دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۲:۵۴ - ۰۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۱۶۵
رادیو و تلویزیون

گزارشی از پشت صحنه سريال «لژيونر»

روایت عشق در مستطیل سبز

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,لژيونر

علاقه مردم و به خصوص جوانان به فوتبال و حواشی آن باعث شد تا مسعود آب پرور در جدیدترین سریالش شوخی با آن را دستمایه فیلمنامه اش قرار داده و از این طریق داستان آدم هایی را تعریف کند که مردم چندان با آنها بیگانه نیستند. آدم هایی که در جامعه به وفور یافت می شوند و از موقعیت های بدست آمده همواره به نفع خود استفاده و گاهی سوء استفاده می کنند.

 

گرچه این سریال می تواند بهانه ای نیز برای وی باشد که ژانر جدید و متفاوتی را هم تجربه کند. ژانری که به گفته خودش تا به حال به این شکل کار نکرده بود. «لژیونر» با نام قبلی «افسر نمونه» داستان بهمن و توفیق دو دوست قدیمی است که قرار است فرزندانشان با یکدیگر ازدواج کنند، اما درگیر مسائلی می شوند که بی ربط با ورزش و حاشیه های آن نیست. موضوعی که شاید در زمان پخش با حواشی روبرو شود. چرا که در کشور ما هر زمان که با شغل و آدم هایی در سریال ها شوخی می شود، عده ای آن را مورد اعتراض قرار می دهند. اما نکته جالب این مجموعه حضور یک بازیکن فوتبال به نام اشتیفیم آرفی است که در این سریال ایفای نقش کرده است. بازیکنی که اهل آلبانی است و مدتی هم برای پرسپولیس بازی کرده است. از این رو در یکی از روزهای بهاری به پشت صحنه این سریال رفته و گزارشی تهیه کرده ایم که می خوانید:

 

ورزشگاه امام رضا (ع) واقع در یافت آباد یکی از لوکیشن های این مجموعه است که محمدرضا شریفی نیا و آذین رئوف در این لوکیشن مقابل دوربین می روند. گروه از ساعات اولیه صبح در این مکان مستقر شده و مشغول ضبط پلان های شریفی نیا مقابل در اصلی ساختمان هستند. برخی از اهالی سحر خیز این منطقه نیز از پشت دیوارهای ورزشگاه کنجکاوانه شاهد ضبط بخشی از این سریال هستند. اما بدون اینکه مزاحمتی برای گروه به وجود بیاورند. مقابل ورزشگاه یک ایستگاه آتش نشانی است که هر آن ممکن بود آژیر خطرش به صدا درآمده و آتش نشانان به ماموریت بروند و این باعث ایجاد خلل در کار شود. اما گروه در کمال خونسردی و بی توجه به موانعی از این دست، سخت مشغول کار خود بودند. بعد از برداشت هر پلان که مورد تأیید کارگردان قرار می گیرد، جای دوربین ها تغییر کرده و در این مدت، شریفی نیا گوشه ای می نشیند و دیالوگ هایش را مرور می کند. بچه های صحنه نیز در حال چیدن صحنه برای پلان های بعد می شوند و با چسب روی زمین جای بازیگران را مشخص می کنند. کارگردان و آذین رئوف در حال مرور فیلمنامه هستند و تغییرات کوچکی هم کارگردان سر صحنه روی فیلمنامه اعمال می کند. در این بین حسن پورشیرازی نیز از راه می رسد و برای تعویض لباس و گریم آماده می شود. اتابک نادری و لاله صبوری نیز بازیگران دیگری هستند که وارد ورزشگاه شده و خود را برای بازی مقابل دوربین آب پرور آماده می کنند. آذین رئوف در این سکانس با شریفی نیا بازی دارد. بنابراین فیلمنامه را با یکدیگر مرور کرده و دور خوانی می کنند. پلان های این دو نفر ضبط شده و بازی شریفی نیا در این لوکیشن به پایان می رسد. گروه در حال جمع آوری وسایل و رفتن به لوکیشن بعدی هستند تا در پارک جوانمردان واقع در دهکده المپیک مستقر شوند.

