
جنبش دانشجویی در هر کشوری قلب تپنده و موتور محرک آن جامعه از نظر فکری و سیاسی است. این در حالی است که جنبش دانشجویی در ایران در طول تاریخ۶۰ساله خود با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. بدون شک جنبش دانشجویی ایران در دولت اصلاحات در پویاترین شکل خود قرار داشت و بسیاری از دستاوردهای امروز جنبش دانشجویی نیز مرهون تلاشهای فعالان دانشجویی در دوران اصلاحات است. این در حالی است که جنبش دانشجویی ایران پس از دولت اصلاحات با چالش تمامیتخواهی دولتهای نهم و دهم مواجه شد و روز بهروز لاغرتر و نحیفتر شد.
به همین دلیل و به مناسبت فرارسیدن روز دانشجو و برای تحلیل و بررسی مفهوم نقد و نقدپذیری در دولت آقای روحانی، با دکتر الهام امینزاده معاون حقوقی رئیسجمهور در دولت یازدهم و استاد گروه حقوق دانشگاه تهران گفتوگو کردیم. دکتر امینزاده معتقد است: «جنبش دانشجویی ایران به گفتمان «برد-برد» نیاز دارد و باید با دولت و حاکمیت وارد یک تعامل سازنده و مثبت شود. نگاه دولت و نظام سیاسی به جنبش دانشجویی نباید نگاهی حذفی و رانشی باشد بلکه باید نگاهی ایجابی و کششی باشد.
این در حالی است که اشتراکات بین تشکلها و دغدغههای دانشجویی به مراتب بیشتر از افتراقهاست و در نتیجه این اشتراکات میتواند به جنبش دانشجویی در تحقق مطالبات خود کمک کند. باید شرایطی در کشور به وجود بیاید که جنبش دانشجویی با یک رویکرد گفتمانی و تحلیلی وارد بازی موازنه سیاسی با قدرت شود و هم از قدرت تاثیر بپذیرد و هم اینکه برقدرت اثرگذار باشد. به همین دلیل جنبش دانشجویی باید با قدرت دیالوگ داشته باشد و انتقاد کند و انتقاد بپذیرد. همه این اتفاقات نیز باید در چارچوب قانون اساسی و در جهت وحدت ملی و در یک فضای مفاهمه سازنده و پویا شکل بگیرد.» در ادامه، متن گفتوگوی «آرمان» با دکتر الهام امینزاده را از نظر میگذرانید.
جنبش دانشجویی در دولت آقای روحانی چه تحولاتی نسبت به گذشته داشته است؟ آیا حرکت جنبش دانشجویی در دولت آقای روحانی روبهجلو بوده، یا وضعیت به شکل دیگری رقم خورده است؟
جنبش دانشجویی همواره در تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ما نقش مهمی ایفا کرده است. ما در آستانه روز دانشجو قرار داریم و این روز، بزرگداشت سه شهید دانشجو است که حدود۶۰ سال پیش به دلیل اعتراض به حضور نیکسون در ایران به شهادت رسیدند. این اتفاق نشان میدهد که دانشجویان باید نسبت به اتفاقات و تحولات جامعه حساسیت داشته باشند و مسیر حرکت جامعه را رصد کنند تا جامعه در راستای پیشرفت و تعالی حرکت کند.
دانشجویان باید همواره نسبت به واقعیتهای جامعه و اتفاقاتی که پیرامون کشور رخ میدهد، حساسیت و دغدغه داشته باشند. بروز و ظهور این دغدغهها نیز نیازمند فضای باز و آزادی است. در شرایط کنونی دانشجویان باید تشخیص بدهند در کجای تاریخ و جهان ایستادهاند و در این مقطع زمانی چه نقش و مسئولیتی برعهده آنان قرار دارد. بدون شک شفافیت و مسئولیتپذیری دو رکن اساسی در جنبشهای دانشجویی است. از سوی دیگر جنبش دانشجویی نیاز به استقلال دارد تا بتواند بهصورت مستقل و آزادانه دیدگاههای خود را مطرح کند. در شرایط کنونی در کشور ما احزاب به معنای واقعی وجود ندارند و در چنین شرایطی که احزاب نمیتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند، رسانهها و جنبش دانشجویی به ابزاری برای بیان دیدگاهها و تاثیرگذاری بر تحولات جامعه تبدیل شدهاند.
