آقای رئیسجمهور دوستت دارم. آقای رئیسجمهور دوستت دارم، میدانی چرا؟ در سال ۹۳ تولیدی کوچکی داشتم. به دلیل اوضاع بد بازار، آن را ۱۰ میلیارد تومان فروختم و پولم را با نرخ سی و چند درصد توی چند بانک و موسسه مالی اعتباری گذاشتم و در سال ۹۶، شد ۲۲ میلیارد. علاوه بر اون، از سال ۹۳، رفتم توی کار واردات.
خوشبختانه با نرخ دلار تقریبا ثابت تا قبل سال ۹۶، سود خوبی داشتم و همهاش رو ملک میخریدم و اجاره میدادم.
سال ۹۶ بود که پولم را از بانک خارج کردم و با ارز ۳۷۰۰ تومانی، ۶ میلیون دلار خریدم. تازه از اون سکههای ارزون حراجی بانک مرکزی هم خریدم و درجا تو بازار فروختم. در سال ۹۷ هم توی همون بحبوحه با ارز ۱۴۰۰۰ تومان فروختم و ماحصلش شد ۸۴ میلیارد تومان. پول حاصله را وارد بورس کردم و با یک چرخی که در بورس زدم و شاخص هم به خاطر سیاستهای داهیانه دولت دوبرابر شد و خوشبختانه رسیدم به ۱۷۰ تا. یکی دو تا خرید و فروش ماشین لوکس کردم و تا الان رساندمش به ۲۰۰ میلیارد تا.
ولی لذتبخشترین قسمت اینجاست که تو این سالها، دیگه لازم نبود که مثل زمانی که تو کار تولید بودم با مالیات درگیر باشم و هم مالیات سود نکرده را بدهم به اسم یک موجودی به نام علیالراس و هم مالیات ارزش افزوده را. تازه این مامورهای مالیاتی که سودشان در بیشتر مالیات گرفتنه، اسناد هزینههای من رو قبول نمیکردند و من رو مجبور به دغلبازی میکردند. عوضش، از سال ۹۳ تا الان به لطف معافیتهای متعدد روی تمام درآمدهایی که به دست آوردم و قصه اش را براتون گفتم، یک ریال هم مالیات ندادهام، کاملا هم قانونی.
راستی دفتر واقعی وارداتمون تهران بود؛ ولی دفتر اصلی را در یکی از استانهای محروم ثبت کردم که بگذارید اسمش را نگویم. خوشبختانه معاف از مالیات شدم و شرمنده شما شدم. اون چند واحد آپارتمانی هم که گفتم خریدم رو هم اجاره دادهام و خوشبختانه برای اجاره اینها هم از مالیات معاف هستم. خداییش شماها خیلی خوبین.
اما طفلک رانندهام که عصرها بعد از ساعت ۴ از سر کار میآد دنبال من و کارهام. چهار میلیون تومان حقوق قراره بگیره، ولی بدبخت بینوا قبل از اینکه حقوقش را بدهند، اول مالیاتش را ازش میگیرند. خیلی گناه داره، نکنین تورو خدا!
خلاصه، داشتم میگفتم. در گیر و دار جهش ارزی ۹۷-۹۶ بودیم که خدا رو شکر ارز ۴۲۰۰ رسید. عجب نعمتی بود. البته برای من که تونستم بگیرمش. بعدا هم که درش رو بستین و فقط برای کالاهای اساسی باز نگه داشتین، زدم تو خط واردات کالاهای اساسی!!!. عالی بود، عالی! خیلی اساسی بود!!. وارد میکردیم و با دو دست چرخاندن، تقریبا با قیمت بازار میفروختیم. سود دلچسبی بود. تازه خدای ناکرده فکر نکنید رشوه دادیما! همهاش کاملا قانونی بود!
تازه من مثل بعضی رفقا نرفتم از بورس کالا جنس بخرم و سر کوچه با قیمت بازار بفروشم و دو برابر سود کنم؛ چرا که شما بورس رو هم با ارز ۴۲۰۰ قیمتگذاری کرده بودین. اگر وارد این بیزینس شده بودم که خدا میدونه الان اوضاعم چی بود.
ولی این ارز ۴۲۰۰ای یک خوبی دیگهای هم داشت. خانم بچهها بعضی چیزا رو ارزونتر میخریدند، هم خانواده ما و هم این راننده بدبختم. ولی خب، اون بیچاره پولی نداشت که چیز زیادی بخره ولی جای شما خالی، از چای و شکر و کره و پنیر صبحمون گرفته تا شیشلیک ظهر و کیک و بیسکویت عصر و جوجه کباب شبمون، به برکت شما خیلی خوب و ارزون بود.
فقط نمیدانم چی شد که این همسایه ما که تولیدی دارو داشت به خاک سیاه نشسته الان. عجیب بود. آخه شما که داشتی ارز ۴۲۰۰ای به واردات میدادی، نمیدونم چرا این طفلک بدبخت شد! خب دیگه، بالاخره چوب نفهمیش رو میخوره. هر چی بهش گفتم تولید رو ول کن و بیا پیش خودم، گوشش بدهکار نبود. الانم داره سبد کالا میگیره چون درآمد ماهش، زیر ۵ میلیون شده.
با وجودیکه از ۹۷ تا الان واردات خیلی سخت شده ولی خب، از یه بعدی خوب هم شده. به هر کسی اجازه نمیدن و دست زیاد نیست و بازار دست خودمه. خدا الهی خیرتون بده. تازه، تعرفه گمرکی رو هم با ارز ۴۲۰۰ای حساب میکنین. خیلی خوبین، خیلی. رقبای داخلیمون خیلی شاکین. دلم براشون میسوزه ولی خب من چه کنم، قانونه مملکته دیگه.
راستی یادم رفت بگم. از چند سال پیش توی یکی از موسسات مالی که همهاش این بانک مرکزی بیسواد میگفت اینها غیرمجازند، پول داشتم. غیر مجاز کدومه؟!! ساختمون داشت شیک و تر و تمیز و کاملا هم علنی. یعنی چی غیر مجاز؟!! مگه توی این مملکت یک دکه غیرمجاز هم میشه بزنی؟! خداییش سودآوریشون خوب بود. نمیدونم توی چه بیزینسی بودند؛ ولی به ما که سود ۴۸ درصد میدادند. علیای حال، این بانک مرکزی مزاحم یه مدت اومد جلوشون وایساد؛ ولی ما به شما اعتماد داشتیم که شما پول ما رو نمیخوری. خوشبختانه آخرش هم حق به حق دار رسید و ما هم پولمون رو گرفتیم. دستتون درد نکنه! چی بود الکی میگفتن بحران بانکی. کدوم بحران؟ ما که بحرانی ندیدیم. همه چیز عالی بود و خوشبختانه با کمک همین بانکها ثروت ما چند ۱۰ برابر شده تا الان.
ولی از همه جالبتر قصه شریکمه که بعد از فروش تولیدی تو سال ۹۳، پا شد رفت توی یکی از این کشورهای بد که بذارین اسمش رو نگم. اول از همه، با چه بدبختیای تونست پولش رو بذاره توی بانک اونجا. میگفتند پولشویی و این سوسول بازیا. آخه مگه شستن پول بده؟ بهتره که، تمیز میشه! خلاصه بعد از یک سال فهمید که سود سپردهاش نیم درصده و نه ۵۰ درصد. بیچاره ۵/ ۰ درصد رو فکر کرده بود ۵۰ درصد منظورشونه. به تخیلش هم نمیرفت که کسی واسه کمتر از یک درصد پولش رو بذاره بانک.
آخر سال هم که شد، یک نامه بهش دادند و گفتند فلان مقدار مالیات همین نیم درصده. آخ آخ! چقدر دلم براش سوخت. بعد خواست بره سهام بخره دید متوسطش ۸ درصده. دید نه بابا نمیارزه. گفت بره تو کارهایی که ما اینجا خیلی روتین و قانونی میکنیم. ۶ماه نگذشته بود اومدن سراغش و به جرم پولشویی الان تو زندانه. پولش هم نه تنها زیاد نشد که فعلا بلوکه شده. آخه اونجا حسابهای ملت رو چک میکنن و نمیذارن که کسی زیرآبی بره.
خلاصه اینکه خدا میدونه این چند سال به ما چه گذشت. البته بگمها، این مسائل فقط مال دوره شما نبودهها. قبلیها هم تقریبا همینجوری بوده با کمی تفاوت توی هر دوره. ولی خب، وظیفه ما تشکره ومن از صمیم قبل از شما سپاسگزارم.
در ضمن، فکر نکنی ما زحمات شما رو هم نمیبینیما. بیمه سلامت که معرکه است. یک ریال نمیدم برای درمان. بامزه اش اینجا بود که خودشون زنگ زدند که آقا شما نمیخواهید عضو بیمه سلامت دولتی شوید. من هم از همه جا بیخبر گفتم چرا که نه.
راستی بابت یارانههای ماهانه هم خیلی سپاسگزارم. هر بار که خواستند قطع کنند، دوباره وصل شد.
تازه، بابت دانشگاههای دولتی خوبتون هم سپاسگزارم. بچه هام رو که حسابی خرج کتاب و کلاس کنکورشون کردم فرستادمشون پزشکی و وکالت توی یه دانشگاه دولتی. ماشاا.. هر دو الان خوب پول در میآرند. یه ریال هم به شما ندادهاند، نه برای تحصیل و نه برای مالیات درآمدشون.
از بابت آب و برق و گاز هم که تقریبا مفتی بهمون میدین خیلی خیلی مدیونتونم. جالبه که شنیدم تولیدکنندههای برق هم ورشکستهاند، درسته؟ از اون بامزهتر میگن شرکت نفت هم ورشکستهاست و حسابی به بانکها بدهکاره. آخه چقدر بی عرضهاند این مدیراشون. گازوییلی که هزینه تمام شدهاش میگن نزدیک هزار تومنه رو دارند میدن ۳۰۰ تومان. به نظرتون اینا یه مشکلی ندارن؟!
یه چیز خوب دیگه هم این سیستم بانکیه که مثل آب خوردن هر چی پول میخوام جابهجا کنم، بهصورت تقریبا مفت و بی دردسر انجام میشه. نه کارمزدش عددیه، نه مالیاتی داره، نه معلوم میشه برای چی جابهجا میکنیم. همینجوریا بود که تونستیم پارسال کلی ارز خرید و فروش کنیم و سود کنیم دیگه.
فقط سوالی که برام مونده اینه که این همه خدماتی که ارائه میدین و این دم و دستگاه بزرگ دولتی رو با چه پولی میگردونین؟ اگه میشه به ما هم یاد بدین. چون تا جایی که حساب و کتاب میتونم بکنم، پولی که از ما به شما رسیده خیلی خیلی کمتر از پولیه که از شما به ما رسیده. یه چیزی با یه چیزی نمیخونه که من نمیفهمم. خداییش اقتصاددونایی که دوروبرتون هستند، خوب کلکهایی یادتون دادنا!! من که نفهمیدم.
در نهایت اینکه، خیلی خیلی دوستتون دارم، آقای رئیسجمهور. دعا میکنم شما همیشه باشین و خیرتون به ما جاری باشه.
ارادتمند: محب الدوله حسندوست
- 18
- 5