روزنامه هم میهن نوشت: در مورد لایحه بودجه هر سال بهصورت کلیشهای و آیینی ردیفهای درآمدی و هزینهای ارائه میشود، نمایندگان هم به فراخور چیزی را کم یا زیاد میکنند و آخرش هم هیچ تحولی را شاهد نخواهیم بود. چرا؟ چون نمیخواهیم که ابتدا شناختی کلی از موضوع ارائه دهیم و بعد در ذیل آن تحلیل و شناخت کلی، ببینیم مسئله و راهحل آن چیست.
روال گذشته برای ما عادت شده و میترسیم که ترک عادت کنیم؛ چون میترسیم تبعاتی داشته باشد. بنابراین، بهصورت اقتضایی تصمیماتی گرفته میشود بیشتر شبیه رفوکاری فرشی است که تار و پود آن پوسیده است و باید آن را عوض کرد. باید بپذیریم که سیاست انرژی در ایران با شکست کامل مواجه شده است، و این فقط مختص انرژی نیست. در مورد خانواده هم همینگونه است.
بهراحتی میتوان تغییرات شاخصهای مطلوب حکومت را در هر دو مورد با وضعیت موجود مقایسه کرد و نشان داد که نهتنها در حال پیشرفت و بهبودی این شاخصها نیستیم، بلکه پسرفت آنها روشن است. کمابیش در همه حوزهها وضع مشابهی داریم. باید طرحی نو در سیاستگذاری درانداخت. درغیراینصورت، متغیرهای موردنظر هر روز بدتر از دیروز خواهد شد.
امروز هم دیر است؛ چه رسد به اینکه به آینده موکول شود. راهحل هم، عبور از اختلافات درونساختاری و پذیرش عملی و واقعی شعار «وفاق» و در ادامه ارجاع حل مشکلات کشور به کارشناسان و پذیرش علم بهعنوان فصلالخطاب و در کنار همه اینها، جلب رضایت مردم از طریق پاسخ مثبت دادن به مطالبات آشکار آنان است. بدون پذیرش این الزامات، فقط وقت خود و منابع محدود کشور را تلف میکنیم.
- 16
- 2