دوازده ماه سخت بر تولیدکنندگان و فروشندگان صنایع دستی گذشته بود اما با آمدن سال نو هم، کسادی بازار جبران نشد. ویروس همهگیر آمد و کارگاههای صنایع دستی را خاموش و فروشگاهها را تعطیل کرد. فعالان صنایع دستی، امیدشان به فروش شب عید بود اما چه امیدی؟ بازارچه نوروزی هم برپا نشد. با شیوع کووید-١٩ بیش از ٢٥٠٠ فروشگاه صنایع دستی تعطیل شدهاند. این آماری است که مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده است. در گزارش این مرکز گفته شده که ویروس جدید فعالیت ١٤٤هزار و ٥٣٤ کارگاه با مجوز را که ٤٥٠هزار شاغل دارند، با مخاطره مواجه کرده است. لغو بازارچههای نوروز٩٩، باعث شده درآمد حدود ٩٠میلیارد تومانی کسبوکارهای این هنر-صنعت از دست برود و با بستهشدن مرزها، صادرات ٩٠میلیون دلاری صنایع دستی با کاهش چشمگیر روبهرو شده است. با ماندگاری ویروس و ادامه این شرایط بحرانی حالا بیم آن میرود که کسبوکارهای وابسته به صنایع دستی برای همیشه از گردش فعالیت اقتصادی کشور خارج و تعطیل شوند.
کسادی بازار صنایع دستی در اصفهان
در اصفهان که بهعنوان نماینده صنایع دستی ایرانی شناخته میشود، وضع بعد از کرونا، حادتر از گذشته شده است. وضع برای فعالان این حوزه که دوران رکود سال٩٨ را گذراندهاند، آنطور که عباس شیردل، رئیس اتحادیه صنایع دستی اصفهان به «شهروند» میگوید هر روز بدتر از روز قبل شده است: «سال گذشته با سیل شروع شد و خیلی از شهرها، کارهای تولیدی را که برایشان فرستاده بودیم، مرجوع کردند. با آنکه اصفهان بیش از ۶۰درصد صنایع دستی کشور را تولید میکند اما نتوانست به دلیل اتفاقات گسترده سال گذشته خودش را از رکود رها کند. گرانی بنزین، شلوغیهای آبان و سقوط هواپیما که پشت هم رخ داد، گردشگری را با اخلال مواجه کرد و ما هم بخش بزرگی از بازارمان را از دست دادیم.» او میگوید، بعد از این شرایط دشوار کرونا آمد و امیدها برای فروش اجناس در ایام عید هم به بنبست رسید. شیردل که خود قلمزنی میکند و مغازهای در میدان نقش جهان دارد، از نبود فروش و حمایت گلهمند است و میگوید از ابتدای فروردین تاکنون، ۵۰ کارگاه در سراسر استان تعطیل شدهاند، چراکه نتوانستهاند مواد اولیه بخرند و حقوق کارگرانشان را بپردازند: «در همین مدت ۱۰ مغازه فروش صنایع دستی هم در میدان نقش جهان تعطیل شد. این در نوع خود فاجعه است.» شیردل تعریف میکند که فعالان حوزه در این مدت به وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، استاندار اصفهان و حتی ریاستجمهوری نامه نوشتند تا راهی پیشِ پایشان بگذارند و دستکم وامی پرداخت کنند تا سرمایه در گردش واحدهای تولیدی باشد اما هیچ جوابی نگرفتند: «افرادی که در این عرصه کار میکنند، سالها تلاش کردند کارگر تخصصی شوند. این افراد بسیار مجربند و باید حفظشان کرد اما شاهدیم که آنها بیکار شدهاند و حالا افتادهاند دنبال گرفتن بیمه بیکاری. دیگر نمیدانیم در آینده چه بلایی سر تخصصشان خواهد آمد.» از نگاه این فعال صنایع دستی اگر هرچه سریعتر فکری به حال این وضع نشود، شاهد تعطیلی تعداد بیشتری کارگاه و مغازه صنایع دستی خواهیم بود.»
دولت تولیداتمان را بخرد
کریم زرگریان هم از فعالان صنایع دستی شوشتر است و یکماه است که کارگاهش را باز نکرده؛ از ابتدای فروردین تاکنون، ۱۱نفر که مستقیم با او کار میکردند و ۱۴نفری که به صورت غیرمستقیم مشغول به کار بودند، سرکار نیامدهاند تا سلامت بمانند. زرگریان به «شهروند» میگوید: «بیشترین میزان فروش ما در تعطیلات عید است. منطقه ما در این زمان بیشترین مسافر را به خود میبیند و در نتیجه ما کل نیمه دوم سال را مشغول آمادهسازی صنایع دستی برای فروش در این مدت هستیم.» قرنطینه و شیوع کرونا اجناس کارگاه زرگریان را بیمشتری کرده اما او میگوید که هنوز تقاضاهایی از خارج از کشور برای تولیداتش وجود دارد: «ما فقط در این مدت تا مرحله ثبت تقاضا برای خارج ازکشور پیش رفتیم و نمیدانیم امکان ارسال بستههای پستی وجود دارد یا خیر. از سوی دیگر تعداد محدودی هم جنس در فروشگاههای اینترنتی به فروش رفته است.» به گفته او، اگر تا پایان شهریور هم جنسی تولید نشود، بازهم همین جنسهای مانده در کارگاه کافی است. آنها ازجمله تولیدکنندگان احرامبافی در شوشترند.»
به دلیل همین احرامبافیهاست که شوشتر در لیست انتظار ثبت ملی قرار گرفته است: «ما از احرامها در تولید مصنوعاتی مانند کیف و کفش و ... استفاده میکنیم اما تعداد بسیاری از این طریق درآمد کسب میکنند.» کارکنان کارگاه زرگریان بیمهاند، هر سه ماه یک بار بیمهشان پرداخت میشود و در مدت این تعطیلی هم پرداخت حقوقشان را متوقف نکرده. این فعال صنایع دستی میگوید به جای آنکه بسته حمایتی دریافت کند دوست دارد دولت کارهای تولیدی کارگاهشان را بخرد و این تولیدها را برای موارد گوناگون و هدایای تبلیغاتی و ... استفاده کند. بافندههای کارگاه گلیمبافی مهجبین ایلخانیپور در سیرجان هم تا قبل از اینکه این ویروس در شهر و روستا رخنه کند، ٥٦ نفر بودند؛ زنانی از قشر آسیبپذیر و کمدرآمد که بالا بردن هر رج گلیم کمک خرج خانهشان بود. ایلخانیپور حالا به «شهروند» میگوید: «با شیوع کرونا با تعداد محدودی از بافندهها کار میکنیم تا شیوع را به حداقل برسانیم. هر هفته تنها به سه بافنده کار میدهیم و این به معنای پایین آمدن درآمد بافندههاست.» به گفته این فعال صنایع دستی فروش گلیمها هم به شدت تحتتأثیر کرونا قرار گرفته است: «هرسال نمایشگاهها و جشنوارههایی برپا میشدند تا هنر دست زنان سیرجانی به فروش برسد، اما امسال بعید است نمایشگاهی برپا شود و با توجه به وابستگی تولیدات ما به فروش نمایشگاهی، امیدی به آینده نداریم.»
آرزوهای نقش بر آب
٩٨، سال رکود کامل بازار بود؛ تحریم و چند موج گرانی مواد اولیه. امید جبران بود، اما کرونا همهچیز را به هم ریخت. نیما ذاکری، فعال صنایع دستی به «شهروند» میگوید: «بازارچه عید، بزرگترین فرصت فروش صنایع دستی برای هنرمندان بود، با شرایط کسادی ٩٨، همه عزمشان را جزم کرده بودند که دستکم این عید، خسارت را جبران کنند و اجناس را در نمایشگاههای نوروزی بفروشند. خیلیها را میشناسم که تمام زندگیشان را کار کردند به هوای این یک ماه آخرسال و عید اما تمام آرزوهایشان نقش بر آب شد. حالا خیلیها رفتهاند زیر بار قرض و خیلیها چکهایشان برگشت خورد.» به گفته او همه کارگاههای تولیدی تعطیل شدهاند و با اینکه گفته شده در فعالیت دوباره آزادند اما حاضر به باز کردن کارگاه نیستند چون دیگر فروشی ندارند. او در این شرایط اضطراری راهحل را دادن وام با بهره پایین میداند و روی آوردن به فروش در فضای مجازی: «درس کرونا به فعالان حوزه صنایع دستی این بود که تمام انرژیشان را برای فروش نمایشگاهی نگذارند و روی بیاورند به فروش در اپلیکیشنها و سایتها. بهترین راه ساخت اپلیکیشن و تبلیغ آن در تلویزیون است.»
راه برای صادر کردن صنایع دستی هم بسته است. مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده که بهواسطه بسته شدن مرزها، صادرات صنایع دستی (اعم از رسمی و چمدانی) به میزان حدود ٩٠میلیون دلار ( فقط دوماه اسفند ١٣٩٨ و فروردین ١٣٩٩) با کاهش چشمگیری مواجه شده است. ذاکری میگوید که الان پنج، ششماه است که کار صادرکنندگان خوابیده: «با چندنفرشان صحبت کردم و میگفتند ما یک ریال هم نداشتیم، چون اصلا ممکن نبود. مشکل فقط مربوط به حالا نیست. بازار هم خرید نمیکرد، میگفتند فروش نداریم.»
ماهی گرفتن از آب گلآلود
اتفاق عجیب این روزها، فارغ از کاهش شدید فروش، برای بسیاری از فعالان صنایع دستی، کمبود مواد اولیه است. میثم رستمنژاد، فعال عرصه سفال در آمل در گفتوگو با «شهروند» اینطور گله میکند و میگوید: «شرکتی به اسم خاکچینی ایران، دولتی است که مهمترین ماده اولیه صنعت سرامیک با نام کائولین را تهیه میکند. این شرکت از اوایل اسفند و با شروع کرونا این ماده را در بازار عرضه نکرد. ماده کمیاب شد و درنهایت پیگیریها نشان داد این ماده با ١٠برابر قیمت بالاتر به خارج از کشور صادر میشود.» رستمنژاد از سودجویی تعدادی از شرکتها و افراد در شرایط شیوع کرونا و ماهی گرفتنشان از آب گلآلود گلهمند است: «آنها مواد اولیه عرضه نمیکنند و این ضرر عمدهای به تولیدکنندگان سفال و سرامیک وارد خواهد کرد. در همین روزها شاهد دو برابر شدن قیمتها هستیم. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟» او در آمل و به تنهایی در کارگاهش کار میکند چرا که میگوید از توسعه کار میترسد. هر لحظه ممکن است کاستیها زیاد شود و او نتواند از پس کار بربیاید: «وزارتخانه اعلام کرده تسهیلات ۱۲درصدی با چهار ماه تنفس به کارگاهها میدهد و ظرف مدت دوسال باید بازپرداخت کنند. همه اینها واقعا عجیب است. پیش از این بحران هم سود تسهیلات کمتر بود و هم زمان بازپرداختش. من درسال ۹۴ وامی گرفتم که بازپرداختش پنجساله بود. چطور در این شرایط توانستهاند چنین چیزی بگویند؟»
- 19
- 2