دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۷:۵۶ - ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۸۴۱۶
رادیو و تلویزیون

پدیده «نقش‌فروشی» در تلویزیون یکی از راه‌های کسب درآمد شده است

چند می‌گیری بازیم بدی؟

راه‌های کسب درآمد در تلویزیون,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

«پول نیست، اون بازیگرو ولش کن»، «بودجه نداریم، سوپراستار نمی‌خوام» و «این دختره بازیش خوب نیست اما باباش خیلی پولداره» اینها جملاتی است که ظاهرا دیگر شنیدنش تعجب کسی را هم برنمی‌انگیزد. ابتدا می‌گفتند در سینما چنین اتفاقی می‌افتد، حتی هنوز هم رسانه‌ها از بازیگرانی یاد می‌کنند که ستاره هستند اما با پول وارد سینما شدند و خودشان هم توانایی ماندن در سینما را ویژگی مثبت‌شان اعلام می‌کنند. می‌گفتند که «ب . ا» با پول به «گل‌های داودی» آمده است. می‌گویند«پ.پ» وضع مالی‌اش خیلی خوب بوده یا«م.م» که  ثروت زیادی دارد و البته فیلم جدی و قوی‌ای هنوز بازی نکرده است. «نقش‌های دوم به پایین فیلم «محاکمه در خیابان» از بین شاگردان کارگاه آزاد فیلم انتخاب می‌شوند» این را کیمیایی سال‌ها قبل گفت و پس از انتخاب «م.م» « ش . د» این شائبه پیش آمد که این دو نفر با پرداخت پول آمده‌اند.

 

راه جدید درآمدزایی در تلویزیون؟

بعد از گذشت سال‌ها اما این پدیده به تلویزیون هم رسیده است؛ تلویزیونی که مدیرانش از یک طرف شبکه‌ها و کارمندانش را اضافه می‌کند و با هر بهانه‌ای درآمدزایی می‌کند و از آن طرف هم مدام فریاد «پول نداریم، پول نداریم سر می‌دهد.»؛ این راه را یکی از شیوه‌های درآمدزایی می‌دانند. نام دیگر این معضل که گریبان حرفه بازیگری را گرفته و بسیاری از بازیگران باسابقه را وادار به اعتراض کرده است، «بازیگر- اسپانسر» است. نقش‌فروشی نوعی دلالی است که برخی افراد از طریق خریدن نقش‌ها در پروژه‌های مختلف دعوت به بازی می‌شوند! برخی تهیه‌کنندگان از این کار دفاع می‌کنند و این راه را برای کمک به بقیه بازیگران انتخاب می‌کنند. درواقع از جیب بازیگر پولدار و علاقه‌مند، حقوق بازیگران دیگر را می‌دهند. تهیه‌کنندگان دیگری هم معتقدند وقتی پول نیست هر راهی که ما را به پول برساند، درست است. در این میان گروه دیگری از بازیگران هستند که اتفاقا پول می‌دهند و جالب است که این پدیده را به‌طور کلی رد می‌کنند.

 

مجری سلبریتی

در روزهای اخیر اعتراضات به حضور متعدد و غیراصولی سلبریتی‌ها در تلویزیون به اوج خود رسیده است. حتی کار به ورود و تذکر رئیس صداوسیما هم رسیده است. شاید نتوانیم صراحتا حضور سلبریتی‌ها در قامت اجرا را مصداق نقش‌فروشی بدانیم اما وقتی از اصرار اسپانسر یا تهیه‌کننده برای حضور فلان چهره معروف در برنامه زنده یک شبکه پرطرفدار باخبر می‌شویم قضیه فرق می‌کند. بعضی از این بازیگران یا خوانندگان حتی در گفت‌وگوهایی که به‌عنوان میهمان حاضر می‌شوند هم نمی‌توانند فن بیان مناسبی داشته باشند چه برسد به اداره یک برنامه زنده تلویزیونی.

