پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳
۱۲:۳۲ - ۰۵ دي ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۱۰۰۲۵۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

ژاله علو به خانه ابدی بدرقه شد

ژاله علو,تشییع پیکر ژاله علو
ژاله علو به خانه ابدی بدرقه شد.

به گزارش ایلنا، مراسم تشییع پیکر ژاله علو صداپیشه، مدیر دوبلاژ و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون صبح امروز چهارشنبه پنجم دی ماه از مقابل تالار وحدت تهران برگزار شد.

در ابتدای این مراسم شهیندخت نجف‌زاده بازیگر و گوینده روی صحنه آمد و اظهار کرد: بی‌شک امروز همه غمگینیم از رفتن بانوی مهر، بانوی نور، بانوی شعر و شور و بانوی هر آنچه در این جهان زیباست، بانوی نور، نوری که از وجود ایشان روشن شده بود و همه از آن بهره می‌بردیم، خانم ژاله منبع الهام بودند، چه در هنر چه در زندگی ساده‌ای که انتخاب کرده بودند.

وی افزود: ایشان حریم داشتند و هرکسی را به این حریم نور و معرفت راه نبود. دریغ که اسطوره‌ای را از دست دادیم. رادیو و به خصوص رادیو نمایش خانه اول و همیشگی ژاله عزیزمان بود و تا همین اواخر هر از گاهی به میدان ارگ می‌آمدند و با آن کودک درونشان ما را شاد می‌کردند و چقدر شیرین بودند. من وظیفه خودم می‌دانم از دکتر شاهرخ رزم‌جو فرزندشان و همینطور همسر نازنینشان تشکر خودم را ابراز کنم که باعث آرامش همیشگی خانم ژاله بودند و علاقه دارم از دکتر خجسته، دکتر بخشی‌زاده، دکتر گیل‌آبادی و دکتر سوهانی تشکر کنم که در کنار هنرمندان پیشکسوت بودند. خانم ژاله عزیزم روحتان شاد و راهتان نور. از مسئولان می‌خواهم پیشکسوتان زنده را دریابیم و تلاش کنیم آنها را از ابتذال و روزمرگی دور کنیم.

در ادامه صداهایی ضبط شده از هنرمندان مختلف که در سوگ درگذشت ژاله علو صحبت کرده بودند، پخش شد.

در بخش دیگر این مراسم مسعود فروتن روی صحنه آمد و گفت: هر وقت به شاهرخ و همسرش نگاه میکنم، غم عالم به دلم چنگ می‌زند. شاهرخ خیلی کوچولو بود که با دخترم به خانه‌شان می‌رفتیم، شاهرخ بلد بود چطور با بچه‌ها بازی کند و بلد است چطور این غم را پشت سر بگذارد اما شاید ما بلد نیاشیم. در شهرستان زندگی می‌کردیم و سرگرمی‌مان رادیو بود و به دنبال این بودیم که بدانیم ژاله کیست، بعدها متوجه شدیم ژاله هنرمند تئاتر است، دوبلور است و هنرمند سینماست.

فروتن اظهار کرد: در یک سریال ایشان قرار بود نقش مادر خانم فریماه فرجامی را بازی کند و چه رابطه زیبایی داشتند با هم. نظم و ترتیبی خیلی خاص داشت و آن کار باعث شد که من در جمع دوستان نزدیکش پذیرفته شدم، ساعت‌ها با هم صحبت می‌کردیم و از خاطراتش می‌گفت و از من میخواست خاطرات را جایی ننویسم و میگفت در خاطرات من خیلی‌ها هستند و ممکن است سنگ روی سنگ بند نشود و نمی‌خواهم غیبت کسی را کنم و موجب  ناراحتی کسی باشم. حتی شعر میگفت و میگفت این شعرها بماند برای بعد از من. او با رادیو شروع کرد و کارهایش با رادیو بود، ژاله رادیو را خیلی دوست داشت و هر وقت قرار بود رادیو بیاید صبح زود آماده می‌شد تا هنرنمایی کند. لیاقت داشتیم سالهای سال ژاله را داشته باشیم و ملاقاتش کنیم. خیلی غمگین و متاسفم ولی به هر حال آدم‌ها اینجوری هستند و می‌روند ولی ژاله‌ها می‌مانند.

ابولحسن تهامی نیز به عنوان دیگر سخنران این مراسم اظهار کرد: به انتخاب خانواده نامشان شوکت بود، چون از آغاز می‌دانستند چه بزرگی گام نهاده است به جهانشان و علو نام خانوادگی؛ بالا و بالاتر. خداوند بسیار بر او مهر می‌ورزید، عمری بسیار با عزت به او اعطا کرد، صدای ویژه که در میان هزاران هزار صدا شاخص، آشنا و جمیل بود و قابل قیاس با جمیل‌‌ترین کسان عالم بود. من حدود یازده سال از ایشان جوانتر هستم و در دوران نوجوانیم ایشان را در فیلم‌ها می‌دیدم، در تئاتر و رادیو. در فیلمی ایشان را دیدم که نقش منفی بازی می‌کرد، ولی هر کس از سینما بیرون می‌آمد در حالیکه شخصیت ناخوبی را روی پرده می‌دید خاطره هنرش در ذهنش باقی میماند. در فیلم دیگری در همان زمانها در نقش محبوب و دوست‌داشتنی عباسه خواهر هارون‌الرشید بازی کرد و بعد در همان زمانها ما ایشان را می‌دیدیم که با صدایش شخصیتی متفاوت که تا آن زمان نمی شناختیم به جای دلکش در فیلم «ظالم بلا» صحبت کرد. در رادیو در نقش الهه‌های یونان، در نقش ملکه‌های خوب و بد بازی کرد. در آن زمان رادیو چشم و چراغ همه بود و هر شب همه گوش‌ها به رادیو بود و با شنیدن صدای ژاله مجسم می‌کردیم که چه هنری پشت این صدای زیبا هست. در همین زمان بود که رنگ به سینمای ایران آمد و همان زمان هم زن شاخص، اصلی و هنرمند ژاله علو بود. دوبلاژ وارد ایران شد و با آمدن دوبلاژ بسیاری از فیلم‌ها قابلیت نمایش پیدا کرد و ژاله پای اصلی بود و جای بزرگ‌ترین ستاره‌های سینما صحبت می‌کرد. من یک یا دو سال بود وارد سینما شده بودم و در استودیوی پارس فیلم با صاحب آنجا آشنایی داشتم و ایشان دوبله چند فیلم را به من سپردند. یکی از این فیلم‌ها داستان زنی در دوران سقوط آلمان فاشیست بود، خانم ژاله علو آن زمان در اوج بود و فکر نمیکردم ایشان با تازه‌کاری مثل من کار کند. از ایشان خواهش کردم و این بانوی بزرگ قبول کرد و آمد و بعدها من یکی از کسانی شدم که به هنگامی که خانم ژاله مدیر دوبلاژ بودند افتخار همکاری با ایشان را داشتم.

تهامی‌ تاکید کرد: من مدتی خارج از ایران زندگی کردم و پس از بازگشت به ایران دیدم خانم ژاله کارهای هنری‌شان را روی دوبلاژ و مدیریت دوبلاژ متمرکز کرده‌اند و شاید عنایت ایشان به نوشتن دوبلاژ و انتخاب گوینده‌ها بوده که به عامه‌پسندی این فیلم‌ها کمک کرده است. ایشان پس از ۹۷ سال که کشتی زندگی‌شان را در دریاهای طوفانی آرام راه بردند، بادبان‌ها را کشیدند، طناب‌ها را بستند و به ساحل جاودانگی رسیدند.

در ادامه این مراسم بهزاد فراهانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون روی صحنه آمد و گفت: من شاگرد آغاز دهه چهل سرکار خانم علو بودم، از او بسیار آموختم. ما در دهه چهل نمایش‌هایی را از رادیو تهران پخش می‌کردیم که شنونده انحصاری داشت و کارگردان بسیاری از این آثار خانم ژاله علو بود.

وی افزود: سخنرانی کردن بلد نیستم، فکر میکنم نیازی نیست، کسانیکه با ایشان کار کرده‌اند می‌دانند ما چه عزیزی را از دست دادیم. در این پنجاه-شصت سال که کنار ایشان بودم، بسیار آموختم. شیوه آموزش ایشان به گونه‌ای بود که نمی‌توانستیم از سر بدر کنیم. ما را به اندیشیدن وادار می‌کرد و سر تمرینات خانم ژاله وقت مطرح نبود، عشق اینکه کار به جای خوبی برسد مطرح بود.

فراهانی خاطرنشان کرد: ادبیات یونان را کامل کار کرد و آگاهی فوق‌العاده آکادمیک داشت. به هر حال درخت در آغاز بسیار کوچک است و زمان فراوان و سنگینی می‌خواهد تا این درخت پربار شود. به نظر من مدرسه رادیو که بسیاری از شخصیت‌های زیبای هنر صدا را به جامعه ایران هدیه کرد از هر جهت پرچمدارش خانم ژاله بود. فکر نمیکنم هیچکدام از هنرمندانی که با ایشان کار کردند، لحظه‌ای خشونت از ایشان به یاد بیاورند، مهربانی در نهاد این بانو بود، درخت تناور میدان ارگ ما را ترک کرد.

این بازیگر در پایان گفت: آقای وزیر اینجا هستند، توصیه میکنم به حرمت این بانو مجسمه ایشان را در مقابل استودیوی هشت نصب کنید تا ما جماعت بفهمیم که خیلی فردای تاریکی نداریم و ما هم جزو کاروان خالی خوب ایران آن زمان بودیم. در دهه چهل هیچ وسیله‌ای به جز رادیو مردم را سرگرم نمیکرد. من روی این توصیه تاکید میکنم و اگر کشور ما بودجه این مجسمه را ندارد ما بچه‌های قدیمی رادیو حاضریم مخارج ساخت این مجسمه را بر عهده بگیریم.

در بخش دیگر این مراسم فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت نیز اظهار کرد: بسیار متاسفم که شما هنرمندان را در این زمان می‌بینم. شما عزیزان از شاگردی و همکاری با استاد علو گفتید، من از دریچه تلویزیون و روی صحنه تئاتر ایشان با ایشان آشنا شدم و ایشان را دیدم و الحق و الانصاف همان چیزی را دیدم که همه شما به آن اشاره کردید؛ من هم مهربانی، نظم، دقت و شفقت را از ایشان برداشت کردم، خانم علو مصداق این شعر مولانا است که می‌گوید؛ مرگ اگر مرد است گو نزد من آی/ تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ/ من از او جانی برم بی‌رنگ و بو/ او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ.

مهاجرانی خاطرنشان کرد: آدمی که تمام ذوقی که خدا به او اعطا کرده را در هنرش اجرا میکند ترسی از مرگ ندارد چون این نقش جاودان است، چون علو ایشان از مهربانی با مردم است و میخواهم این تک مصراع را تقدیم ایشان کنم؛ روح سلطانی ز زندانی بجست. در آخر فرمایش استاد فراهانی به دیده، حتما اجرا خواهد شد.

ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر نیز به عنوان دیگر سخنران این مراسم گفت: همه ما به خاطر از دست دادن هنرمندی بزرگ، ارزشمند، هنرمندی پیشکسوت، افتخارآفرین، افتخار ایران متاسفیم. کسی که سالهای سال با هنرش خدمتگذار این مردم، این مملکت، هنر، ادبیات و کارهای نمایشی بود. او فقط یک هنرمند نبود، یک انسان بزرگ و والایی بود که امروز جایگاه ارزشمند و بزرگی را در تاریخ هنر ایران رقم زده است. فقط هنرمند بودن مهم نیست، در پس هنرمند بودن انسان بودن اهمیت دارد و ژاله علو یک انسان به تمام معنا بود که امروز ما در مقابلش می‌ایستیم و تعظیم می‌کنیم که دوران باشکوهی را در زمینه هنر رقم زد. هنرمندی که چهره، اخلاق، روش، انسانیت، وجود، روح انسانی و پاکی ماندگار است. هنرمند اگر دارای این خصوصیات نباشد هنرش ماندگار نیست و اگر ژاله علو تاثیرگذار است به خاطر هنر و انسانیت او است.

در بخش دیگر این مراسم یادداشت شاهرخ رزم‌جو (فرزند ژاله علو) توسط مجری خوانده شد که در بخشی از این یادداشت آمده است: ژاله علو هنرمندی مربوط به چند نسل در طی ۷۴ سال از پیشگامان هنر ایران بود. رادیو را خانه دوم خود می‌دانست، در هر زمینه‌ای که گام نهاد تمام تلاش خود را بکار گرفت که آثاری ماندگار خلق کند. خاطراتی که او برای مردم خلق کرد نسل‌های متعددی را در بر می‌گیرد. همانطور که خود میگفت کارهایش را با صداقت و عشق انجام می‌داد و عشق مردم را به خود جلب می‌کرد.

در پایان این مراسم پیکر ژاله علو برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) منتقل شد.

گفتنی است؛ سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، رائد فریدزاده (رئیس سازمان سینمایی)، اصغر همت، بیوک میرزایی، پوران درخشنده و منوچهر شهسواری از حاضران این مراسم بودند.

  • 13
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش