او از سال ۱۳۷۵ وارد صدا و سیما شده و سالهاست که اجرای برنامههای مختلف تلویزیونی را برعهده دارد.
احمدزاده بارها نشان داده به یک میزان توانایی اجرای برنامههای طنز و برنامههای وِیژه ایام سوگواری را دارد و اجراهای دو نفرهاش به اندازه اجرای یک نفرهاش هم موفق بوده است و مخاطبان هیچگاه اجراهای درخشان دو نفره او را از یاد نمیبرند.
شبهای رمضان، مسابقه بزرگ، خانه چهلم، وقتمون کمه و دوستت دارم مادر ازجمله اجراهای موفق احمدزاده محسوب میشود.
با این مجری باسابقه گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید:
از روند کاری که در این سه دهه داشتهاید چقدر احساس رضایت دارید؟
من فقط در حوزه مسائل اجتماعی کار کردهام و برای سبک زندگی و فرهنگ سازی رفتارهای اجتماعی در اجرا اهمیت زیای قائل بودهام. خدا را شکر در این مدت توانستهام تا حد زیادی به اهدافی که برای خودم تعیین کرده بودم، برسم. برای رسیدن به فرهنگ سازی در هر حوزه اجتماعی نیاز به زمان و برنامه ریزی دقیق داریم و باید برایش وقت و بودجه زیادی صرف کرد که البته در این سالها تحقق چنین اهدافی جزو دغدغههای اصلی کاری رسانه ملی بوده است. در کلیت میتوانم این مساله را عنوان کنم که هنوز نتوانستهام رضایت کاملی از کارم داشته باشم.
آدم کمالگرایی هستید؟
نه، منظورم این نبود. من تلاش میکنم برنامههایی را که اجرا میکنم خودم تهیهکنندگیاش را برعهده داشته باشم و در بیش از۸۰ درصد برنامههایی که اجرا کردهام به عنوان تهیهکننده حضور داشتهام. برنامه «دوستت دارم مادر» را در نظر بگیرید که دوباره در اواخر سال قبل پخش شد، خیلی علاقه داشتم که بتوانم سری جدیدش را تولید کنم که به دلیل مهیا نشدن بودجه امکانش فراهم نشد.
اینکه مجری تهیهکننده برنامهاش باشد فقط دارای حسن است یا چالشهایی هم به همراه دارد؟
اصطلاحی در زبان فارسی وجود دارد به این مضمون«من با سازی که میزنم، میتوانم خوب برقصم» و این برای من در کارم مصداق دارد و در برنامههایی که تهیهکنندگیاش را بر عهده دارم میتوانم اجرای مسلط و خوبی داشته باشم. خیلی از برنامهها برای اجرا به من پیشنهاد شده است، اما چون با تفکر و دغدغههای من همخوانی نداشته، قبولشان نکردهام. به نظر من مجری یک فروشنده است که میتواند جنسش کالای فرهنگی باشد و بنابراین اگر تهیه کننده برنامهام باشم راحت تر میتوانم با مخاطبان ارتباط برقرار کنم.
پس میتوانیم شما را مجری مولف بدانیم؟
بله، دوستان هم به این مساله اشاره داشتهاند. به این منوال چیزی را که اعتقاد دارم به سمتش میروم و مجری پلاتوخوان نیستم.
بهنظر شما مجریگری شأن و مقام خاصی دارد؟
فکر میکنم نوع اجرای من با تکستخوانی مغایرت دارد و اجرای خاص و دغدغه مندی است. خداوند به من لطفی داشته و باید شاکر این لطف باشم و کارهای درست و فرهنگی انجام بدهم.
در اجراهایتان بخصوص از نوع دونفره اش نشان دادهاید که زبان طنز را خوب میشناسید. آیا در زندگی عادی هم آدم طنازی هستید؟
چندباری که به عنوان مجری برتر انتخاب شدم، موقعی که شخص اهداکننده از من دعوت کرد تا روی سن بروم و جایزهام را بگیرم از من به عنوان مجری دوگانه سوخت نام برد. یعنی هم میخندانم و هم میگریانم. غم و شادی واقعیت زندگی همه آدمهای دنیاست و من در واقع جلوی دوربین زندگی میکنم.
زندگی کردن جلوی دوربین نمیتواند صرفا باعث موفقیت یک مجری باشد و استعداد هم در زمینه ایجاد طنز نقش بسیار مهمی دارد.
بله، برنامههایی وجود داشته که من در کمتر از ۲۰ ثانیه فضای جدی کار را به فضای شاد و مفرح تغییر دادهام.
با توجه به رشته تحصیلیتان (روانشناسی) چقدر از این علم برای اجرای بهتر بهره میبرید؟
اگر مجری شناختی از شخصیت مهمانش نداشته باشد در اجرایش هم تاثیر خواهد داشت و شاید نتواند اجرای موفقی داشته باشد. درباره روانشناسی مخاطب کار دشوارتر است. زیرا مخاطب، مجری لنز دوربین است که به واسطه آن با تعداد زیادی آدم ارتباط برقرار میکند.
در سالهایی که اجرای زنده داشتهاید، پیش آمده با یک غافلگیری بزرگ مواجه بشوید؟
پیش آمده است. برنامهای زنده در شبکه جامجم داشتم و در یک ارتباط زنده تلفنی با شخصی مکالمه داشتم که ادبیات گفتاریاش شایسته نبود و حالت توهین داشت، اما من اوضاع را مدیریت کرده و با احترام با شخص برخورد کردم.
- 13
- 4