نام های پشت صحنه سریال «پدر»، از جمله بهرنگ توفیقی کارگردان و حامد عنقا نویسنده و همچنین حضور بازیگرانی مانند مهدی سلطانی و لعیا زنگنه، انتظارها را از این سریال بالا برده بود اما حالا که سه قسمت از سریال می گذرد، غیرواقعی بودن اتفاقات، چنان توی ذوق مخاطب می زند که او از همراهی با قصه و شخصیت ها جا می ماند و انتظارش از سازندگان برآورده نمی شود. در ادامه نگاهی می اندازیم به سه دلیل باورپذیر نبودن قصه سریال «پدر» :
۱-غیرواقعی بودن فضای دانشگاه
تصویری که سریال «پدر» از دانشگاه نشان می دهد، آن قدر خیالی و غیرواقعی است که مخاطب را به شک می اندازد که نکند سازندگان سریال تا به حال فضای دانشگاه را ندیده اند و با ساده ترین قوانین آن آشنایی ندارند! مسئله دزدیدن سؤالات امتحان توسط «لیلا»، آن قدر سطحی و فانتزی از آب درآمده است که رسماً نسبتی با واقعیت ندارد. وقتی دانشجویان دور استاد جمع می شوند، «لیلا» موبایل استاد را از روی میز برمی دارد و سؤالات را در گوشی او پیدا می کند، به همین سادگی! حالا درباره این که چطور استاد در فاصله ای که لیلا گوشی را برمی دارد و سؤالات را پیدا می کند، متوجه نمی شود که موبایلش روی میز نیست یا اصلاً چرا موبایل استاد که سؤالات امتحان در آن است رمز ندارد؟ بهتر است زیاد خودتان را درگیر منطق ماجرا و سؤالات این چنینی نکنید چون جواب منطقی و قانع کننده ای پیدا نخواهید کرد.
نکته دیگر آن که موضوع شکایت دخترها از «حامد» به خاطر اتفاقات رخ داده در کلاس، مستقیماً به کمیته انضباطی مربوط می شود اما در سریال وقتی موضوع مطرح می شود، مسئول آموزش دانشگاه در نقش همه کاره کمیته انضباطی ظاهر می شود و به این اتفاق رسیدگی می کند. به علاوه فضای دانشگاه، اصلاً این گونه نیست که تعدادی از دانشجویان با هم یک باند تشکیل دهند، خرابکاری کنند و لات بازی دربیاورند! اصولاً دانشجوها حتی در مسائل ساده ای مانند لغو کردن یک کلاس یا امتحان هم با یکدیگر هماهنگ نیستند، چه برسد به این که نقشه بکشند آبروی یکی از همکلاسی هایشان را در دانشگاه ببرند و او را خراب کنند!
در سریال «پدر» می بینیم آن باند خرابکار، یک امتحان معمولی مانند میان ترم را بیش از حد جدی گرفته اند و نگران این هستند که اگر امتحان شان را خراب کنند، مشروط می شوند! می دانید که دانشجوها به خاطر نمره نیاوردن فقط یک درس، مشروط نمی شوند و بدتر آن که با خراب کردن میان ترم، لزوماً از آن درس حذف نمی شوند! این اتفاقات بی منطق، فقط در دانشگاه سریال «پدر» با آن قوانین عجیبش می افتد و باور اتفاقات را برای مخاطب سخت می کند.
۲-رفتار «حامد» با دانشجویان دختر
در قسمت سوم سریال، چند نفر از دختران همکلاسی «حامد» که فکر می کنند او، سرقت سؤالات امتحان توسط «لیلا» را لو داده است، طبق نقشه قبلی او را دوره و سعی می کنند از او در کنار خودشان عکس بگیرند تا آبروی او را ببرند و یکی از آن ها با مسخره بازی راه «حامد» را سد و به او ابراز علاقه می کند.
در این شرایط «حامد» برای فرار از گناه، از پنجره کلاس به بیرون می پرد! واقعاً چند نفر از پسرهای دانشجو، ممکن است در چنین شرایطی، مانند حامد این عکس العمل احمقانه را از خود نشان بدهند و راه های ساده تر و بهتر است بگوییم عاقلانه تری به ذهنشان خطور نکند؟ در حالی که «حامد» می تواند با داد و هوار، بقیه دانشجوها را به کلاس بکشاند یا دختر مزاحم را کنار بزند و فرار کند، ترجیح می دهد از پنجره خودش را به پایین پرت کند! عجیب آن که وقتی دختر مزاحم دارد به زور با او عکس می گیرد، حتی دستش را جلوی صورتش نمی آورد تا صورتش را بپوشاند! این سکانس، سوژه شبکه های اجتماعی هم شده و بسیاری از کاربران با آن شوخی کرده اند.
۳-شخصیت مطلقاً سفید «حامد»
«حامد» آن فرزند خوب پدر و مادر است که مدام قربان صدقه اش می روند، همان شاگرد زرنگ دانشگاه است که بالاترین نمره را در امتحانات می گیرد، همه درس های سخت را بلد است و اتفاقاً بسیار معتقد و به مسائل مذهبی هم پایبند است! شخصیت «حامد» آدم خوب قصه است که همه چیزتمام است و شبیه او را نه در واقعیت که فقط در فیلم و سریال و قصه ها می بینیم.
مائده کاشیان
- 207
- 293
اسما رحمانی
۱۳۹۸/۵/۸ - ۱۲:۰۰
Permalink