بدعهدی و خروج آمریکا از توافق برجام و احتمال اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران در بخشهای انرژی، صادرات پتروشیمی، فرش، پسته و مراودات دلاری و بانکی سبب شده تا فشارهای مضاعف روحی و همچنین اقتصادی بر اقشار مختلف جامعه وارد شود؛ هر چند عدهای که در گذشته نه چندان دور از تحریمها سود کسب میکردند، این بار نیز در قالب کاسبان تحریم مشغول کسب سود بیشتر شدهاند.
نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در این باره در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید: کاسبان تحریم از مدتها قبل از احتمال و اعمال تحریمها برای کسب سود بیشتر زمینهسازی کردهاند.
مجیدرضا حریری میافزاید: براساس آمارهای رسمی در یک سال و نیم اخیر بیش از ۳۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده که نشان میدهد این ماجرا دقیقا ماهها قبل از خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاده و کاسبان تحریم از مدتها پیش برای این کار اقدام کردهاند. هر چند این روزها سعی شده تا عدهای از این کاسبان را در قالب واردکنندگان غیرقانونی خودرو، واردکنندگان گوشی تلفنهمراه و... را تحت تعقیب قضایی قرار دهند.
وی عنوان میکند: متاسفانه تاکنون چند دفعه در این شرایط قرار گرفتهایم و هر بار نیز از تجربیات قبلی استفاده نکردهایم؛ در حالی که ما مدعی داشتن ایدئولوژی هستیم و بر اساس آموزههای دینی مومن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود، اما اکنون در شرایط مشابه نیمه سال ۱۳۹۰ قرار داریم و دقیقا از ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ همان شرایط دوباره در کشور تکرار شده، اما نشان دادهایم حافظه کوتاه مدت تاریخی نداریم.
نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین تاکید میکند: اگر قرار باشد دوباره در شرایط تحریم قرار گیریم، باید تجربه دوره گذشته را مدنظر قرار داده و اجازه فعالیت به دلالان و کاسبان تحریم را ندهیم.
متضرران اصلی اقدامات کاسبان تحریم
حریری درباره متضرران اصلی اقدامات کاسبان تحریم توضیح میدهد: متضرران اصلی این ماجرا، عموم مملکت و مردم هستند. به عبارت بهتر، مردم و حاکمان هر دو ضرر می کنند؛ درست است که برخی فکر میکنند با این کار بار خود را میبندند، اما بحث اخلاق را فراموش میکنند و فقط و فقط پول بهدست میآورند.
وی ادامه میدهد: اکنون همه چیز با ترازوی پول نگاه میشود و کسانی که دارایی بیشتر دارند، در این شرایط داراییهایشان حفظ میشود و در مقابل کسانی که چیزی ندارند، فقیرتر میشوند. برای نمونه اگر بنده ۵ خانه داشته باشم و شما ۴ خودرو، در این وضعیت ارزش داراییهای ما بیشتر شده و یا کسی که ۱۰۰ یا یک هزار سکه طلا داشته، به حتم ضرر نکرده، اما کسی که چیزی نداشته، روز به روز فقیرتر شده است.
حریری میگوید: متضرران اصلی اقدامات کاسبان تحریم را میتوان دارندگان درآمدهای ثابت، حقوقبگیران، کسبه جزء، پیشهوران، کشاورزان خرد و... هستند که در این چرخه روز به روز در میان دندههای مشکلات اقتصادی جان خود را بیشتر از دست میدهند.
اقتصاد کشور را مهندسان باید بچرخانند یا اقتصاددانان؟
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در ادامه میگوید: مشکل کشور ما این نیست که چه کسی مدیریت میکند و این افراد اقتصاددان هستند یا مهندس و... و یا اینکه چه کسی بر مسند مدیریت بانک مرکزی و یا سازمان برنامه و بودجه نشسته، بلکه مشکل اصلی این است که ما دکترین نداریم و فاقد نظریههای مناسب اقتصادی هستیم.
حریری میافزاید: در حوزه اقتصاد باید نظریه داشته باشیم و به این ترتیب میتوان برای مدیریت بخشهای مختلف مهرههای مناسب پیدا و استفاده کرد و تا زمانی که نظریه مناسب اقتصادی نداشته باشیم، نمیتوانیم اقتصاد را از این وضعیت نجات دهیم.
وی توضیح میدهد: بارها گفتهام که بررسی عملکرد دولت یازدهم و یک سال و چند ماه دولت دوازدهم نشان میدهد خطمشی مشخص، یک دکترین و یک نظریه اقتصادی مشخص در دولت مشاهده نمیشود.
وی درباره عملکرد سیف به عنوان رییس سابق بانک مرکزی توضیح میدهد: بررسیها نشان میدهد در هیچ دولتی، رییس بانک مرکزی هیچگاه نظریهپرداز اقتصادی آن دولت نبوده است، بلکه بیشتر مجری اجرای سیاستهای دولت با اعمال اندکی سلیقه بوده است. به عبارت دیگر تفاوتی میان نحوه اداره بانک مرکزی هنگام بحران به ویژه بالا رفتن نرخ ارز و... در زمان مدیریت سیف و با بهمنی مشاهده نمیشود؛ در حالی که این افراد هر کدام دارای افکار مختلفی هستند، اما معمولا در تمام دولتها چنین افرادی در هنگام بحران دست به حرکات غریزی زدهاند، در حالی که اگر افراد نظریهپرداز عهدهدار چنین سمتهایی بودند حتما، شرایط متفاوت بود.
وی عنوان میکند: رفتارهای دولت دوم روحانی همانند دولت دومهاشمی رفسنجانی و حتی برخی دیگر از دولتها در گرایش به بازار و اقتصاد آزاد و... بوده و معمولا در هنگام بحرانها همانند هم رفتار کردهاند، زیرا در سایه نبود نظریه و دکترین تفاوتی در نحوه مدیریت اعمال نشده است.
راه گذر از بحران
حریری خاطرنشان میکند: برای گذر از بحرانهای فعلی که گریبان اقتصاد را گرفته، نیازمند افراد نظریهپرداز هستیم و کسانی که بتوانند با شناخت کامل از اقتصاد و جامعه شرایط را مدیریت کنند.
وی میگوید: بی توجهی به نظریهپردازان و نداشتن نظریه، سبب بلبشو و شکنندگی فعلی شده، بنابراین دولت باید به این مقوله مهم توجه جدی نشان دهد.
حریری تصریح میکند: بحران فعلی مملکت در حوزه اقتصاد در اصل فقدان بحران نظریه است؛ هر چند نمیتوان منکر نقش افرادی که در مواضع اقتصادی دولت جمع شدهاند و یا شرایط داخلی و خارجی و تاثیر یک بخش آن به خاطر تغییر شرایط متوالی است که در فضای اقتصاد ما در ارتباط با داخل و خارج کشور، یعنی آنها بر اقتصاد کشور شد، اما دولت باید با برنامه ریزی مناسب شرایط و بحران را هرچه زودتر کنترل کند.
وی در پایان خاطرنشان میکند: ما در اداره کشور به افرادی که در رشتههای علوم انسانی مانند علوم سیاسی، اقتصاد، جامعهشناسی و... تحصیل کردهاند، نیاز داریم زیرا این افراد همه جانبهنگر هستند و در مواقع بحران بهتر میتوانند شرایط را سنجیده و تصمیم بگیرند.
مهرنوش حیدری
- 10
- 2