جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۱۰:۲۵ - ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۱۰۳۶۱۸
رادیو و تلویزیون

وقتی مجری «دورهمی» تسلیم پرحرفی مهمانش شد/ خاطره جالب یک تماشاگر از پدر مهران مدیری

ژیلا صادقی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
مهران مدیری در «دورهمی» شب گذشته، با ژیلا صادقی مجری تلویزیون گفت‌وگو کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، شب گذشته مهران مدیری میزبان ژیلا صادقی مجری تلویزیون بود.

در ابتدا مدیری درباره شروع فعالیت صادقی سوال کرد و او گفت: من در دوران دانشجویی علاقه مند به بازیگری بودم، اما به دلایلی احساس کردم با روحیات من سازگار نیست. با توجه به نوع تربیت خانوادگی و سفارش‌هایی که پدر و مادر به من برای حضور در اجتماع داشتند و همچنین آسیب‌هایی که ممکن بود به سمت من بیاید، خود را قوی ندیدم و ترجیح دادم شیوه کارم را تغییر دهم.

وی افزود: به خانواده قول داده بودم کاری کنم که از من راضی باشند؛ برای همین با دنیای بازیگری بعد از کار‌هایی همچون «هزاران چشم»، «بی همتا» و «روز‌های زندگی» خداحافظی کردم. بعد‌ها هم با پیشنهاد آقای میرکریمی برای بازی در فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» دعوت شدم که البته چون در جایگاه مجری بودم، پذیرفتم. در فیلم «من سالوادور نیستم» منوچهر هادی هم همین طور. 

صادقی درباره چگونگی شکل‌گیری فعالیت خود در عرصه اجرا اظهار کرد: بعد از اینکه از بازیگری خداحافظی کردم، در واحد دوبلاژ روی صدای خودم کار کردم؛ وارد فضای گویندگی شدم و نریشن خواندم.  حتی گویندگی خبر انجام دادم که با روحیات من سازگار نبود. تا اینکه در سال ۸۳ تصمیم گرفتم خودم را به دنیای کودکان نزدیک کنم؛ خوشبختانه با سبکی نو «بیدار شو آفتاب شد» را اجرا کردم که برنامه خوبی از آب در آمد. بعد از آن هم در زمینه اجتماعی کار اجرا را ادامه دادم.

وقتی ژیلا صادقی نمی‌گذارد مدیری حرف بزند!

مهمان شب گذشته دورهمی آن قدر سریع و کامل همه چیز را توضیح داد که جای هیچ سوالی را برای مدیری باقی نگذاشت! تا جایی که مجری دورهمی گفت: «با توجه به توضیحات کامل خانم صادقی برنامه را تموم می‌کنم و به رسم همیشه سوال پایانی را می‌پرسم «احساس خوشبختی می‌کنید عمیقاً؟» (خنده). همه چیز را گفتی و اصلاً اجازه ندادی من سوال کنم! میذاری منم سوال بپرسم؟ من اینجا پوسیدم. (خنده)»

برای ازدواج دنبال مردتر از خودم بودم

در بخش دیگر برنامه، صادقی درباره ازدواجش گفت: من برای ازدواج دنبال کسی بودم که از خودم مرد‌تر باشد! همسرم اولین بار در سال ۹۴ لطیفه ای را برای من ارسال کرد و من با توجه به اینکه در روابطم مراقبت‌هایی دارم، بهم برخورد و پاسخ ندادم. این پیام‌ها ادامه داشت تا اینکه یک بار پیام داد و گفت خانم صادقی لطفاً جواب بدهید؛ خواهرم مریض است و ما از کدام مسیر به تهران برگردیم بهتر است. من هم گفتم مگر من پلیس راهور هستم (خنده). نهایتاً در سال سال ۹۵ از من خواستگاری کردند و ازدواج کردیم. 

صادقی درباره اینکه در دوران قرنطینه کرونا با همسرش اختلاف داشته یا نه، گفت: اگر به شما بگویم نه دروغ بزرگی گفته ام. به هر حال الان زمان بیشتری کنار هم هستیم و کلافگی کرونا روح همه را آزرده کرده و خشم طبیعت دامن گیر همه شده است و همین امور باعث شده یک جا‌هایی با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما من آدم صبوری هستم.

صادقی در ادامه از همکاری خود با تهیه‌کننده‌های کاربلد گفت و اظهار کرد: اگر حمل بر خودستایی نباشد و نگویند چقدر از خودراضی هستم، من کارم را بلدم؛ برای آن زحمت کشیدم و برای یک ساعت اجرا ساعت‌ها مطالعه کردم و از افراد کاربلد مشورت گرفتم. تهیه‌کنندگان و کارگردانانی که با من کار کردند هم وقتی از من راضی بودند، خیلی با احترام رفتار می‌کردند. من با آقای محمد هاشمی اصل کار کردم که همه می‌دانند کاربلد است؛ می‌گفتند ایشان بداخلاق هستند، اما من هیچ وقت بداخلاقی او را ندیدم. چون به کارم تسلط داشتم و چیزی که می‌خواستند اجرا کردم.

او در ادامه در پاسخ به سوال مدیری درباره سواد رسانه ای گفت: سواد رسانه‌ای شامل یک یا دو آیتم نیست؛ خیلی چیز‌ها را شامل می‌شود. صفر تا صد اجرا از رفتار مجری، هویت فردی او، اینکه اصلاً کیست و از کجا آمده، چقدر کارش را بلد است، آیا جسارت تسلیم شدن دارد یا نه و ... را در برمی گیرد.

چه مجریانی که آمدند و رفتند!

مدیری درباره شباهت اجرای برخی مجریان به یکدیگر سوال کرد و صادقی پاسخ داد: این موضوع هم به سواد رسانه‌ای بستگی دارد؛ زمانی که شما از کسی تقلید می‌کنید، مخاطب می‌فهمد. من همیشه در مصاحبه‌ها می‌گویم که با شین و سین کردن، رنگ مقنعه و شال را با سر آستین ست کردن نمی‌توان مجری خوبی شد. ما مجریان زیادی را دیدیم که آمدند و رفتند؛ یا گذاشتنشان کنار و یا خودشان تشریف بردند. کسانی که پریشان کردند و خواندند و زدند!

فلسفه دست شدن در دوران کرونا از نگاه مجری تلویزیون

صادقی در بخشی از برنامه از روزهای کرونایی حرف زد و درباره فلسفه شستن دست ها گفت: این دست شستن برای من فلسفه جالبی دارد؛ باید ببینیم با این دست ها چه کرده ایم. چه درخت ها که قطع نشد؛ چه نان ها که از سفره کسی بریده نشد؛ چه دست‌ها که الکی برای کسی زده شد.

مجریانی که خودشان زحمت شهرتشان را می‌کشند

صادقی در ادامه درباره مجریان رسانه ملی هم گفت: در یکی از مصاحبه هایم گفتم ما سه گروه مجری داریم؛ یک گروه که کارشان را بلد هستند و همه می‌دانند و نیازی نیست نام ببرم. یک گروه هم خودشان زحمت شهرت خود را می‌کشند و می گویند که طلاق گرفتم، شوهر کردم، رفتم و آمدم، این حجاب را دوست دارم و آن حجاب را دوست ندارم. در واقع موج سواری می‌کنند. گروه سوم هم که همه جا هستند و آش نذری می‌دهند.

وی افزود: حتی از من پرسیدند که آقای مدیری مجری است و من گفتم نه ایشان مجری نیستند؛ بلکه یک بازیگر کاربلد هستند که مردم دوستشان دارند و خیلی خوب می‌توانند یک برنامه را مدیریت کنند. ما مجریان کاربلد داریم؛ اگر تفکر شما این است که یک بازیگر می‌تواند یک برنامه را موفق کند، تجربه نشان داده که این طور نبوده است. اجرا واقعاً تخصصی است و من خواهش می‌کنم آن را شوخی نگیرید.

خاطره تماشاگر دورهمی از پدر مهران مدیری

در بخشی از برنامه دورهمی دو تماشاگر روی صحنه حضور پیدا کردند. یکی از آن‌ها خاطره‌ای تعریف کرد و گفت: زمانی که بچه بودیم، در کوچه ما خانه‌ای بود که درخت شاتوت داشت. ما می‌رفتیم روی دیوار و از شاتوت‌ها می‌خوردیم. یک روز که داشتیم این کار را می‌کردیم، صاحب خانه به ما یک سطل پر از شاتوت داد و گفت: خطرناک است که روی دیوار می‌آیید و این مرد کسی نبود جز پدر آقای مدیری.

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش