چهار ماه زمان برای بررسی اولیه علت اصلی وقوع حادثه سانچی، هرچند ماحصلی مملو از کنکاشهای همهجانبه درباره این حادثه بود و از بُعد فنی به بسیاری از پرسشها پاسخ داد، اما اختلافنظر درباره علت اصلی حادثه بین چین و هنگکنگ در یک جبهه و ایران و پاناما و بنگلادش از سویی دیگر، دو سناریوی متفاوت را پیشروی مخاطب قرار میدهد. ایران و کشورهای همسو، کشتی چینی را مقصر میدانند و در مقابل چین و هنگکنگ هم، خدمه سانچی را مقصر برمیشمرند.
طبق تحلیل و بررسی یافتههای سانحه که تمام کشورهای ذینفع روی آن توافق دارند، هر دو کشتی نتوانستند مطابق با قانون ۵ کنوانسیون جلوگیری از تصادم در دریا با موضوع الزام دیدهبانی کامل از طریق دیدن، شنیدن و تمامی ابزارهای در اختیار نسبت به خطر تصادف آگاهی لازم را به دست بیاورند و هر دو کشتی نتوانستند مطابق با قانون ۷ جلوگیری از تصادف در دریا ارزیابی صحیح از خطر تصادم به دست آورند. با اینکه پیرو صحبتهای رئیس هیئت ایرانی رسیدگی به سانحه، در همان لحظات ابتدایی برخورد این دو کشتی با یکدیگر، انفجار گستردهای شکل میگیرد و مرگ سرنشینان حتی اگر بر اثر آتش نباشد، بر اثر گازهای سمی حتمی است، این پرسش ذهن را با خود درگیر میکند که پیکری که نخستینبار با لباس ضدحریق در دریا یافت شد و پس از شناسایی به یکی از سرنشینان ایرانی نسبت داده شد، کجای این معادله قرار میگیرد؟
این هم البته محلی از ابهام است که در قالب سناریوهای جداگانهای مسئولان بررسی از پنج کشور به آن میپردازند و «شرق» به آن اشاره خواهد کرد، اما این اختلاف نظر و اظهارات جانبی در حادثه، این پرسش را مطرح میکند که آیا بسیاری از اهالی این حرفه (نه لزوما مردم عامه) این توضیحات را خواهند پذیرفت؟ از دیگر سو، پرسش دیگر در ابعاد بزرگتری مطرح میشود که آیا بررسی این موضوع صرفا در همین ابعاد فنی خلاصه میشود، یا درباره شیوه رسیدگی به حادثه از سوی کشورهای دو طرف، بررسیهای دقیقتری (بهدور از جانبداری) در آینده صورت خواهد گرفت؟
سناریوی ایرانی
براساس گزارش ارائهشده از سوی نادر پسنده، مدیرکل دریایی سازمان بنادر و دریانوردی و رئیس هیئت ایرانی رسیدگی به سانحه، علت اصلی حادثه که مورد توافق طرف ایرانی، پاناما و بنگلادش است، اشتباه محاسباتی افسران فلهبر کریستال و تغییر مسیر به سمت راست که ۱۵دقیقه قبل از سانحه آغاز شده بود، باعث تصادف با نفتکش سانچی شد. این در حالی است که اگر کشتی فلهبر چینی تغییر مسیر نمیداد، باعث ایجاد موقعیت خطر تصادف نمیشد و این حادثه تلخ ۱۵دی سال گذشته رخ نمیداد و ۳۰ نفر از خدمه نفتکش ایرانی، جان خود را از دست نمیدادند.
سناریوی چینی
رئیس هیئت ایرانی رسیدگی به سانحه با اشاره به آنچه از سوی چین و هنگکنگ بهعنوان علت اصلی حادثه بیان شده، گفت: طبق نظریه چین و هنگکنگ این سانحه در آبهای آزاد در شرایط دید مطلوب حدود ۱۰ مایل بین تانکر سانچی و کشتی کریستال رخ داده است. مطابق با قانون ۱۵ کنوانسیون جلوگیری از تصادم در دریا این دو کشتی در مسیر تقاطع قرار داشتند و تانکر سانچی بهعنوان کشتی راهدهنده باید از مسیر کشتی کریستال خارج میشده است و کشتی کریستال بهعنوان کشتی راهگیرنده باید سرعت و مسیر خود را حفظ میکرد و سانچی مطابق با قانون ۱۵ اقدام نکرده است.
بااینحال حتی در این گزارش هم تأکید میشود که مطابق با قانون ۱۷ قانون جلوگیری از تصادم در دریا کشتی کریستال هم اقدام مناسب برای جلوگیری از تصادم به عمل نیاورده است. طبق نظریه چین و هنگکنگ افسر ناوبر سانچی انتظار داشته که کشتیهای کوچک از مسیر کشتی سانچی خارج شوند، حتی اگر حق تقدم با آنها باشد.
نقطه کور پیکر ایرانی در سناریوها
پیش از آنکه به جزئیات این گزارش بپردازیم، به نکته مبهم در این گزارش اشاره میکنیم.
- 12
- 1