این در حالی است که رسانهها و جنبش دانشجویی دارای کارکرد متفاوتی نسبت به احزاب هستند و در شرایطی که ضرورت حضور آنها در صحنه وجود دارد، ابتکار عمل را به دست گرفتهاند و در تحولات جامعه نقش مثبتی ایفا میکنند. از سوی دیگر جنبش دانشجویی به عنوان قلب تپنده تفکر جامعه به تولید فکر و اندیشه میپردازد و اندیشهورزی را در جامعه گسترش میدهد. با اینهمه، نباید آرمانهای جنبش دانشجویی از واقعیتهای جامعه فاصله بگیرد و آرمانها به شکلی طراحی شود که زمینه تحقق آنها وجود نداشته باشد. این در حالی است که جنبش دانشجویی نباید درگیر واقعیتنمایی و واقعیتسازی شود.
از سوی دیگر جنبش دانشجویی نباید دچار کشش و رانش شود به شکلی که در یک مقطع زمانی به سمت یک نوع تفکر کشیده شود و در مقطع دیگر از آن فاصله بگیرد و به سمت تفکر دیگری برود. در شرایط کنونی، کشور با چالشهای متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مواجه است که دانشجویان میتوانند در عبور جامعه از این چالشها نقش مهمی ایفا کنند. دانشجویان باید قبل از اینکه به دغدغههای کشوری و ملی فکر کنند، به دغدغهها و چالشهای صنفی خود فکر کنند که یک دانشجو با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد چگونه میتواند هم در زمینه دغدغههای صنفی و دانشگاهی، هم در زمینه دغدغههای جامعه و کشور نقش سازنده و مثبت ایفا کند.
دولت آقای روحانی به چه میزان در رویکرد «نقد»، «انتقادکردن» و «انتقادپذیری» جنبش دانشجویی موفق عمل کرده است؟ چرا هنوز جامعه ما با ضعفهای مهمی در این زمینه مواجه است؟
به نظر من جنبش دانشجویی در ایران دچار سیاستزدگی شده و بیش از آنکه حالت کششی داشته باشد، با حالت رانشی مواجه شده است. به صورت طبیعی نیز این وضعیت سبب ایجاد دلسردی در جنبش دانشجویی شده است. به همین دلیل اگر جنبش دانشجویی تلاش کند از حالت سیاستزدگی خارج شود، میتواند با بالندگی و طراوات بیشتری رسالت واقعی خود را انجام بدهد.
البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که جنبش دانشجویی ایران تا رسیدن به نقطه ایدهآل هنوز فاصله زیادی دارد. یک دانشجو بهصورت طبیعی کنجکاو است و میل به نقد و انتقادکردن و آسیبشناسی جامعه در زمینههای مختلف دارد. به همین دلیل نیز ما باید فاصله دانشجویان را با قدرت و ساختارهای حاکمیتی، جامعه، خانواده و با گروههای تاثیرگذار جامعه تعریف کنیم تا بتوانیم جنبش دانشجویی را بهصورت واقعی مورد ارزیابی قرار بدهیم. نقدکردن و نقدپذیری یکی از ویژگیهای ذاتی جنبش دانشجویی است. در نتیجه هرچه جنبش دانشجویی کشور پویاتر و شادابتر باشد، قدرت نقدپذیری این جنبش نیز افزایش پیدا میکند و از این طریق به کلیت جامعه منتقل میشود.
دولت آقای روحانی به چه میزان نقدپذیر بوده است؟
دولت آقای روحانی در این زمینه گامهای قابلقبولی برداشته است. بنده به خاطر دارم که در جلساتی که با حضور آقای رئیسجمهور و یا مقامات ارشد دولت برگزار میشد، دانشجویان از طیفهای سیاسی مختلف با آزادی کامل دیدگاههای خود را خطاب به مسئولان دولتی ابراز میکردند. این وضعیت بهخصوص در جلساتی که آقای روحانی حضور داشتند، وجود داشت و دانشجویان بهراحتی با ایشان ارتباط برقرار میکردند. با اینهمه، در این زمینه نیز ما در نقطه مطلوب قرار نداریم و باید اقدامات بیشتری صورت بگیرد. دولت آقای روحانی باید تلاش کند تعامل بیشتر و عمیقتری با جنبش دانشجویی و دانشگاهیان برقرار کند و دست دانشجویان را برای نقد عملکرد دولت باز بگذارد تا دانشجویان بدون هیچ مشکلی با دولت سخن بگویند و دیدگاههای خود را مطرح کنند.
در شرایط کنونی یکی از دغدغههای اصلی فعالان دانشجویی و بهصورت کلی جنبش دانشجویی، موانع موجود برای نقدکردن است. این در حالی است که گروههای تندرو نیز عرصه را بر نخبگان دانشجویی تنگ کردهاند و در سالیان اخیر بسیاری از سخنرانیها در دانشگاهها به تشنج کشیده شده است. به نظر شما مهمترین موانع نقدکردن جنبش دانشجویی چیست و جنبش دانشجویی چگونه میتواند از این موانع به سلامت عبور کند؟
جنبش دانشجویی و بهصورت کلی فضای سیاسی ایران باید به سمت رویکرد گفتمانی حرکت کند و تلاش کند در یک چارچوب تعریفشده، به عقاید و تفکرات دیگران احترام بگذارد. این مساله درباره هر دو جریان سیاسی کشور وجود دارد و بنده قصد ندارم یک جریان را متهم کنم. به نظر من جنبش دانشجویی ایران به گفتمان «برد- برد» نیاز دارد و باید با دولت و حاکمیت وارد یک تعامل سازنده و مثبت شود. نگاه دولت و نظام سیاسی به جنبش دانشجویی نباید نگاهی حذفی و رانشی باشد، بلکه باید ایجابی و کششی باشد.
این در حالی است که اشتراکات بین تشکلها و دغدغههای دانشجویی به مراتب بیشتر از افتراقهاست و در نتیجه این اشتراکات میتواند به جنبش دانشجویی در تحقق مطالبات خود کمک کند. باید شرایطی در کشور به وجود بیاید که جنبش دانشجویی با یک رویکرد گفتمانی و تحلیلی وارد بازی موازنه سیاسی شود و از قدرت تاثیر بپذیرد و هم اینکه بر قدرت اثرگذار باشد. به همین دلیل جنبش دانشجویی باید با قدرت دیالوگ داشته باشد و انتقاد کند و انتقاد بپذیرد. همه این اتفاقات نیز باید در چارچوب قانون اساسی و در جهت وحدت ملی و در یک فضای مفاهمه سازنده و پویا شکل بگیرد.
رسالت نقادی جنبش دانشجویی در ایران چه تفاوتها و شباهتهایی با جنبشهای دانشجویی در کشورهای توسعهیافته دارد؟
مهمترین تفاوت جنبش دانشجویی در ایران و کشورهای توسعهیافته وجود احزاب سازمانیافته در این کشورهاست که تا حدودی بار نقادی و نقدکردن را بر دوش دارند. این احزاب سازمانیافته علاوه بر اینکه خود به نقد قدرت و جامعه میپردازند، به شهروندان نیز این مساله را آموزش میدهند و به همین دلیل نقد و نقدپذیری به شکلهای مختلف در اینگونه جوامع نهادینه شده است. این در حالی است که در کشور ما به دلیل فقدان احزاب سازمانیافته، بسیاری از وظایف احزاب به جنبش دانشجویی منتقل شده است و جنبش دانشجویی که باید دغدغههای دیگری داشته باشد، وارد مسائلی شده که مرتبط به احزاب و گروههای سیاسی است.
ما باید تشکلهای دانشجویی را از حقوق صنفی خود آگاه کنیم و زمینه را برای این تشکلها مهیا کنیم که در راستای نقد جامعه حرکت کنند. هنگامی که آگاهی ناقص به جنبش دانشجویی داده میشود، بهصورت طبیعی نقد جنبش دانشجویی نیز ناقص میشود. عدم آگاهی صحیح حتی میتواند نقد منجر به خشونت تولید کند و یا اینکه نحوه نقدکردن را تغییر بدهد. ممکن است برخی افراد بهجای اطلاعات دقیق درباره نوع مدیریت کشور، سیاهنمایی کرده باشند و به همین دلیل نیز دانشجو در این فضای سیاهنمایی بهصورت طبیعی به سمت رادیکالیسم سوق پیدا میکند. به همین دلیل رسانه و در شرایط کنونی فضای مجازی این وظیفه را بر عهده دارند که در جهت آگاه بخشی صحیح و منطقی به جنبش دانشجویی کمک کنند تا جنبش دانشجویی با آگاهی صحیح درباره مسائل مختلف قضاوت و عمل کند. اگر این اتفاق بهدرستی رخ بدهد، ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که نقد دانشجویان از شرایط اجتماعی جامعه دقیق و علمی باشد و در چنین وضعیتی این نقد میتواند به حل مشکلات کشور کمک کند.
مسائل امنیتی به چه میزان در جنبش دانشجویی ایران تاثیر گذاشته است؟
راهحل این مساله ایجاد گفتمان صحیح بین طیفهای مختلف فکری و مفاهمه سازنده است. اگر این وضعیت وجود نداشته باشد، برخی از گروهها تلاش خواهند کرد به شکلهای دیگری در مقابل جنبش دانشجویی رفتار کنند که درنهایت سبب افتراق در فضای فکری و سیاسی جامعه خواهد شد. نهادهای امنیتی باید نقش حمایتکننده و کمککننده جنبش دانشجویی را داشته باشند و بدون دخالت در رسالت جنبش دانشجویی وظیفه حفاظت از قوانین، ارزشها و آرمانهای جامعه را برعهده داشته باشند.
به همین دلیل نباید برای جنبش دانشجویی واقعیتسازی و واقعیتنمایی کرد و نیازهای کاذب و نقطه ضعف را به خورد جنبش دانشجویی و جامعه بدهیم. بدون شک اگر با نیت قبلی برای جنبش دانشجویی واقعیتسازی و واقعیتنمایی کنیم، باید منتظر رفتار غیرقابلپیشبینی از سوی جنبش دانشجویی باشیم. اگر چالشها و مشکلات کشور بهصورت واقعی در اختیار جنبش دانشجویی قرار بگیرد و از جنبش دانشجویی خواسته شود که به نقد و تحلیل این مشکلات بپردازد، امنیت جامعه بهتر حاصل میشود و جنبش دانشجویی با اقدام پویا و سازنده حتی به نهادهای امنیتی در جهت حفظ امنیت جامعه کمک میکند.
آیا فضای مجازی قدرت نقد جنبش دانشجویی را افزایش داده یا برعکس کاهش داده است؟
فضای مجازی در این زمینه مانند شمشیر دولبه کار میکند. این سخن به معنای این است که فضای مجازی هم میتواند نقش مثبتی بر جنبش دانشجویی داشته باشد و هم اینکه نقش منفی داشته باشد. با اینهمه، نوع نگرش و دیدگاه جنبش دانشجویی به فضای مجازی دارای اهمیت است. اگر جنبش دانشجویی به فضای مجازی به عنوان یک فرصت نگاه کند و تلاش کند از مواهب فضای مجازی در راستای نقد جامعه کمک بگیرد، بدون شک فضای مجازی نقش مثبتی بر جنبش دانشجویی گذاشته است.
این در حالی است که اگر نگاه جنبش دانشجویی و فعالان دانشجویی به فضای مجازی یک نگاه ابزاری و خنثی و صرفا در جهت سرگرمی باشد، فضای مجازی نقش منفی در جنبش دانشجویی ایفا خواهد کرد. فضای مجازی دارای فضایی نامحدود و بیکران است و نامحدودبودن این فضا هم میتواند سازنده و هم مخرب باشد. به نظر میرسد که هنوز در فضای دانشگاههای کشور تمرین استفاده از فضای مجازی داده نمیشود و نگاه بسیاری از دانشجویان به فضای مجازی هنوز تعریفشده نیست. به همین دلیل نیز فضای مجازی بیش از آنکه بتواند به تعمیق فرهنگ نقد و نقدپذیری کمک کند، به یک ابزار برای گذراندن اوقات فراغت دانشجویان تبدیل شده است.
چه چشماندازی در چهار سال دولت آقای روحانی درباره جنبش دانشجویی مشاهده میکنید؟ جنبش دانشجویی در چهار سال آینده با چه چالشها و فرصتهایی مواجه خواهد بود؟
یکی از دغدغههای جنبش دانشجویی در آینده، فضای مجازی خواهد بود. از سوی دیگر گفتمانهای سیاسی نامتقارنی که در کشور وجود دارند، به شکلهای مختلف تلاش میکنند که بر فضای جنبش دانشجویی تاثیر بگذارند. به همین دلیل نیز مسئولان دولت باید تعامل خود را با دانشجویان و بهصورت کلی دانشگاهیان بیشتر کنند تا یک دیالوگ مثبت بین دولت و جنبش دانشجویی شکل بگیرد. نکته دیگر اینکه باید اطلاعات دقیقی از تحولات کشور و جهان در اختیار جنبش دانشجویی قرار بگیرد تا این جنبش بتواند بهصورت دقیق و علمی، قضاوت و تصمیمگیری کند.
نگاه دولت به جنبش دانشجویی باید به مثابه یک فرصت باشد و دولت باید تلاش کند از پتانسیل جوانی و پویایی جنبش دانشجویی در جهت تقویت روحیه مشارکتطلبی و همچنین حل مشکلات کشور استفاده کند. مسئولان باید با جنبش دانشجویی مشورت کنند و تلاش کنند این نیروهای عظیم و تاثیرگذار اجتماعی را در مسیر کمک به دولت در حل مشکلات و چالشهای پیشروی کشور قرار بدهند.
احسان انصاری
- 10
- 6