روزنامه جهان صنعت نوشت: آیا اندازه اقتصاد، جمعیت، تاریخ و جغرافیای ایران نشان میدهند که اگر در سال میلادی قبل فقط ۵۷ میلیون دلار سرمایه خارجی بیشتر نسبت به سال پیش از آن جذب کردهایم باید خرسند باشیم و آن را چماق کنیم و بر فرق سر دولت رفته بکوبیم؟
آیا ایرانی که به گفته مقامهای سیاسی- اقتصادی به دهها بلکه صدها میلیارد دلار برای تراز کردن برق، آب، گاز و رسیدن به سطحی از تولید نفت که در گذشته داشتهایم و رسیدن به نسبت بالایی از صادرات گاز و برقرسانی به صنعت و مردم و نیز جلوگیری از فروپاشی منابع آب، نیاز دارد باید خوشحال باشد که ۵/۱ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است. صنایع سبک ایران در غیاب سرمایهگذاران بینالمللی از بنیان در حال فرو ریختن هستند و نیاز به تکنولوژی و مهارت در بازارهای جهانی دارند ولی راه ورود سرمایهگذاری خارجی بسته شده است.
شوربختانه روش مبارزه سیاسی در ایران با قرنها پیش مشابهتهایی دارد و این مساله از سوی اصولگرایان بیشتر دیده میشود که به محض گرفتن قدرت در نهاد دولت، مانند همان شاهان قدیم میشوند که شاه قبل از خود را زیر خروارها نکوهش و بدگویی دفن میکردند و هر بیلی که برای کاشت یک درخت میزدند را بر سر شاه قبلی میکوبیدند. برای دولت سیزدهم اصلا اهمیت ندارد که ایران از نظر جذب سرمایهگذاری خارجی چقدر از عربستان و ترکیه به مثابه رقبای منطقهای، همچنین کرهجنوبی و مکزیک به مثابه کشورهایی که روزی همقد ایران بودند پس افتاده است، اما برایش اهمیت دارد که چند میلیون دلار نسبت به دولت قبلی که در آتش کرونا و ترامپ ذوب میشد بیشتر سرمایه جذب کرده است.
این یک حقیقت تلخ است که ایران را کوچک کردهاند و تصورشان این است که مردم رضایت دادهاند و از این وضعیت گلایه ندارند، اما اینطور نیست. ایرانیان همواره در حال مقایسه خود با دیگر کشورها هستند و هرگز راضی نیستند اندازه زندگیشان در هر دوره کوچکتر و آرزوهایشان نیز دمبریدهتر از قبل شود. ایرانیان با همه کجیها و کاستیهای تاریخی آرزوهای بلند دارند و اگر وضعیت کلان کشور راه را باز کند، مثل حالا که بیشترشان از صبح تا شب سخت کار میکنند تا اندازه زندگیشان کوچکتر نشود حاضرند باز هم بیشتر کار کنند. ایران نباید به سوی کرهشمالی شدن سوق داده شود و ایرانیان لیاقت دارند حتی از کرهجنوبی هم جلو بزنند، اما این گونه شدن الزامهایی دارد که آزادی و دموکراسی در کانون آنها قرار دارد و این آزادی باید شامل آزادی تعامل با همه جهان باشد.
کیفیت ناراحتکننده تجارت خارجی ایران
اقتصاد ایران هر روز که سپری میشود ابعاد ناراحتکننده بیشتری را تجربه میکند و شهروندان پیگیر خبرها و گزارشهای اقتصادی، آگاهان و ناظران داخلی و علاقهمندان به اقتصاد سیاسی ایران را در بهت فرو میبرد که چرا اقتصاد ایران در مدار پسافتادگی قرار گرفته و توانایی عبور از این مرحله را ندارد. بهطور مثال میتوان به مقوله بسیار بااهمیت تجارت خارجی ایران در بهار امسال نگاه کرد و این مساله ناراحتکننده را دید.
جدیدترین گزارش گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد در سه ماهه نخست سال جاری میزان صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام، نفت کوره و نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی) بالغ بر ۳۵ میلیون و ۴۹۵ هزار تن، به ارزش ۱۲ میلیارد و ۴۶۲ میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل افزایش ۴۲/۲۴ درصدی در وزن و کاهش ۸۴/۸ درصدی در ارزش دلاری داشته است. به عبارت دیگر میانگین هر تن کالای صادراتی ایران با سقوط روبهرو شده که معنایش این است که ایران کالاهای حجیم و سنگین که بیشتر از دل طبیعت بیرون آمده را با فرآوری کمتر صادر کرده است. کاش ایران یک کالای صنعتی در سطح جهانی داشت که شهروندان جهان روزشماری میکردند تا به بازار بیاید و با اشتیاق آن را خریداری میکردند. از سوی دیگر واردات کشور در بهار امسال با افزایشی یک درصدی در وزن و ۷۹/۵ درصدی در ارزش دلاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به ارقام هشت میلیون و ۵۵۷ هزار تن و ۱۴ میلیارد و ۱۹ هزار دلار رسیده است. به این ترتیب معلوم میشود ایران واردکننده کالاهایی بوده که وزن کمتر اما ارزش بیشتری داشته است. بدترین قسمت ماجرای تجارت خارجی ایران نسبت و سهم چین در تجارت خارجی است که ۲۵ درصد تجارت ایران را در چنگ دارد و این میتواند بر استقلالخواهی ایران اثر منفی داشته باشد.
شاید بدتر از این، میزان و سهم واردات از امارات متحده عربی باشد که در همین دوره زمانی، با رقمی معادل چهار میلیارد و ۹۶ میلیون دلار سهمی در حدود ۲۲/۲۹ درصد از کل ارزش واردات ایران را به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه این کشور بیشتر صادرات مجدد دارد معلوم است که ارزش واردات از این کشور از میانگین واردات جهانی بیشتر میشود.
تراز منفی تجارت خارجی ایران و اصولا کوچک بودن ابعاد آن نشان میدهد اقتصاد ایران شوربختانه در کلانترین سطح و با معیارهای مهم اقتصادی ابعاد نگرانکنندهای را تجربه میکند.
- 19
- 1