جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۰:۴۰ - ۰۸ اسفند ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۲۰۶۷۴
حوزه بهداشت و رفاه

دستور گشت ارشادی در شرایط کمبود دارویی کشور

مقنعه داریم، دارو نه!

حجاب اجباری در داروخانه,دستور گشت ارشادی در شرایط کمبود دارویی کشور

روزنامه فراز نوشت: روز شنبه یکی از عزیزانم حدود ۷ ساعت برای پیدا کردن داروهایم در تهران از این داروخانه به آن داروخانه می گشت. خودم هم در حالی چشم انتظار پیدا شدن و معجزه داروها بودم که دیگر توانایی راه رفتن را هم نداشتم. در همین شرایط و درگیر با پیدا کردن چند قلم داروی ساده، خبری را دیدم؛ "پوشش مقعنه مشکی در همه داروخانه‌ها اجباری شد". همین کافی است که درد یک بیمار که چند قلم داروی ساده را هم پیدا نمی کند، صد برابر شود. 

دیگر این درد فقط در جسمم نبود، گمان می‌کردم کسی به روح و شعورم خنج می‌کشد. به همه هشت روز گذشته فکر کردم، به پیدا نشدن ساده‌ترین داروها. به اینکه آن‌شب دوم مریضی وقتی از تب و لرز و گوش درد در درمانگاه به خودم می‌پیچیدم، همراهم برای پیدا کردن داروهایی نظیر سرم و چند ویتامین دم دستی مجبور بود از این داروخانه به داروخانه بگردد و من بیش از یک ساعت در انتظار بازگشت او نشستم و لرزیدم.

یادم آمد دوستم همین یک ماه پیش عمل جراحی داشت. قبول کرده بودم که همراهش باشم. لیست داروهای مورد نیاز بعد از عمل را به دستم دادند و گفتند برو بگیر. اعتراض کردم که مگر اینجا بیمارستان نیست پس چرا دارو ندارید. گفتند که وظیفه تهیه داروها با خود بیمار است. رفتم داروخانه پایین بیمارستان، داروها را نداشت. رفتم داروخانه سر خیابان، نداشت. رفتم داروخانه کمی دورتر باز هم نداشت. نهایتا داروها را در داروخانه چهارم یافتم. حالا داروها چه بود؟ چند سرم و چند آنتی بیوتیک ساده!

دوباره همین دو هفته پیش را یادم آمد که صمیمی‌ترین دوستم برای یافتن داروهای شیمی درمانی پدرش به هر دری زد و دست آخر داروها را با قیمت چند برابر از ناکجا آباد پیدا کرد. همان اوایل که گفت پدرش درگیر بیماری سرطان شده، با توجه به شرایطی که داشتند به او پیشنهاد کردم که پدرش را برای درمان پیش خواهرش در خارج از ایران بفرستند، دلیلش هم یک چیز بیشتر نبود، "کمبود دارو." چون تجربه یک سال گذشته دوست دیگرم که با سرطان مادرش می‌جنگید و هر بار خسته و ناامید از زیر و رو کردن خیابان‌های تهران در سرما، گرما، ترافیک و آلودگی هوا دست خالی برمی‌گشت، پررنگ در خاطرم بود.

دوباره برگشتم که خبر را بخوانم. در متن خبر نامه‌ای بود از سوی سازمان غذا و دارو خطاب به معاون محترم غذا و دارو دانشگاه/دانشکده‌های علوم پزشکی، خدمات بهداشتی و درمانی سراسر کشور، با عنوان: ابلاغ دستورالعمل نحوه پوشش کارکنان داروخانه‌ها.

۷ ماده داشت که در ماده سوم آن صراحتا به اجبار پوشش مقعنه در داروخانه اشاره شده بود.سربرگ را یک بار دیگر نگاه کردم که مطمئن شوم از سوی سازمان غذا و دارو نوشته شده. رفتم سراغ آرشیو خبرهایم، کلمه غذا و دارو را سرچ کردم و بله خودش بود.

دقیقا یک ماه پیش همین سازمان به دولت هشدار داده بود که چون شرکت‌های دارویی با مشکل تامین ارز مواجه‌اند، کشور طی چند ماه آینده با مشکل تامین دارو مواجه خواهد بود.  آنجا رئیس سازمان غذا و دارو خطاب به معاون ارزی بانک مرکزی به صراحت نوشته بود: طبق آمار در مقایسه با سنوات گذشته تأمین ارز حوزه‌های مذکور کاهش چشمگیری داشته است و ادامه روند کنونی منجر به کمبودهای شدید دارویی در ماه‌های آتی خواهد شد.

حالا همان ابتدای راه «ماه های آتی» هستیم، ابتدای راه «کمبود شدید دارو» به اعتراف رئیس سازمان غذا و داروی کشور. تازه ماجرا فقط امروز نیست؛ از مهر ماه سال جاری تا همین امروز همچنان مشکل کمبود دارو در کشور بسیار پررنگ بوده. این یعنی وقتی سازمان غذا و دارو از شرایط بحرانی‌تری سخن گفته که این روزها در برابرش پادشاه است.

اما نکته اینجاست؛ در این یک ماه، در این مدتی که حتی مقامات مسئول هم پیش‌بینی کمبود شدید دارو را کرده بودند چه اتفاق خاصی افتاده؟ کدام دستور مهم برای رفع مشکلات دارویی کشور صادر شده؟ در این یک ماهی که اگر داروخانه‌های کشور به صدر اخبار آمدند، دلیلش تعطیلی آنها بابت پوشش کارکنان بود نه اخباری حتی اندکی مثبت درباره رفع گره‌های دارویی کشور. 

یادم آمد همان زمان دوستانم در شرکت‌های دارویی برایم نوشته بودند که نرخ ارز چند برابر شده، تسهیلات بانکی بسته شده، بیمه‌ها پول ندارند که به بیمارستان‌ها بدهند، بیمارستان‌ها پولی دریافت نمی‌کنند که به شرکت‌های پخش بدهند و بنابراین به حلقه آخر این زنجیره که شرکت‌های دارویی هستند هم پولی برای تامین دارو نمی‌رسد.

حالا یک ساعتی بود که با یادآوری رنج اطرافیانم در جستجوی دارو، دیگر درد خودم یادم رفته بود. یادم رفته بود که توانایی راه رفتنم را از دست دادم و ۷ ساعت است که در انتظار معجزه دارو نشسته‌ام ولی شعورم درد می‌کرد. در آن دنیای پر هذیان بیماری آرزو کردم که کاش داروها هم حجاب داشتند که سریع، فوری و انقلابی نسبت به تامین آن‌ها اقدام می‌شد.

آرزو کردم کاش در سرزمینی به دنیا آمده بودم که پشتکار سازمان غذا و دارویش معطوف به همان هشداری بود که یک ماه پیش داده بود و نه درگیری چند آدم در داروخانه‌ها بر سر حجاب.

آرزو کردم که کاش وظیفه نجات جان انسان‌ها در اولویت سازمان‌ها بود تا نوع پوشش آن‌ها.

آرزو کردم که کاش کمتر به شعور و روح ما خنج می‌کشیدند و از خودم پرسیدم که این‌هایی که نامه را نوشته‌اند تا به حال بیمار سرطانی داشته‌اند؟ داروهایشان را از کجا تهیه می‌کنند که آنقدر فراوانی‌ست که اولویت‌شان تغییر کرده؟

کاش آدرسش را به رعیت هم بدهند و دوباره لرزیدم...

عسل داداشلو

  • 14
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
از بس بی جدان هستند
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش