روزنامه جهان صنعت نوشت: در میان رقابتهایی که برای پادشاهی گاز در دنیا صورت میگیرد، طبق معمول جای ایران خالی است، البته این جای خالی ایران فقط به لحاظ داشتن منابع است نه قدرت تجارت، زیرا مراودات تجاری انرژی نشان میدهد که برگ برنده در دست کسی است که قدرت تولید دارد و نه منابع زیاد.
به زودی جنگ روسیه علیه اوکراین وارد سومین سال خود میشود؛ جنگی که نقشه انرژی بسیاری از کشورها را تغییر داده و برای کسانی که در این نقشه جدید توانستهاند جای خود را باز کنند، ادامه این شرایط- حتی با وجود مسائل حقوق بشری- به منفعت است. در مقابل برای کشوری مثل ایران با داشتن ذخایر بسیار گاز و موقعیت ژئوپلیتیکی برای صادرات این سوخت فسیلی، هر روزی هم که این شرایط ادامهدار شود، تاثیری نخواهد داشت، زیرا نه قرار است بخشی از نقشه انرژی دنیا باشیم و نه در شرایط کنونی توان آن در کشور به لحاظ فنی و لجستیکی وجود دارد.
در آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، پیشبینیها این بود که ایران اگر بجنبد میتواند صادرکننده گاز به اروپا باشد، اما این نظریه تنها در صورتی بود که هم گاز بیشتری تولید کند و هم مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با اروپا این امکان را در اختیار ایران قرار بدهد. حالا بعد از دو سال آن نظریهپردازان، هنوز هم همان نظر را دارند، با این پیشفرض که زمان از دست رفته است و رقبا به تدریج جایی برای ایران نگذاشتهاند.
محمدصادق جوکار رییس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی یکی از این نظریهپردازهاست که معتقد است با وقوع جنگ اوکراین، بازار گاز ترکمنستان در روسیه و چین آسیب دید و ایران را در جایگاه مطمئنترین بازار گاز این کشور قرار داد.
این در حالی است که با وجود تبلیغات گسترده وزارت نفت درباره برقراری مجدد سوآپ گازی با ترکمنستان، این کشور یکبار دیگر در پیک مصرف، گاز به سوی ایران را قطع کرد؛ این خبر را حدود سه هفته پیش جواد اوجی، وزیر نفت اعلام کرد.
تلاش دیگر دولت سیزدهم برای استفاده از فرصت جنگ روسیه و اکراین در حوزه گاز، تلاش برای جذب سرمایهگذاری و حضور روسها در پروژههای نفت و گاز ایران بود؛ اقدامی که اگرچه خبر از ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری روسها به دنبال آن مطرح شد، اما تا به امروز کسی از سرمایهگذاری روسها به جز مقامات وزارت نفت، خبری در دست ندارد.
رودست زدن روسها؟
روسیه در حالی قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری با ایران را به امضا رساند که آن سوتر در کنار مرزهای ایران دستهای رجب طیباردوغان را میفشرد تا ترکیه را تبدیل به هاب گازی خود کند. هرچند به نظر میرسد، آثار جنگ طولانیمدت و تحریمها بر روسیه به تدریج در حال نمایان شدن است، اما آنچه پوتین دنبال میکرد، فعلا در ترکیه به ثمر نشسته است.
میرقاسم مومنی کارشناس حوزه انرژی در این رابطه به ایلنا گفته است: روسها این را میدانند که اگر کوتاه بیایند، اروپا انرژی خزر را قبضه میکند. به همین دلیل قراردادهایی با ایران و دیگر کشورهای حوزه خزر منعقد کردهاند تا موقعیت خود را تثبیت کنند.
مومنی در ارزیابی بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر با همکاری روسیه گفت: در موضوع خزر دو مسائله داریم: یکی تعیین رژیم حقوقی خزر و دیگری تعیین رژیم بستر دریای خزر است، بعد از فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ به روابط و همسایگان ایران با کشورهای حوزه خزر که زمانی شوروی تنها بود، ۴ کشور دیگر هم اضافه شد، یعنی حدود و سهم هر کشوری از دریا تغییر کرد، جلسات زیادی برگزار و تفاهمنامههایی هم امضا شد و تا حدی تعیین تکلیف شد، اما همچنان در برخی مواقع عنوان میشود که ۵۰ درصد خزر متعلق به ایران است و بحث دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه اکنون ۵ کشور در حوزه خزر وجود دارد و سواحل خزر تقسیم بر ۵ میشود که بر پایه آن هم هر کشور ۲۰ درصد خواهد بود. در عین حال در دیدگاه دیگر باتوجه به حدودی که عنوان میشود تداخلات زیاد میشود و براساس مرزبندی و حدود سرزمینهای اصلی با دریا و خشکی و محاسباتی که انجام شده سهم ایران بین ۱۱ تا ۱۳ درصد عنوان شده است.
قدرت خزر
این کارشناس حوزه انرژی با بیان اینکه ایران از هرگونه سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز کشور استقبال میکند، خاطرنشان کرد: ممکن است همکاری ایران با روسیه در زمینه بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر در قالب قرارداد ۲۰ ساله با این کشور باشد و نباید به معنای واگذاری میادین و منابع تلقی شود، کمااینکه ما در پارسجنوبی زمانی با چینیها و در مکران هندیها قرارداد سرمایهگذاری داشتهایم. اکنون هم اگر چارچوب قراردادی مشخص باشد باتوجه به برخی تکنولوژیهایی که در اختیار روسها قرار دارد، طبیعی است که با این کشور وارد حیطه قرارداد و همکاری شویم و باتوجه به اینکه گاز خزر میتواند بخشی از نیازهای منطقه شمال کشور را تامین کند و هزینهها هم برای کشور ما کمتر شود، به نفع ما خواهد بود.
مومنی در ادامه با اشاره به اهداف روسیه در برنامههای انرژی حوزه خزر گفت: روسها نمیخواهند انحصار حضور در بازار گاز اروپا را از دست بدهند و اکنون صدور گاز به اروپا یک سلاح علیه اروپا در دست روسها است و همیشه از آن استفاده کردهاند. اینکه روسها میخواهند شیر نفت و گاز خزر با مدیریت خودشان باشد طبیعی است، زیرا در یک جنگ اقتصادی هستند و انرژی سلاحشان است، روسها در قراردادهایی که با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان و ایران منعقد میکنند در واقع در نظر دارند مدیریت تولید و صادرات انرژی را دست بگیرند و نفت و گاز را براساس مصالح کشور خودشان هدفمند کنند.
وی تاکید کرد: مساله این است که روسیه علاوه بر کسب درآمد، از نفت و انرژی به عنوان سلاح استفاده میکند. اروپاییها هم به شدت به گاز نیاز دارند و به دنبال تعیین کشورهای جایگزین روسیه هستند و به همین دلیل با کشورهایی مثل قطر در حال مذاکره و همکاری هستند و روسها نمیخواهند این اهرم را از دست بدهند و به همین دلیل میجنگند و سعی میکنند که در خزر قدرت خود را داشته باشند. در عین حال همه اینها منوط به این است که در اوکراین چه اتفاقی میافتد، زیرا اکنون اوکراین پاشنه آشیل اقتصاد، سیاست و امنیت ملی روسیه است.
به گفته وی، اگر روسها نتوانند در اوکراین مسائل خود را حل کنند که اقتدار روسیه حفظ شود معادلات انرژیشان هم به هم میخورد چون این امکان وجود دارد که اقتدار روسیه در تولید انرژی از بین برود و آمریکا که با ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان روابط خوبی دارد جایگزین این کشور شود، زیرا شرکتهای آمریکایی هم در این کشورها سرمایهگذاری کردهاند و در خط لوله باکو- تفلیس-جیحان که سال ۱۹۹۵ احداث شد، شرکتهای اروپایی و آمریکایی هم دخیل بودهاند. روسها این را میدانند که اگر کوتاه بیایند، اروپا انرژی خزر را قبضه میکند به همین دلیل سعی کردهاند قراردادهایی با ایران و دیگر کشورهای حوزه خزر منعقد کنند تا موقعیتشان تثبیت شود.
- 19
- 1