نظام سلامت با مشکلاتی از جمله هزینههای درمانی، مهاجرت کادر درمان، انصراف دستیاران پزشکی(رزیدنتها) و … مواجه است. هر کدام از اینها میتواند ضربه بزرگی باشد بر پیکره نظام سلامت و به دنبال آن وضعیت سلامتی و درمان بیماران در جامعه. موید علویان، رئیس هیأت مدیره نظام پزشکی تهران میگوید اگر سیاستها و روند مهاجرت پزشکان اینگونه ادامه داشته باشد در پنج سال آینده با کمبود شدید پزشک مواجه میشویم و باید برای برخی از خدمات درمانی به کشورهای دیگر برویم.
وضعیت اقتصادی بهگونه است که نه پزشکان رضایت دارند و نه مردم. علویان هم با تائید این موضوع میگوید هزینههای درمانی برای مردم بالاست و برخی قید گرفتن خدمات درمانی و جراحی را زدهاند. از سوی دیگر پزشکان هم از پس هزینه مطبها برنمیآیند و مطبهای خود را تعطیل کردهاند.
رئیس هیأت مدیره نظام پزشکی تهران در گفتوگو با تجارتنیوز وضعیت نظام سلامت در ایران را شرح میدهد.
افرادی در سطح تخصصی، فوق تخصصی و هیأت علمی که تازه کار هم نیستند و سالها سابقه دارند، مهاجرت میکنند. این خطر بزرگی است که برای ما ایجاد شده است.
اخیرا مهاجرت پزشکان از کشور بحثبرانگیز شده است. روند مهاجرت آنها در سالهای اخیر چگونه بود؟ چه تعداد از پزشکان درخواست گواهی گوداستندینگ داشتهاند و چند نفر از آنها مهاجرت کردند؟
درخواست گواهی گوداستندینگ تا سال ۹۸ زیر هزار نفر بود. سال ۹۹ تعداد درخواستها زیاد شد و به بیش از دو هزارتا رسید و در سال ۱۴۰۰ چهار هزار و ۳۰۰ مورد رسید. یعنی در سه سال تعداد درخواست گواهی گوداستندینگ چهار برابر شد. تعداد درخواستها در سه ماه ابتدایی سال جاری نیز بیش از سه ماه ابتدایی سال گذشته بود. با این روندی که پیش میرویم و مهاجرتهایی که صورت میگیرد، مردم در سالهای آینده شاهد این خواهند بود که برخی خدمات درمانی در کشور قابل ارائه نیست و باید در خارج از کشور این خدمات را بگیرند.
قطعا در کشور توزیع نامناسب پزشکان را داریم و از سوی دیگر به مرور با کمبود پزشک مواجه میشویم. چون مهاجرتها زیاد است. اگر این سیاستها ادامه پیدا کند در پنج سال آینده با فقر شدید پزشک در کشور روبهرو میشویم.
متاسفانه دولتها پشت سرهم آمدند و رفتند و چیزی جز شعار ندیدیم. هر موقع پزشک خانواده استقرار پیدا کرد، نظام پرداخت عادلانه شد، استانداردهای خدمات درست شد، میتوانیم بفهمیم در نظام سلامت ما تحول صورت گرفته است.
یک زمانی شخص برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت میکرد ولی حالا اینگونه نیست. استاد دانشگاه که ۲۰ سال استاد است، قصد مهاجرت دارد. کسی که تخصص گرفته و زمینه کاری در کشور ندارد، میخواهد مهاجرت کند. این خطرناک است. بعضی از رشتههای تخصصی را اعلام میکنند به اندازه کافی داوطلب ندارد بعد میگویند تعداد دواطلبان را بیشتر کنید. بعضی مواقع میگویم ۳۰ سال دیگر ممکن است به ما بخندند و بگویند اینها که بودند و چه فکری داشتند!
افرادی در سطح تخصصی، فوق تخصصی و هیأت علمی که تازه کار هم نیستند و سالها سابقه دارند، مهاجرت میکنند. این خطر بزرگی است که برای ما ایجاد شده است.
وضعیت کاری پزشکان و مراکز درمانی چگونه است؟ چند مطب به دلیل هزینههای بالا تعطیل شدهاند؟
در تهران یک مطب ساده بخواهید اجاره کنید باید حداقل ماهانه ۲۰ میلیون تومان اجاره دهید، هزینه منشی، مالیات و… را هم پرداخت کنید. شرایطی که باعث شده بسیاری از مطبهای عمومی یا تعطیل شود یا سراغ کارهای دیگری که پولساز باشد بروند. زیبایی و کلینیک ترک اعتیاد بروند. چون پولسازتر است.
تخمین زدهایم در دو سال اخیر بیش از ۳۰ درصد پزشکان در تهران مطبهای خود را بستند.
وظیفه حکومت این است که خدمات را درست تعریف کند، حمایت بیشتری کند، بیمه پوشش بیشتری از خدمات داشته باشد که مردم آسیب نبینند. هزینههای درمان روبه افزایش است. حالا مراکز درمانی در تامین غذای بیماران ماندهاند. با چه بودجهای باید این هزینهها را تامین کنند؟ تعرفه بالا نمیرود چون مردم توان ندارند، به تناسب آن کیفیت خدمات هم پایین میآید. به جایی میرسند که دیگر نمیتوانند خدمات ارائه دهند.
خطر ورشکستگی مراکز درمانی، کارخانجات تولید دارو وجود دارد. باید اخطار دهم که وضعیت خدمات درمانی افق خوبی ندارد. مگر اینکه دولت با تدبیر بیشتری به این موضوع نگاه کند.
برخی از خدمات درمانی را مردم کمتر میگیرند، چون نمیتوانند هزینهها را تامین کنند.
آیا میزان مراجعات بیماران به مراکز درمانی و جراحیها به دلیل هزینه بالای درمانی از سوی بیماران کاهش داشته است؟
بله کاهش داشته است. برخی از خدمات درمانی را مردم کمتر میگیرند، چون نمیتوانند هزینهها را تامین کنند. با بیماران زیادی مواجه میشویم که نمیتوانند دارو بخرند چون داروهایشان گرانتر شده است. بیمه هم با مشکلاتی که دارد پاسخگو نیست. عملا مردم زیر تیغ و چرخ دنده گرانیها له میشوند.
یکی از موضوعاتی که برخی از پزشکان به آن انتقاد دارند، وضعیت رزیدنتی است. آنها به ۱۰ تا کشیک شیفت ۲۴ ساعته به همراه درآمد کم، اعتراض دارند. سال گذشته هم برخی با هشتگ از رزیدنتی بگو انتقادات خود را به شبکههای اجتماعی آوردند. آیا وضعیت کاری دستیاران در کشور استاندراد است؟
چون دستیاران پزشکی هزینه کمتری به دولت و وزارت بهداشت وارد میکنند، از آنها استفاده میکنند. بار اصلی خدمات درمانی را باید اعضای هیأت علمی و متخصصان به عهده داشته باشند نه دستیاران. وقتی تعداد کشیکها زیاد باشد، آموزش تعطیل میشود. فرد فقط به ارائهدهنده خدمت تبدیل میشود در حالی که باید گیرنده آموزش هم باشد. این نقصی است که در نظام آموزشی ما وجود دارد. در کشورهای دیگر که نظام سلامت خوبی دارند، اینگونه نیست. برخی از دستیاران پزشکی انصراف میدهند. به ما میگویند که در یک دانشگاه از ۱۲ دستیار متخصص زنان، همان سال اول ۶ نفر از آنها انصراف دادهاند. یعنی ۵۰ درصد انصراف که زیاد است. نکته سوم میزان پرداختهای ناعادلانه است. دستیار پزشکی نباید دغدغه معیشت داشته باشد.
سال گذشته مواردی از خودکشی نیز در بین رزیدنتها خبرساز شد. به طور مشخص چند رزیدنت خودکشی کردند؟
این فشارها باعث میشود که بعضی از دستیاران اقدام به خودکشی کنند. آمار دقیقی وجود ندارد اما در سال گذشته حدود ۱۰ نفر از دستیاران پزشکی خودکشی کردند. در نظام پزشکی تعدادی از اینها بررسی شد و به این نتیجه رسیدند که وضعیت رزیدنتی مناسب نیست.
باتوجه به توضیحاتی که دادید، آیا ممکن است اقدام به خودکشی رزیدنتها بیشتر شود؟
اگر وضع اینگونه ادامه پیدا کند، بله ممکن است خودکشی افزایش یابد.
چرا شرایط کاری آنها تغییر نمیکند؟
کشورمان بهگونهای شده که افراد دو شغله و سه شغله شدند. فرد با اشتغال در یک جا نمیتواند معاش خود را تأمین کند. هیأت علمی ما صبح در بیمارستان، بعدازظهر در مطب خصوصی و شب در بیمارستان خصوصی است تا بتواند معاش خود را تامین کند. بنابراین آموزش (یعنی آموزش دستیاران) اینجا آسیب میبیند.
روز به روز قوانین و مقررات بسیار ناپختهای تصویب و ابلاغ میشود. هیچ کدام از آنها هم ضمانت اجرایی ندارند. در نتیجه فشار کاری برای دستیاران، ازدحام در مطبها و کاهش استاندارد خدمات پیش میآید.
میزان ویزیتی که در کشور ما وجود دارد پایینترین ویزیت در بین کشورهای همسایه است. حتی مبلغ ویزیت از افغانستان و عراق کمتر است.
برخوردها چکشی است. شرایط اقتصادی خاص است، بنابراین تعدادی از آنها مهاجرت میکنند تا شرایط بهتری پیدا کنند. از این سو قانون میگذاریم که ظرفیت پزشکی را بالا ببریم. یعنی چه؟ ظرفیت پزشکی را بالا ببریم، نیروی بیشتری برای خارجیها تربیت کنیم؟
ما به سمت کاهش کیفی آموزش پیش میرویم. در سالهای گذشته، سال به سال کیفیت آموزش، تربیت و خبره بودن نیرو آسیب دیده است. این آسیب ناشی از درست ندیدن است. بعد ظرفیتها را بالا میبریم.
در همه سالها فقط زور گفتیم. میگوییم پزشک بعد از هفت سال تحصیلت باید چند سال به مناطق محروم بروی، بعد از سه سال تخصصیت باید چند سال منطقه محروم بروی. عملا فردی که درسش را تمام کرده، مناطق محروم هم رفت ۳۵ ساله میشود. تازه میخواهد کار کند. ازدواج نکرده است، مسکن ندارد، حقوق ناچیزی دارد، میخواهد کار کند، زمینه کاری هم برایش سخت است.
پس کسانی که در ایجاد مهاجرت نقش دارند مسئولان، سیاستگذاران و قانونگذران ما هستند. واقعیت است که قوانین و مقررات اینقدر ابتدایی و ناپخته تصویب میشود. عدهای در اتاق فکر نشستهاند و میخواهند با زور مشکل پزشکان را حل کنند. این مشکلات حل نمیشود.
دولت موظف است حوزه سلامت را چنان حمایت کند که مردم از سلامت خود نگران نباشند؛ اما اینگونه نیست. دولت وظایف خود را انجام نمیدهد، منابع کافی در اختیار نمیگذارد. در قوانین بسیار ناکارآمد است. نتیجه این میشود که هم مردم ناراضی هستند و هم پزشکان. در همان حال کشورهای خارجی میگویند ایران پزشکان خیلی خوبی دارد. الان بسیاری از پزشکان کشورهای همسایه در جنوب خلیج فارس ایرانی هستند.
- 19
- 5