به گزارش جهان صنعت،تلویزیون این روزها یکی از معضلات جدیاش در وهله اول مدیریت کنداکتور است، همچنین انتخاب درست افراد برای ساخت سریال و برنامه و باز هم جای خالی تنوع و خلاقیت که باعث شده کارشناسان هم به چشم مخاطب تکراری بیایند. این انتقادات را نه تنها در فضای رسانه، حتی میتوان در کوچه و خیابان از مخاطبان هم جویا شد.
آنها مدتها است منتظِ دیدن سریال خوب از تلویزیون هستند که برای رفعِ این مشکل به مدیومهای دیگر روی آوردهاند. مخاطب امروز، چالش دوست دارد و برنامههای چالشی میتواند تلویزیون را از ساخت برنامههای روتین گفتوگومحور نجات دهد.
تلویزیون بیش از سریال باید روی برنامهسازی تمرکز جدی داشته باشد؛ برنامههایی که میتوانند حتی مواقعی خلأ نداشتن سریال جذاب را هم پر کنند. نمونه بارز آن «عصر جدید» بود که هر بار روی آنتن میرفت توجه بینندههای بسیاری، حتی آن قشری که بیننده پروپاقرص تلویزیون نیستند را جلب میکرد، ولی این رویه علیرغم استقبال گسترده، هرگز رویه غالب تصمیمگیرندگان صداوسیما نیست.
کارشناسان تکراری
این روزها هرازگاهی سریال جدید روی آنتن میرود اما سریالهای تکراری سهمشان بیشتر است. برنامههای مختلفی روی آنتن است اما موضوع مهمان و کارشناس تکراری مخاطبان را آزردهخاطر کرده است؛ کارشناسانی که به صورت تکراری در هر موردی ورود و اظهار نظر میکنند.
انتقادهایی وجود دارد و حتی آمارهایی هم مبنی بر استفاده تکراری از این کارشناسان منتشر شده است، اما باید به این نکته توجه کرد، مخاطب امروز آنقدر هوشمند است که یک تحلیل و گفتمان واحد را نمیپذیرد و باید چندین تحلیل را بشنود و از میان آنها خودش به تحلیل درستی از یک واقعه برسد. حالا در کنار برخی حرفهای نسنجیده توسط مهمانان برنامهها و حتی مجریان، تکرار کارشناسان به نوعی دیگر برای تلویزیون معضلآفرین شده است؛ مگر تلویزیون همین چند کارشناس را دارد؟!
فقدان اتاق فکر
شاید یکی از دلایل بروز این معضلات، فقدان اتاق فکر در کنار برنامههاست. زمانی موضوع شیرهای آلوده، ادعاهای علمی و تاریخی نامربوط، معرفی داروهای مختلف برای جلوگیری از کرونا پای نیش زنبور عسل و ظرف مسی معروف به تلویزیون باز شد چون اتاق فکری وجود نداشت به آنها بگوید چه کار کنند و چه کار نکنند و حالا با وجود خلأ این اتاق فکرها و عدم توجه به این جایگاه، تهیهکننده دچار سردرگمی میشود که کدام کارشناس را بیاورد یا نیاورد یا از کدام محتوا بهره ببرد که بتواند برای مخاطبان جذاب و تاثیرگذار باشد.
چه کسی یا کسانی روی دعوت از مهمانان، کارشناسان و مواضع و مطالبشان نظارت دارند؟ معاون جدید سیما باید جلوی بیاعتبار شدن مواضعی که در رسانه ملی مطرح میشود را بگیرد. وقتی درباره موضوع بهداشتی، درمانی و حتی پزشکی بحث میشود و بعدها این ادعاها از سوی وزارت بهداشت و مراجع دیگر رد میشود به نوعی اعتماد مخاطب نسبت به موضوعات مطرح شده در تلویزیون کم میشود یا تجویزهای گمراهکننده و ناراحتکنندهای که توسط برخی از کارشناسان در تلویزیون داده میشود واکنش بسیاری از اهالی رسانه، فرهنگ و هنر و حتی بعضا در کوچه و خیابان مردم به دنبال دارد.
ممنوعالکارها
به لیست بلندبالای ممنوعالکارهای صداوسیما دقت کنید: علی ضیا، فرزاد حسنی، رضا رشیدپور، باربد بابایی، مهران مدیری و…
هرکدام از این نامها در دورهای طولانی، جزو موفقترین برنامهسازان صداوسیما بودند و حالا به دلایلی از سوی حراست سازمان در لیست ممنوعالکارها قرار گرفتهاند. تعداد اعضای این لیست بیشتر هم هست که پخش تصویر و صدای آنها ممنوع است و همین باعث شده از جذابیت برنامههای تلویزیونی کاسته شود.
نیازمند بازنگری
به نظر میرسد «سیما» در این دوره حساس باید برای حضور مهمانان، کارشناسان و حتی برنامهسازان چارچوب و قواعدی وضع کند که شاهد یک تنوع و تاثیرگذاری محتوایی روی مخاطب باشیم. اما در این میان، انتقاداتی هم به پخش تکراری سریالهاست. چون این ماموریت برعهده شبکههای تامینی همچون «تماشا» و «آیفیلم» گذاشته شده بقیه شبکهها موظفند با کمک «سیمافیلم» و حتی تولد مراکزی همچون «سیمرغ» سریالهایی که پیش از این نوید تولیدش را دادهاند در اختیار کنداکتور پخش قرار دهند. اما در این میان فارغ از هر نقدی به نظر میرسد معاونت سیما باید یک بازنگری در مدیریت کنداکتور داشته باشد و با توجه بیشتر به اتاق فکر، اندیشهورزی و پژوهش در ساخت سریال و برنامه پیش برود.
- 16
- 3