سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۰:۳۰ - ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۶۷۳۹
رادیو و تلویزیون

میلاد دخانچی: می خواستیم فضای اعتماد نکردن به نوجوان ها را بشکنیم

میلاد دخانچی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

میلاد دخانچی مجری-برنامه ساز جوان رسانه ملی را بیشتر از هرچیز، با «جیوگی» می شناسیم. او که نزدیک به یک دهه است در تلویزیون برنامه می سازد، در نیمه دوم سال ۹۶، دو برنامه نسبتاً پرمخاطب را روی آنتن تلویزیون داشت؛ مسابقه نوجوانانه «فاز» در شبکه دو و برنامه گفت وگومحور «سختانه» در شبکه سه. که این دومی، حسابی بحث برانگیز هم شد. با میلاد دخانچی به مناسبت پایان این سال پرکار، گپ وگفتی داشتیم که در ادامه می خوانید:

 

* ایده اولیه «فاز» از کجا آمد؟

- طرحی به آقای کاوه، تهیه کننده برنامه رسید که ایده مسابقه ای برای نوجوانان بود. ما طرح را نپسندیدیم و اتاق فکری تشکیل دادیم و۲.۵ ماه، وقت گذاشتیم تا به طرح کنونی «فاز» رسیدیم.

 

* چرا روی ایده های عام المنفعه تمرکز کردید؟ با تمرکز روی ایده های درآمدزا، ایده های ناب تری نصیب تان نمی شد؟

- استارت آپ ها معمولاً به سمت اقتصاد نئولیبرال ختم می شوند. اما چون بحث عدالت اجتماعی-فرهنگی برای ما خیلی مهم بود، ایده های عام المنفعه را محور کار قرار دادیم. قالب این برنامه هم از مفهوم «نوآوری اجتماعی» تبعیت می کند. این ایده ها که تعاون و همکاری را در جامعه گسترش می دهند، متفاوت از ایده های استارت آپی هستند که با هدف کسب درآمد در بازار سرمایه داری اجرا می شوند. این جا منافع اجتماعی غلبه دارد بر منافع شخصی.

 

* فکر نمی کنید ظرفیت گروه سنی ۱۶-۱۲ سال مناسب ایده های سنگین «فاز» نیست؟

- این دقیقاً همان پیش فرضی است که نخواسته در این سال ها به نوجوان ها اعتماد کند. ما دقیقاً می خواهیم همین فضا را بشکنیم. تازه ما الان در فصل اول برنامه هستیم و در صورتی که چند فصل از «فاز» تولید شود، خودش نوجوان های کشور را ترغیب خواهد کرد که به حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی فکر کنند.

 

* تا به حال برنامه سازی برای نوجوانان در تلویزیون، جدی نبوده. برای شما چه سختی هایی داشت که وارد فضایی شوید که فعالیت زیادی در آن انجام نشده بود؟

- بزرگ ترین مشکل، انقطاع از نسل قدیم برنامه سازان تلویزیونی است چون ما نسل جدید محسوب می شویم و این امکان را پیدا نکرده ایم که از نسل قدیم و تجربیات آن ها در این حوزه باخبر شویم. دوم این که نوجوانی در نسل جدید با نسل قدیم تفاوت زیادی کرده و اقتضائات پیچیده تری دارد که باید در تولید برنامه، لحاظ می شد. سوم هم استفاده از ژانر رئالیتی شو است که لحن خاصی را می طلبد.

 

* به نظر می رسد هر صداپیشه دیگری هم به جای محمد بحرانی، می توانست در «فاز» گویندگی کند. به هر حال محمد بحرانی ظرفیت خلاقیت های ویژه ای دارد که به خاطر آن ها مشهور شده ولی در «فاز» از آن ها استفاده نشده است. مشابه همین اتفاق، برای مژده لواسانی مجری برنامه هم است.

 

- اگر بخواهم صادقانه بگویم، بازخوردی که ما از انتخاب خانم لواسانی و آقای بحرانی گرفتیم، خیلی معطوف به سلیقه بود. درباره هرکدام از این دو نفر، بعضی مخاطبان اعتقاد داشتند که صدای این دو نفر خوش وزن بوده و روی برنامه، به خوبی نشسته و بعضی مخاطبان هم مخالف بودند. تنوع واکنش ها آن قدر بالا بوده که به ما می گوید این تصمیم، حداقل تصمیم غلطی نبوده است.

 

* وجه ستارگی محمد بحرانی در انتخابش دخیل نبود؟

- نه این طور نبود. ما صداهای مختلفی را تست کردیم. صدای کلیشه ای تلویزیونی بود که تیزر می خواند و ما می دانستیم که چنین صدایی نمی خواهیم. آن صدا را آقای بحرانی هم می توانست اجرا کند. ایشان صدایی را اتود زد که مرد مقتدری را تداعی می کرد که اتفاقی پرانرژی را گزارش می کند. به نظر ما این صدا حسابی روی «فاز» نشست و وقتی با حضور صدای خانم لواسانی، به نوعی تعدیل هم شد، احساس کردیم به ترکیب خوبی رسیدیم.

 

* برویم سراغ «سختانه» . انتظار استقبال داشتید؟

- بله، ولی لزوماً انتظار استقبال مثبت نداشتم ولی توقع فضاسازی در فرهنگ ایرانی را داشتم. بالاخره «سختانه» روی موضوعاتی دست می گذارد که با کمی فاصله، از مسائل جدی روزگار ماست.

 

* دلیل خاصی داشت که برنامه های اول را در ماه های شهریور و مهر ضبط کرده بودید ولی تا آذرماه روی آنتن نرفت؟ آیا قرار بود مدیران تلویزیون ببینند و بعد تصمیم بگیرند پخش کنند یا نه؟

- نه، ما باید حداقل ۶-۵ برنامه ضبط می کردیم و به ثباتی نسبی می رسیدیم و بعد پخش را شروع می کردیم. به خاطر ممیزی نبود.

 

* در برنامه اول، برای حضور محمد قوچانی در تلویزیون، کسی که کمتر پیش می آید مهمان یک برنامه تلویزیونی باشد، مشکلی پیش نیامد؟

- نه.

 

* یعنی هیچ کس از مدیران تلویزیون توصیه ای درباره او نکرد؟

- قاعدتا یک بحث های اولیه ای بود. ولی مخالفت جدی به معنای ممیزی نه.

 

* چرا در همان ۵-۴ هفته اول، «سختانه» چند بار پخش نشد؟

- یک بار به دلیل ویژه برنامه شب یلدا بود، یک بار حساسیت های درونی و بیرونی مانع شد و یکی دو بار هم لابی مهمانان، برنامه را از کنداکتور خارج کرد.

 

* در این مدت یک بار از ادامه پخش «سختانه» ناامید شده بودید. درست است؟

- بعد از ضبط یکی از برنامه ها بود که یکی از مهمانان توانست با لابی برنامه را از کنداکتور خارج کند. برای من جالب بود که ببینیم مهمان برنامه آن قدر قدرت دارد که می تواند استقلال سردبیر یک برنامه تلویزیونی را زیر سؤال ببرد و این موضوع به شدت ناامیدکننده بود. سوال این بود که بالاخره تلویزیون می خواهد از مجری اش دفاع کند یا مهمان برنامه. البته در نهایت با درایت مدیر شبکه سه، آن برنامه هم پخش شد.

 

* پس حامی اصلی شما مدیر شبکه سه بود؟

- بله قطعاً. اگر ایشان نبود، حتی یک فریم هم از «سختانه» پخش نمی شد.

 

* فشارها از جانب چه کسی بود؟

بعد از پخش برنامه اول، در چند سطح حساسیت به وجود آمده بود. بعضی حساسیت های داخلی بود، بعضی بیرونی و بعضی فرم و روایت برنامه برایشان مهم بود. بنابراین طبیعی بود که برنامه دچار مشکلاتی بشود و شد؛ ولی دوباره به آنتن برگشت.

 

* مهم ترین انتقادی که به لحن «سختانه» وارد می شود، این است که شما سؤالی دارید و ۵-۴ بار به انحای مختلف و با ادبیات متفاوت می پرسید. تا جایی که تبدیل به جدل می شود.