 

مسعود آب پرور: حواشی فوتبال بستر قصه اصلی ما نیست

پس از گپ کوتاهی که با لاله صبوری درباره سریال زدیم، به سراغ کارگردان که در رأس این سریال است، رفتیم. وی تجربه ساخت آثار خوب و موفقی را داشته است. مسعود آب پرور می گوید که همیشه دوست داشته ژانرهای مختلف را تجربه کند. اما او در گفت وگو با بانی فیلم پیرامون موضوعی که دستمایه سرمایش قرار داده و حواشی احتمالی که در زمان پخش با آنها روبرو خواهد شد، عنوان کرد: به نظرم این که خیلی خوب است. به هر حال چالش برانگیز است. ورزشی مثل فوتبال مورد استقبال مردم است و جزو ورزش های محبوبی است که بسیار هم پرحاشیه است. بنابراین از این بابت خیلی نگرانی ای ندارم. ضمن اینکه فوتبال در حاشیه قصه ماست و بستر اصلی داستان نیست و با زبان طنز این مسائل بیان شده است.

 

ضمن اینکه من سراغ این سوژه نرفتم. موضوع فیلمنامه به شبکه ارائه شده و تصویب شده بود و چند قسمت هم نوشته شده بود و من هم به این کار دعوت شدم و کار به من سپرده شد.

 

وی همچنین ادامه داد: هنوز به نیمه کار نرسیده ایم، اما تا اینجا که خوب پیش رفته ایم و امیدوارم بتوانیم تا پایان کار را به خوبی به سرانجام برسانیم.

 

آب پرور درباره انتخاب بازیگران این مجموعه افزود: تقریباً تا جایی که امکان داشت توانستیم به کست موردنظر برای نقش ها برسیم و دوستانی را انتخاب کنیم که با نقش ها همخوانی داشته باشند.

 

وی درباره پیش بینی که از اقبال مردم در زمان پخش سریال خواهد داشت، بیان کرد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. چون به عوامل بسیاری بستگی دارد و صرفاً به خود کار بر نمی گردد. ما هم تلاش خودمان را می کنیم. امیدوارم به اندازه کافی برای مخاطبان جذاب باشد. چون به زمان، شبکه و تبلیغات تلویزیون هم بر می گردد و همه چیز دست ما نیست و از حوزه اختیار ما خارج است.

 

وی در پایان نیز درباره سریال «هوش سیاه» و ادامه آن نیز گفت: ادامه اینکار خیلی دست من نیست. ضمن اینکه به هر حال جزو تولیداتی است که به بودجه بسیاری و به همتی نیاز دارد که این مجموعه را دور هم جمع کند که از یک مدیریت پر قدرت در تلویزیون بر می آید که با مشکلاتی که تلویزیون در حال حاضر دارد، فکر نمی کنم فعلاً شرایط برای ساخت این مجموعه مهیا باشد.

 

مهدی فرجی: «لژیونر» یک سریال مفرح خانوادگی است

مهدی فرجی تهیه کننده این مجموعه درباره نخستین تجربه تهیه کنندگی سریال تلویزیونی به بانی فیلم می گوید: پیشنهاد این کار از طرف مدیر محترم شبکه پنج آقای زین العابدین به بنده شد و من هم پذیرفتم. البته تهیه کنندگی مجموعه تلویزیونی سختی های بسیاری دارد، اما کار با ارزشی است.

 

وی در خصوص حواشی احتمالی به وجود آمده در زمان پخش با توجه به مضمون فیلمنامه عنوان کرد: تصور نمی کنم در زمان پخش با مشکلی در این زمینه روبرو شویم. به این دلیل که به نکاتی در ساخت توجه داشتیم تا بتوانیم کار محکم و پرمخاطبی را ارائه بدهیم. البته با توجه به مجموع شرایط و بودجه پیش بینی شده، توانستیم هم در انتخاب عوامل پشت صحنه و هم بازیگران به ایده آل هایمان دست پیدا کنیم. گرچه برخی از دوستان درگیر کارهای دیگر بودند و فرصت نشد تا با آنها همکاری کنیم. اما در مجموعه شرایط و انتخاب ها راضی کننده است.

 

فرجی درباره ویژگی های این مجموعه تلویزیونی افزود: در این کار برای جوانان پیام های مهم و با ارزشی وجود دارد. در خصوص اینکه شهرت در وهله اول بسیار جذاب است و البته آسیب هایی هم دارد. از آنجایی که قهرمانی در سطوح مختلف ورزشی جذابیت دارد، اما به مراقبت هایی نیز نیاز دارد که باید مدنظر داشت. بنابراین «لژیونر» پیام هایی از این دست برای مخاطبان خواهد داشت. همچنین به موضوع خانواده و ازدواج هم در آن پرداخته می شود و می توان گفت این سریال یک کار مفرح خانوادگی است که امیدوارم در زمان پخش هم با استقابل خوبی از جانب مخاطبان روبرو شود.

 

محمدرضا شریفی نیا: دلال فوتبالیست «لژیونر» هستم

فرصتی مهیا شد تا با شریفی نیا درباره نقش توفیق و همکاری اش با آب پرور صحبت کنم. وی در این باره به بانی فیلم می گوید: من نقش یک دلال فوتبالیست را در این سریال بازی می کنم. البته پیش از این کار قرار بود که من و‌ آقای آب پرور در یکی دو کار همکاری کنیم که نشد. یک کار سینمایی و یک سریال. تا اینکه در این کار با هم همکاری کردیم. توفیق در این مجموعه دوستی دارد که بسیار با هم صمیمی هستند و مثل برادرند که او گزارشگر برنامه های ورزشی است، اما توفیق کار دلالی فوتبالیست ها را انجام می دهد. وی همچنین افزود: توفیق شخصیتی است که از مسائل پشت پرده فوتبال به نفع خودش استفاده می کند تا موقعیت کسب کند.

او در پاسخ به این سوال که چرا همکار، ایفاگر نقش های منفی آثاری است که بازی می کند، توضیح داد: به نظرم توفیق شخصیت منفی صرف نیست. اما زمانی که این کار به من پیشنهاد شد، هر دو نقش را خواندم. یعنی من و آقای پورشیرازی قرار شد هر دو نقش را بخوانیم و هر کدام را که دوست داشتیم، انتخاب کنیم. اما در نهایت این شد که من نقش توفیق را بازی کنم. به هر حال برای بازیگر نقش هایی که مثبت مثبت و یا منفی منفی نیست جذابیت و جای کار بیشتری دارد و برای مردم هم به همچنین. چون چنین نقش هایی فراز و فرود بسیاری در بازی دارد و جذاب تر است. توفیق هم جزو آدم هایی است که از مناسباتی که در جامعه است، به نفع خودش استفاده می کند و گاهی هم سوء‌ استفاده. اما برای کارهایی که انجام می دهد، استدلال دارد.

 

وی درباره ویژگی های داستان هم افزود: این مجموعه به معضلات و مشکلات فوتبال و باشگاه و مشکلات بودجه ای که دارند، می پردازد و از این رو ممکن است در زمان پخش با حواشی ای هم همراه باشد. وی درباره آشنایی اش با فضای ورزشی این کار عنوان کرد: در مناسبات و پشت پرده فوتبال ورود کردن به هر حال سخت است. اما در ارتباط با ورزش من قبلاً ورزشکار بودم و الان ورزشکاران را دوست دارم. یکی از رشته های تحصیلی من تربیت بدنی است و در زمینه بسکتبال و شنا هم کار کردم و با ورزش بیگانه نیستم. به هر حال این هم تجربه ای جدید و جذاب خواهد بود.

پس از گفت و گو با شریفی نیا با صدابردار این مجموعه اصغر آبگون در رابطه با کارش گپ زدیم. درباره مشکلات صدابرداری در سینما و تلویزیون و کمبود بودجه ای که به این بخش از کار اختصاص داده می شود. درباره آدم هایی که تخصص این کار را ندارند، اما متاسفانه در این زمینه فعالیت می کنند و مشکلات صدا در صحنه های خارجی. ساخت و سازها و صداهایی که مزاحم فیلمبرداری در خط لوکیشن های خارجی شده و کار را برای صدابرداران سخت تر می کند.

 

بعد از آن بود که همه گروه راهی دهکده المپیک می شوند. آن هم در روزی که پرسپولیس و پدیده به مصاف هم رفتند. پرسپولیس جشن قهرمانی گرفت. در طول مسیر پرچم های قرمز و صدای بوق های طرفداران پرسپولیس از گوشه و کنار شنیده می شد.

 

به محض رسیدن و مستقر شدن در گوشه ای از پارک، صبوری و نادری و پورشیرازی فیلمنامه را دورخوانی کرده و تمرین می کنند. در این سکانس قرار است که پورشیرازی و صبوری که نقش شوهر خواهر و خواهر زن یکدیگر را بازی می کنند، از اتومبیل پیاده شده و روی نیمکت بنشیند. در حالی که بحث کردن راجع به ازدواج فرزندانشان هستند. صحنه چیده شده و دوربین ها سر جای خود قرار گرفته و این سکانس از زوایای مختلف ضبط می شود.

 

 

اتابک نادری: شرایط تصویر خوب نبود، خودم را با تئاتر مشغول کرده ام

در این بیــن فرصتی مهیــــا می شود تا بـــــا اتابـــــــک نادری درباره حضــورش در این سریال و همکاری با مسعود آب پرور صحبت کنیم. نادری نیز که به مانند برخی از همکارانش این روزها حضور کم رنگی در عرصه تصویر دارد، در این باره به بانی فیلم می گوید: به هر حال تولیدات که به نسبت گذشته کمتر شده است و به همان نسبت پیشنهادات هم کمتر شده و همان کارهایی هم که پیشنهاد شده به گونه ای بوده که من چندان خودم را در آن سریال ها نمی دیدم. از طرفی هم وقتی با چنین شرایطی روبرو شدم، خودم را با تئاتر مشغول کردم. سال گذشته دو اجرا داشتم و در مسائل اجرایی فجر هم فعالیت می کنم. بنابراین خودم را با تئاتر بیشتر سرگرم کرده ام.

 

او درباره نقشی که در «لژیونر» ایفا می کند نیز توضیح داد: من نقش دکتر آذین را در این سریال بازی می کنم و پزشکی است که در ستاد مبارزه با دوپینگ ورزشکاران فعالیت می کند و رابطه فامیلی هم با شخصیت جوان اصلی داستان با بازی زهیر یاری را دارد. قصه،‌ قصه شیرینی دارد و من هم سعی کردم کاراکتر هم در بازی کاراکتر شیرین تری باشد. امیدوارم خروجی کار هم مورد توجه مردم قرار بگیرد.

 

نادری درباره تجربه همکاری اش با کارگردان و فضای کارهایش را چنین توصیف کرد: من در «هوش سیاه ۲» حضور کوتاهی در بخش های ترکیه داشتم. اما آقای آب پرور را به واسطه کارهایشان می شناختم. به نظرم روی کارشان بسیار تسلط و نگاه نویی نیز در کار دارند. اتفاقاً بارها در تئاترهایم از ایشان دعوت کرده ام و در ورک شاپ هایی که داشتیم، با هم فیلم می دیدیم و نقد و بررسی و بحث می کردیم. از این نظر وقتی پیشنهاد این کار شد، با توجه به فیلمنامه ای که داشت، دوست داشتم حضور پیدا کنم و امیدوارم خروجی کار هم قابل قبول باشد و مخاطبان دوست داشته باشند. بعد از گفت و گو با اتابک نادری درباره سریال، شاهد بخش های دیگری از سریال بودم. بخش هایی که مربوط به بازی اتابک نادری می شد. کارگردان هم با توجه به دقت و حساسیتی که روی کارهایش دارد، با ظرافت خاص خودش پلان ها را بررسی کرده و کار را پیش می برد.

 

 

لاله صبوری: سریال ها فقط بین افراد خاصی تقسیم می شود

اما در این میان با لاله صبوری در این باره گپ زدیم. بازیگری که او نیز این روزها در کمتر فیلم و سریالی حضور دارد. وی در این باره به بانی فیلم می گوید: به هر حال می توان گفت که تقریباً همه از این موضوع باخبر هستند که کارها کمتر شده و از آن طرف پیشنهادها هم کمتر شده است. من گاهی فکر می کردم شاید بازیگر خوبی نبودم که این اتفاق افتاده! اما وقتی با دوستان صحبت می کنیم، متوجه شدم که همه همین مشکل را دارند. متاسفانه کارها فقط بین عده خاصی تقسیم می شود! او درباره نقشی که در این سریال ایفا می کند، عنوان کرد: من نقش یک پزشک را در این سریال بازی می کنم. نقش همسر دکتر آذین که خودش هم پزشک است. نقش جالبی است که من در این کار نقش خاله زهیر یاری را بازی می کنم.

 

وی درباره حواشی که در زمان پخش به وجود خواهد آمد افزود: من پیش از این هم در کاری که تم ورزشی داشته باشد، بازی کرده ام. اما اینکه درباره دوپینگ باشد،‌ برای من تجربه جدیدی است و فکر می کنم سوژه جالبی باشد و بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند. به هر حال بعد از مدتی که من کار نکرده بودم و بیشتر روی فیلمنامه نویسی متمرکز بودم،‌ در این سریال بازی می کنم و امیدوارم مردم هم در زمان پخش کار را دوست داشته باشند.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش