به گزارش دنیای اقتصاد، بازار فولاد بیش از ۱۰ روز است که با تحرکی جدید روبهرو شده است هرچند که این روند افزایشی حتی از اواسط ماه رمضان آغاز شد ولی با یک پله تثبیت و صعود مجدد، به سطوح فعلی دست یافت.
رشد بهای شمش به بهانه افزایش قیمت قراضه و آهن اسفنجی، تعهد فروش برخی از واحدهای تولیدی، بیم و امید به رشد بهای جهانی فولاد و نوسان قیمت دلار در بازار آزاد، توجه به بازارهای صادراتی، وقفه عرضه داخلی برخی از تولیدکنندگان و عدم تمایل به فروش به هر دلیل و در نهایت افزایش تقاضای داخلی در روزهای گذشته را میتوان از واقعیتهای این بازار بهشمار آورد که در نهایت شرایط فعلی را رقم زده است.
متهم اصلی رشد قیمتها در بازار فولاد، رشد بهای شمش عنوان شده ولی در کنار افزایش قیمتها در بازار مصنوعات نوردی، شاهد رشد قیمت سایر تولیدکنندگان مقاطع نیز بودیم که نشان میدهد جریان غالب در بازار بهصورتی فراگیر به سمت افزایش نرخ گام برداشته است.
این در حالی است که افزایش قیمتهای پیشنهادی میلگرد و حتی تیرآهن ذوبآهن اصفهان و حتی میلگرد نیشابور (فولاد خراسان) کمتر از جریان غالب در بازار میلگردهای نوردی بوده که نشان میدهد این محصولات وضعیتی منطقیتر دارند. در هر حال تمامی بخشها در بازار فولاد رشد قیمتها را تجربه میکنند و تنها شتاب رشد قیمتی آنها با یکدیگر متفاوت است. موارد فوق را باید واقعیتهایی در بازار بهشمار آورد که به صراحت دورنمای نوسان نرخها را برای فعالان بازار ترسیم میکند، هرچند که نمیتوان از واقعیتی به نام بازارسازی نیز غافل شد.
رشد اعجابآور قیمتها که برای برخی از واحدهای تولیدی به ۹۰ تومان در یک روز هم رسید قطعا منطقی و طبیعی نیست آنهم در شرایطی که بیش از ۱۰ روز رشد ممتد قیمتها را تجربه کردیم. هرچند جهشهای عجیب قیمتی خود دلیلی برای عدم تمایل به فروش است ولی بازهم چهرهای مخدوش را از بازار ارائه میکند.
ضعف عرضه شمش نیز در گفتوگو با فعالان بازار برای آنها محرز است هرچند که تعهد فروش را نیز مطرح میکنند یعنی برخی از واحدهای تولید شمش تولید آینده خود را نیز به فروش رساندهاند و کالایی برای فروش وجود ندارد. از سوی دیگر واحدهای تولید میلگرد نیز قراردادهایی برای صادرات منعقد کردهاند که بازهم عرضه میلگرد به بازار داخلی را با وقفه روبهرو ساخته است.
تمامی این موارد در شرایطی رخ میدهد که هنوز هم ظرفیت خالی در واحدهای تولیدی در کشورمان بهوفور وجود دارد، هرچند که واردشدن آنها به فاز تولید بهصورت کامل زمانبر خواهد بود. نکته دیگری که اهمیت بیشتری پیدا میکند را باید واقعیتهای عرضه قراضه و آهناسفنجی دانست زیرا این مواد اولیه حالتی استراتژیک داشته (جایگزینی ندارد) و هر گونه وقفه در عرضه آنها میتواند تغییراتی جدی در بازار فولاد ایجاد کند.
