دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۵۳ - ۱۳ آذر ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۹۱۱۰۴
رادیو و تلویزیون

رکنی جایگزین نیما شعبان‌نژاد نیست

حامد وکیلی,خندوانه
گفت‌وگو با حامد وکیلی، بازیگر خراسانی که از ماجرای پیوستن به «خندوانه» و تجربه همکاری با مهران مدیری می‌گوید.

به گزارش روزنامه خراسان،  یکی از تغییرات «خندوانه» در فصل هشتم اضافه شدن یک شخصیت جدید به نام «جمشید رکنی» است. این شخصیت پیشتر در «حالا برعکس» نیز دیده و اکنون با تغییراتی به «خندوانه» اضافه شده است. حامد وکیلی بازیگر این شخصیت است که مدتی پیش با دو سریال کمدی «دراکولا» و «دودکش ۲» در تلویزیون و نمایش خانگی دیده شده بود. او پیش از این تجربه حضور در قاب تلویزیون را داشته و در عرصه تئاتر نیز فعالیت کرده است. به بهانه حضور حامد وکیلی در «خندوانه» با این هنرمند خراسانی گفت‌وگو کرده‌ایم.

شما سال‌ها در عرصه تئاتر فعالیت کردید. درست است؟

بله. من در تربت حیدریه متولد شدم و تئاتر را از همان جا شروع کردم. با استاد حسن‌زاده شروع به کار کردیم، در جشنواره‌های مختلف حضور داشتیم و جوایزی هم کسب کردیم. سپس به تهران آمدم و اولین سریالی که بازی کردم، «تهران پلاک ۱» به کارگردانی آقای مهدی مظلومی بود که در آن نقش اصلی را برعهده داشتم. تا آن زمان آقای مظلومی را ندیده بودم و از طریق یکی از دوستانم اشکان اشتیاق و آقای افشاری به ایشان معرفی شدم. چند تئاتر هم در مشهد اجرا کرده‌ام. دو تا از دوستانم هستند که خیلی به آن‌ها مدیونم، مهدی مظلومی و امیر برادران. امیر برادران نویسنده «هیولا»، «دراکولا» و «باخانمان»، نویسنده درجه یک ایران است و الان هم در «خندوانه» به عنوان سرپرست نویسندگان فعالیت می‌کند. مهدی مظلومی هم از دوستان بسیار خوب ماست که خیلی به من کمک کردند.

پیش از «خندوانه» ابتدا در «حالا برعکس» با گروه «خندوانه» همکاری کردید، این همکاری چطور اتفاق افتاد؟

آقای مهدی مظلومی در فصل قبلی «خندوانه» کارگردان تلویزیونی برنامه بود و در فصل جدید به دلیل پیش‌تولید سریال جدیدشان که ان‌شاءا... قرار است من هم در آن با ایشان همکاری کنم، نتوانستند در «خندوانه» حضور داشته باشند. آقای مظلومی من را معرفی کردند و در «حالا برعکس» اتفاق خوبی افتاد، اما من، تعدادی از عوامل و حتی آقای جوان کرونا گرفتیم و متاسفانه کار خوابید.

در فصل هشتم «خندوانه»، دنبال شخصیت جدیدی برای بخش نمایشی برنامه بودند، آقای مظلومی و برادران پیشنهاد حضور من در «خندوانه» را مطرح کردند، آقای جوان هم با من کار کرده بودند و با توجه به شناختی که از من داشتند پذیرفتند و خدا را شکر همه چیز خوب پیش می‌رود. خیلی‌ها می‌گویند من به جای آقای شعبان‌نژاد آمده‌ام، اما واقعا این طور نیست، کاری که من انجام می‌دهم ارتباطی به کار ایشان ندارد، یعنی اگر الان ایشان هم در برنامه حضور داشتند می‌توانستند کار خودشان را انجام دهند.

با توجه به حضور طولانی مدت آقای شعبان‌نژاد در «خندوانه» و شخصیت‌های محبوب‌شان، نگران نبودید که مردم با شخصیت «رکنی» ارتباط برقرار نکنند؟

بالاخره آقای شعبان‌نژاد هفت سال در «خندوانه» حضور داشتند، کارشان هم خوب و شیرین بود و مردم هم او را دوست داشتند، وقتی ناگهان تغییری ایجاد شود، بهترین کمدین ایران هم که جایگزین او شود، خیلی سخت از طرف مردم پذیرفته می‌شود و شاید این دغدغه دوستان «خندوانه» هم بوده است.

به لطف خدا نمایش‌های من همیشه جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده، در کارهایی که بازی کردم هم بد نبودم و کارگردان‌ها راضی بودند. من اصولا اعتماد به نفس دارم و فکر می‌کنم وقتی در کاری وارد می‌شوم، می‌توانم موفق شوم. خیلی نگران نبودم، اما به این قضیه فکر می‌کردم که باید کاری کنم تا در همان قسمت‌های اول قلاب گیر کند و بتوانم تماشاگر را در دست بگیرم. وقتی شخصیتی عوض می‌شود، مردم گارد می‌گیرند و این گارد باید شکسته شود. خدا را شکر بازخوردهایی که گرفتم خیلی خوب و مثبت بوده است.

اما مردم تصور می‌کنند شما جایگزین نیما شعبان‌نژاد هستید.

بله، دقیقا چنین احساسی دارند، به نظرم مرور زمان این قضیه را حل می‌کند.

شخصیت «رکنی» کاملا حاصل کار نویسندگان برنامه است یا خودتان هم چیزهایی به آن اضافه کردید؟

امیر برادران به عنوان سرپرست نویسندگان از من شناخت دارد، با توجه به این شناخت می‌داند من چه می‌خواهم و اصولا خیلی خوب و طناز می‌‌نویسد، اما به لطف دوستان و رامبد عزیز دست من برای بداهه‌گویی باز است. چارچوب اصلی توسط امیر عزیز طراحی می‌شود و تا جایی که امکان داشته باشد، چیزهایی را اضافه کنم که شیرین‌تر شود، با هماهنگی دوستان اضافه می‌کنم. من کلا در کارهایم زیاد بداهه می‌گویم و سرکار آقای مدیری هم بخشی از دیالوگ‌ها را به صورت بداهه می‌گفتم.

در سریال «دراکولا» هم بازی کردید، تجربه همکاری با آقای مدیری چطور بود؟

در این کار هم همه چیز بسیار حرفه‌ای، خوب و درجه‌یک بود. فضای خیلی خوبی وجود داشت و برداشت‌های مختلفی که می‌رفتیم، فقط به خاطر خنده بازیگران بود، نه مشکلات دیگر. آقای مدیری اگر کارت را دوست نداشته باشد، قطعا می‌گوید و آقای جوان هم همین طور است، می‌گوید در «خندوانه» با هیچ کس تعارف ندارم و روی کارشان حساسیت دارند.

فکر می‌کنید بین «دودکش»، «دراکولا» و «خندوانه» بیشتر با کدام کار شناخته می‌شوید؟

قبل از این هم در سریال «تهران پلاک ۱» بازی کرده بودم، اولین بار بود که مردم من را می‌دیدند و بازخورد بسیار خوبی داشت. خیلی‌ها هنوز آن سریال را یادشان هست و درباره آن صحبت می‌کنند. در «دراکولا» هم همین طور بود، با این که نقشم کم بود اما مردم آن را بسیار دوست داشتند. اولین سکانسی که با خانم آسایش بازی داشتم، آقای مدیری خیلی خوش شان آمد، قرار بود سریال ۲۶ قسمت باشد و شخصیت من هم بیشتر در سریال حضور داشته باشد اما متاسفانه کار در ۱۶-۱۵ قسمت تمام شد.

به طور کلی نمایش خانگی در بعضی جاها و بعضی شهرستان‌ها بیننده کمتری دارد، اما «خندوانه» هفت سال است که روی آنتن می‌رود، مردم حتی در روستاها آن را تماشا می‌کنند و چهار شب در هفته روی آنتن است، مسلما دیده شدن در «خندوانه» بیشتر است. قطعا کار آقای مدیری هم برای من بسیار خوب بود و خیلی‌ها تماشا کردند، کارهای آقای مدیری بسیار خاص است و من خودم شخصیتم در «دراکولا» را خیلی دوست داشتم.

  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش