دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۸:۴۵ - ۲۲ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۵۹۹۰
رادیو و تلویزیون

چرا مرجان محتشم ۱۳ سال مصاحبه نکرد؟

برنامه دورهمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
مهران مدیری شب گذشته، با مرجان محتشم به گفتگو پرداخت و از او درباره دلایل غیبت چندین ساله‌اش پرسید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ مهران مدیری شب گذشته با یادآوری این سوال که اگر در تهران زلزله بیاید، چه می‌شود؛ برنامه دورهمی را آغاز کرد.

 

وی با اشاره به حضور بی فایده بعضی افراد در مناطق زلزده زده، از اهمیت کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان گفت. سپس اولین بخش نمایشی با ایفای نقش سروش جمشیدی و سحر ولدبیگی با موضوع زلزله به اجرا درآمد‌.

 

بازیگران بخش نمایشی به مشکلات زلزله‌زدگان و نبود کانکس برای مستاجران مناطق زلزله زده اشاره کردند و پس از آن کارگردان برنامه دورهمی درباره محتوای همایش‌ها و برنامه‌های به اجرا درآمده پس از زلزله، صحبت کرد.

 

مدیری در ادامه برنامه، میزبان مرجان محتشم بازیگر مجموعه تلویزیونی «پس از باران» شد و با او به گفتگو نشست.

 

این بازیگر در همان ابتدای صحبت‌هایش درباره علت غیبت چندین ساله‌اش گفت: من از سال ۸۳ که در برنامه «صندلی داغ» حضور پیدا کردم، دیگر مصاحبه نکردم. از ابتدای شروع کارم هم (سال ۷۳) تاکیدم بر کم کاری بود.  کلاً گزیده کاری را پیش گرفتم و خیلی شیفته حضور بی امان در قاب تلویزیون و پرده سینما نبودم. اینکه در تمام این سال‌ها مصاحبه نکرده‌ام، به این خاطر بود که معتقدم وقتی حرف تازه‌ و تاثیرگذاری نداریم، بهتر است که وقت دیگران را هدر ندهیم. 

 

وی افزود: همیشه تاکیدم بر این بود که کم کار کنم و این را ثابت کردم. خدا را شاکرم که از همان ابتدای فعالیت، مورد لطف مردم قرار گرفتم؛ اما همین اظهار لطف ها هم نتوانست آن گزیده کاری را از من بگیرد.

 

محتشم تصریح کرد: البته که در این سال‌ها دوران طلایی را برای کار هنری از دست دادم اما پشیمان نیستم.

 

وی درباره اتفاقات تلخ زندگی‌اش بیان کرد: دوست ندارم خاطر مردم را مکدر کنم؛ اما متاسفانه روزهای پایانی سال ۹۱ پدرم و دو سال بعد برادرم و هشت ماه پیش مادرم را از دست دادم‌. همه این اتفاقات تلخ باعث شد، مدت طولانی را کار نکنم.

 

بازیگر پس از باران، درباره حضور خود در شبکه های اجتماعی مجازی گفت: من اصلا صفحه‌ای در فضای مجازی ندارم. کلا از اول در هیچ کدام از این شبکه ها حضور پیدا نکردم. به جای فضای مجازی، به شدت کتاب می‌خوانم. از مردم هم خواهش می کنم، مقداری از این فضای کسالت بار و بیماری آور مجازی بیرون بیایند و زمانی را برای کتاب خواندن بگذارند‌.

 

وی درباره فعالیتش در این سالها اظهار کرد: من در این سال‌ها می‌نوشتم. چند تا رمان نوشتم که حتی علی معلم عزیز نوشته‌های من را خواند و از من خواست آنها را چاپ کنم و یا به فیلمنامه تبدیلشان کنم.

 

محتشم درباره شایعاتی که این سالها درباره او در فضای مجازی منتشر شد، بیان کرد: متاسفانه در سال‌هایی که نبودم، خیلی‌ها برای من شایعه ساختند و شنیدن آنها تا حدی من را ناراحت می‌کرد؛ می‌خواهم همین جا به مردم بگویم که  این صحبت‌هایی که درباره من شنیده‌اید دروغ است و باورشان نکنید.

 

وی افزود: دلم می‌خواهد از کسانی که در حق من و یا افرادی مانند من، چنین ظلمی می‌کنند و دروغ می‌گویند، بخواهم دست از این کار بردارند. ما رعایت می‌کنیم که آبرویشان را نمی‌بریم و حرف نمی‌زنیم‌.

 

این بازیگر در خصوص احتمال آغاز دوباره فعالیت هنری‌اش بیان کرد: همیشه گفتم من گزیده کار می‌کنم و این با جمله خداحافظی از حرفه ما فرق می‌کند. چه بسا همکارانی هستند که از بازیگری خداحافظی می‌کنند و دوباره برمی‌گردند. من با کسی خداحافظی نکردم و اگر بگذارند کار می‌کنم.

 

وی در پاسخ به سوال پایانی مدیری در خصوص اهدای هدیه به موزه دورهمی (با شوخی و خنده) گفت: فکر می کنم باید پس از سال ها که به تلویزیون آمدم‌، یک هدیه هم  بگیرم!

 

محتشم در پایان برنامه با پرسشی مدیری را غافلگیر کرد. او از مدیری سوال معروف برنامه دورهمی را درباره عشق پرسید و مدیری در جواب گفت: این سوال بارها از طرف مهمان‌های برنامه از من پرسیده شده‌. من ۱۸ بار عاشق شدم و یک بار هم که از یک خانمی خوشم آمد، سیلی محکمی از برادرش خوردم.

 

وی در پایان یک نسخه از کتاب‌های قدیمی پدر خود را موزه دورهمی اهدا کرد.

 

مجری و کارگردان برنامه دورهمی در پایان اجرای برنامه، با اشاره به حضور چهره‌های معروف در مناطق زلزله زده گفت: در کنار زلزله، حادثه ای به وجود آمده به اسم سلبریتی زده که این افراد بلافاصله پس از وقوع زلزله در محل حادثه حضور بهم می‌رسانند‌.

 

وی افزود: در بین چهره‌هایی که به مناطق زلزله زده می روند، قضیه مسئولان با سلبریتی ها فرق دارد و مردم واقعا از دیدن آنها خوشحال می شوند و هیچ چیز به اندازه دیدار معاون راهداری مردم زلزله زده را خوشحال نمی‌کند.

 

مدیری با اشاره به ساخت مسکن برای مردم گفت: آیا واقعا ساختمان هایی که الان ساخته می شود، ساختمان‌های مقاومی هستند؟ به امید روزی که بیمارستان‌ها هم به میزان بانک‌ها مقاوم باشند و سالم بمانند!

 

 

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش