سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۱:۴۶ - ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۲۰۱۳۶۴
رادیو و تلویزیون

چرا میلاد کی‌مرام با بازیگر ازدواج نمی‌کند؟/ خاطره جالب مهران مدیری از کتک خوردنش در مدرسه!

میلاد کی مرام در برنامه دورهمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
شب گذشته مهران مدیری در «دورهمی» با میلاد کی مرام گفت‌وگو کرد.

به گزارش خبرنگاران جوان، شب گذشته مهران مدیری در برنامه «دورهمی» میزبان میلاد کی مرام بازیگر سینما و تلویزیون بود.

در ابتدای گفت‌وگو مدیری با اشاره به چهره کی مرام گفت: به نظرم شبیه بازماندگان داعش شدی!

این بازیگر پاسخ داد: ضبط یک سریال برای شبکه نمایش خانگی را قبل از شیوع کرونا شروع کردیم. چهره فعلی من گریم نقشم در این سریال است و الان حدود ۶ ماه است این مدلی هستم.

کی مرام که در سری اول «دورهمی» هم حضور پیدا کرده بود، درباره اتفاقات زندگی‌اش در طول این چهار سال گفت: من به برنامه‌ریزی علاقه دارم؛ اخیراً هم به برنامه ریزی بلند مدت اعتقاد پیدا کرده ام و هدفم را پیگیری می‌کنم. در این چهار سال کم کار کردم.

مدیری عنوان کرد: اما بر عکس خیلی ها معتقد هستند که به شدت پرکار هستی و دیده می‌شوی!

کی مرام اظهار کرد: من در این چهار سال یک سریال نمایش خانگی بازی کردم و حدود دو سال کار نکردم. نمی‌دانم چرا اینطور می‌گویند.

بازیگر «نابرده رنج» درباره کمک به هم استانی‌های خود در این مدت گفت: هم استانی‌های من (گیلانی ها) خیلی درگیر کرونا شدند؛ به همراه تمام هنرمندان و ورزشکاران تصمیم گرفتیم به همشهری های خود کمک کنیم. خدا را شکر کار‌های خوبی انجام شد و این روز‌ها هم به خانواده‌های کم بضاعت کمک می‌شود. خواهشی هم از شما دارم؛ ای کاش یک شماره حساب قانونی در «دورهمی» اعلام کنید. چرا که خیلی‌ها می‌خواهند کمک کنند، اما راه درست آن را نمی‌دانند.

مدیری در پاسخ گفت: اتفاقاً همین فکر را داریم؛ چون هنوز دقیق مشخص نیست نمی‌توانم بگویم ولی در دو برنامه آینده اعلام حتماً می‌کنم.

کی مرام در پاسخ به حرف مدیری درباره اینکه آدم عصبی و بد اخلاقی است، گفت: نه اینطور نیست؛ نقش هایم در سریال و فیلم‌های «امیر»، «خط ویژه»، «نابرده رنج» و «ملکه» را کنار هم بگذارید؛ در کدامیک عصبی و بداخلاق بودم؟!

اما مدیری از حرفش کوتاه نیامد و بارها در گفت و گوی خود با کی مرام به عصبی بودن او اشاره کرد.

در بخش دیگر این گفت و گو، مدیری از مهمانش درباره ازدواج پرسید و او گفت: وضعیت من در این زمینه از چهار سال پیش تغییری نکرده است؛ البته چهار سال پیش می‌شد ازدواج کرد؛ اما قبول کنید همراه پیدا کردن سخت شده است.

مدیری هم گفت:، چون آدم عصبی هستی (خنده)

کی مرام ادامه داد: من کلاً آدم کم حرفی هستم و بزرگترین علاقه ام سکوت است. حتی معتقدم وقتی خانم‌ها دعوا می‌کنند، آقایان باید فقط سکوت کنند.

مدیری ضمن تبریک تولد کی‌مرام از کسانی نام برد که در اردیبهشت به دنیا آمده اند؛ کی مرام هم ادامه داد: فرهاد مدیری پسرتان هم اردیبهشت ماهی است. چه کادویی به او می‌دهید؟ به نظرم یک ساز کادو بدهید.

مدیری گفت: بله سیزده اردیبهشت تولدش است. اتفاقاً فکر می‌کنم تنبل‌ترین آدم جهان در ساز زدن است! پیانو در خانه خاک می‌خورد و او تنبلی می‌کند و هر چه می گویم بی فایده است.

کی مرام هم گفت: پس به نظرم بهترین کادو این است که بعد از کرونا با هم سفر بروید؛ همدیگر را نگاه کنید و بیشتر به هم بپردازید. مدیری هم با طنز همیشگی خود گفت: پیشنهاد خوبی است؛ اما مطمئن نیستم فرهنگ این کادو را داشته باشد. سه روز برویم سفر و نگاهش کنم، بچه معذب می شود.

در ادامه، کی مرام در پاسخ به اینکه چرا نمی‌خواهد با یک بازیگر ازدواج کند، گفت: اصولاً بازیگران آدم‌های عصبی هستند، شاید یکی از دلایل این باشد. الان همه خانم‌های بازیگر من را می‌زنند. (خنده)

کی مرام در پاسخ به سوال مدیری درباره اینکه دوست داشتی کسی تو را نمی شناخت، گفت: تلخ است؛ اما اگر دوباره به دنیا می‌آمدم، قطعاً بازیگر نمی‌شدم!

در پایان این گفت و گو کی مرام از مهران مدیری چند سوال پرسید و او پاسخ داد:

میدان بروجردی در سر آسیاب دولاب: در آنجا به دنیا آمدم.

بچه بودید کتک خوردید؟ اولین بار در زندگی وقتی به مدرسه رفتم، کتک خوردم. پدرم روحش شاد؛ من را آماده کرد. وارد مدرسه که شدم سه تا سال بالایی آمدند و گفتند چطوری؟ و یکی از آن‌ها با مشت به شکم من زد و بیهوش شدم! فکر کنم می‌خواستند زهر چشم بگیرند!

محسن، مسعود، مهرداد: برادرانم؛ ما در کل چهار برادر هستیم.

سال ۱۳۵۳ تئاتر خرگوش: دوم ابتدایی بودم؛ یکی نیامد و من نقش طوطی را بازی کردم.

عارف لرستانی: اتفاقاً دیشب به یادش بودم و امروز با خانواده اش صحبت کردم. عارف جزو بهترین و دوست داشتنی‌ترین دوستانم در زندگی بود. همیشه برای من زنده است و در کنارم حضور دارد.

خشایار الوند: روحش شاد؛ حداقل ۲۰ سال با هم کار کردیم. او هم یکی از دوست داشتنی‌ترین‌ و حرفه ای‌ترین ها در کار خودش بود. سرعت خشایار در نوشتن، تبحرش در داستان پردازی و روایت قصه شگفت انگیز بود.

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
کی مرام بهترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش