جالب است که این روزها هجمه علیه برنامه نود و عادل فردوسی پور را از هر سو شاهد هستیم، آن هم با انتشار مطالبی کاملا کذب و به دور از واقع و با پناه بردن به اسناد و کاغذ پاره هایی جعلی و اعداد و ارقام غیر واقع.
آنها که حتی نرخ پیامک های برگشتی را هم نمی دانند می برند، می دوزند و برای خود محاسبه کرده و به سود و رانت چند ده میلیاردی می رسند و لابد خیال شان هم راحت است که یکی چون عادل فردوسی پور اهل شکایت نیست و اگر باشد هم.....
برای حذف عادل فردوسی پور هزینه ها داده شده و هزینه ها نیز شده. از تبلیغ گسترده اولین برنامه پخش شده از سوی مجری و برنامه جانشین فردوسی پور با ویدیویی مشترک با هشتگ های مشترک در چندین و چند صفحه اینستاگرامی پربازدید گرفته تا هزینه های کلان در اینستاگرام و کانال های پرمخاطب یک روز بعد از انتخاب فردوسی پور به عنوان چهره برتر سیما با آرای مردم آن هم با پناه بردن به کاغذ پاره هایی مخدوش و بی هویت.
حالا هم آنها عده ای و گروهی و متمایل به جناحی از تمام توان و زور و زر و تریبون و بلندگوهای خود برای تخریب نود و فردوسی پور بهره می برند بیآنکه برای شعور مخاطب خود ذره ای ارزش قایل شوند و به این فکر کنند که فردوسی پور چگونه در ایران مانده و به هر پیشنهاد داخلی و خارجی نه می گوید.
اقلا حرفی بزنید که برای مردم باور پذیر باشد. مگر این مردم در بیست سال حیات نود ندیدهاند که فردوسی پور خلاف بسیاری از برنامه های سیما جز دو سه مورد خاص و آن هم برای دعوت از فوتبالیست صاحب نام جهانی هیچ اسپانسری نداشته و به همه کدها و ستاره ها و اپلیکیشن ها و اپراتورها که در برنامه های سیما جولان می دهند نه گفته. مگر مردم نمی بینند و ندیدند در روزگاری که مجریان سیما بویژه ورزشی اش برای اجرای ساده ترین مراسم ها هم میلیون میلیون پول می گیرند و به هیچ شرکت و نهاد و همایش و حتی مراسم مدرسه ای" نه " نمی گویند اما فردوسی پور..... ظاهرا رفته رفته با این شایعه پراکنی ها کاری می کنند که فردوسی پور لیست قطوری از پیشنهادهای میلیاردی که در این سالیان رد کرده را منتشر کند و بسیاری از ناگفته های خود را افشا کند که آنوقت چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من.
بس کنید و چشم های خود را باز کرده و ببینید که چگونه بهترین ها را از رسانه ملی رانده اند، بس کنید و برای ماله کشیدن روی این افتضاحی که با حذف فردوسی پور و فاجعه ای که با حذف پربیننده ترین برنامه دو دهه اخیر رسانه ملی و دهن کجی به آرای مردم خلق شده بهانه و توجیه و دلیل دیگری پیدا کنید و قدر آنها که به هیچ طریقی حاضر به پذیرفتن پیشنهادها نیستند بیش از این به جای قدردانی جفا نکنید.
خجالت آور است این همه بی اخلاقی و این همه بهتان و اتهام پوچ و واهی و ندیدن حقایق تلخی که با کوچ بهترین ها معنایی دیگر یافته.
چشم های خود را باز کنید و تا دیر نشده از خواب بیدار شوید؛ آیا حالا که مزدک رفته قدر عادل را بیشتر از قبل می دانید یا که هنوز نگرانید معنای بازگشت عادل اقرار پذیرش اشتباه باشد. البته که گاهی پذیرفتن اشتباه هم شهامت می خواهد که باید دید مدیران رسانه ملی چنین شجاعتی دارند یا خیر.
حسین قدوسی
- 19
- 6