته به عوامل مختلف از داستان،دیالوگ و بیان گرفته تا نور،موسیقی و گریم است اما مهم ترین عامل،بازیگر و بازی او است که «صحنه» و «مخاطب» را به هم پیوند می زند.اگر همه عوامل صحنه از قدرت تاثیرگذاری برخوردار باشند اما هنرپیشه کار خود را درست انجام ندهد، نمایش فرو می ریزد و ارتباط با مخاطب شکل نمی‌گیرد. پس هنرپیشه رکن است و بازی او عامل نهایی و تعیین کننده باورپذیری،تاثیرگذاری وماندگاری نمایش است.

 

«غیر منتظره» تجربه غریبی است

آن دسته از علاقه‌مندان تئاتر که به اجراهای کلیشه‌ای خو کرده‌اند و خود را مقید به یک سری عادات و آداب خاص حضور در سالن نمایش می‌دانند با گیم تئاتر محیطی«غیرمنتظره» غافلگیر می شوند. این گونه تئاتر محیطی در آمریکا و اروپا مسبوق به سابقه اند اما در ایران کمتر اجرا مي‌شوند.«غیرمنتظره» به عنوان نخستین «گیم تئاتر» ایرانی،تجربه غریبی است که فرم آن از تئاتر غرب می آید و محتوایش ریشه در روان‌شناسی و جامعه شناسی دارد.مفهوم «صحنه»،«دیوار چهارم»،«میزانسن»،«بازیگر» و «تماشاگر» در این نمایش به‌طور كامل دگرگون شده است.محسن احتشامی با گیم تئاترش این فرصت را برای تماشاگر ایرانی فراهم آورده تا به تنهایی و بدون «همتماشاگری» و نشستن در کنار دیگران،به طور مستقیم با بازیگر تئاتر،چشم در چشم و نفس به نفس شود.او برای این کار صحنه نمایش را به هفت کابین مسقف تبدیل و در هر کابین فقط یک بازیگر را مستقر کرده است.

 

هر تماشاگر حق دارد به تنهایی و بدون همراهی دیگر تماشاگران،به ترتیب وارد ۶ کابین ابتدایی شده و در هر یک از کابین‌ها،فقط با یک هنرپیشه وارد گفت و گو حتی بازی دو جانبه شود.زمانی که این تعامل مهیج در کابین ششم به پایان می رسد،تماشاگر با دو در بسته مواجه می‌شود.یک در به جهان بیرون از نمایش باز می شود و در دیگر به کابین هفتم(وادی آخر) که نمایش در آن همچنان ادامه دارد.نمایش دو پایان دارد،یک پایان در کابین ششم رقم می خورد و پایان اصلی در کابین هفتم.تماشاگر با خروج از کابین آخر،شگفت زده از تجربه ای که پشت سر گذاشته بر جا می ماند و میل به حضور مجدد در کابین ها در وی پدید می آید.

 

تحریک خلاقیت تماشاگر و بازیگر

بازیگران «غیرمنتظره»وظیفه بسیار دشواری بر عهده گرفته‌اند.بازیگر در نمایش‌های صحنه ای به واسطه متن،هدایت کارگردان و تجارب و آموخته‌های خود می‌داند چه مسیری پیش رو دارد و از چم و خم و تمام فراز و نشیب های داستان نمایش و ماجراهای آن آگاه است ؛ حتی می داند چه بر سر کاراکترها می آید اما در گیم تئاتر این قدرت پیش بینی کنندگی از بازیگر ستانده می شود.او هیچ متن از پیش آماده ای مشتمل بر دیالوگ و دستور صحنه در اختیار ندارد و فقط از هویت و ماهیت نقش و محدوده مجاز حرکتش با خبر است و باید بر اساس ری‌اکشن(واکنش‌های تماشاگر،بداهه‌پردازی کند.موقعیتی که در کابین‌های «غیرمنتظره» برای بازیگر و تماشاگر ایجاد می شود،خلاقیت آن ها را تحریک می‌کند.

 

بازیگر می کوشد یک گام از تماشاگر پیش باشد و ضمن ایجاد چالش نمایشی،همه چیز را تحت کنترل خود در آورد اما برخی از آن ها بازیگران را به چالش کشیده و غافلگیر می کنند.از همان کابین نخست،مسابقه مهیجي بین بازیگر و تماشاگر و اجرا و مخاطب آغاز می‌شود.این مسابقه ممكن است به سه شکل مختلف رقم بخورد:

 

۱- بازیگر در تمام مراحل از تماشاگر پیش می‌افتد و تسلط خود را بر وی حفظ می کند.

 

۲- تماشاگر از همان آغاز یا در مراحل بعد،دست هنرپیشه را می خواند و بالاخره خود را از زیر تسلط بازیگر می‌رهاند.

