رابرت فوگل ( ۱ ژوئیه، ۱۹۲۶ - ۱۱ ژوئن، ۲۰۱۳) اقتصاددان آمریکایی بود که در سال ۱۹۹۳ میلادی به همراه «داگلاس نورث» موفق به اخذ جایزه نوبل اقتصاد شد. آکادمی نوبل این جایزه را «بهدلیل مطالعات جامع این دو دانشمند در مورد تاریخ اقتصاد با بهکارگیری نظریههای اقتصادی و روشهای مقداری به منظور توصیف تغییرات سازمانی و اقتصادی» به این دو اقتصاددان اعطا کرد.
فوگل فرزند یک خانواده مهاجر روس بود. تحصیلات دبیرستانی خود را در سال ۱۹۴۴ میلادی در مدرسه «استووی وست» به پایان رساند و برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی وارد دانشگاه کورنل شد. ولی رشته تحصیلی او در مقطع کارشناسی تاریخ بود. بعد از اتمام دوره تحصیلیاش در سال ۱۹۴۸ میلادی وارد دانشگاه کلمبیا شد و در رشته اقتصاد مدرک کارشناسی ارشد گرفت.
بهدنبال آن تحصیلاتش در مقطع دکترا را در دانشگاه جانهاپکینز و در رشته اقتصاد به پایان رساند. مطالعات وی در زمینه اقتصاد بیشتر جنبه تاریخی داشت. او مطالعاتی در مورد بردهداری در آمریکا و تبعات اقتصادی آن برای تمامی جامعه انجام داده بود و همین مطالعات باعث شد تا در سطح دنیا شناخته شود. او بر این باور است که علم اقتصاد در برگیرنده گستره عظیمی از علوم است و هیچ دلیلی ندارد که برای مطالعه آن تنها به اصول اولیه نوشته شده در متون اقتصادی اکتفا کرد. از نظر فوگل اقتصاد علم میانرشتهای است و برای درک اصول آن باید اشرافی نسبی به تمامی علوم اجتماعی داشت.
فوگل نهادها را به دو دسته کلی رسمی و غیررسمی تقسیم کرد، سپس کوشید تا تاثیر این نهادها را بر رفتار افراد و عملکرد اقتصادی توضیح دهد. او همچنین دلایلی را که نهادهای خاص در زمانهای معینی از تاریخ پدیدار میشوند، تبیین کرد. این یافتهها فوگل و نورث را در زمره بنیانگذاران مکتب اقتصاد نونهادگرا قرار داد. اغلب اقتصاددانان، نهادها و قواعد اقتصادی را ثابت فرض میکنند، برای مثال، بازار را یک مفروض ثابت میگیرند و چیزی درباره توسعه و تکامل آن بیان نمیکنند، اما نهادها بر عملکرد اقتصادی و هم بر بازار تاثیر میگذارند، زیرا نهادها درباره انسانها و نحوه تعامل آنها با هم و ساختاربندی دنیای آنها هستند.
این نهادها بر هزینههای تولید کالا و توانایی فروش آنها و نرخهای رشد اقتصادی تاثیر میگذارند، از نظر نورث، نهادها به سه دلیل اهمیت دارند. نخست اینکه نهادها حقوق مالکیت و انگیزه اقتصادی ایجاد میکنند. دوم، بدون بعضی توافقات درباره اینکه چه کسی مالک باشد، افراد به تولید نمیپردازند و تلاشی برای بهبود اوضاع اقتصادی خود انجام نمیدهند. سوم، انگیزهها همراه با حقوق مالکیت منجر به کسب فناوریهای جدید و بهکارگیری روشهای تولید کارآتر میشوند.
- 19
- 2