جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۳۵ - ۱۴ آذر ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۹۰۰۸۱۵
رادیو و تلویزیون

آزاده نامداری خطاب به فروغی: سال‌های اقتدار تلویزیون، شما مدرسه تشریف داشتید/ واکنش عباس عبدی به اظهارات مدیر شبکه سه و بودجه صداوسیما

دفاع آزاده نامداری از عادل فردوسی پور

آزاده نامداری خطاب به علی فروغی مدیر شبکه سه، در اینستاگرام پیرو صحبت های دیروزش درباره فردوسی‌پور نوشت:راستش اهل تلویزیون بوده باشی و سکوت کنی سخت است.

در ادامه این يادداشت آمده: جناب فروغی! سالهای اقتدار تلویزیون شما مدرسه تشریف داشتید،وگرنه حتما الان میدانستید تلویزیون مکانی برای تبادل افکار است جایی که به جامعه یاد میدهد آدم ها چگونه با نگاه ها و عقاید متفاوت با هم گفتگو کنند.کاش از بزرگان تلویزیون کسی باقی مانده بود تا آن روزها را به شما یادآوری کند،اینکه اکنون کار به مدار و خروج‌ از مدار رسیده حتما مشکل از جای دیگری است.

پ.ن: سالهای اقتدار تلویزون،دوران دانشگاه ما و ده یازده سالکی شما.

دفاع آزاده نامداری از عادل فردوسی پور

واکنش عباس عبدی به بودجه صدا و سیما در سال ۱۴۰۰ و انتقادات مدیر شبکه ۳ از عادل فردوسی پور

جماران نوشت: هنوز حاشیه های اظهار نظر اخیر مدیر شبکه سه سیما در خصوص علت کنار گذاشتن عادل فردوسی پور از برنامه های این شبکه فروکش نکرده بود که لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ کشور به مجلس رفت و رقم بودجه سازمان صدا و سیما و برابری آن با بودجه ۲۰ استان کشور بر سر زبان ها افتاد.

بعد از شنیدن اینکه بودجه صدا و سیما برای تولید آثار صوتی و تصویری در سال ۱۴۰۰ رقم ۲۶۱۹ میلیارد تومان است، مردم و کارشناسان به فکر میزان کارآمدی این رقم برای کشور افتادند و هرکس به سهم خود سعی دارد این موضوع را تحلیل کند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با صرف چنین ارقامی تا چه حد توانسته به اهداف فرهنگی خود و همچنین جذب مخاطب موفق عمل کند.

در این زمینه گفت و گویی با عباس عبدی داشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

مدیر شبکه سه سیما علت اخراج عادل فردوسی پور را «خارج شدن او از مدار» و «بدآموزی» و در نتیجه، «احتمال فروپاشی صدا و سیما» عنوان کرده است. به نظر شما از لحاظ کیفیت نیروی انسانی چه وضعیتی بر صدا و سیما حاکم است که حتی یک مدیر تازه وارد به آن که جزو نیروهای جوان انقلابی تعریف می شود، از حضور فرد متخصص، محبوب و با سابقه ای چون فردوسی پور احساس خطر می کند؟

هر سه نکته ای که گفته شده مهم است. به نظرم «خارج شدن از مدار» حرف درستی بوده است. به این معنا که مدار تعریف شده توسط آنها بسیار محدود و رسمی است و وقتی یک مجری می خواهد خارج از آن حرکت کند، وجه دو که احتمال فروپاشی صدا و سیما هست را تقویت می‌کند؛ واین حرف درستی است. چون صدا و سیمای موجود بر اساس آن مدار محدود تعریف شده است و عبور مجری هر برنامه از آن برای مردم جذاب می شود و بعد، بقیه تهیه کنندگان و مجریان می خواهند از او تبعیت کنند و بنابر این همه از مدار خارج می‌شوند. هنگامی که از مدار خارج شدند، بنیاد آن نهاد که بر آن مدار بسیار محدود و رسمی و نامتناسب با خواست عمومی طراحی شده فرو می پاشد؛ این حرف کاملا درست است. به همین دلیل اخراج ایشان هم در این چهارچوب معقول می آید؛ در چهارچوبی که صدا و سیما از خودش تعریف کرده است.