 

حالا سوال اینجاست که وقتی مجریان قدیمی، با سواد و مسلط تلویزیون در خانه نشسته‌اند، به جز پول، چه دلیل دیگری برای سپردن(!) یک اجرا به یک چهره جذاب رسانه‌ای است؟

 

هنرمندانی که نقش‌فروشی را تایید کرده‌اند

بازیگران و کارگردانانی هستند که این پدیده را در گفت‌وگوهایشان با رسانه‌ها تایید کرده‌اند و از نبود یک اراده جدی برای برخورد با این شیوه درآمدزایی! گله کرده‌اند. در ادامه بخش‌هایی از این صحبت‌ها آورده می‌شود:

 

احمد نجفی، بازیگر و کارگردان (گفت‌وگو با نسیم):  «البته که این پدیده مخصوص امروز و دیروز نیست و سال‌هاست در سینمای ایران و البته بیشتر از آن در تلویزیون رواج دارد. فرقی هم نمی‌کند کارگردانی معروف باشد یا تازه‌کار؛ در تمامی سطوح این پدیده وجود دارد. چه بسیار کارگردانان و تهیه‌کنندگانی که خانواده‌های مرفه را فریب داده‌اند که در پروژه‌های آنها سرمایه‌گذاری کنند و از آن طرف نقش‌هایی کوتاه و بلند به دختران این خانواده‌ها(!) داده‌اند، البته که خروجی حضور به این واسطه در عرصه بازیگری هم زیاد قابل‌قبول نیست.»

 

 حبیب دهقان‌نسب، بازیگر (گفت‌‌و‌گو با جوان): «یکی از دلایل اصلی پیدایش معضل بیکاری بازیگران و هنرمندان سینما و تلویزیون در کشور، مساله نقش‌فروشی در سینماست. مدتی است برخی کارگردانان و تهیه‌کنندگان محترم سینمای کشور یاد گرفته‌اند نقش‌هایی را که در دست دارند، به اقوام، دوستان و آشنایان خود بفروشند و آنها را به هر نوعی که شده سرکار بیاورند. وقتی سیلی از این قبیل افراد به سمت سینما و بازیگری جاری می‌شوند، دیگر هنرمندان و بازیگران بیکار می‌شوند. معتقدم پدیده نقش‌فروشی در سینما عاملی مهم برای بیکاری اهالی هنر و تلویزیون است.»

 

مریم امیرجلالی، بازیگر (گفت‌وگو با ایسکانیوز):  «همه ما هنرمندان به نوعی سرکار هستیم و خودمان را فریب می‌دهیم. تمام اساتید هنر که عمرشان را در این حرفه صرف کرده‌اند بیکار کنج خانه نشسته‌اند و در و دیوار را تماشا می‌کنند. چرا؟ چون این هنرمندان پول ندارند به فلان تهیه‌کننده یا کارگردان بدهند تا نقش بگیرند. متاسفانه آب از سرچشمه گل‌آلود است و ما هرچه بگوییم هیچ فایده‌ای ندارد. چون ما پول‌های کلان نداریم بدهیم باید از سینما و تلویزیون محو شویم و آقای فوتبالیست یا جوان‌های دیگری که پول خرج می‌کنند جلوی دوربین می‌روند.»

 

فخرالدین صدیق‌شریف، بازیگر (گفت‌وگو با جام‌جم): «در عرصه هنر بعضا آدم‌هایی وارد این حوزه شدند که بینش، سواد، درک و دانش این کار را ندارند و در واقع آدم این کار نیستند و فقط برای شهرت وارد این عرصه شده‌اند. آنها حتی پول می‌دهند و نقش می‌خرند تا بتوانند به شهرت برسند! هم‌اکنون نقش‌فروشی مدت‌هاست که باب شده و همین دلیلی برای کم‌کاری پیشکسوتان شده است.»

 

عزیزالله حمیدنژاد، بازیگر (گفت‌وگو با ایسنا):  «متاسفانه من درباره نقش‌فروشی زیاد شنیده‌ام. بعضی از آثار را که نگاه می‌کنم مشخص است که نقش به صاحب نقش سپرده نشده است، یعنی آن نقش به آدم شایسته‌ای سپرده نشده است و اجرای بازی داد می‌زند که به نوعی گزینش شده است که انگار پشت‌پرده مسائل مالی تعیین‌کننده بوده است. به عقیده من بودجه لازم برای استاندارد‌سازی تولید باید تامین شود اما صرفا کمبود بودجه در تلویزیون عاملی برای نقش‌فروشی نیست که باعث شود نقش‌فروشی رواج پیدا کند، کارگردان باید تلاش کند استعدادهای جدیدی کشف کند. کشف استعداد خود یک حرفه و هنر ویژه‌ای است. نقش‌فروشی هم آسان‌ترین و کوتاه‌ترین راه است که این روزها انتخاب می‌کنند و این به کل کار آسیب می‌زند.»

 

 کوروش زارعی، بازیگر: «این روزها کسانی که بازیگر نیستند و تخصص ندارند یا بر اثر خریدن نقش یا ارتباطات دوستی و آشنایی وارد این حوزه می‌شوند پس از مدتی خودشان متوجه می‌شوند که این کاره نیستند و به تدریج از این عرصه خارج می‌شوند.

 

متاسفانه مقوله اسپانسر مالی در بازیگری وجود دارد و کسانی نیز هستند که از وضعیت اقتصادی کشور سوءاستفاده می‌کنند و با معرفی اسپانسر نقش خود را در اثر هنری دریافت می‌کنند

 

 در چنین شرایطی همکاران و هم‌صنفی‌های ما نباید به پذیرفتن این کارها تن بدهند. به دلیل اینکه من ۲۵ سال در بازیگری سابقه دارم کسی جرات پیشنهاد پرداخت پول برای خریدن نقش به من ندارد. از طرفی من هم در زمره چنین کسانی قرار ندارم که با پرداخت پول نقشی را برای خود خریداری کنم. با قریحه‌ای که خداوند به من عطا کرده است و با تلاش و زحمت نقش‌های خود را در بازیگری ایفا می‌کنم.»

 

 فرحناز منافی‌ظاهر، بازیگر: «بارها برای حضور در مجموعه‌ای با من تماس گرفته شده و سپس خبری نشده و در واقع نقش را به شخصی دیگر که علاقه داشته و حاضر به هزینه بوده، فروخته‌اند. ریشه اصلی بسیاری از مشکلات اقتصاد است. باید به تهیه‌کننده‌ها پول داده شود تا با خیال راحت دست به ساخت آثار بزنند. در سریال «گذر از رنج‌ها» ایفای نقش کردم و با وجود اینکه مدتی طولانی از ساخت آن می‌گذرد دستمزدم را نداده‌اند و می‌گویند هنوز پول نگرفته‌ایم.برخی آثار را نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که بعضی انتخاب‌ها توهین به دیگر بازیگران است. تهیه‌کننده‌ها که به دلیل کمبود بودجه حاضر به فروش نقش‌ها هستند شاید چاره‌ای نداشته باشند اما این مساله باعث شده بازیگران قدیمی ما بیکار و نابازیگران در عرصه بازیگری وارد شوند.»

 

 فریبـا کوثــری، بازیگر: «به دلیل مشکلات مالی؛ تهیه‌کننده به فکر این نیست که کار فرهنگی انجام دهد. دغدغه‌اش برگشت سرمایه است. او ترجیح می‌دهد بازیگری را بیاورد که یا پول نگیرد یا کم بگیرد یا پولی هم بدهد.»

 

مهدی موسوی‌تبار

 

 

newspaper.fdn.ir
  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش