یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۵۱ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۵۰۰۸۷۰
رادیو و تلویزیون

گلایه های« عبدالرضا امیراحمدی» مجری عزل شده صداوسیما از ظرفیت پایین مسئولان

عبدالرضا امیراحمدی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
مجری« صبح بخیر ایران» معتقد است جمله ای که وی در این برنامه گفته نباید تا این حد حاشیه ساز می شده است.

عبدالرضا امیراحمدی مجری شبکه یک هفته پیش بسیار جنجال ساز شده بود و حواشی حضور او روی آنتن زنده تلویزیون همچنان ادامه دارد. او به محض این که به تماس پاسخ می دهد، بدون مقدمه می گوید:« روز دوشنبه جلسه ای در سازمان برگزار شد تا درباره ادامه همکاری ام با تلویزیون تصمیم گیری شود اما ظاهرا همچنان همه چیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. چند متغیر وجود دارد که به مدیران صداوسیما، شبکه یک و شبکه جام جم ارتباط دارد. اگر همه این متغیرها خوب عمل کنند، به تلویزیون برمی گردم.

البته حس شخصی خودم این است که برمی گردم؛ من کارمند رسمی سازمان هستم، حدود ۲۲ سال سابقه کاری دارم و جمله ای که گفتم، اصلا چیزی نبود که این قدر حاشیه داشته باشد. ساعت شش و نیم صبح مگر چند نفر بیدارند که بخواهند مچ من را بگیرند؟ فکر می کردم ظرفیت مان بیشتر از این است و همه به این کری خوانی ها می خندیم.

ما قبلا حرف های خیلی مهم تری زده بودیم و سیاست و آدم ها را نقد کرده بودیم اما تا حالا صدای کسی در نیامده بود. با این همه واکنش، خودم هم شوکه شدم».

کنایه ام، خلق الساعه بود

مجری تلویزیون به دلخوری هواداران اشاره می کند و می گوید:« همه چیز سر برنامه اتفاق افتاد. برنامه ای که اجرا شد نمایشنامه یا تئاتر نبود که همه با هم هماهنگ کرده باشیم که چه چیزی بگوییم. چند جمله ای که گفتم خلق الساعه اتفاق افتاد. متأسفانه در ویدئویی که در فضای مجازی بازنشر شد، همه ماجرا وجود ندارد. من قبل از آن، از پیراهن قرمز همکار مجری ام تعریف کردم و او هم گفت که قرمز رنگ شادی و نشاط است و آدم، اول صبح باید رنگ هیجانی بپوشد. ما درباره موضوعات خیلی زیادی صحبت کردیم و رسیدیم به همان یکی دو جمله من. متاسفانه در باره چیزی که گفتم مقداری شیطنت شد و جمله ام اصلا چیزی نبود که این قدر واکنش داشته باشد. یک کری ساده بود اما باعث تکدر پرسپولیسی ها شد. اعتراض پرسپولیسی ها را وارد می دانم البته در این حاشیه ها ، نقشه هایی از جانب سه نفر از همکاران خودم وجود داشت که آرام آرام مشخص می شود که چرا آن ها آتش بیار معرکه بودند. از این سه نفر، یکی مجری است و دو نفر دیگر در بخش های دیگری از سازمان کار می کنند. البته قصد آن ها تخریب خود من یا برنامه نبود. آن ها قبلا در جایی سوتی داده بودند و با پخش کردن ویدئوی حرف های من می خواستند فضا را به سمتی دیگر ببرند. ما هم که زود حواس مان پرت و سرمان گرم می شود. همین جوری سرمان را به دعوای استقلال و پرسپولیس گرم کردند و سکه شد ۱۱ میلیون تومان!»

عبدالرضا امیراحمدی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

خبر برکناری ام با شیطنت یک نفر منتشر شد

عبدالرضا امیراحمدی به خبر برکناری اش اشاره می کند و می گوید:« همان شب که حجم حملات خیلی زیاد بود، ساعت نه و نیم در شبکه جام جم برنامه داشتم و خودم با تهیه کننده برنامه تماس گرفتم و گفتم حجم واکنش ها زیاد شده است. پیشنهاد دادم که اگر ممکن است چند روزی نیایم تا اوضاع بهتر شود. البته اگر در مقابل هرچیزی بخواهیم عقب بنشینیم برای سازمان عریض و طویل ما خوب نیست. من نه تهمتی زدم و دروغی گفتم. چند روز قبل از من، یکی از مجری های شبکه افق هم همین حرف من را گفت و هیچ اتفاقی نیفتاد. خودم خواستم که مقداری استراحت کنم و به زندگی ام برسم. تهیه کننده هم قبول کرد اما یکی از دوستان شیطنت می کند و با تهیه کننده تماس می گیرد. تهیه کننده هم از روی دوستی و رفاقت از درخواست مرخصی من خبر می دهد. دوست مان با شیطنت همان جمله تهیه کننده را به تیتر خبری تبدیل می کند که من برکنار شده ام! به فاصله ۱۵ دقیقه از تماس من و تهیه کننده این خبر در سایت ها و فضای مجازی پخش شد و همان موقع خودم در سایت ها دیدم که نوشته اند مجری صبح بخیر ایران برکنار شد. البته در این مدت همه همکاران رسانه ای از من حمایت کردند. ما یک صنف هستیم و ممکن است فردا برای یک نفر دیگر همین مشکل پیش بیاید. به قول احسان علیخانی آستانه تحمل مان پایین آمده است و این جوری دیگر نمی شود شوخی کرد و هر حرفی را زد. البته نمی گویم که همدیگر را مسخره کنیم ولی این شوخی ها و کنایه ها فقط برای سرگرمی مردم است».

عبدالرضا امیراحمدی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

کری خوانی روی آنتن به ۲ شرط درست است

از مجری با سابقه می پرسم رسانه ملی جای کری خوانی است؟ او می گوید:« کری خوانی روی آنتن اگر دو تا پیش شرط را داشته باشد، کار درستی است. اول این که منصفانه باشد و دوم این که به تهمت و توهین و هجو و لوده بازی ختم نشود. من از این به بعد پناه می برم به خدا. نمی توانم بگویم که دیگر شوخی نمی کنم اما تا جایی که بتوانم رسماً اعلام می کنم که هر موقع اسم رنگ ها و طرفداری بیاید، دست من بالاست. من تسلیم هستم و فقط عاشق تیم ملی هستم! البته من بعد از اعتراض پرسپولیسی ها عذرخواهی کردم. نمی دانم چرا تازگی ها همه این قدر حساس و ظریف شدند وگرنه به گمان خودم حرفم چیزی نبود که بخواهد دوباره حاشیه ساز بشود. به قول حافظ که می فرماید:« من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف/ تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد» قصه ما هم همین طور است. هرچه می گوییم به عده ای بر می خورد و معترض ما می شوند. من اصلاً آبی نیستم. عکس های اینستاگرامم را ببینید، من با یحیی گل محمدی عکس دارم، با بچه های تیم های دیگر هم عکس دارم. ما باید فارغ از رنگ ها باشیم چون رسانه نماینده یک طیف خاص نیست. صداوسیما ملی است ولی من سعی کردم مثل عادل فردوسی پور عمل کنم. او اگر خطا و اشتباهی را می دید درباره اش صحبت می کرد. من غرض شخصی با کسی ندارم. فقط چیزی را مطرح کردم که در جامعه فراگیر شده است».

دنبال جمع کردن مخاطب نیستم

امیراحمدی در بخش پایانی صحبت هایش می گوید:« اگرحتی تصمیم مدیران این باشد که دیگر در برنامه ای نباشم، آن قدر جای افسوس و حسرت ندارد. شغل های فراوانی دارم. ما الان در پیش تولید سریال« فی المدت المعلوم» مشغول به کار هستیم. من تدریس شبکه های اجتماعی دارم و ایده های خلاق تولید می کنم. علاوه بر این ها، مدیر روابط عمومی و رسانه یک شرکت خیلی بزرگ هستم. شما می دانید که در صداوسیما مسائل مالی خیلی مهم نیست. همچنان که همه تهیه کننده ها همیشه از سازمان طلبکارند. بعضی ها می گویند این حاشیه سازی ام برای بیشتر دیده شدن است ولی هیچ وقت به آن فکر نکردم. حداقل در ایران تا حدودی شناخته شده هستم و معروف شدن بیشتر از این به دردم نمی خورد وگرنه خیلی راحت است که برای خودم فالوئر جمع کنم. صفحه اینستاگرامی دارم ولی درگیر آن نیستم. من بارها گفتم که عاشق مردمم و هنوز هم عاشق آن ها هستم. با این حواشی میدان را خالی نمی کنم. حتی اگر بگویند کار من در تلویزیون تمام شده است من اهداف خودم را دارم. ناامید نمی شوم»

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش