جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۳:۱۵ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۰۲۴
رادیو و تلویزیون

جمع اضداد در تلویزیون ایران/ جنگ ایدئولوژیک ستاره مربع‌ها و سریال‌های ماه رمضان!

سریال های ماه رمضان 98,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
ترویج نگاه صداوسیما و مدح فقر در سریال‌های تلویزیون، در تضاد با سیاست‌های سازمانی است که می‌کوشد با پیامک و اپلیکیشن و ستاره و مربع مردم را یک شبه به همان چیزی برساند که در سریال‌هایش آن‌ها را از داشتن آن منع می‌کند؛ پول؛ و در تضاد با جامعه‌ای است که هر روز شاهد شکاف بین مسئولان و مردم عادی به خاطر دستیابی عده‌ای خاص (ژن‌های خوب) به منابع قدرت و ثروت است.

سریال‌های مناسبتی بهترین فرصت برای صدا و سیما به عنوان تنها رسانه عمومی جامعه است که فرهنگ رسمی و مورد پسند حاکمیت را رواج دهد. به همین خاطر اکثر سریال‌های این سازمان رنگ و بوی دینی و اخلاقی دارند و بر همان گزاره‌هایی تاکید می‌کنند که در اخلاق اسلامی روی آن‌ها تاکید شده است. با این نگاه سریال ساختن از سوی صدا و سیما تا حدی پذیرفتنی است.

 

اما سریال‌های سال‌های اخیر صدا و سیما بیشتر از آن‌که به دنبال بسط و ترویج مضامین دینی و اخلاقی باشد، به دنبال بسط نگاه فرهنگی یک جریان خاص است که در سال‌های اخیر به صدا و سیما راه پیدا کرده و توانسته مسیر این سازمان را به سود خودش تغییر دهد.

 

اگر در گذشته تلاش می‌شد از طریق ساخت سریال‌های عامه‌پسند مضامینی ترویج شود که رنگ و بوی دینی داشت، امروز تلاش می‌شود به نگاه ایدئولوژیک روسای جدید این سازمان رنگ و بوی دینی زده شود. حتی در سریال‌های طنز که علی‌القاعده باید اولویتشان خنداندن تماشاگر باشد هم می‌توان ردپای این نگاه جدید را دنبال کرد. تاکید روی سریال‌های مناسبتی از آن جهت مهم است که این سریال‌ها ویترین صدا و سیما به حساب می‌آیند و مدیران شبکه‌ها می‌کوشند بهترین کار‌های خود را به این دوران اختصاص دهند، چون مردم بیشتر به تماشای تلویزیون می‌نشینند.

 

سریال‌های سال‌های اخیر صدا و سیما (خصوصاً آن‌هایی را که سعید نعمت‌الله و حامد عنقا می‌نویسند) می‌کوشند به شکل سیستماتیکی سنت را ترویج و مدرنیته را نفی کنند. سنت البته در سریال‌های این سازمان یک چارچوب نظری مشخص ندارد که بتوان با تکیه بر آن، سریال‌ها را نقد کرد.

 

سریال‌های چند سال اخیر صدا و سیما به شکل عامیانه‌ای به ترویج سنت می‌پردازند و روابط پدرسالارانه گذشته را تقدیس می‌کنند. مدرنیته برای این سریال‌ها خلاصه می‌شود در روابط بی‌بند و بار و نامشروعی که آرامش را از جوان ایرانی سلب و او را به ورطه نابودی می‌کشاند. مثلاً در سریال پدر، جوان خوب جوانی است که برای رهایی از دامی که برایش چیده‌اند حاضر می‌شود خودش را از پنجره دانشگاه به بیرون پرتاب کند مبادا به گناه بیفتد. یا در سریال زیر پای مادر شخصیت منفی فیلم زنی است با ظاهر امروزی که در گذشته با خیانت و بی‌وفایی نسبت به همسر و تنها فرزندش باعث بروز مشکلات متعددی در زندگی آن‌ها شده است. یا سریال امسال شبکه سه سیما برادر جان بازتولید همان روابط ماقبل مدرنی است که احتمالاً قرار است به عنوان راهکار توسط نویسنده به تماشاگر پیشنهاد شود. همانطور که ذکرش رفت این نوع برخورد با مدرنیته و روابط مابعد سنتی فقط مختص سریال‌های ماه رمضان نیست.

 

در دیگر سریال‌های این سال‌های صدا و سیما جوان خوب کسی معرفی می‌شود که برای فرار از دست زن (به عنوان نماد گناه) ساعت‌ها بیرون منزل می‌نشیند و شرایط سختی را تحمل می‌کند تا به گناه نیفتد. به نظر می‌رسد صدا و سیما در سال‌های اخیر به دنبال ترویج فرهنگ سنتی در مقابل فرهنگ مدرنی است که جامعه ایران (خصوصاً طبقه متوسط شهری به عنوان مهم‌ترین مصرف کنندگان محصولات فرهنگی) ‎را درگیر خودش کرده است. فرهنگی که در آن زن نه یک شخص درجه دو که شخصی است که می‌کوشد فارغ از چهارچوب‌های فرهنگ مردسالار سرنوشت خودش را رقم بزند.

 

زن در سریال‌های چند سال اخیر صدا و سیما یا عامل گناه است (تنهایی لیلا) که باید به راه راست هدایت شود. یا زن قدیمی و سنتی با مختصات فرهنگی و ظاهری مشخص است که قابل ستایش است. در سریال زیر پای مادر خلیل کبابی (شخصیت اصلی سریال) در دیالوگی مشخص خطاب به زن برادرش مانیفست سریال (و شاید مدیران صدا و سیما) را مشخص می‌کند. او رخساره را زن خوب می‌داند، چون مثل زنان قدیمی است. از نظر خلیل زنان جدید بد نیستند، اما این زنان قدیم هستند که حکم جواهر‌های کمیاب را دارند.

 

بزرگترین لطفی که خلیل و نویسنده به زنان امروزی می‌کند این است که می‌گوید آن‌ها بد نیستند. اما اگر می‌خواهند خوب شوند باید به شکل همان سنت گذشته دربیایند.

 

این نگاه تخفیف‌گرا به زن را می‌توان در دیگر سریال‌های این سال‌ها هم مشاهده کرد. زن یا عامل فتنه است که به راه راست هدایت می‌شود. یا همان زن سنتی است که زن ایده‌آل است و مثل سریال پشت بام‌های تهران می‌تواند گره‌گشا باشد. این در حالی است که جامعه ایران بیشتر از قبل اسیر روابط مدرنی شده که مدیران فرهنگی ما از آن هراس دارند.

 

مسئله دیگر نگاهی که سریال‌های سال‌های اخیر سازمان صدا و سیما سعی در ترویج آن دارد مذمت ثروت و ستایش فقر است. این ستایش البته باز هم در چارچوب نظری درستی به مخاطب عرضه نمی‌شود و سریال‌های این سازمان بر ابعاد اخلاقی مذموم ثروت تاکید می‌کند. پول و داشتن آن در سریال‌های صدا و سیما چیز بدی است؛ نه به خاطر این‌که شما را از حق دسترسی یکسان به منابع قدرت و ثروت محروم می‌کند بلکه به این خاطر است که آرامش ذهنی شما را که حفظ آن در گرو وابستگی به آن روابط سنتی مدنظر مسئولان فرهنگی کشور است سلب و به سمت روابط و وضعیت‌هایی می‌کشاند که غیراخلاقی است. همان بازتولید نگاه علی خوش‌دست که نان شب نداشت بخورد، اما از قارون با آن همه ثروت خوشبخت‌تر بود. ترویج این نگاه در تضاد با سیاست‌های سازمانی است که می‌کوشد با پیامک و اپلیکیشن و ستاره و مربع مردم را یک شبه به همان چیزی برساند که در سریال‌هایش آن‌ها را از داشتن آن منع می‌کند؛ پول؛ و در تضاد با جامعه‌ای است که هر روز شاهد شکاف بین مسئولان و مردم عادی به خاطر دست‌یابی عده‌ای خاص (ژن‌های خوب) به منابع قدرت و ثروت است.

 

از یک طرف ما با مردمی طرف هستیم که در حسرت داشتن زندگی لاکچری می‌سوزند و از طرف دیگر با سریال‌هایی طرف هستیم که آن‌ها را از داشتن این زندگی به خاطر مسائل اخلاقی منع می‌کند. ‎

 

مشکل دیگر سریال‌های چند سال اخیر سازمان صدا و سیما دور بودن آن از متن زندگی روزمره مردمی است که اتفاقاً به خاطر رشد و گسترش تکنولوژی و حق انتخاب بیشتری که برای انتخاب محصولات فرهنگی دارد، به دنبال جامعه‌ای بازتر با روابط مدرن است. دستگاه‌های رسمی و فرهنگی کشور سال‌هاست می‌کوشند نگاه خود را به جامعه تزریق کنند، اما جامعه با یک کلیپ کل مسئولان را غافلگیر می‌کند.

 

مسئولان ما در سال‌های اخیر در زمینه فرهنگی نه توسط هالیوود یا حتی خوانندگانی لس‌آنجلس نشین همچون داریوش و ابی و ستار، که توسط امیر تتلو و ساسی مانکن به چالش کشیده شدند. سریال‌های ایرانی می‌کوشند جوانان مورد پسند نگاه رسمی را ترویج کنند. برای این کار از جیب ملت بودجه‌های هنگفت اختصاص می‌دهند، اما انتخاب مردم چیز دیگری است. امروز سریال‌های سطح پایین ماهواره‌ای، آهنگ‌های خوانندگان زیرزمینی و برنامه‌های خارجی بیشتر دیده می‌شوند تا سریال‌های سازمان صدا و سیما. این می‌تواند برای مسئولان فرهنگی ما یک نشانه باشد.

 

 

rouydad24.ir
  • 17
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش