سه شنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۳
۱۵:۰۹ - ۱۱ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۳۲۶۰
رادیو و تلویزیون

چرا یکی از مهمترین پرونده‌های امنیتی کشور سریال شد؟

گاندو ؛ شهروندان در محاصره چشم‌ها و گوش‌ها

سریال گاندو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
ساخت و تولید سریال «گاندو» با محوریت پرونده‌های امنیتی اتفاقی تازه در تلویزیون است. اما تنها عنصر تازه بودن یک ماجرای جاسوسی کافی است، یا باید کاملاً واقعی هم باشد؟

هر چند سفارشی کار کردن برای هنرمندان، چه خارجی و چه داخلی عموماً باب نیست و چندان به مذاق این قشر از جامعه خوش نمی‌آید. اما کم نیستند هنرمندانی در حوزه‌های مختلف هنری که کارهای سفارشی بسیاری تولید و یا خلق می‌کنند.

این ماجرا در هنر هفتم نیز بسیار وجود دارد. فرقی هم نمی‌کند فیلمساز ایرانی باشد یا خارجی. معمولاً یک داستان یا ماجرای واقعی توسط یک ارگان یا نهاد خاص سفارش داده می‌شود و فیلمساز نیز آن را تولید می‌کند.

اما یکی از مهمترین نقاط مشترک کارهای سفارشی به نوع دستمزد در این گونه کارها بازمی‌گردد. هنرمندان برای اینکه انگ سفارشی سازی به آنها نخورد چندان حاضر به حضور در این پروژه‌ها نیستند ولی زمانی که با دستمزدهای مناسب و خوب رو به رو می‌شوند آن وقت ماجرا فرق می‌کند و معمولاً پای کار می‌آیند.

البته معنی تمام این توضیحات آن نیست که معمولاً کارهای سفارشی آثار ضعیف و یا کم اهمیتی هستند، چه بسا برعکس این قضیه هم مصداق داشته باشد به این معنی که معمولاً این گونه آثار را به کارگردانان با تجربه و مطرح نیز می‌سپارد تا نتیجه سرمایه گذاری کلان حتماً جواب هم دهد، که در بسیاری از موارد این گونه هم بوده و توانسته آثار مطرحی را در سطح دنیا تولید و عرضه کند.

شاید اگر بخواهیم به نمونه‌هایی از آثار موفق سفارشی از نوع خارجی اشاره کنیم، نمی‌توانیم از نام سریال «۲۴» با بازی کارکتر معروف خود «جک باور» گذشت. سریالی که به سفارش سرویس اطلاعاتی انگلستان ساخته شد و گذشته از واقعی بودن ماجرا آنقدر با کیفیت و دقیق ساخت شده بود که در هر نقطه‌ای از دنیا بیننده داشت و مخاطبان را به خود جذب می‌کرد.

اما در تلویزیون و سینمای ایران هر چند جسته و گریخته تلاش‌هایی برای ساخت سریال‌هایی معمایی و جاسوسی شده است ولی انگار هیچ وقت نتوانستیم به معنای واقعی سریالی با تعلیق‌ها و هیجان‌های خاص آثار معمایی و جاسوسی بسازیم.

حالا این روزها اتفاق جدیدی در تلویزیون ایران افتاده است و مهمترین پرونده امنیتی و جاسوسی کشور دستمایه ساخت سریالی با عنوان «گاندو» شده است. نکته ابتدایی درباره این سریال نیز اینکه، تجربه نشان داده وقتی ابتدای سریال یا فیلم سینمایی نوشته می‌شود «این مجموعه بر اساس واقعیت ساخته شده است» نوعی کنجکاوی و هیجان مضاعف نسبت به آن پروژه به وجود می‌آید. موضوعی که سریال گاندو از آن بی‌بهره نبود و به نوعی از همان ابتدا برگ برنده‌ای برای جلب مخاطب بیشتر داشته است.

اما به واقع گاندو چقدر توانسته موفق عمل کند؟ استفاده از جواد افشار به عنوان کارگردان این مجموعه چقدر درست بوده است؟ بازیگران این مجموعه چقدر خوب از پس نقش‌آفرینی برآمده‌اند؟ پاسخ به تمام این سوال‌ها شاید هیچکدام به این اندازه اهمیت نداشته باشد که فیلمنامه و قصه سریال چقدر دقیق و درست نگاشته شده است؟

وقتی صحبت از مجموعه‌ای می‌شود که بر اساس واقعیت تولید شده و مردمی که با واقعیت‌ها آشنا هستند و حالا می‌خواهد این مجموعه را ببینند، به نوعی کار را سخت می‌کند. چرا که اگر اتفاقات پروژه کمی خارج از عرف باشد خیلی زود از طرف مخاطب پس زده می‌شود و اعتماد بیننده را از دست می‌دهد. اما آیا این اتفاق برای گاندو افتاده است؟ یعنی فرا واقعی به تعریف قصه خود پرداخته است؟

با نگاهی گذرا به برخی از سکانس‌های فیلم می‌توان به برخی از این سوال‌ها پاسخ داد؛ مثلاً استفاده از دوربین‌های شهری و دوربین مکان‌های تجاری و خانه‌ها که در سریال دائم از آنها استفاده می‌شود آنقدر که بخشی از سریال حول محور استفاده از این دوربین‌ها توسط نیروهای امنیتی می‌گذرد. نکته اینجاست که تمام این دوربین‌ها چه از نوع شهری یا تجاری و شخصی از تصاویر واضح و دقیق برخوردار هستند، حال آنکه به واقع آن چیزی که ما در بیرون از سریال با آن مواجه هستیم اینکه هر کدام از این دوربین‌ها به لحاظ فنی، نرم‌افزاری و سیستمی بسیار با هم تفاوت دارند و چطور در این سریال اینقدر راحت و دقیق و دائم هک و تحت اختیار نیروهای امنیتی قرار می‌گیرند؟ و اینکه تا آنجا که ما در جریان هستیم معمولاً دوربین‌های طرح ترافیک و زوج و فردِ، ما هم یکی در میان کار نمی‌کند و دوربین منزل خود ما هم که فقط جسمی از آن سال‌هاست بر سر در خانه‌مان باقی مانده است. البته خوب شاید داستان این سریال در فضایی اتفاق افتاده که همه دوربین‌ها سالم و در دسترس هستند!

حالا از این ماجرای هک شدن دوربین‌های خانگی بدون حکم قاضی در فضای کاملاً خصوصی و شخصی خانواده هم که به نوعی القای ناامنی و ترس در میان توده شهروندان است هم می‌گذریم.

سریال گاندو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

اما نکته دیگر این مجموعه، تعجب از رفتار جاسوس حرفه‌ای است که در سریال نمایش داده شده است. مایکل با بازی واقعاً تحسین برانگیز «پیام دهکردی» در تهران و در یک واحد بزرگ ساکن است. او در حال انجام مهمترین فعالیت‌های جاسوسی‌ست تا حدی که پنجره واحد مسکونی‌اش نیز به سنسورهای پیشرفته مجهز است. اما نکته سوال برانگیز آنجاست که پرده پنجره‌های بزرگ خانه وی به صورت دائم کنار زده است و برادران امنیتی در حال رصد ۲۴ ساعته خانه و تمام رفت و آمدهای او هستند. حالا در نظر بگیرید وقتی چنین صحنه‌ای در سریال در حال نمایش دادن است به جای ایجاد هیجان در مخاطب باعث می‌شود ما دائم از خودمانم بپرسیم که واقعاً مایکل اینقدر احمق است! چرا پنجره را مجهز به سنسور پیشرفته کرده اما پرده خانه خود را برای امنیت بیشتر نمی‌کشد؟ الله اعلم.

هماهنگی چند دقیقه‌ای برای فرستادن دو جنگنده برای نشاندن هواپیمای حامل یک جاسوس نیز از دیگر مواردی است که باور آنکه هیچ، حتی تصور آن هم در سیستم امنیتی کشور کمی سخت است. واقعاً ظرف چند دقیقه و با یک تلفن دو عقاب برای نشاندن یک هواپیما هماهنگ می‌شود! احتمالاً سازندگان سریال قصد داشتند تنها اشاره‌ای به ماجرای عبدالمالک ریگی و دستگیری وی در آسمان ایران کنند که البته و قطعاً نباید ماجرای بسیار پیچیده دستگیری ریگی در آسمان ایران را دستمایه هر ماجرایی قرار داد و ارزش آن کار عملیاتی عظیم را این طور سطحی و برای هر پروژه‌ای به تصویر کشید.

نشستن بالگرد در میدان هفت تیر و نکاتی از این دست در این سریال وجود دارد که باعث شده از میزان واقعی بودن آن کاسته و مخاطب را مدام در معرض این سوال قرار می‌دهد که «واقعاً این طور بوده است؟» یعنی به واقع در برخی موارد آنقدر این جاسوس‌ها احمق به نظر می‌رسند که گویی اصلاً نیاز به کار عملیاتی جدی برای دستگیری آنها نیاز نبوده است و گاهی اوقات نیز نیروهای امنیتی ما آنقدر باهوش می‌شوند که آدم یاد سریال‌های تخیلی جیمز باند و سوپرمن می‌افتند.

بنابراین بهتر است حالا که تصمیم به ساخت سریالی با محوریت پرونده واقعی امنیتی و جاسوسی کشور گرفته شده است، تلاش کنیم به جای گروکشی‌های حزبی و گروهی واقعیت عملیات را به تصویر بکشیم تا به نوعی از نیروهای خدوم اطلاعاتی کشور نیز تقدیر شود نه اینکه سریال را محل تسویه حساب‌ها و نزاع‌های حزبی کنیم.

irna.ir
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش