سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۳۹ - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۷۴۵۷
تئاتر شهر

آیا در ایران تئاتر تجربی وجود دارد؟ /نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان»

تئاتر جدید فرهاد فزونی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» به نویسندگی و کارگردانی فرهاد فزونی و بازی پگاه آهنگرانی، مارین ون‌هولک، فرشاد فزونی و نکیسا بهشتی در تماشاخانه «پالیز» روی صحنه رفته است. نمایشی که بیشتر از آن‌که یک تئاتر باشد بیشتر شبیه به پرفورمنسی است که در گالری‌های هنری اجرا می‌شود. نمایش‌هایی که در ایران روی صحنه می‌روند و داعیه تجربی‌بودن دارند با توجه به امکانات و شرایط موجود تئاتر در ایران مانند گام زدن روی طناب پاره هستند. این روزها معمولا جسارت تجربه‌گرایی را بیشتر در جریان تئاتر دانشگاهی شاهد هستیم و تئاتر حرفه‌ای گرایش بیشتری به تئاترهای دراماتیک و اجرای نمایش‌های استاندارد دارد. با این احوال کارگردان‌هایی هستند که تلاش دارند تا در این زمینه دست به تجربه بزنند که بهتر است نامش را «تجربه در تئاتر» به جای «تئاتر تجربی» بگذاریم زیرا بستر تاریخی تئاتر ایران الکن است.

 

تئاتر ایران به نسبت جریان تاریخی خود دچار گسست و انقطاع شده است. با این تفاسیر به نظر می‌رسد افرادی مانند آتیلا پسیانی، حمید پورآذری، علی اصغر دشتی و سیدمحمد مساوات چهره‌هایی هستند که در زمینه «تئاتر تجربی» فعالیت شاخصی داشته‌اند. فرشاد فزونی بازیگر نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» نیز یکی از اعضای گروه تجربی «دن‌کیشوت» با سرپرستی علی اصغر دشتی است. در تئاترهای تجربی، اساسا «مفهوم» محور نمایش نیست و نگاه این آثار به تئاتر نگاهی تجربه‌گرا است.

 

البته آثاری که در ایران روی صحنه می‌روند چه از نظر تئاترهای «روال عادی» یا «جریان اصلی» و چه از منظر تئاترهای تجربه‌گرا با آن چیزی که مثلا در کشور لهستان و انگلستان وجود دارد متفاوت است. تئاترهای تجربی اروپایی معمولا از تئاترهای آوانگارد تغذیه می‌شوند که دیگر دوران چنین آثاری هم به سر آمده است. چهره‌هایی مانند «کنستانتین استانیسلاوسکی» و «وسولد مایرهولد» روس، «برتولت برشت» و «اروین پیسکاتور» آلمانی، «یرژی گروتوفسکی» لهستانی، «پیتر بروک» انگلستانی و «ژاک کوپو» فرانسوی از جمله افرادی هستند که تاثیر بسیار زیادی در تئاتر تجربی و آوانگارد گذاشته‌اند.

 

آیا در ایران تئاتر تجربی وجود دارد؟

در جریان تئاتر تجربی کارگردان یا گروه اجرایی نظریه خاصی را در باب اجرا دارد و تلاش می‌کند آن را به صورت عملی روی صحنه پیاده کند. بنابراین «نظریه» و «عمل» در راستای یکدیگر عمل می‌کنند. ژاک کوپو در جایی می‌گوید: «وظیفه اصلی کارگردان آن است که متن یک درام‌نویس را وفادارانه به «شعر درام» ترجمه کند. بازیگر نیز به مثابه «حضور زنده» مولف، تنها عنصر اساسی یک نمایش تئاتری است و اینکه تئاتر تنها هنگامی جوان خواهد شد که به سکوی لخت صحنه باز گردد.»

 

علاوه بر این کارگردانی روس به نام «وسوالد میرهولد» باعث شکل‌گیری «تئاتر ساکن» شد که هنوز در دنیا کار می‌شود یا نظریه «کارگردان مولف» را مطرح کرد. او همچنین تماشاگر را به عنوان یکی از مولفه‌ها و ارکان اساسی تئاتر به فرآیند اجرا وارد کرد. جالب است که نخستین کوشش‌ها جهت ارائه «تئاتر استلیزه» به عنوان یک ایده توسط «موریس مترلینگ» فرانسوی آغاز شد و در نهایت با اجراهای میرهولد روی صحنه وجاهت عملی به خود گرفت.

 

نوشتن درباره تئاتر تجربی در ایران به پژوهش‌های گسترده‌ای نیاز دارد. مثلا آثاری مشهور به «قهوه‌خانه‌ای» که توسط اسماعیل خلج در دهه۱۳۴۰ در کارگاه نمایش اجرا شد توانست در زمان خودش فضایی متفاوت ایجاد کند. آربی اوانسیان، کارگردان ایرانی ارمنی‌تبار در دهه۱۳۴۰ توانست آثار متفاوتی را روی صحنه ببرد. مهمترین آن‌ها اجرای «پژوهش ژرف و سترگ نو در سنگواره‌های دوره بیست و پنجم زمین‌شناسی» (۱۳۴۷) به نویسندگی عباس نعلبندیان است.

 

آشور بانی پال بابلا، هنرمند ارمنی‌تبار دیگری است که با اجراهای متفاوت خود در ایران و تحت تاثیر تئاتر آیینی و «آنتوان آرتو» هنرمند پیشرو فرانسوی، گام‌هایی مهم در زمینه تجربه‌گرایی برداشت. نمایش «قوی‌تر» (۱۳۵۳-۱۳۵۲) او یکی از تئاترهای بحث‌برانگیز زمان خودش بود. ولی تمام تجربیات «کارگاه نمایش» و «تجربه در‌ تئاتر» ایرانی دچار گسست شد. نسل جدید تئاتر ایران هنوز نتوانسته آن فضا را احیاء و ادامه دهد. تئاتر خصوصی هم تار و پود و رگ و ریشه تجربه‌گرایی را از بیخ و بن زده است.

 

پرواز روی صحنه یا آزار تماشاگر حرفه‌ای

نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» اثری است که تلاش دارد با به کارگیری عناصری مانند «تایپوگرافی»، «پرفورمنس آرت» و «طراحی صدا» تماشاگر را با فضایی متفاوت روبه‌رو کند. کلید اصلی این نمایش ایجاد «تمایز» بین تئاترهای جریان اصلی و تئاترهای آلترناتیو یا تئاتر دیگر است. ولی در همان ابتدا نشانه‌هایی وجود دارد که تماشاگر حرفه‌ای تئاتر را آزار می‌دهد. نخست، حضور پگاه آهنگرانی به عنوان بازیگر سینمایی و دوم، میزبانی تماشاخانه «پالیز» است. این دو نشانه هستند. اجرای آثار متفاوت در سالن‌های خصوصی بسیار عجیب و در عین حال ریسک‌آمیز است. مخاطب وقتی با نام یک چهره سینمایی مواجه می‌شود انتظار دیدن نمایش تجاری را دارد.

 

فرهاد فزونی، تمام این قواعد را ناآگاهانه یا آگاهانه شکسته است. نمایش او با تخیل شما کار دارد. تخیلی که این روزها در بین تماشاگران ایرانی محدود شده است. آن‌ها از بس کارهای تکراری بر اساس ژانر کمدی و نمایشنامه‌های دستمالی‌شده دیده‌اند که خیلی کم با تئاترهای دیگر ارتباط برقرار می‌کنند. البته شاید کارگردان تلاش داشته تا تماشاگران را دست بی‌اندازد. شاید هم به علت ضعف بازیگری گروه خود روی به تئاتری شبیه آثار «فرمالیستی» آورده است. بازیگرهای نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» با تماشاگر حرف نمی‌زنند. آن‌ها فقط لب می‌زنند. صدای آن‌ها از پیش ضبط شده است و از طریق بلندگوها پخش می‌شود.

 

راه رفتن بازیگران شبیه عروسک است. تمام عناصر اجرایی خبر از نمایشی «فرمالیستی» می‌دهد. دیگر مفهوم مهم نیست بلکه شیوه اجرایی مهم شده است. هیچ سبک و شیوه خاصی مد نظر کارگردان نیست. او تلاش می‌کند از هر چیزی که در آن تبحر دارد بهره بگیرد. عناصر «گرافیکی» و «طراحی صدا» مهم‌ترین ابزار او هستند بنابراین فزونی در ایجاد تئاتر با مشکل روبه‌رو شده است. شاید اگر نام کار او را «پرفورمنس» بگذاریم شرایط بهتر شود. باز هم تاکید می‌کنیم که شاید همین اصطلاح هم عنوانی غلط برای اجرای او باشد. کارگردان دنبال مفهوم، سبک، ژانر و شیوه خاصی نیست. او علاقه دارد همه نشانه‌های«گرافیکی» و «صوتی» را در هم مخلوط کند.

 

داستان چند پاره نمایش هم خبر از به کما رفتن یک شخصیت می‌دهد. بنابراین تمام اتفاقات از فیلتر یک ذهن به کما رفته برای مخاطب روایت می‌شود. چند داستان را داریم که تودرتو روایت می‌شوند. کارگردان هیچ قراردادی با تماشاگر برای لمس اجرای خود برقرار نمی‌کند؛ همین کار لطمه جدی به اجرای او می‌زند. همین‌طور که پیش از این هم عنوان شد نشانه‌های غلطی هم به تماشاگر انتقال داده شده است. بنابراین دیدن چنین اجرایی برای مخاطب غیر حرفه‌ای تئاتر که هیچ آمادگی ندارد، آزاردهنده است.

 

وقتی در تماشاخانه‌ای خصوصی اجرایی می‌روید و نام یک چهره سینمایی را در پوستر تئاتر خود می‌آورید با تماشاگری مواجه خواهید شد که برای «سلفی‌گرفتن» و «خوش‌گذرانی» به دیدن کار شما می‌آید. با تماشاگان حرفه‌ای محدودی هم روبه‌رو خواهید شد. با این حال کارگردان «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» تلاش می‌کند تماشاگر را در فضایی متفاوت قرار دهد.

 

شعر‌گرافی به همراه نویسه‌نگاری

با توضیحاتی که از نمایش فزونی رفت به نظر می‌رود او که در زمینه «گرافیک» و «شعر» فعالیت حرفه‌ای دارد همان مسیر را در تئاتر هم پیش گرفته و شاید به دنبال ترکیب این‌ها بوده است. اگر اینگونه باشد باید نام کار او را «شعرگرافی» بگذاریم. شیوه اجرایی فزونی پر از نشانه‌هایی از «تایپوگرافی» یا «نویسه‌نگاری» است. نویسه‌نگاری به هنر چیدمان حروف برای زبان تصویری گفته می‌شود. در این کار نوشتار به وجه تصویری نزدیک می‌شود. به طور خلاصه باید نمایش «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» را تجربه‌ای در همین زمینه دانست.

 

چنین تجربیاتی معمولا در ورطه «پرفورمنس» یا گالری‌های هنر مدرن صورت می‌گیرد. اگر تئاتر «پست‌مدرن» را ترکیبی از عناصر و نشانه‌های گوناگون بدانیم، اجرای فزونی نیز اجرایی پست‌مدرن است. این‌ها تمام برچسب‌هایی بود که می‌توانستیم به اجرای «دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» بچسبانیم. گمان می‌رود که برای کارگردان هیچ تعریف مشخصی از هیچ عنصری در تئاتر و به طور کلی هنر مهم نیست. بنابراین شاید اجرای فرهاد فزونی کاری تعریف‌گریز است. با تمام این تفاسیر، اجراهایی که داعیه تجربه‌گرا بودن در ایران دارند روی طنابی پاره گام می‌زنند.

 

سیدحسین رسولی

 

 

ebtekarnews.com
  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش