دیوار کج خصوصی سازی که در هشت سال دولت احمدینژاد بنا شد و به جای خصوصیسازی خصولتی سازی شد،اگر تا ثریا ادامه نداشته باشد،شانس بزرگی است. بازسازی این دیوار کج در دولت یازدهم هم لاینحل مانده و هم اسباب دردسر شده است.
اگرچه این نوع خصوصی سازی زیان های زیادی به کشور زد،اما بیش از همه صنعت برق گرفتار شد. محمد پارسا، رئیس سابق سندیکای برق در گفتوگو با خبرآنلاین تاکید میکند:«وظیفه دولت دوازدهم این است آزادسازی قیمتها را در دستور کار قرار دهد و تا میتواند خصوصیسازی كند و در این میان توجه بیشتری به بخش خصوصی داشته باشد.» گله او در زمینه صادرات برق هم کم نیست. میگوید:« دولت در زمینه صادرات برق، بخش خصوصی را رقیب میداند و دست و پایش را بسته، هرچند معتقد است برای رونق این صنعت حتی اگر دولت کاری هم نکند، با واقعی نبودن قیمت ها راه به جایی نمی بریم.» گفت وگو با این فعال صنعت برق را بخوانید:
* آنطور که پیداست، اوضاع صنعتگران برق خوب نیست. میگویند مطالبات معوق بلای جان صنعتگران شده. مشکل مطالبات معوق به کجا رسید. دولت هنوز تسویه نکرده است؟
همچنان مثل گذشته مطالبات در حد ۱۱ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان در سال نوسان دارد كه صنعت برق اعم از تولیدكنندگان برق، پیمانكاران، سازندگان تجهیزات از دولت طلبكار بوده و تحت فشار شدید هستند.
* دولت میگوید بخش زیادی از معوقات را تسویه کرده و راهکارهایی برای تسویه باقی بدهیها در نظر گرفته است. اینطور نیست؟
هنوز بدهیهای زیادی باقی است. متاسفانه حتی راهكارهایی كه دولت در نظر گرفته است مثل اوراق خزانه به اندازه كافی به صنعت برق داده نشده و صنعتگران به همین دلیل تحت فشار قرار دارند. به نظرم تا قیمتهای برق بالا نرود و یارانه حذف نشود، همچنان این نقطه ضعف پابرجا خواهد بود و چند سال بعد لطمات جبرانناپذیری خواهیم داشت و با خاموشی مواجه خواهیم شد. چون انگیزه و جذابیت برای سرمایهگذاری نخواهد بود.
* با این منوال با خروج سرمایه از صنعت برق مواجه خواهیم بود؟
بله، چون اکنون دولت بودجه کافی ندارد تا بتواند خود وارد عمل شده و سرمایهگذاری كند. بنابراین کار را به بخش خصوصی واگذار میكند. بخش خصوصی هم زمانی سرمایهگذاری میكند كه بتواند در امنیت كامل پول برق را بگیرد، اما وقتی مطالبات را نمیتواند به راحتی بگیرد، در سرمایهگذاری تردید میكند و گرفتار می شود.
* به اوراق خزانه اشاره كردید كه به میزان كافی نیست. با توجه به این قضیه و مدلهای مالی دیگر كه میتوانند قابلیت اجرا داشته باشند برای رفع تنگنای مالی، چه راهكارهای دیگری برای رفع این مشكل میتوان در نظر گرفت؟
فعلا به جز اینكه دولت از طریق اوراق خزانه بدهیها را تسویه کند یا سهمیه نقدی بپردازد راهی نیست مگر اینكه به تدریج با شیب نه تند و نه كند ظرف چهار، پنج سال قیمت برق را واقعی كنند كه امید به آتیه لااقل باشد. به این ترتیب، در حال حاضر صنعتگران این حوزه باید بخشی از بدهیها را به اوراق خزانه بدهند، این در حالی است که به تدریج با قیمت برق بدهی گذشته را حساب و کتاب کنند.
* فارغ از واقعی كردن قیمت برق، میتوانیم روی صادرات برق به كشورهای همسایه هم تمركز كنیم؟
بله یكی از درآمدها این است كه بخشی از برق را صادر كنیم و با راهكارهایی برای بالا رفتن بهرهوری بتوانیم درصد قابل توجهی از برق را صادر كنیم. برق را چه به مردم فروشیم یا كشورهای همسایه، به هر حال باید از قیمت تمام شده برق بالاتر باشد یا سر به سر باشد كه بتوان هزینهها را جبران كرد.
* برای صادرات برق كدام كشورها را میتوانیم بهعنوان مقصد در نظر بگیریم؟
عراق، تركیه، پاكستان، افغانستان همه طالب خرید برق هستند.
* در این زمینه رایزنی صورت گرفته است؟
بله. خرید و فروش و صادرات برق بیشتر در انحصار دولت است. دولت بیشتر رایزنی میكند و اجازه درگیر شدن بخش خصوصی را نمیدهد. به همین دلیل خیلی نتیجه مثبت نگرفتیم. فعلا صادرات برق عراق را قطع كردهایم چون پول ندادهاند.
* چرا از حضور بخش خصوصی ممانعت میشود؟
اصولا سیستمهای دولتی هنوز به نوعی بخش خصوصی را رقیب خودشان میدانند و نمیخواهند اختیارات را واگذار كنند و این فرضیه هم بیشتر فرهنگی است و متوجه نیستند اگر چنین پروژههایی را به بخش خصوصی واگذار كنند درآمد بیشتری خواهند داشت، چون هرچه درآمد بخش خصوصی بالاتر برود، به سبب تکلیف پرداخت ۲۵درصد سود در قالب مالیات، درآمد دولت هم بالا میرود و بودجهاش بهتر میشود. این تفکر تا نهادینه نشود در كشور ما خیلی اتفاق مهمی نخواهد افتاد و متاسفانه این اتفاق از نظر فرهنگی و قوانین راهبردی نیفتاده كه به هر حال بپذیرند باید هر چه سریعتر خیلی از این فعالیتها را به بخش خصوصی واگذار كنند.
* قوانین در این حوزه چه مشکلی دارد؟
گاهی شما میخواهید برق را صادر كنید نیاز به منِ نوعی دارید كه نیروگاه بزنم. من باید از خطوط شبكه وزارت نیرو رد شوم كه برق به عراق برسد. بنابراین دولت میتواند از من حق ترانزیت بالا بگیرد كه نتوانم صادر كنم. یا بگوید خط من ظرفیت ندارد كه برایت صادر كنم به هر ترتیب میتواند مانع من شود.
* این انحصار فقط در دست دولت است یا شبهدولتیها و نهادها هم حضور دارند كه بخواهند رقیب باشند؟
قوانین راهبردی كه دولت باید تعیین كند مربوط به خود دولت است اما اگر هم اجازه دهد شبهدولتیها میدان را میگیرند و بیشتر این كار را انجام میدهند، اما اگر شبهدولتیها هم انجام دهند بهتر از این است كه دولت انجام دهد.
* تا به حال این اتفاق افتاده؟
خیر. منتظر هستیم كه یك روز اتفاق بیفتد. كاری كه در هشت سال گذشته برای خصوصیسازی انجام شد، کاملا وارونه بود. اول قرار بود آزادسازی قیمتها باشد بعد خصوصیسازی شود كه جابجا انجام شد و هنوز قیمتها آزاد نشده، واگذار كردند كه كلی به ضرر حتی دولت تمام شد چون باید استهلاك نیروگاهها را هم بپردازد، در حالی كه میتوانست اول قیمت را واقعی كند بعد به راحتی نیروگاهها را واگذار كند. دولت از این به بعد باید سعی كند آزادسازی قیمتها را انجام دهد و تا میتواند خصوصیسازی كند نه شبهدولتیسازی یعنی فعالیتها را به بخش خصوصی خالص واگذار كند، ازجمله صادرات برق را.
* شنیده میشود برخی شرکتهای ایرانی فعال در حوزه صنعت برق، ورشکسته شدهاند. صحت دارد؟
همینطور است. شرایط خیلی تغییری نكرده و به همان حالت سابق است، یعنی تعدادی زیادی از شركتهای صنعت برق بسته شدند یا فعالیت برقیشان را تعطیل کردند و به شركت خدماتی یا بازرگانی تبدیل شدند. تعدادی هم هستند كه با ۱۵ تا ۳۰ ظرفیت كار میكنند و در حال باریكتر شدن هستند و اگر اوضاع به همین شكل پیش برود سه، چهار سال دیگر تعطیل میشوند.
* این مسئله ایجاد بحران اشتغال هم کرده؟
برخی شركتهایی كه الان هم مشغول به کار هستند، حدود ۵۰ درصد تعدیل نیرو داشتند.
* مشكل اصلی میتواند به دلیل واسپاری پروژهها به شركتهای خارجی باشد؟
متاسفانه به دلیل اینكه منابع مالی فاینانس نیست، دولت برای خرید حدود ۱.۵میلیارد دلار برای پروژههای پنجساله صنعت برق، فرضا از فاینانس چین استفاده کرد. همین مسئله باعث شد آنها وارد بازار ما شوند و فعالیتهایی را كه در طول۴۰سال ایرانیها انجام میدادند، انجام دهند كه آخرین ضربهای بود كه به صنعت برق خورد و کماکان ادامه دارد.
* شركتهای خارجی بیشتر از كدام كشور هستند؟
بیشتر شركتهای چینی كه فاینانس میتوانند بدهند و بعد از آن كسانی كه قرارداد فاینانس دارند و نهایی شده مثل كره یا ژاپن كه بعضی از قراردادهای فاینانسش نهایی شده و بعضیها در حال نهایی شدن است.
* ربطی به اروپا ندارد؟
الان فعلا مسیر در جاهایی باز یا نیمهباز است. در مورد چین مسیر باز است. كره برای یك بخش از مسائل گفتهاند فاینانس میدهیم اما یكسری مذاكرات مانده كه باید با وزارت اقتصاد انجام شود و در یكی دو ماه دیگر شاید در مورد آنها هم اقدام شود.
- 12
- 2