 

- دو نکته بگویم.اول این که هدف این برنامه گفت وگو نیست؛ این نیست که من سؤالی بپرسم و طرف مقابل، نکته ای را برای مخاطبان تبیین کند. هدف این برنامه، ترویج فرهنگ پاسخ گویی است؛ مهمان باید یاد بگیرد که به ابهام ها پاسخ بدهد. اما گاهی مهمان از پاسخ دادن به سؤالات سخت فرار می کند و مجری باید سماجت کند و او را در مسیر نگه دارد تا به پاسخ برسد. نکته دوم آن که تجربه ای که در برنامه آقای قوچانی داشتیم و محورهای بحث را زیاد کردیم، ناموفق بود و احساس کردیم مباحث الکن و ابتر می ماند نسبت به زمانی که مثلاً دو محور بحث داشته باشیم و با رویکردهای مختلف، به همان موضوعات بپردازیم. این یک تصمیم سردبیری بود.

 

* بعد از پخش برنامه اول، از مهمانان کسی بود که برنامه را لغو کند یا بخواهد برنامه پخش نشود؟

- ما کلاً دو مورد اختلافی داشتیم. یک مورد که قبلا درباره اش به تفصیل صحبت کرده ام که مهمان می خواست با رویکردی غیرمتعارف، در تدوین برنامه حضور داشته باشد و ما اجازه ندادیم.

 

* مورد اختلافی دیگر چه بود؟

- این که مهمان قبل از مصاحبه، خواستند به بعضی مسائل ورود نکنیم و تعامل کنیم، ما هم تمکین کردیم. ولی بعداً ایشان با لابی های بیرونی مانع پخش برنامه شدند و بعد هم که از ایشان خواستیم مکتوب بگویند چه بخشی از برنامه را می خواهند نگه دارند و چه چیزی را می خواهند حذف کنند، طبق نوشته ایشان، باید تقریباً ۶۰ درصد برنامه که شامل قسمت های چالشی و گرم بود، حذف می شد. ما قبول نکردیم و برنامه را پخش کردیم. نسخه کامل را هم در کانال تلگرام «سختانه» منتشر کردیم و البته ایشان در اقدامی غیراخلاقی، صوت خام برنامه را منتشر کردند؛ صوتی که ضبط آن غیرقانونی است و نقض حریم شخصی و همچنین سازمان صداوسیما بود.

 

* از چند نفر هم دعوت کرده بودید که نپذیرفته بودند. درست است؟

- بله، کسانی که در خاطرم هست، آقایان حسن عباسی،  جواد شمقدری، شهاب مرادی و فریدون جیرانی بودند که حاضر به گفت وگو نشدند.

 

* فکر نمی کنید موضوعات مورد بحث «سختانه» نخبگانی است؟

- باید دید تعریف ما از نخبه چیست. ولی خوب یک برنامه زرد عامه پسند قاعدتاً نیست.

 

* خواست خود شما بود که «سختانه» از شبکه سه پخش شود؟

 

معمولاً جای برنامه های اندیشه ای تلویزیون، شبکه چهار است.

 

- «سختانه» لزوماً رویکرد اندیشه ای نداشت و ندارد. قرار است یک برنامه جذاب داشته باشیم که به موضوعات معرفتی هم می پردازد.

 

* اصلاً از نظر شما آیا لزومی دارد بحث های نظری و اندیشه ای در جامعه مطرح شود؟

- چرا نباید مطرح شود؟ انقلاب ما ثمره یک رنسانس اندیشه ای بوده. بدون بحث های نظری و اندیشه ای، صحبت از انقلاب بی معنی است.

 

*خودتان «جیوگی» را بیشتر می پسندید یا «سختانه» را؟ به نظر می رسد لحن «جیوگی» همه فهم تر بود و با وجودی که موضوعات مطرح شده در آن برنامه، نسبت به برنامه های روتین تلویزیون، عمیق تر بود ولی بیشتر از «سختانه» با مخاطب ارتباط برقرار می کرد.

 

- سختانه از بعضی جهات، تطور «جیوگی» بود ولی خوب خیلی خاص تر به موضوعات می پرداخت.

 

* حرف آخر؟

مشکلی که الان داریم، این است که هیچ کس درباره محتوای برنامه صحبتی نمی کند. تا به حال با همه این فشارها و سختی ها۹ نفر آدم مهم تأثیرگذار در فضای جامعه، در «سختانه» شرکت کرده اند و به سؤالاتی سخت در حوزه اندیشه پاسخ داده اند ولی از همه این کارهای محتوایی مهم غفلت می شود و موضوع صحبت رسانه ها، همه اش فرم برنامه بوده. انتظار من، صحبت عمیق تردرباره محتوای «سختانه» است.

 

 

مصطفی قاسمیان

 

 

 

khorasannews.com
  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش