روزنامه توسعه ایرانی نوشت: دیروز مسعود پزشکیان، رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در ضربالاجل سهماههای دستور بازنگری و ساماندهی سهمیههای کنکور را صادر کرد.
این دستور در حالی داده شد که مدتهاست درصد قابلتوجه سهمیه در قبولیهای کنکور همه رشتهها و همه مقاطع دانشگاهی اعتراضات زیادی در پی داشته است و عملا رقابت آزاد تنها میان ۴۵ درصد از صندلیهای دانشگاهها صورت گرفته است، چرا که سهمیههای مختلف، اعم از منطقهای و ایثارگران و بسیجیان فعال و مواردی دیگر بخش عمدهای از صندلیهای دانشگاه را از پیش به نام خود کردهاند. این حجم از سهمیه حتی کار را به جایی کشانده که افرادی با رتبههای دو رقمی از ورود به دانشگاههای معتبر کشور محروم میشوند.
چندی پیش محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، در مصاحبهای در اعتراض به وضعیت قبولی بالای سهمیهها در کنکور گفت: «وقتی رتبه ۲ رقمی کنکور پزشکی تهران قبول نشود به مهاجرت فکر میکند. سهمیه هم حد و حدودی دارد».
در این میان بارها مطالبات فراوانی برای حذف سهمیه از کنکور مطرح شده و بسیاری آن را نه تنها ناعادلانه خواندهاند، بلکه نسبت به کاهش توان علمی دانشگاههای ایران هشدار دادهاند. موضوعی که در دولت چهاردهم در دستور کار قرار گرفته است.
ماجرای سهمیههای روزافزون
اعمال سهمیه کنکور و ورود آسان عدهای به برترین رشتهها و دانشگاههای کشور هر چند موضوع جدیدی نیست و سالهاست که پشتِکنکوریهای مقاطع مختلف، طمع تلخ آن را چشیدهاند، اما در روزهای اخیر انتشار کارنامه برخی از پذیرفتهشدگان رشته پزشکی دانشگاههای مختلف کشور با درصدهای به شدت پایین در دروس مختلف و رتبههای کشوری نجومی، نه تنها داغ بسیاری را تازه کرده، که این سوال را هم در ذهن به وجود آورده که اعمال بسیاری از این سهمیهها که در مقاطعی برای حمایت از گروههای خاص به کنکور اضافه شد، تا به کی ادامه خواهد داشت؟
هرچند در سالیان پس از جنگ شمار زیادی از کرسیهای تحصیل در دانشگاههای معتبر کشور به سهمیههای مختلف اختصاص پیدا کرد، اما با فاصله گرفتن از اتمام جنگ نه تنها از درصد این سهمیهها کم نشد که بر تعداد آن با عناوین مختلف افزوده هم شد، بهطوریکه در سالهای اخیر بند دیگری به آییننامه اجرایی قانون تسهیلات برای ورود رزمندگان و جهادگران داوطلب بسیجی به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مصوب ۳۰بهمن سال ۶۷ اضافه شد تا بر اساس آن؛ «رزمندگان جبهه مقاومت» مشروط به حداقل ۶ ماه حضور داوطلبانه در این جبهه با تأیید ستاد کل نیروهای مسلح از تسهیلات ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بهرهمند شوند. (منظور از «جبهه مقاومت» در واقع حضور در صحنه مبارزات گروههای نظامی ایران در مناطقی چون عراق و سوریه و ... است).
ماجرای سهمیهها از کجا آغاز شد؟
نخستین کنکور سراسری در سال ۱۳۴۸ برگزار شد و ابتداییترین سهمیه هم به آن سالها تعلق داشت. سهمیهای که بسیاری آن را عادلانهترین سهمیه میدانند. سهمیهای با عنوان سهمیه بومی. یعنی تنها داوطلبانی که در مناطق محروم زندگی میکردند میتوانستند از آن سهمیه آن هم فقط در برخی رشتهها استفاده کنند. اما سهمیهبندیهای امروزی کنکور به تناسب زمان و تغییرات شرایط سیاسی و اجتماعی دگرگون شد. به طوری که علاوه بر سهمیه مناطق ۱ و ۲ و ۳ و ۴، در زمان جنگ هم سهمیههایی با عناوین خانواده شهدا و جانبازان در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و البته در سالهای بعد چندین سهمیه دیگر هم بر آن افزوده شد. هر چند با گذشت چندین دهه از جنگ ایران و عراق وعدههایی درخصوص کاهش و حذف برخی از این سهمیهها داده شد، اما این سهمیهها نه تنها برداشته نشد که بر تعداد و درصد آن هم افزوده شد، به طوری که علاوه بر سهمیه بومی و مناطق محروم و البته «سهمیه ایثارگران و جانبازان»، میتوان به سهمیههایی چون، سهمیه هیات علمی، سهمیه دولتمردان، سهمیه بهیاران، سهمیه ورزشکاران و... هم اشاره کرد.
رتبههای نجومی در کنار نخبگان
اما همه این دست سهمیهها از آن جهت بسیاری را نگران کرده است که دانشگاههای کشور، مملو از جمعیت افرادی شوند که نه با پشتوانه دانش، که به پشتوانه سهمیهای که در اختیار دارند، از راه صعب کنکور، به سهولت و با پرش عبور کردهاند.
در کارنامه یکی از داوطلبان آمده، «زیست ۱۰ درصد، شیمی ۶ درصد، ادبیات منفی ۲ درصد و .... و رتبه کشور ۸۱ هزار». نتیجه این کارنامه نامطلوب احتمالا باید تلاش چندین برابری برای کنکور سالهای آینده یا زدن قید دانشگاه باشد، اما فرد مذکور با پشتوانه سهمیه، موفق به قبولی در رشته دندانپزشکی! در دانشگاه دولتی گیلان شده است. شمار تصاویر منتشر شده از این دست کارنامهها که سایت گزینه دو منتشر کرده، کم نیست. رتبهها و نمرهها و قبولیهایی که آه از نهاد بسیاری درآورده است.
تبعات اعمال سهمیه در ورود به دانشگاه
تخصیص و افزایش میزان سهمیهها طی روزهای اخیر به یکی از موضوعات چالشبرانگیز عرصه رقابت ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی تبدیل شده است. این موضوع البته مسبوق به سابقه است و طی چند اخیر نیز بسیاری از داوطلبان با برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل وزارت علوم و مجلس با تبعیضآمیز خواندن قوانین مربوط به سهمیهها، اصلاح این قوانین را خواستار شدهاند. این داوطلبان اعمال سهمیه در آزمونها را نوعی تبعیض و مغایر عدالت آموزشی در کشور میدانند.
با این حال دیماه ۱۳۹۵ نمایندگان مجلس شورای اسلامی با افزایش سهمیه ورود ایثارگران به ۳۰ درصد با شرط اختصاص ۵ درصد سهمیه به همسران و فرزندان رزمندگان با حداقل ۶ ماه حضور داوطلبانه موافقت کردند. این در حالی بود که از نزدیک ۳۰ سال قبل سهمیه رزمندگان ابتدا با سهمیه ۴۰ درصد و بعدها به ۳۰ درصد و طی سالهای اخیر با کاهش شدید تعداد رزمندههای داوطلب کنکور، به ۲۵ درصد رسیده بود. سهمیهای که عملاً در دهه اخیر به دلیل کاهش تعداد داوطلب کنکور جانباز و فرزندان شهدا، عملاً به زیر ۵ درصد از این ظرفیت ۲۵ درصدی رسیده بود و سایر داوطلبان کنکور میتوانستند، در رقابتی آزاد در آن سهیم باشند.
به هر حال در قانون هشت سال پیش مصوب در مجلس که در سالهای بعد الحاقیاتی نیز داشته است، راه برای این رقابت آزاد دوباره تنگ شد، چراکه بر اساس همین قانون علاوه بر خود رزمندگان و جانبازان، فرزندان آنها هم میتوانند از سهمیه موسوم به ۵ درصدی استفاده کنند.