اما در مورد «بدآموزی» نمی دانم آنجا چه گفته‌ می‌شده که بدآموزی داشته است. ولی دیروز یک ویدئویی در مورد الکل از همین شبکه سه دیدم که معتقدم اگر همین ویدئو را یک روزنامه و یا یک جای دیگر می توانست منتشر کند، امروز کفن پوشان جلوی دفتر این روزنامه جمع شده بودند که «وااسلاما» سر می‌دادند. ولی در تلویزیون به راحتی این کار انجام می شود. به این دلیل این برنامه ها در خدمت تقویت مدار موجود تولید می شود. آنان متوجه‌اند امکان ندارد که با این وضعیت بتوانند با رسانه های جدید رقابت کنند. بنابر این در جاهایی کنترل شده از مدار خودشان خارج می شوند ولی آن سطح مبتذل است و هیچ کمکی به نقش مفید رسانه در کشور نمی کند.

اساسا چرا مدیران صدا  و سیما از «چهره شدن» افرادی چون فردوسی پور، شهیدی فر، درستکار و حتی برخی روحانیون مطرح بیمناک و نگرانند و بعد از مدتی آنها را حذف می کنند؟

خیر؛ اساسا تلویزیون برای چهره درست کردن است و قاعدتا تلویزیون ایران نیز همین کار را انجام می دهد؛ اما مشروط بر اینکه آن چهره استقلال نداشته باشد و در مداری باشد که در سؤال اول شما مطرح شد و اگر خارج از آن مدار باشد به هیچ وجه نمی پذیرند. کسانی را که می خواهند به چهره تبدیل کنند و یا چهره هستند و می خواهند آن را تبلیغ و تقویت کنند باید در خدمت این مدار محدود باشند و اگر خارج از مدار باشند بلافاصله سعی در تضعیف با حذف چهره را خواهند کرد.

آیا این نگاه را می توان الگویی جاری در بخش های مختلف کشور قلمداد کرد که یک روز رئیس جمهور اسبق کشور با اعتبار بین المللی و روزی دیگر شجریان را ممنوع الکار و ممنوع التصویر می کند؟ اصلا چرا تا این اندازه ترس از مطرح شدن چهره های مستقل وجود دارد؟ حذف سرمایه های نمادین چه آثاری را در جامعه خواهد داشت؟

این سؤالات مبتنی بر این است که سرمایه های نمادین را بر اساس خواست عموم تعریف و فکر می‌کنید که تلویزیون باید همین سرمایه ها را معرفی و تبلیغ کند. در حالی که در آن مدار محدود این افراد ضد سرمایه بوده، و زیان ها و خسارت های نمادین هستند. از نظر آنها فقط بخش محدودی سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین محسوب می شوند؛ کسانی که در آن مدار قرار گرفته اند.

من فکر می کنم مدیر شبکه سه خیلی روشن قضیه را طرح کرده است؛ نمی دانم چرا این همه آن را پیچیده می کنیم. روشن این است که یک مدار محدود وجود دارد و بقیه هم باید دنبال کار خودشان بروند. هیچ کسی حق ندارد خارج از این مدار باشد؛ مگر اینکه خود ما تشخیص بدهیم که در جاهایی پا روی خطوط این مدار گذشته شود. سرمایه نمادین هم در این مدار معنا دارد و خارج از این، خسارت نمادین است.

با توجه به رشد روزافزون مخاطبان شبکه های فارسی زبان خارج از کشور چه آینده ای را برای صدا و سیما متصور هستید؟ فکر می کنید صدا  وسیما با ساختار اداری بسیار فربه فعلی و نگاه های یاد شده در آینده توان رقابت با آن رسانه ها را خواهد داشت؟

ساختار صدا و سیما و فربهی آن عامل اصلی مشکل نیست. مشکل اصلی در هدفی است که برای این رسانه تعریف شده است. به نظر من کلمه «رسانه» هم اشتباهی است که برای صدا و سیما به کار برده می شود و باید همان صدا و سیما گفت و ما بر حسب عرف رایج به آن رسانه می گوییم. این صدا و سیما در واقع برای منظوری طراحی شده که افکار عمومی را مطابق خواستی شکل بدهد. به نظر من تا اینجا می شود تحمل کرد اما از اینجا به بعد مشکل این است که فقط می خواهند یک خواست را در ذهن مردم شکل دهند. چنین چیزی هیچ جای دنیا شدنی نیست و هیچ رسانه ای نمی تواند این کار را انجام بدهد.

رسانه باید ببیند افکار عمومی به چه سمتی حرکت می کند و خودش را با آن تنظیم کند و ۱۰ تا ۱۵ درصد هم به آن شکل دهد و مسیر آن را در برخی موارد محدود طوری که می خواهد تغییر بدهد؛ شاید بتوان این کار را انجام داد ولی اینکه بخواهی تمام افکار عمومی را مثل یک موم دست بگیری و شکل بدهی غیر ممکن است و اثرات منفی هم دارد. یعنی نه تنها چیزی که می خواهی را به دست نمی آوری بلکه به بدتر از آن دچار خواهی شد.

بنابر این به دلیل این خط مشی و این مأموریت است که بجای تغییر سیاست و اتکا به نیروهای رسانه‌ای، مدام متکی به منابع مالی و نیروی ناکارآمد شده و در نتیجه فربه تر و بزرگتر می شود و نیروهایی به داخل آن می آیند که کارآمدی، تخصص و درک رسانه ای مناسبی ندارند. به همین دلیل وضعیت را هر روز ادامه می دهند و جالب است که آخرش برای جا افتادن در جامعه به تولید برنامه هایی متوسل می شوند که کپی برنامه های سرگرمی غربی است. لذا وضعیت بیشتر در نقش یک بوق تا یک رسانه پیدا می‌کند.

دو روز قبل پس از تقدیم لایجه بودجه کشور به مجلس توسط دولت، کاربران شبکه های اجتماعی از برابر بودن بودجه صدا و سیما با بودجه ۲۰ استان کشور انتقاد کردند. علت این واکنش نیز معکوس شدن رابطه میان بودجه و اثرگذاری اجتماعی صدا و سیماست. واقعا کشور و دولت های مختلف باید با صدا و سیما چه کار کنند؟ چگونه می توان بهره وری نهادی با این تعداد عظیم ساختمان، این خیل بزرگ کارمند و تشکیلاتی چنین عریض و طویل را افزایش داد؟

به نظر من اگر هرگونه سرمایه گذاری روی مفهوم رسانه بشود هیچ ضرری ندارد و خیلی هم خوب است. ولی همان جوری که عرض کردم اینجا با رسانه روبرو نیستیم و بیشتر شبیه یک جعبه ابزار است و هرچه پول داخل آن بریزی مشکلاتش را افزایش و بیشتر پنهان می کند. یعنی اجازه نمی دهد آن مشکلات آشکار و حل شوند.

اگر بخواهم توصیفی از این رادیو و تلویزیون داشته باشم این است که یک بی ام و یا بنز آخرین سیستم که مثلا ۱۰ میلیارد تومان می ارزد را برای مسافرکشی بین میدان انقلاب و میدان آزادی انتخاب کرده اند و علاوه بر راننده، برای محافظت در برابر سرقت یک کمک راننده و یک محافظ هم در صندلی عقب دارد. یک نفر را با قیمت خطی سوار می کنند تا از میدان آزادی به میدان انقلاب ببرند و برگردانند. این شبیه کل سرمایه گذاری است که دقیقا دارد در رسانه رسمی صورت می گیرد.

دفاع آزاده نامداری از عادل فردوسی پور

entekhab.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش