«۶۰ درصد صادراتمان با ۱۰۰ سال پیش تفاوتی نکرده؛ همچنان مصرف کننده کالاهای اروپایی هستیم»، این اظهارنظر یکی از پژوهشگران اقتصادی است که چند روز پیش در قالب ویدئویی در رسانهها منتشر شد. محمد بحرینیان گفت: «ما مدرنیته را از طریق مصرف شناختهایم و نه تولید». از این دست اظهارنظرهای کارشناسانه در حوزه تولید و صادرات کم نیست. به باور بسیاری از آگاهان اقتصادی، یکی از اصلیترین دلایل عقبماندگی ایران در بحث صادرات، به دلیل این است که همیشه دلالی به جای تولید سودآور بوده و سیاستهای بانکی نیز در این زمینه کارساز نبوده است.
این در حالی است که سیاستهای پولی نظام بانکی همواره باید در جهت رونق تولید باشد، چرا که این بانکها هستند که به عنوان بازیگر اصلی در اقتصاد، این نقش را بر عهده دارند. مصداق این سیاستهای نامناسب را میتوان در پرداخت سودهای بالای بانکی به سپردهگذاران مشاهده کرد. در این زمینه گزارشهای مختلفی وجود دارد که بانکها حتی گاهی با پرداخت بهرههایی تا حدود ۳۰ درصد، نقدینگی مردم را به بازارهای نامتعارفی بردند که بسیاری از خطهای تولید داخلی را به تعطیلی کشانده تا مسکن، سکه و دلار گران و رکود بازار تولیدات داخلی هر روز عمیقتر شود.
این موضوع با معضل رکود در ایران گره خورده و حال و روز بنگاههای اقتصادی هر روز بحرانیتر میشود.
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته دولتها برای خروج از رکود اقتصادی، نرخ سود تسهیلات بانکی را کاهش داده و در پی این اقدام برای حفظ حیات بنگاههای تولیدی، مالیات کمتری را نیز برای واحدهای صنعتی دارای مشکل، تعریف میکنند، این در حالی است که در کشور ما همواره سیاستهای روی کار آمده به ضد خود تبدیل شده و نتیجه آمارهایی میشود که اینروزها وضعیت تولید را اسفبار به تصویر میکشند، چرا که با رکود اقتصادی، نرخ سود تسهیلات و مالیات به جای کاهش، افزایش مییابد. بر اساس آمارهای رسمی، میزان کل صادرات غیر نفتی کشور در فروردین امسال نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، ۱۸ درصد افت کرده و این موضوع نشان میدهد که استراتژیهای مناسبی برای حمایت از تولید و در نتیجه صادرات از سوی سکانداران اقتصادی ارائه نشده است.
آنطور که در گزارش فروردین همین امسال از سوی گمرک میتوان دید، رتبه یک کالاهای صادراتی ایران به محصولات پتروشیمی تعلق دارد و میعانات گازی نیز رتبه دوم را کسب کرده است. این در حالی است که در مقایسه با ۸۸۱ میلیون دلار محصولات پتروشیمی و ۳۴۸ میلیون دلار میعانات گازی، تنها ۱۳۱ میلیون دلار سایر کالاها به کشورهای دیگر صادر شده است که این کالاها نیز بر پایه استفاده از انرژی و بدون بهرهگیری از نیروهای بومی تولید و برای صادرات کنار گذاشته شده است. یعنی برای مثال اگر در زمینه صادرات هندوانه به کشورهای دیگر خوب عمل کردهایم، از طرف دیگر منابع آب زیادی را نیز برای تولید این محصول آببر هزینه کرده و در واقع به صادرات آب مجازی پرداختهایم.
همچنان سرگرم صادرات هستیم
آنطور که دادههای آماری گمرک ایران نشان میدهد در اواخر اردیبهشت همین امسال، بیش از ۲۳ هزار تن هندوانه به ارزش شش میلیون دلار از ایران به کشورهای منطقه صادر شده است.
بر این اساس هندوانه در روزهای آخر اردیبهشت سال جاری، جزء هفت یا هشت قلم کالای عمده صادراتی ایران به لحاظ ارزش ارزآوری بوده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند به دلیل مصرف قابل توجه آب برای تولید هندوانه، تولید این محصول در کشور کمآبی همچون ایران بیش از آنکه صرفه اقتصادی داشته باشد، در افزایش تنش آبی و کاهش ذخایر آبهای زیرزمینی کشور بسیار موثر بوده است. اما هندوانه تنها محصولی نیست که با مصرف منابع انرژی ایران به سایر کشورها صادر میشود تا وزن کالاهای صادراتی در آمارهای رسمی را بالا نشان دهد.
صادرات سوسیس و کالباس به همسایهها با ارز ۴۲۰۰ تومانی
صادرات سوسیس و کالباس به افغانستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایه طی چند سال اخیر تا به امروز رشد چشمگیر و رو به افزایشی داشته است. افغانستان به دلیل راههای ارتباطی نزدیک و زمینی با ایران بیشتر خرید خود را از ایران انجام میدهد در این میان سوسیس و کالباس و سایر فرآوردههای گوشتی درصد صادراتی خوبی را بین سایر محصولات دارند. یکی دیگر از کشورهای مورد نظر ما صادرات سوسیس و کالباس به عراق است که بیشترین حجم صادراتی به این کشور به خود اختصاص میدهد.
صادرات این فرآوردههای گوشتی به کشورهای همسایه در حالی مطرح است که قیمت مرغ با وجود اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات، افزایش قیمت قابلتوجهی را تجربه کرده است، بهطوریکه از هفت هزار و ۳۰۰ تومان خرداد سال گذشته به بیش از ۱۳ هزار تومان در روزهای اخیر و حتی در روزهایی نیز به ۱۶ هزار تومان رسیده است. اما بحث اصلی در این گزارش توجه به قیمت مرغ نیست، بلکه توجه به این موضوع است که دولت برای واردات نهادههای لازم برای تولید مرغ در نظر گرفته است و این ارز از یک سو در کاهش قیمت این محصول پروتئینی تاثیر گذار نبوده و از سوی دیگر نیز با مصرف ارز دولتی، با تبدیل شدن به سوسیس و کالباس به کشورهای همسایه صادر میشود. یعنی با مصرف منابع ارزی برای تولید این محصول به کشورهای دیگر صادر شده است.
این موضوع درباره سایر کالاهای صادراتی نیز مطرح است. چرا که صنعت سیمان به همراه صنعت فولاد، کاغذ و پتروشیمی ازجمله صنایع پرمصرف انرژی هستند و در لیست کالاهای صادراتی قرار دارند. این در حالی است که در سایر کشورها، حتی اگر یارانهای نیز برای بخش صنعت از سوی دولت در نظر گرفته شود، کالاهایی صادر میشود که قدرت رقابت در زمینه کیفیت و قیمت را با سایر کالاها در بازارهای جهانی دارند که ایران از این سیاست همیشه جامانده است.
صادرات با استفاده از نیروی بومی و استراتژی مناسب
مجید رضا حریری- ایران از اوایل دهه ۸۰ دارای جهش صادراتی بوده است. اما اصل ماجرا این است که در چه زمینهای این جهش صادراتی اتفاق افتاده. به غیر از نفت، ۵۰ درصد از کالاهای صادراتی ما میعانات، گاز و پتروشیمی است، ۴۵ درصد بقیه نیز مواد خام معدنی یا حتی صنایعی است که انرژی در قیمت تمام شده آن نقش دارد. به دلیل اینکه ما سوبسید انرژی پرداخت میکنیم، در واقع صادرات کالاهایی مانند فولاد و سیمان ما صادرات انرژی است. ما کالاهایی را صادر نمیکنیم که بر اساس تکنولوژی یا نیروی کار داخلی، تولید شده باشد، بلکه کالاهایی را صادر میکنیم که قبلا هزینه انرژی آن را پرداخت کردهایم. باید در ابتدا پرسید که مصرف انرژی کالاهای تولید شده چقدر بوده است و بر اساس این مصرف انرژی چه میزان محصول تولید شده و راندمان کار ما چقدر است. اگر بیش از ۸۰ درصد از واردات کالاهای ما شامل مواد اولیه، کالاهای واسطه و ماشینآلات باشد، در واقع این واردات باید صرف تولیدی شود که امکان صادرات آن وجود دارد. ماجرای عدم افزایش صادرات کالاهای غیر نفتی نه ربطی به مشوقهای صادراتی دارد و نه اینکه فروش نفت برای آن مانعی ایجاد کرده است.
هیچ مانعی ندارد که ما نفت بفروشیم یا مواد اولیه را صادر کنیم، اما باید این کارها را در قالب یک استراتژی مشخص انجام دهیم. صادرات یک فعل و انفعال مجزا نیست که بخواهیم بدون توجه به مقوله تولید به آن بپردازیم. ما در زمینه تولید استراتژی و برنامه مشخصی نداریم. در حوزه تولید بخصوص در حوزه تولید صنعتی، برنامه مناسبی نداریم که بتوانیم کالاهایی را با امکان قیمت خوب و کیفیت مناسب و رقابتپذیر با محصولات جهان تولید و صادر کنیم. ما اگر صادراتی به کشورهایی مانند عراق انجام میدهیم، در واقع یارانه آن را قبلا پرداخت کردهایم. عقب ماندگی ما در بخش تولید است، نه صادرات.
چرا که با فروش نفت و با استفاده از دلار ۴۲۰۰ تومانی، کالاهایی مانند شیر، شکر یا روغن را وارد میکنیم و با ترکیب این کالاها و حتی استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی، کاغذ بستهبندی این کالاها را خریداری میکنیم و سپس این کالاها را صادر میکنیم که در اصل قیمت انرژی آن را در گذشته پرداخت کردهایم. یا حتی با استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی، مرغ وارد کشور کرده و سپس گوشت این مرغ را با تبدیل به سوسیس و کالباس به عراق صادر میکنیم. یعنی با استفاده از سوبسید انرژی این عرضه انجام میشود. بنابراین به جای این روشها باید استراتژی مناسبی در زمینه تولید داشته باشیم و با نیروی کار بومی تولید و صادرات را انجام دهیم.
فاطمه آقاییفرد
- 14
- 6