در همین رابطه محمد جلیلی، معاون آموزشی سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران، میگوید: «واقعیت این است که وارد کردن سهمیهها بدون توجه به اینکه چه هدفی از این کار دنبال میشود به خصوص در گروه علوم پزشکی که افراد با فراغت از تحصیل، بلافاصله مجوز کار پیدا میکنند و با سلامت مردم در ارتباط هستند، میتواند بسیار خطرناک باشد».
مسعود شفیعی، رئیس سابق دانشگاه فنی و حرفهای نیز در گفتوگو با ایسنا، به تبعات اعمال سهمیه در آزمونهای سراسری و غیره... اشاره کرده و میگوید: «اصولا اعمال سهمیهها برای داوطلبان در آزمونهای مختلف با هدف قدردانی از زحمات افرادی است که برای دفاع از کشور تلاش کرده و جان خود را از دست دادهاند. بنابراین مقوله قدردانی و تشکر از افرادی که برای کشور زحمت کشیدهاند، امر بسیار پسندیدهای است و اصولا حکومتها نیز این امتیازات را برای افراد درنظرمیگیرند. اما اعمال سهمیه کنکور برای داوطلبانی از خانوادههای ایثارگر، شهدا و رزمندگان ممکن است نتایج درستی به دست ندهد، زیرا کسانی که وارد دانشگاهها و مراکز آموزشی میشوند باید از صلاحیت علمی کافی برخوردار باشند تا بتوانند ادامه تحصیل بدهند.
در واقع وقتی تعدادی از امتیازها برای عدهای از داوطلبان در نظر گرفته میشود، ممکن است این افراد از لحاظ سطح علمی در رتبه پایینتری قرار بگیرند. طبیعتا سطح علمی کلاس نیز متفاوت خواهد شد و بهرهبرداری و اثربخشی کافی را نخواهد داشت».
رئیس سابق دانشگاه فنی و حرفهای با تاکید بر اینکه باید راهکارهای حمایتی از داوطلبان خانوادههای ایثارگران در دانشگاهها تغییر یابد، تاکید میکند: «افرادی که از طریق سهمیه یا به احتمال زیاد با سطح علمی پایینتری وارد دانشگاه میشوند در طول دوران تحصیل از لحاظ روحی نیز با مشکلات و آسیبهایی مواجه خواهند شد، چرا که نمیتوانند با افراد سطح علمی بالا رقابت داشته باشند».
اعمال سهمیههای مختلف علاوه بر تجمعات به واکنشهای فراوان در فضای مجازی هم دامن زده است؛ به طوری که هشتگ «نه به سهمیه» در سالهای اخیر هر از چندی به یکی از هشتگهای داغ شبکههای اجتماعی به ویژه توییتر تبدیل میشود و کاربران این فضای مجازی انتقادات خود را نسبت به اعمال این سهمیه که عملا شانس ورود افراد کارآمد را به دانشگاه محدود میکند، ابراز میکنند.
در یکی از توییتها با هشتگ نه به سهمیه آمده است: «در آزمون تخصص امسال از هر سه نفر یک نفر با سهمیه پذیرش میشود. چه کسی پاسخگوی خطاهای پزشکی در آینده شغلی افراد خواهد بود؟».
براساس قوانین سهمیههای ۲۵ تا ۳۰ درصدی؛ نمره مورد نیاز سهمیهایها میتواند تنها،۷۰ درصد نمره داوطلبان عادی باشد؛ یعنی به همین نسبت سطح سواد این افراد نیز کمتر است. در واقع این موضوع بهطور مستند و عینی نشان از سطح علمی کمتر این فارغالتحصیلان دارد. این در حالی است که با توجه به حساسیت برخی از رشتهها، اجرای قانون سهمیهها در پذیرش دانشجوی عمومی و تخصص پزشکی و مهندسی و ....، علاوه بر حذف نخبگان از چرخه تحصیلات عالی، فاجعهای جبرانناپذیر و هولناک برای آینده جامعه ایرانی رقم میزند و امید است ضربالاجل اخیر پزشکیان این بار تکلیف سهمیهها در کنکور را برای همیشه روشن کند.
سعیده علیپور
- 17
- 3