پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۰۲ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۲۴۳۱
رادیو و تلویزیون

انتقاد یک نماینده مجلس از سیاست‌های دوگانه تلویزیون و سینما

خط قرمز سینما یا نقطه چین قرمز تلویزیون؟!

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,کیانوش عیاری
هم کاناپه و هم نفس یک مشکل دارند. اما کاناپه توقیف می‌شود و سریال نفس بی‌مشکل روی آنتن تلویزیون می‌رود.

به گزارش شهروند، در دودهه اخیر همیشه در تلویزیون و سینما نگاه و رویکرد دوگانه‌ای به قواعد و قوانینی که خط قرمزهای ممیزی را شکل داده، وجود داشته؛ به نحوی که همواره شائبه وجود سیاست‌گذاری موازی مدیران و راهبران این دو نهاد را مقابل هم قرار داده است.

 

کم نداشته‌ایم فیلم‌هایی را که به‌رغم طی‌کردن تمام مراحل قانونی و با دریافت پروانه نمایش از دولت و سازمان سینمایی روی پرده می‌آمدند، اما همان فیلم‌ها نه‌تنها برای پخش ازتلویزیون باید ممیزی‌های جداگانه‌ای را از سر می‌گذراندند بلکه دربرخی مواقع حتی مجوز پخش تیزرهایشان را نیز از تلویزیون به دست نمی‌آوردند.

 

سال‌های‌ سال سینما و تلویزیون ایران از این نظر هرکدام خطوط قرمز خودشان را داشتند؛ که البته خطوط قرمز سینما قابل تحمل‌تر به نظر می‌رسید. در واقع گمان براین بود که تلویزیون به دلیل تعلق به طیف محافظه‌کار سنتی رویکرد سفت و سخت‌تری درقبال ممیزی‌ها دارد؛ و به عبارت بهتر خطوط قرمز دراین نهاد تنگ‌تر است، اما انگار چند سالی است که این بازی به هم خورده است.

 

این روزها تلویزیون ایران از حیث نزدیک‌شدن به خطوط قرمز بسیار فراتر از تمام دوران حضورش عمل می‌کند. تلویزیونی که همه عمر اتهام محافظه‌کاری را بر پیشانی داشت، این روزها خطوط قرمزی را که بر پایه آنها فیلم‌های فیلمسازان صاحب‌نام و قدر دچار توقیف می‌شوند، به سهولت زیرپا می‌گذارد؛ که اگر شائبه‌های سیاسی دراین اقدام وجود نداشت، می‌شد گفت؛ اتفاق مهم و خوشحال‌کننده‌ای افتاده است، اما از آن‌جا که سختگیری در قبال سینما و درعین حال تسامح در قبال تلویزیون از روزهای میانی دولت یازدهم شدت گرفته است، نمی‌توان این رویکرد آزادتر تلویزیون را از شائبه‌های سیاسی‌بری دانست.

 

چند ماه می‌شود که توقیف فیلم کاناپه کیانوش عیاری پردامنه‌ترین بحث‌ها و جنجال‌ها را درسینمای ایران به وجود آورده است. دلیل توقیف این فیلم هم بسیار ساده است: استفاده بازیگران زن این فیلم از کلاه‌گیس. کاناپه به این دلیل نه‌تنها نتوانست در روزهای جشنواره در رقابت سینمای ایران شرکت کند بلکه شانس اکران عمومی را نیز از دست داد؛ که دلیل این کار از طرف مدیران سینمایی وجود مشکلات فقهی در رویکرد کیانوش عیاری عنوان شده است.

 

یادمان نرفته عماد افروغ از اعضای هیأت انتخاب جشنواره در گفت‌وگو با تماشاگران گفته بود؛ اکران فیلم عیاری نیاز به حکم حکومتی دارد. این درحالی است که در استفتای صورت‌گرفته از مراجع، کمتر مرجعی از بین مراجع والامقام حکم به حرمت استفاده از کلاه‌گیس داده است. آيت‌الله ناصر مکارم شیرازی درباره استفاده زنان از کلاه‌گیس گفته که نمي‌توان گفت كه كلاه‌گيس حرام است: پوشش‌هایی مثل معمای شاه که بازیگران زن استفاده می‌کنند، اشکالی ندارد.

 

آیت‌الله‌‌العظمی یوسف صانعی نیز می‌گوید: استفاده از کلاه‌گیس درصورتی که تماشاگران بدانند که با کلاه‌گیس است و موهای خودش کاملا پوشیده شود و طوری باشد که منشأ فساد و تبلیغ فرهنگ بی‌حجابی درجامعه نشود، نمی‌توان گفت؛ حرام است. آیت‌الله اسدالله بیات زنجانی هم می‌گوید: استفاده از كلاه‌گيس اگر زينت محسوب شود، جايز نيست. در فيلم هم شامل همين قاعده است و باید اضافه كرد كه اگر موجب گناه بيننده شود، جايز نيست.

 

درچنین شرایطی که مراجع به‌رغم تفاوت در آرا هیچ‌کدام حکم به حرمت استفاده از کلاه‌گیس نداده‌اند، این نکته که فیلمی چون کاناپه به این دلیل توقیف می‌شود، اما درهمان زمان سریالی چون نفس روی آنتن می‌رود و می‌تواند مقابل فشارها ایستادگی کند و نمایش تلویزیونی خود را ادامه دهد، از آن اتفاقاتی است که می‌توان بوی سیاسی‌‌کاری از آن استشمام کرد.

 

شاید دلیل انتقاد سیدداحسان قاضی‌زاده‌‌هاشمی نماینده مجلس نیز ریشه در این نوع نگاه داشته باشد؛ که اعتقاد دارد باید آیین‌نامه‌ای به تأیید هیأت‌وزیران و مجلس شورای اسلامی برسد و فیلم‌ها و سریال‌ها براساس آن معیارها ساخته شود و این‌گونه نباشد که یک فیلم به دلیل استفاده از کلاه‌گیس توقیف شود و سریالی دیگر با همین ویژگی‌ها به روی آنتن برود.

 

این نماینده مجلس در گفت‌وگو با خانه ملت گفته: استانداردها درحوزه‌های تصویری به‌ویژه سینما باید واحد باشد و شورای پروانه ساخت و نمایش باید ضوابط مدونی را تعیین کنند. در واقع نمی‌توان درباره دو اثر سینمایی درشرایط یکسان درمقاطع مختلف زمانی قضاوت‌های متفاوتی داشت.

 

ضوابط سلیقه‌ای و مقطعی باید کنار گذاشته شوند؛ لذا باید آیین‌نامه‌ای که به تأیید هیأت‌وزیران و مجلس شورای اسلامی می‌رسد، اعمال شود؛ نه آن‌که یک فیلم به بهانه خاصی مثلا استفاده از کلاه‌گیس ممنوع الاکران شود و فیلم یا سریال دیگری با همین ویژگی امکان نمایش عمومی پیدا کند.

 

درپاسخ به انتقاداتی از این قبیل البته عنوان شده که عوامل سریال نفس برای باورپذیری فضای پیش از انقلاب از بازیگران زن ارمنستانی برای بازی دراین مجموعه بهره برده و همچون فیلم کاناپه بازیگران آن از کلاه‌گیس استفاده نکردند؛ اما همین هم نمی‌تواند رویکرد دوگانه این دونهاد را به این مقوله واحد پنهان کند.

 

اگر حتی درمورد نفس هم حق با تلویزیونی‌ها باشد، اما می‌توان مصادیق و سوابق تاریخی استفاده از کلاه‌گیس در سریال‌ها را در مروری گذرا یافت؛ که چگونه بی‌مشکل خاصی روی آنتن رفتند و اتفاقی هم رخ نداد. فراموش نکرده‌ایم سریالی چون معمای شاه، یا یوسف پیامبر مرحوم سلحشور، و حتی کیف انگلیسی ضیاءالدین دری، که بیشترین استفاده را از کلاه‌گیس داشتند، اما با کوچکترین برخوردی مواجه نشدند.

 

البته باید این‌جا نکته‌ای را توضیح داد. انتقاد از برخوردهای دوگانه اصلا به این معنا نیست که تلویزیون نیز چون عرصه سینما درچنین مواردی سختگیری کند. اتفاقا تلویزیون و مدیرانش در سال‌های اخیر یکی ازمعدود موارد مثبت کارنامه‌شان این بوده که از سازندگان آثار بیشترین و بهترین حمایت را به انجام رسانده‌اند.

 

ماجرا هم فقط منحصر به کلاه‌گیس نمی‌شود. فراموش نکرده‌ایم این واقعیت را که فیلم رستاخیز احمدرضا درویش دقیقا ازهمان مشکلی رنج می‌برد که سریال مختارنامه با آن مواجه بود، اما درحالی ‌که سال‌ها از روی آنتن‌رفتن مختارنامه گذشته و این سریال در مناسبت‌های گوناگون برای دهمین و بیستمین‌بار روی آنتن می‌رود، رستاخیز تاکنون رنگ پرده را ندیده؛ و اکران این فیلم بدل به مناقشه‌ای واقعی شده که تمام ادعاهای مدیران درباره حمایت از ساخت آثار فاخر مذهبی را زیر سوال می‌برد.

 

این‌جاست که به نظر می‌رسد مسأله اصلی فیلم کاناپه، کلاه‌گیس نباشد. با توجه به نمونه‌هایی که در استفاده از کلاه‌گیس در صداوسیما وجود دارد و محدودیت‌های بیشتری درباره حجاب که در این رسانه نسبت به سینما اعمال می‌شود، شاید حذف کاناپه دلایل دیگری داشته باشد که یکی از آنها می‌تواند فشار آوردن روی مدیران فرهنگی دولت باشد.

 

پیش از کاناپه و نفس، سریال یوسف پیامبر، ساخته مرحوم فرج‌الله سلحشور را داشتیم که تقریبا همه بانوان بازیگر آن کلاه‌گیس داشتند، اما این‌که چگونه این موضوع برای سلحشور بلاایراد بوده و برای عیاری ایراد به حساب می‌آید؛ موضوع دیگری است که پای عباراتی چون خودی و ناخودی یا شهروند درجه یک و دو را میان می‌آورد. منتقدی نوشته بود: اگر کلاه‌گیس حرام است، حرام است و اگر نه، که نه. دیگر با تغییر نام کارگردان قرار نیست حلال، حرام شود و برعکس. درباره رستاخیز هم همین را می‌شود گفت.

 

کیانوش عیاری: دیگر این کار را نمی‌کنم

چهار تا از بازیگران خانمی که در فیلم کاناپه حضور دارند از کلاه‌گیس استفاده کرده‌اند. سر این بازیگران با نمره چهار از ته تراشیده شده است و فیلم زمانی که موهای این بازیگران تراشیده شده موجود است که حتی توسط یک خانم این امر انجام شده است. با این‌که مراجع مشکلی برای این قضیه عنوان نکرده‌اند، واقعا نمی‌دانم و منتظرم این موضوع برای من روشن شود که آیا موضوع فیلم برای هیأت انتخاب تلخ بوده است یا فقط و فقط مسأله استفاده از کلاه‌گیس است که باعث شده آنها فیلم را تاييد نکنند.

 

ما آن‌قدر حواس‌مان به رعايت مسائل شرعي در فيلم جمع بوده كه در صحنه‌اي كه زنگ در خانه را مي‌زنند بازيگر زني كه كلاه‌گيس دارد، قبل از بازكردن در خانه و ورود نامحرم، از روسري استفاده مي‌كند. ما از کلاه‌گیس فقط و فقط برای باورپذیر بودن استفاده کردیم که خانم‌ها در کنار محارم خودشان حجاب نداشته باشند. من دیگر هیچ فیلم سینمایی نخواهم ساخت که خانم‌ها در آن روسری به سر داشته باشند؛ چه در خلوت خودشان، چه در مقابل محارم این کار را نخواهم کرد.

 

جلیل سامان :‌خلاقیت به خرج دادیم

ما محدودیت‌هایی برای نمایش حجاب داریم که برایمان پذیرفتنی است، اما خلاقیت‌هایی می‌توان به خرج داد؛ مثلا در کار ما همه چیز در ارمنستان و با بازیگران غیر ایرانی ضبط شد. این به نظرم بهترین روش بود و آن شکلی که در برخی کارها کلاه می‌گذارند مسخره است و اصلا باورپذیر نیست که کلاهی به سر بازیگر بگذاریم و بعد هم دور گردنش پارچه‌ای بگذاریم و گوشش‌ را هم طور دیگری بپوشانیم و بعد بگوییم این شخصیت ساختگی را به‌عنوان آدمی متعلق به قبل از انقلاب باور کنید!

 

مهم این است که هم قوانین جمهوری اسلامی را رعایت کنیم و هم از آن حالت بدترکیب دور شویم. یک مقدار هم دوستان معتقدتر! باید صبوری کنند و کاسه داغ‌تر از ‌آش نباشند و بدانند که سریال نفس کار بامحتوا و انقلابی است و این‌گونه نیست که برخی‌ها در رسانه خود جار می‌زنند که یک جریان خزنده درحال ترویج بی‌حجابی است! مشکل سریال‌های انقلابی ما این است که در فضاسازی موفق نیستند و باعث می‌شوند محتوایشان به فنا برود. طوری شده که در باور مخاطب قبل از انقلاب، اسلام بیشتر پیاده می‌شده است.

 

امین فرج‌پور

 

 

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش