نفت و دلارهای نفتی طی سالهای گذشته تا به امروز، گاهی موجب نیکبختی اقتصاد ایران بوده و در زمانهایی هم، شوربختی به همراه داشته است. چند سالی است تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران موجب شده، این دو؛ نفت و دلار ، آن چهره آشفته خود را به اقتصاد کشور نشان دهند. حالا هرچه صدای پای تحریم بیشتر به گوش میرسد، مسئولان و دستاندکاران اقتصادی بیش از گذشته تلاش میکنند از گرد و خاک دلار در اقتصاد ایران بکاهند. همچنین که پس از نوسان شدید قیمتها در بازار ارز که آغاز آن در فروردین ماه سال جاری بود ، با تصمیم هیات دولت قرار شد دلار از معاملات ارزی حذف و یورو جای آن را بگیرد، اما به نظر میرسد هنوز این اتفاق آنطور که باید، نیفتاده است.
این ماجرا با توجه به اینکه از آبانماه تحریمهای نفتی و بانکی آغاز میشود، سوالاتی را در میان اذهان عمومی ایجاد کرده است که آیا بهتر نیست حاکمیت دلار در معاملات ارزی با دیگر کشورها به پایان برسد؟ روشی از معاملات که بنظر میرسد راهی میانبر برای دور زدن تحریمها و نجات از حاکمیت این ارز بر اقتصاد کشور باشد.
قصه حذف دلار از گردنه معاملات بینالمللی اگرچه ماجرای تازهای نیست و سالها پیش نیز از سوی محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت احمدینژاد نیز مطرح شده بود، اما حالا با تصمیمی که برخی از کشورها برای حذف دلار گرفتهاند در میان مسئولان با اهمیت بیشتری مطرح شده است.
هر چه هست به باور بسیاری از کارشناسان حذف دلار مزایای زیادی برای کشورها به همراه دارد که موجب شده است در سالهای اخیر، بسیاری از کشورهای جهان به سمت حذف دلار از تجارت خارجی حرکت کنند. به باور بسیاری از کارشناسان، از مزایای عمومی حذف دلار در تجارت خارجی میتوان به مواردی همچون رفع نیاز به مجوزهای آمریکا و کم اثر کردن تحریمهای مالی این کشور، حذف اشراف آمریکا بر تبادلات مالی خارجی، حذف هزینه مبادله، حذف واسطههای مالی و تجاری و تسهیل و رونق تجارت دوجانبه اشاره کرد.
سود و زیانهای حذف دلار
مرور گزارشهای منتشر شده در رسانهها نشان میدهد که مهمترین سود حذف دلار از سیستم مالی کشور، ایجاد آمادگی برای مقابله با پیامدهای ناشی از تداوم یا حتی تشدید تحریمهای اقتصادی ایران است. همین موضوع باعث شده است که بسیاری از کارشناسان از این ایده پشتیبانی کنند.
اما این تصور که کاهش نقش دلار میتواند باعث ثبات در بازار ارز کشور شود، تصور صحیحی نیست. به گفته برخی از کارشناسان، کاهش نقش دلار عملا باعث افزایش نقش ارزهای جایگزین میشود و نوسانات حاکم بر بازار ارز از دلار به ارزهای دیگر منتقل شده و به جای خود باقی میماند.
بنابر اظهار نظر تحلیلگران، در نوسانات اخیر حاکم بر بازار ارز، این دلار نبوده که گران شده است، بلکه این ریال بوده که ارزش خود را از دست داده است. نادیده گرفتن این نکته میتواند در تعیین سیاستهای پولی و مالی ایران منجر به خطاهای محاسباتی شود.
هزینه واردات بالا میرود
مهمترین زیان ناشی از استفاده از ارزهای جایگزین بالارفتن هزینه واردات است. چند وقت پیش بود که محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات ایران به فارس گفته بود: « واردات کالایی با یک ارز جایگزین از فروشندهای که کالای خود را به دلار عرضه میکند به این معنی است که وارد کننده بهصورت رسمی باید هزینه خرید و فروش ارز را پرداخت کند و پرداخت چنین هزینهای افزایش قیمت را به دنبال دارد.» این اظهارنظرها در حالی مطرح هستند که به باور برخی دیگر از کارشناسان، وجود نظام دو نرخی ارز مانعی جدی برای انعقاد پیمان پولی بین ایران با سایر کشورها برای صادرات و واردات کالا است. چرا که مشخص نخواهد بود کدام کالاها با چه نرخ ارزی میتوانند بین دو کشور مبادله شوند.
از سوی دیگر، آنطور که تحلیلگران اقتصادی میگویند، عامل دیگری که در این باره بسیار اهمیت دارد ثبات در سیاستها و مقررات صادرات و واردات کشور است. تغییر ناگهانی مقررات ممنوعیت واردات و صادرات کالا، باعث برهم خوردن توازن تجاری با سایر کشورها شده و در نتیجه منجر به عدم کارآیی پیمان پولی خواهد شد. با توجه به حرکت تدریجی قدرتهای نوظهور اقتصادی همانند چین، هند و روسیه در حذف دلار از مبادلات تجاری، بهخصوص در قراردادهای نفتی، هم اکنون فرصت بسیار مناسبی برای کشورمان جهت استفاده از این امکان برای حذف دلار از مبادلات تجاری خود و رونق تجارت با این کشورها است. اما باید توجه داشت که شرط کارآمدی این راهکار رعایت شرایط و پیش نیازهای اشاره شده و حفظ انسجام در سیاستهای اقتصادی و پولی کشور است.
حالا پس از نوسان شدید قیمتها در بازار ارز، در تصمیم هیات دولت در فروردینماه امسال قرار شد دلار از معاملات ارزی حذف و یورو جای آن را بگیرد، اما به نظر میرسد هنوز این اتفاق آنطور که باید، نیفتاده است. در این میان، حتی برخی کارشناسان معتقد هستند که دلار به زودی موقعیت خود را به عنوان ارز مسلط بر بازارهای جهانی از دست خواهد داد.
قصه نوسانات نرخ دلار، مدتهاست که کارشناسان اقتصادی را سرگردان کرده است. به باور برخی از کارشناسان، دلار اقتصاد را تعریف نمیکند و نمیتواند شاخص تورم و اندازهگیری ثروت مردم باشد. بر اساس استدلال این گروه از تحلیلگران در هر دورهای که ارزش پول ملی کم شده است، اتفاقا صادرات و گردشگری رونق گرفته است. از همینرو این گروه از کارشناسان افزایش نرخ ارز را به مثابه یک فرصت طلایی برای کشور تلقی میکنند.
این در حالی است که بنابر اظهارنظر گروه دیگر از آگاهان اقتصادی، دلار همیشه ملاک قیمتگذاری در اجناس بوده و هست؛ این موضوع حتی در رابطه با کالاهای تولید داخل نیز که اینروزها تحت تاثیر نرخ ارز دچار افزایش قیمت شدهاند به خوبی مشهود است. به باور این تحلیلگران در اقتصاد ایران که همواره بر اساس فروش منابع خام و اولیه ارز تولید کرده است و با آن ارز مواد اولیه و واسطهای کالاهای مصرفی را وارد کرده، ارزش دلار تعیینکننده است.
هر چه که هست، از سلطه دلار بر اقتصاد ایران نمیتوان چشمپوشی کرد و بنظر میرسد که حکومت دلار بر کشور حقیقتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. اما در روزهای منتهی به پاییز که گویی صدای پای تحریمها از فاصله نزدیکتری به گوش میرسد، این سایه سنگین بر اقتصاد را بهتر از همیشه میتوان احساس کرد.
در اقتصاد وابسته به نفت ایران که بیشتر درآمدهای ارزیاش را از راه فروش طلای سیاه تامین کرده است، با زمزمه تحریمهای نفتی میتوان به اعماق این نگرانیها بیشتر پیبرد. بر همین اساس مدتی است که مباحثی در رابطه با حاکمیت دلار در مبادلات ارزی با کشورهای دیگر مطرح شده است.
دلار چند ماهی است تا توانسته در اقتصاد بهت زده ایران آتش سوزانده است. قیمت ایران ارز در کوتاهترین زمان ممکن که برای افزایش نرخ دلار لازم است از حدود ۴ هزار تومان به ۱۴ هزار تومان رسید، آنطور که آگاهان اقتصادی میگویند نرخ ارز به دلیل سالها تلاش دولت برای ثابت نگاه داشتن آن از کماند در رفته حالا کنترلش از دست دولت خارج شده است.
اما وقتی این اتفاقها در کنار تحریمهای اقتصادی و جو روانی حاکم بر اقتصاد ایران قرار میگیرد دلایل اصلی به حاشیه رانده شده و استفاده از کوتاه ترین راه حل ممکن مد نظر قرار میگیرد. مثل این روزها که گفته میشود چاره کار آنست که دلار از چرخه مبادلات بینالمللی ایران با دیگر کشورها حذف شود. اظهار نظرها در این باره بسیار متفاوت است.
به نظر میرسد هنوز نه مسئولان و نه دستاندرکاران اقتصادی برای رسیدن به این راهکار به اتفاق نظر نرسیدهاند. اما آنچه در باره آن اتفاق نظر وجود دارد آن است که این تصمیم در شرایط فعلی اقتصاد ممکن است مجب محدودیت تجارت ایران با کشورهایی شود که دلار همچنان در اقتصاد آنها قدرتنمایی میکند.
- 17
- 6