در سالهای گذشته و در زمانی که ایجاد واحدهای کوره القایی و قوسالکتریکی به رسمی صنعتی در بازار فولاد در حال بدل شدن بود، بارها به اهمیت تامین قراضه اشاره کردیم و البته مورد توجه چندانی قرار نگرفت. هماکنون که اهمیت تامین امن آهنقراضه و حتی آهن اسفنجی برجستهتر از قبل شده، شاید زمان آن فرارسیده باشد که توجهی جدی به مبحث تامین امن این کالای استراتژیک شود.
تمامی موارد فوق اگرچه ضرورت مدیریت جدی بازار فولاد یا حتی بازتنظیم ساز و کارهای اجرایی آن را خاطرنشان میسازد ولی تجربهای مهم برای زنجیره تولید در این صنعت محسوب شده که میتواند نقاط قوت و ضعف آن را به جد مورد توجه قرار دهد.
تا اواخر ساعات فعالیت بازار فولاد در روز گذشته رشد قیمتها ادامه داشت تا جایی که شاهد بسته شدن فروش برای تحویل از انبار تهران بودیم که همین موضوع احتمال رشد بیشتر قیمتها در روز جاری را تقویت خواهد کرد. این در حالی بود که معامله مصنوعات فولادی در بورس کالا نیز با رشد قیمت همراه شد که بازهم سیگنالی متاثر از بازار آزاد محسوب شده، اگرچه همین رویداد نیز به تزریق جو افزایشی جدیدی به بازار منجر خواهد شد.
نگاهی به وضعیت شمش نشان میدهد که بهرغم افزایش قیمتها، بازهم پراکندگی و عدماعتماد به آینده پاشنه آشیل مهمی برای این بازار تلقی میشود تا جاییکه خریداران نیز ترجیح میدهند در حد ضرورت خرید کنند. سابقه معاملاتی شمش در بورس کالا هم نشان میدهد که عرضه ۵۰۰۰ تن سلف شمش فولاد خوزستان در پایان خردادماه بدون مشتری باقیماند و حتی قیمت ۱۴۴۰۰ ریال نیز مورد معامله قرار نگرفت.
شنیدهها حکایت از آن دارد که قیمتهای پیشنهادی شمش حتی در بورس کالا نیز افزایش خواهد یافت که پس از رشد نرخ روز گذشته ورق فولادی، این احتمال تقویت میشود. این در حالی است که روز دوشنبه عرضه ۱۱۰ تن سبد میلگرد ۱۰ تا ۳۲ فولاد آذربایجان در بورس کالا بهصورت نقدی و با قیمت ۱۵۵۰ تومان نیز مورد دادوستد قرار نگرفت.
همین کالا در بازار آزاد بین ۱۶۹۰ تا ۱۷۲۰ تومان برای تحویل از انبار تهران در روز گذشته پیشنهاد نرخ شد. بهنظر میرسد بدگمانی اهالی بازار به دورنمای قیمتها جدیتر از چیزی باشد که بهنظر میرسد هرچند که انتظار برای رشد بیشتر قیمتها و جو روانی ایجاد شده، خود عاملی جدی برای ادامه رشد قیمتی است اما نرخهای بالای ۱۷۰۰ تومان از حمایت بازار برخوردار نبوده است.
در هر حال خرید در شرایط فعلی تنها ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد هرچند که توقف رشد قیمتها نیز میتواند ضربات مهلکی را به بازار وارد سازد یعنی رواج بدبینی را منجر شده و خروجی مشخصی جز سقوط قیمتها را در پی نخواهد داشت.
با توجه به تمامی این موارد باید گفت که وضعیت بازار حالتی مبهم و نگرانکننده داشته که در نهایت منافع اکثریت فعالان بازار را تامین نخواهد کرد زیرا ظرفیتهای تولیدی در کشور بهصورت کامل و جامع مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد. نیاز به بازتعریف مکانیزمهای تولیدی و حتی اعمال مدیریت توسط انجمنهای بخش خصوصی به ضرورت این روزهای بازار فولاد تبدیل شده است.
محمدحسین بابالو
- 14
- 4