مردم یک جامعه میزان نرخ تورم را به راحتی در زندگی خود احساس میکنند. بالا و پایین شدن نرخ تورم اثر مستقیماش را بر زندگی نشان میدهد و در نتیجه باعث رضایتمندی و یا نارضایتی عموم مردم از شرایط حاکم بر زندگیشان میشود و به نوعی تعیینکننده نوع کالاهای مصرفیشان است.
در ماههای اخیر رشد قیمتها بهگونهای بود که عموم مردم توان مقابله کردن با آن را نداشتند. برخی کالاهای مصرفی به حدی افزایش قیمت را تجربه کردند که به دور از باور بود و برخی کالاهای دیگر مانند خودرو از لیست خواسته افراد کنار گذاشته شد. در این میان عدهای معتقد هستند که سرمایه صاحبان ثروت چند برابر شد، اما اقشار کم درآمد روزبهروز تورم را بیشتر احساس کردند تا جایی که برای آنها تهیه برخی از کالاها به رویا تبدیل شد.
طبق گزارش مرکز آمار از نرخ تورم نشان میدهد که نرخ تورم کل کشور در مهر ماه ١٣٩٧ برابر ١٣.۴ درصد است که در دهکهای مختلف هزینهای در بازه ١٢.٧ درصد برای دهک اول (فقیرترین قشر جامعه) تا ١۴.٣ درصد برای دهک دهم (ثروتمندان) نوسان دارد. مرکز آمار همچنین در مورد گروه عمده «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» تورم را بین ١٠.۴ درصد برای دهک اول تا ١٣.۶ درصد برای دهک دهم برآورد کرده است.
این آمار نشان میدهد که برخلاف باور بسیاری از افراد تورم بیشتر به سراغ ثروتمندان میرود. اما چرا در جامعه خلاف آن مشاهده میشود و به نظر میرسد که اقشار ضعیف تورم را بیشتر احساس میکنند. مرتضی افقه، اقتصاددان در اینباره به «ابتکار» میگوید: در بحث تورم و فشارهایی که به جامعه وارد میکند باید دو مسئله را مد نظر قرار بدهیم، اول اینکه ۳ تا ۴ دهک اول و به نوعی قشر ضعیف جامعه سطح درآمدشان در حد مرگ و زندگی است به عبارت دیگر با درآمدشان حداقل سطح معیشتی را میتوانند تامین کنند.
آنها مماس با خط فقر هستند و تعداد بسیاری از آنها هم زیر خط فقر قرار دارند در چنین شرایطی حتی ۱ درصد تورم برای این قشر به معنی فشار شدید و حرکت به سوی مشکلات معیشتی است که منجربه مرگ و بیماری میشود. نکته دوم این است که باید دقت داشته باشیم که قشر مرفه حتی اگر ۳۰ درصد تورم را تجربه کنند به آنها فشاری وارد نمیشود. به عبارتی میتوان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد بهگونهای که ۱ درصد تورم برای اقشار ضعیف جامعه به مراتب سختتر و غیر قابل تحملتر از ۳۰ درصد تورم برای ثروتمندان است.
در حقیقت درصورت نرخ تورم زیاد برای دهکهای بالا تنها از سطح خوشی و رفاهشان کاسته شده است و هیچ لطمهای به معیشتشان وارد نمیکند. و همانطور که گفتم دهکهای یکم تا سوم با توجه به اینکه زیر خط فقر و یا مماس با خط فقر هستند، ۱ درصد تورم هم برای اینها بسیار زیاد به حساب میآید و به همین دلیل است که ما در جامعه شاهد آن هستیم که دهکهای پایینتر تورم و گرانی را بیشتر احساس میکنند و میتوانیم بگوییم که برخی از اتفاقات ۱ درصدش معادل با ۹۰ درصد است.
وی میافزاید: طبیعی است که در این شرایط تورم وارد شده بیشتر متوجه قشر پر درآمد باشد. چون ریشه تورم، افزایش ارز و کالاهای وارداتی هستند که عمدتا کالاهای لوکس به حساب میآیند. اما به نظر من موج بعدی تورم که بر تولید داخلی تاثیر میگذارد، فشارها را بیشتر به دهکهای پایینتر وارد میکند و در آن شرایط باید بیشتر از آنها مراقبت کرد. این اقتصاددان از راهکار برای کم کردن فشار بر اقشار ضعیف جامعه میگوید: در شرایط سخت و تحریمها همیشه راه حلهایی بوده که چندان مناسب نیست و نوعی سیستم جیرهبندی به حساب میآید، اما در این شرایط هم چارهای نیست و دولت باید با تمام قوا به حمایت از گروه کم درآمد جامعه از طریق پرداختهای نقدی و غیر نقدی بیاید.
من معتقد هستم اگر دولت بتواند از افرادی که در ۶ ماه گذشته توسط گران شدن ارز سرمایهای را به دست آوردهاند مالیات دریافت کند و پرداختهای انتقالی به دهکهای زیر ۵ را انجام بدهد میتواند اندک کمکی کند. اما باید توجه داشته باشیم که این راه حل مشکلات در بلند مدت نخواهد بود و اصلا خوب نیست که مردم را به این باور برسانیم که دولت در چنین وضعیتی کمک خواهد کرد عادت بدهیم این فکر به نوعی تحقیر شخصیت همان مردم است و پرورش این فکر درست نیست.
کیمیا نجفی
- 14
- 2
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۸/۶ - ۱۰:۴۵
Permalink