نرخ تبديل ارز موثر حقيقي بر اساس تعديل نرخ تبديل ارز موثر اسمي (نرخ مورد مبادله ارز در بازار) با توجه به شاخص بهاي قيمتها در كشورهاي اصلي طرف تجاري يا رقيب تجاري (و به خصوص شاخص بهاي اقلام تجاري وارداتي شامل مواد اوليه و توليدي) و از سوي ديگر شاخص قيمتها در كشور مورد نظر محاسبه ميشود. بانك جهاني شاخص نرخ تبديل ارز موثر حقيقي اغلب كشورها را بر اساس سال پايه سال ۲۰۱۰ ميلادي محاسبه و منتشر ميكند.
اشتباه بارزي كه طرفداران نرخ ارز در ايران اين روزها با سطحينگري مرتكب ميشوند، صرف توجه به نرخ تورم داخلي، بدون توجه به نرخ افزايش يا كاهش بهاي كالاهاي وارداتي به كشور است. در مورد توجيه افزايش صادرات، با توجه به اينكه بيش از ۹۰ درصد صادرات كشور شامل مواد خام و اوليه و متكي به رانت منابع و خام فروشي است، افزايش نرخ ارز منجر به تامين رانت ارز براي صادرات نفت و گاز و معادن و توليد مواد اوليه متكي به رانت آنها خواهد شد. نكته قابل توجه اين است كه طرفداران كنوني نرخ ارز در دهه هشتاد شمسي كه نرخ تبديل ارز موثر حقيقي تقريبا دو برابر شد يا به عبارتي بهاي ارز در حدود نصف شد، اغلب مدافع اين موضوع بودند يا سكوت پيشه كرده بودند. تامينكننده اصلي اقلام توليدي و كالاهاي مصرفي ايران چين است.
با توجه به تقويت پول ملي و افزايش هزينهها و به خصوص دستمزدها، شاخص نرخ تبديل ارز موثر حقيقي اين كشور ۲۴ درصد افزايش يافته است كه بيش از ايران است. بر اساس محاسبات بانك جهاني نرخ تبديل ارز موثر حقيقي ايران در سال ۲۰۱۶ ميلادي (متناظر با ۱۳۹۵ شمسي) نسبت به سال ۲۰۱۰ ميلادي (۱۳۸۹ شمسي) ۶ درصد افزايش يافته، يعني در حدود ۶ درصد نرخ موثر حقيقي ارز در ايران ارزانتر شده يا ۶ درصد قدرت پول ايران بالاتر رفته كه البته نسبت به سالهاي ۱۳۸۸ يا ۱۳۹۰ تغيير چنداني ندارد.
- 13
- 5