 

۳- گاه هنرپیشه گاه تماشاگر به تناوب و کم و بیش از يكديگر سبقت می گیرند و در نهایت هیچ کدام بر آن دیگری برتری نمی یابد. بيشتر تماشاگران به ‌دليل آنکه «گیم تئاتر» را تجربه نکرده اند یا به علت کم رويی و خجالت،در نهایت تسلیم هنرپیشه می شوند،‌ بنابراین احتمال رخداد مورد «۱» بیشتر از «۲» و «۳» است.در وضعیت نخست،تماشاگر نسبت به موضوع نمایش و معادل‌های واقعی کاراکترها بیش از گذشته حساس می‌شود.

 

در وضعیت دوم،جای مخاطب و بازیگر عوض می شود و این تماشاگر است که هنرپیشه را از سکه انداخته و با تبدیل شدن به بازیگر گیم تئاتر در نهایت از پیروز شدن در چنین چالشی احساس لذت می کند.در وضعیت سوم،تماشاگر هم نسبت به موضوع و کاراکترها حساس می شود و هم از تجربه ای که پشت سر گذاشته احساس شعف می‌کند.با خروج از کابین آخر،تمایل به طی کردن مجدد مسیر در بیشتر تماشاگران پدید می‌آید.آن ها دوست دارند یک بار دیگر تک تک کابین ها را امتحان کنند تا با استفاده از تجربه دور از انتظاری که کسب كرده‌اند، وارد چالش مهیج تر و حساب شده تری با بازیگران شوند.

 

تماشاگران در بهت تجربه تازه ‌اي فرومی‌روند

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر».تماشاگر در اين نمايش به بازی گرفته نمی شود بلکه به بازیگری بداهه پرداز تبدیل می شود.آنچه در کابین های گیم تئاتر رخ می‌دهد،‌ نه یک سرگرمی لحظه ای و گذرا بلکه چالش هوشمندانه و هدایت شده‌اي با تاثیری دیرپاست.

 

«غیرمنتظره» با ظرافت و بدون توسل جستن به شلیک پند و نصیحت به سوی تماشاگرش،کارکردهای مفید «تئاتر مستند» و «تئاتر انتقادی» را در قالب مدرن و ساده‌اي معرفی كرده و به رخ می کشد.

 

نقش‌های «غیرمنتظره» همگی بر مبنای ویژگی‌های آدم هایی که هر روز در کوچه،خیابان،ترمینال های مسافربری، مترو، بازار، پیاده روها و معابر با آن ها سر و کار داریم نوشته و رفتارپردازی شده‌اند.نوازنده،دانشجوی دستفروش، معتاد،ترانس سکچوال فراری، زن‌خیابانی، باجگیر و معلول تابلویی تکان دهنده و تاثیرگذار از جامعه معاصر با همه خوبی و بدی هایش پیش چشم می گذارند و بیننده را به قضاوت درباره آدم هایی فرا می خوانند که هر روز بارها با آن ها مواجه می شویم و از کنارشان بی تفاوت می گذریم.

 

کارگردان ظاهرآرایی پراغراق،گریم سنگین و پوشش توی چشم زننده را برای حفظ وجهه مستند اجرا،از دستور کار خود خارج كرده است و بازیگرانش را با همان شکل و شمایل آسیب دیدگان اجتماعی سطح شهر با تماشاگر روبه‌رو می‌کند.کورش ساسانیان با سماجت خاص و شیرینی که برای فروش خودکارهایش به خرج می‌دهد، به خوبی نقش دانشجوی محتاج پول را باورپذیر می‌کند،تسلط بارمان اهورا بر ساز و دیالوگ هایش و کنترل ریتم موسیقی حین ایفای نقش،شایسته تحسین است.صیاد آيینه‌وند بدون اتکا بر کلیشه ها موفق می شود نقش معتاد را به خوبی از آب در آورد.دانیال ابراهیمی در دشوارترین نقش این گیم تئاتر یعنی فردی که بین جنسیت جسمی و جنسیت روانی سرگردان مانده و النا آهی در نقش زن خیابانی بسیار مسلط و حرفه‌ای ظاهر شده اند.شیطنت های کیارش سرابی در نقش باجگیر،غافلگیر‌کننده و برای تماشاگر بسیار جذاب است.

 

محمدرضا قلمبر با ایفای نقش معلول، دل تماشاگر را به درد می آورد. بی تردید اگر دست اندرکاران نمایش «غیرمنتظره» از امکانات بیشتری برخوردار بودند،اجرای موفق‌تر و باورپذیرتری داشتند.هرشب می توان در مقابل درب خروجی کابین آخر،تماشاگرانی را دید که پس از اتمام گیم تئاتر «غیرمنتظره» و طی کردن «مارپیچ سکوت» و «هفت خوان رستم» با حالی دگرگون در بهت تجربه ای که پشت سر گذاشته اند،فرو رفته اند. این همان تاثیر جادویی و ماندگار تئاتر است که متاسفانه در مملکت ما کمیاب و دیریاب است.

 

 

شهرام خرازی ها

 

 

 

 

ghanoondaily.ir
  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش