یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۵۲ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۵۰۰۳۷۸
رادیو و تلویزیون

چرا مجری ها در برنامه های صدا و سیما به استقلال و پرسپولیس توهین میکنند؟

مجری ها در برنامه های صداوسیما,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

هنوز زمان زیادی از قهرمانی پرسپولیس در لیگ نوزدهم نمی گذرد که حواشی اش سر از تلویزیون درآورده و باعث دلخوری سرخ پوشان شده است! ماجرا مربوط به رفتار دو مجری در شبکه های یک و سه سیماست که یکی روی آنتن زنده و دیگری در صفحه مجازی اش قهرمانی پرسپولیس را به سخره گرفته اند؛ اولی آن را به مسعود سلطانی فر و وزارت ورزش ربط داده؛ ولی دیگری، توهین زشتی کرده که خشم هواداران، مسئولان و بازیکنان باشگاه پرسپولیس را برانگیخته است.

صبح روز گذشته، عبدالرضا امیراحمدی، در بخش ورزشی برنامه صبحگاهی شبکه اول سیما، با عنوان مثالی، به همان شایعه ای که هواداران استقلال این روزها به آن معتقد هستند ( پرسپولیس را وزارت ورزش قهرمان کرده است ) دامن زد. او به کنایه در این باره گفت:« با سلام خاص خدمت همه باباها. در تابستان های قدیم باباها به کاسب های محل می گفتند فرزندم کار کند و آخر ماه این بابا پولی به اوستا می داد که به فرزندش بدهد که فرزند فکر کند خودش کار کرده است. یا بعضی باباها جوایزی خریداری می کردند و به مدارس می دادند که سر صف فرزندان شان را تشویق کنند، حالا جایزه را که گرفته بود؟... هشتگ...بابا مسعود...و دست همه باباها و بزرگ ترها درد نکند»!

طعنه او اشاره مستقیمی به این شایعه دارد که جام قهرمانی پرسپولیس که چهارمین جام متوالی آنها در لیگ برتر بود، با حمایت مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش به دست آمده است. این بخش از صحبت های او صبح روز گذشته در فضای مجازی بازتاب زیادی داشت تا اینکه مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس به آن واکنش نشان داد و گفت اگر مجری مذکور در تلویزیون عذرخواهی نکند، رسما باشگاه از او شکایت می کند.

امیراحمدی عصر روز گذشته نه در تلویزیون؛ بلکه در فضای مجازی ویدئویی منتشر کرد و از هواداران باشگاه پرسپولیس عذرخواهی کرد و گفت که حرف هایش فقط یک کل کل ساده بوده است؛ نکته عجیب اینکه او گفت به جای اینکه نگران بازگشتن دلار به کانال ۲۴ هزارتومانی باشیم، به این مسائل پرداخته شده تا به نوعی گمراه شویم!

صحبت های این مجری در شبکه یک سیما در حالی خشم پرسپولیسی ها را برانگیخته است که دو روز قبلش، علی مرادی، یکی از مجریان شبکه سه، استوری ای منتشر کرد و با کنایه به قهرمانی پرسپولیس در توهینی زشت نوشت:« وقتی پای اسب را ببندی، خر قهرمان می شود». او اسب را به رنگ آبی و خر را به رنگ قرمز در استوری اش منتشر کرد تا هیچ شک و شبهه ای باقی نماند.

مرادی البته برای سومین بار بود که به پرسپولیسی ها می تاخت؛ او که ظاهرا علاقه اش به استقلال زایدالوصف است، پیش تر و زمانی که در شبکه هرمزگان هم برنامه داشت، در گفت وگو با مهران غفوریان، موفقیت های پرسپولیس را حاصل زدوبند و دست های پشت پرده و حمایت ها دانسته بود. بار دیگری هم که او پرسپولیسی ها را به سخره گرفته بود، مربوط به بازی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا با الهلال بود که عنوان کرده بود« این بازی قرار است از شبکه نسیم پخش شود». اگرچه توهین تازه او روی آنتن زنده نبوده و در صفحه شخصی اش منتشر شده؛ ولی پرسپولیسی ها بنای شکایت از او را هم گذاشته اند و خواستار این شده اند که در تلویزیون به صورت رسمی عذرخواهی کند. آنها از مسئولان صداوسیما هم خواسته اند با این مجریان برخورد کنند.

این دو مورد از تازه ترین اتفاقاتی است که مجریان تلویزیون خشم پرسپولیسی ها را برانگیخته اند؛ ولی پیش تر هم سابقه داشته که پرسپولیسی ها سوژه شوند؛ شوخی با فامیلی سوشا مکانی، دروازه بان سابق پرسپولیس، در خندوانه و البته« بی سواد » خطاب کردن علی کریمی از سوی پیمان طالبی، مجری برنامه طبیب، دیگر موضوعاتی بوده که پرسپولیسی ها به آن واکنش تندی نشان داده اند؛ هرچند پیمان طالبی هم بعد از کاری که انجام داد، عذرخواهی رسمی کرد.

تمسخر استقلالی ها

مثل پرسپولیس، دیگر تیم مطرح ایران یعنی استقلال هم کم از مجریان تلویزیون و خودشیرینی های آنها نکشیده اند! معروف ترین شاهکار مجریان تلویزیونی در توهین و تمسخر باشگاه استقلال مربوط به حسین کلهر، یکی دیگر از مجریان جوان شبکه سه بود که روی آنتن زنده لوگوی استقلال را تمسخر و شوخی توهین آمیزی با آنها داشت. رفتار کلهر آن قدر استقلالی ها را ناراحت کرد که با واکنش تند آنها همراه شد و از مسئولان صداوسیما خواستند اجازه حضورش در برنامه دیگری را ندهند. وریا غفوری، کاپیتان باشگاه استقلال هم در واکنش به صحبت های عجیب وغریب آن مجری، استوری ای منتشر کرد و حسابی از تلویزیون انتقاد کرد. استوری ای که نوید محمدزاده، بازیگر مطرح سینمای ایران هم آن را منتشر کرد. در بخشی از آن استوری، وریا به صداوسیما تاخت و نوشت:« صداوسیما، سازمانی( است) که متأسفانه خیلی وقت است بسیاری از مخاطبانش را از دست داده و شاهد ریزش هرچه بیشتر مخاطبانش هستیم. در این سازمان به صورت واضح شاهد حضور افرادی هستیم که هنوز از نظر شعور و درک به بلوغ نرسیده اند؛ چه برسد که بتوانند در جایگاه مجری، برنامه ای درخور شأن مردم ایران اداره کنند». مجری مذکور که به شدت تحت فشار و انتقاد قرار گرفته بود، بعدها به صورت رسمی از هواداران استقلال عذرخواهی کرد.

با این حال شاید مشهودترین توهین مجریان تلویزیون به استقلال مربوط به علی ضیا باشد؛ توهینی که البته در تلویزیون رخ نداد. از او ویدئویی منتشر شد که بعد از داربی ۸۱ از فرط خوشحالی بالاوپایین می پرد و به پرویز مظلومی، سرمربی وقت استقلال توهین می کند. پخش آن ویدئو، دردسرهای زیادی را برای ضیا به همراه داشت. او با وجود عذرخواهی چندباره، از حضور در برنامه ها منع شد و تا مدت ها هیچ برنامه ای در تلویزیون نداشت. چند ماه بعد، ضیا با بازگشتش به تلویزیون این بار از پرویز مظلومی دعوت کرد تا روبه رویش بنشیند و نشان دهد کدورت ها از بین رفته است.

دلخوری بازیکنان از تلویزیون

اینها فقط نمونه های بارزی از شوخی ها ، توهین ها یا شاید« خامی» مجریان جوان تلویزیون نسبت به چهره ها و باشگاه استقلال و پرسپولیس بوده اند. پرواضح است که این روند قطع نشده و بعید است به این زودی ها هم از تلویزیون برچیده شود. با وجود آنکه از بین رخداد اول تا همین نمونه آخر که روز گذشته رخ داده، فاصله زیادی وجود دارد؛ ولی مجریان درسی نگرفته اند و به رفتارهای عجیب و غریب شان در جایی که احتمالا بیننده زیادی دارد، ادامه می دهند. البته مخاطب و هواداران دو باشگاه یادشده، قادر به تشخیص کری خوانی و توهین هستند و ناراحتی آنها از سلایق رنگی همه مجریان تلویزیون نیست؛ نتیجه این شوخی ها بعضا زننده؛ اما ایجاد فاصله بیشتر بازیکنان این دو تیم با صداوسیما است؛ بخشی از صحبت های وریا غفوری که در بالا منتشر شد، نشان دهنده تفکر آنها درباره این سازمان است. در تازه ترین مورد هم، جلال حسینی، کاپیتان باشگاه پرسپولیس که قرار بود در برنامه فوتبال برتر شبکه سه حاضر شود، عنوان کرده بود به دلیل توهین مجریان تلویزیون به باشگاه پرسپولیس حاضر نیست فعلا در برنامه ای از صداوسیما شرکت کند؛ مگر اینکه رسما از هواداران باشگاه عذرخواهی شود.

  • 13
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش