در آستانه روز پزشک و در یک روز شلوغ کاری زمانی که وزیر بهداشت در جلسهای طولانی برای چارهاندیشی تأمین دارو در شرایط تحریمها حضور داشت، پذیرفت در گفتوگویی مفصل درباره چالشهای پیش روی طرح تحول نظام سلامت و استراتژی او در بحث تأمین دارو با ما سخن بگوید. در طبقه شانزدهم ساختمان ایوانک میهمان وزیری هستیم که به قول خودش از حاشیهها و فضاسازیهای رسانهای خسته شده است. او حتی به خاطر برخی فضاسازیها و ناملایمتیها درباره عملکردش در صفحه اینستاگرامش همچون قبل فعال نیست و به ما میگوید با همه بدعهدیها تلاش میکند بستههای خدمتی مردم لطمه نبیند. سید حسن قاضیزاده هاشمی این روزها سکان مجموعهای را بر عهده دارد که با مشکلات زیادی روبه روست.
کمبود نقدینگی بویژه در حوزه دارو و انباشته شدن مطالبات بیمارستانها کمر وزارتخانه او را خم کرده است.تحریمهای پیش رو از یک سو و انتقادهای تند مخالفان طرح تحول نظام سلامت، وزیر را با چالشهایی روبه رو کرده که فائق آمدن بر آنها جز با کمک شرکایش میسر نمیشود. البته آنطور که خودش میگوید سازمانهای بیمهگر بدعهدی کردهاند و از او دستی نگرفتهاند. وقتی از او درباره مسبب محدود شدن بستههای خدمتی طرح تحول نظام سلامت جویا میشوم با صراحت پاسخ میدهد: «تقصیر ما این بود که اعتماد کردیم و دیگران هم نه اینکه عامدانه ولی هر کدام به نسبتی مقصرند. اینکه سهم تقصیر هر کدام چقدر است بگذاریم خود مردم قضاوت کنند.»
او تلاش دارد هر طور که هست اجازه ندهد استراتژیای که برای تأمین دارو طراحی کرده به سرنوشت طرح تحول نظام سلامت دچار شود. برای همین است که در حرفهایش تأکید میکند مشکل طوفان تحریمها جدی است و نباید دست روی دست هم بگذاریم و آن اتفاقی که برای طرح تحول افتاد در زمینه تأمین دارو هم بیفتد.
به همین بهانه با دکتر قاضیزاده هاشمی گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید:
سال گذشته به خاطر آنچه بدعهدی سازمانهای بیمهگر خوانده میشود بعضی از بستههای طرح تحول با محدودیتهایی برای اجرا همراه شده است. حتی منتقدانتان ادعا میکنند این طرح بدون مقدمات از جمله برنامه پزشک خانواده، نظام ارجاع، راهنماهای بالینی و... اجرا شد. سازمان برنامه و بودجه هم برای ادامه طرح تحول شروطی گذاشت، اصلاح نظام پرداخت و رفع همپوشانی بیمهها از جمله موارد اولویتدار بیانیه این سازمان بود اما گویا بهصورت اولتیماتوم اعلام شد. بفرمایید طرح تحول سلامت در سال جدید بازنگری میشود یا خیر؟
همانطور که شما اشاره کردید، مطالبات انباشتهای از طرف مردم برای دریافت خدمات بهتر در حوزه بهداشت و درمان وجود داشت. موقعی که کار را شروع کردیم به معنای واقعی کلمه در حوزه سلامت، دارو و تخت بیمارستان بحران داشتیم. فراموش نکنیم این وزارتخانه تقریباً در دو سال آخر دولت دهم بدون وزیر بود که یا رئیس جمهوری وزیر را قبول نداشت یا اینکه وزیر بعدی هم تا میخواست به کار مسلط شود بخصوص اینکه دولت دوم دکتر احمدینژاد بود نمیتوانست مشکلات را حل کند و با بدشانسی مثل تحریمها مواجه شدند. بنابراین باید دولت این کار را میکرد.حضور بخشی از مردم در انتخابات برای رفع مشکلات بهداشت و درمان بود.
چه ما و چه هر کس دیگری اگر در این وزارتخانه بود بایستی دست به تغییرات گستردهای میزد. دولت بخشی از این مطالبات انباشته را پاسخ مثبت داد اما همانطور که اشاره کردید بعضیها بدعهدی کردند، میتوانستند بهترعمل کنند شاید هم مجموعه دولت فکر کردند این کار را باید برای یک سال انجام دهند.در حالی که خدمات سلامت استمرار دارد و باید در طول زمان این خدمات در اختیار مردم قرار بگیرد.
به نظر من تغییری در کلیات طرح ایجاد نشده ونخواهد شد تا زمانی که ما هستیم. بخاطر اینکه این حداقل کاری بود که دولت یا بطور کلی نظام برای سلامت مردم انجام داد. هنوز فکر میکنیم کاستیهای زیادی داریم و تا رسیدن به عدالت در دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی فاصلهمان قابل توجه هست. تلاش و ماندنمان هم به این خاطر است که به یک حداقلی بتوانیم دست پیدا کنیم.
تغییرات در چه بخشهایی بیشتر است و چه بستههایی ادامه مییابد؟
بعضی از بخشها بایستی صرفهجویی شود. برای مثال فرض کنید اگر در بیمارستانی انواع تخصصها مقیم بودند، تخصصها منحصر به زنان و زایمان، متخصص بیهوشی و اورژانس محدود میشود مگر در بیمارستانهای مادر که کار محوری دارند. در بیمارستانهای دانشگاهی نیازی به تخصصهای مقیمی نیست چون دستیارها هستند. در توسعه اورژانس هوایی نیز به همین ترتیب است. ما ۸ بسته داشتیم که مهمترینش کاهش فرانشیز و پرداخت از جیب مردم بود. این بسته هیچ تغییری پیدا نکرده البته فرانشیز ۶درصد بود و الآن ۱۰ درصد شد. البته این قانون است و تغییری نخواهد کرد.
عدم ارجاع بیماران به خارج از بیمارستان برای تهیه آزمایش، دارو، تجهیزات و لباس و امکاناتی که برای بیمار نیاز است، ادامه دارد. در این بسته بالغ بر ۲ هزار میلیارد تومان هزینه میکنیم. موضوع دیگر تفاوت پرداخت نرخ ارز بود که دارو با ارز هزار تومان حساب شده بود و در طول این مدت ملاحظه کردید رعایت شده است و این نرخ را البته برای داروهای ایرانی و بیماران خاص حفظ خواهیم کرد. حالا اگر کسی خواست مثلاً قرص آسپیرین خارجی استفاده کند یا داروی ضد درد خارجی استفاده کند بالطبع بایستی با ارز آزاد بخرد که قیمتش قابل توجه است.
برای ۵ میلیون نفر با قیمت ۵۰۰ تومان شیر خشک میدهیم و بقیهاش را در بازار آزاد یارانه میدهیم الا اینکه کسی بخواهد برند و طعم خاصی را تهیه کند قطعاً قیمتش در بازار متفاوت خواهد بود. یا حتی زایمان طبیعی هنوز هم رایگان است. بنابراین تغییری در بخشیهایی که مردم دریافت خدمت میکنند ایجاد نشده مگر اینکه اجازه رشد هزینه را ندهیم. در مورد بیمه سلامت نیز که برای مراکز درمانی سقف گذاشته، محدودیت جدیدی است.
پول بیمه سلامت حداکثر به اندازه مبلغی است که سال گذشته هزینه کرده است. بنابراین گفتهاند بیمه سلامت نمیتواند همه نوع خدمت ارائه دهد و خدمات غیر ضرور در لیست انتظار باید باشد. مثلاً تعویض مفصل زانو به تعداد محدود انجام میشود و بقیه در لیست انتظار میماند. برای مثال برای عملهای زیبایی، گذاشتن استنت، عمل چشم، تعداد انجامام آر آی، سی تی اسکن و آنژیوگرافی مثل بقیه کشورها محدودیتهایی گذاشته خواهد شد.
البته این محدودیتها بتدریج که پرونده سلامت مردم را الکترونیک میکنیم ایجاد خواهد شد. به هر حال چه طرح تحول سلامت بود و چه نمیبود بایستی هزینهها کنترل میشد که در پیشرفتهترین نظام سلامت هم وجود دارد و بخشی از کنترل هزینهها از طریق نظام ارجاع است. بعضیها که فکر میکنند نظام ارجاع یا پزشک خانواده یا پرونده الکترونیک سلامت ظرف دو یا سه سال انجام میشود معنیاش این است که هیچ آشنایی با این موضوعات ندارند و فقط زباناً اظهار نظر میکنند ولی عملاً بهصورت علمی آشنایی ندارند. در بهترین شرایط حتماً ۱۵ سال حداقل طول میکشد ما ۵ سال زودتر برنامه نظام ارجاع را شروع کردیم و جلوتر از برنامه هستیم و انشاءالله که ادامه پیدا کند.
شما در صحبتهایتان به محدود شدن خدمات بیمه سلامت اشاره کردید. بحث بیمه سلامت حرکت خوبی بود ولی پالایش و گزینش درستی در انتخاب افراد بیمه شده صورت نگرفت و یک مرتبه جامعه هدف آماری بهشدت فربه شد و از آن سو بیمه کسری آورد. ما شاهد افرادی هستیم که ذینفع نبودند اما بهصورت رایگان بیمه شدند. مانند جمعیت زیادی از مغازهداران و بازاریها حتی صنف موبایل فروشان که دفترچه رایگان سلامت گرفتند در حالی که میتوانستند حق بیمه بدهند. بخصوص روستاییان هم دیدند چون بیمه سلامت رایگان است تغییر بیمه دادند و این خیلی از نظر بار مالی خطرناک بود. آیا از قبل این موضوع قابل پیشبینی و پیشگیری نبود؟
چرا. نباید این اتفاق میافتاد و بد عمل شد. وزارت بهداشت متصدی این کار نبود. کسان دیگری بودند.آنها میتوانستند هدفمند افراد را بیمه کنند. یعنی کسانی را که واقعاً محتاج و نیازمندند رایگان بیمه کنند. در حالی که اگر آنها را بیمه میکردند ۴ میلیون و حداکثر ۵ میلیون بیشتر نبودند. اعتباری که پیشبینی شده بود کافی بود ولی این عدد به ۱۱ میلیون نفر بیمه شده رسید.
همانطور که شما اشاره کردید آنهایی هم که حق بیمه پرداخت میکردند دیدند چون مجانی است از این بیمه استفاده کردند. الآن چند ماهی است که بیمه سلامت زیرمجموعه وزارت بهداشت شده و با همکاری تأمین اجتماعی نزدیک به دو میلیون نفر که همپوشانی بیمهای داشتند دفترچههایشان حذف شده است. خود این نارضایتی ایجاد میکند. از جمله تغییراتی که شما گفتید این هست. بنا نیست دولت رایگان دفترچه بدهد آن هم دو تا دفترچه بیمه.
یک دفترچه کافی است و اینطوری در هزینه هایش صرفهجویی میشود. بنابراین قابل پیشبینی بود. یکی از اشکالاتی که در اجرا وجود داشت همین بود که بدون اینکه اعتباری برای رایگان شدن بیمه عدهای وجود داشته باشد بیش از دو و نیم برابر تعداد بیمه شدهها افزایش پیدا کرد اما هیچ اعتباری برایش تعریف نشد. بنابراین بیمه هر سال کسری آورد اما در فضای رسانهای اعلام کردند که این طرح حساب شده نبود، پولها را به پزشکان دادند، تعرفهها را زیاد کردند و... در حالی که همه اینها حساب شده بود ولی در اجرا درست عمل نشد. حالا داریم به آن عددی که روز اول اعلام کردیم برمیگردیم. باید به همان ۴ تا ۵ میلیون نفر برگردیم و بقیه حق بیمهشان را پردا خت کنند.
به اعتقاد شما بزرگترین ضربه را طرح تحول نظام سلامت از چه بخشهایی خورد؟
اشکال در اجرا بود. در این قضیه سازمان برنامه و بودجه تقصیر داشت، وزارت رفاه تقصیر داشت و در عین حال وزارت بهداشت هم مقصر بود. بخاطر اینکه وقتی طرحی به این بزرگی اجرا میشود نمیتوانید انتظار داشته باشید۶۵۰ بیمارستان یا نزدیک به ۶۰ دانشگاه همه مشابه هم عمل کنند اما ما مدعی هستیم سهم ما کمترین بود. بخاطر اینکه به ما مأموریتی دادند و برای انجام آن مأموریت گفتند اینقدر پول میدهیم. ما هم سعی کردیم صادقانه در قالب همان اعتبارات هزینه ایجاد کنیم. امروز هم که با یک چنین تورمی مواجه هستیم بعد از گذشت نزدیک به ۶ سال مدعی هستیم اگر همان پول سال ۹۳ را که ادعا میکردند با افزایش نرخ تورم به ما میدادند بسته خدماتیمان پربارتر قابل ارائه بود.
مشکل شما به کمبود اعتبارات مربوط بود یا اختلاف شما با شرکایتان یعنی آقای ربیعی و حتی سازمان برنامه و بودجه؟ موضوعی که در این چند سال گذشته بسیار پررنگ بود.
باید بگویم چه اتفاقی افتاد. اولاً بیمهها هر دو بیمه سلامت و تأمین اجتماعی همراهی نکردند و الآن هم هزاران میلیارد به مراکز درمانی بدهکارند. بعد هم سازمان برنامه و بودجه علی رغم همه تلاشش نتوانست جریان وجوه را بهصورت نقد و نه اوراق بموقع برساند. در اجرا هم ۱۰ میلیون نفر بیمه شدند بدون اینکه اعتباری برایش پیشبینی شود. اینها زیر نظر کجا بودند؟ یک سال در بودجه دیده نشدند. در بودجه سال بعد چرا دیده نشدند؟ بنابراین تقصیر ما این بود که اعتماد کردیم و دیگران به نظر من نه اینکه عامدانه عمل کردند ولی فکر نمیکردند اوضاع نفت به شرایطی برگردد که به یکچهارم قیمت برسد و فروش نفت دچار مشکل شود. مثل امروز که فکر نمیشد برجام چنین سرنوشتی پیدا کند.
نمیشود گفت که عامدانه بود ولی هر کدام به نسبتی مقصر هستیم.اینکه سهم تقصیر هر کدام چقدر است بگذاریم مردم قضاوت کنند. در مورد اختلاف ما با شرکایمان که بود و هنوز هم هست کتمان نمیشود کرد ما فروشنده خدمت هستیم. سازمان تأمین اجتماعی خریدار خدمت است. جنسمان را فروختیم که از جنس ویزیت یا عمل جراحی و دارو و تجهیزات پزشکی یا خدمات بهداشتی بوده الآن هم پولمان را میخواهیم. آیا تقصیر داریم؟ یک سال است خدمت را دریافت کردهاند و پول را ندادهاند. بدهیها از سال ۹۴ شروع شده و همچنان هم ادامه دارد.
این اواخر این گمانهزنی هم مطرح شد که وزارت بهداشت از استیضاح آقای ربیعی نفع میبرد. مگر دو وزارتخانه چه خدمات متقابلی به هم میدهند که این اختلافات حل نشده باقی ماند؟ البته نمیخواهم به حاشیهها دامن بزنم اما این مسائل بعضاً مطرح میشود و افکار عمومی دربارهاش قضاوت میکنند.
در این خصوص باید بگویم که اختلاف شخصی نیست، بلکه اختلاف مبنایی است. در قانون آمده یکسوم درآمد تأمین اجتماعی بایستی خرج درمان کارگران شود. ما مدعی هستیم نمیخواهند این پول شفاف شود. در قانون دو بار پشت سر هم مجلس تصویب کرده، رئیس جمهوری نوشتهاند هنوز هم اتفاقی نیفتاده. خیلی در فضای رسانه ظلم شد، رسانههایی که مرتبط با دوستان بودند در حق ما ظلم کردند. بنا ندارم صحبت کنم. خیلی کارها بنا نبود شود ولی شد. قبل وزارت فکر نمیکردم که بیاخلاقی در این سطح باشد. از جمله آنها دامن زدن به اختلافات بود. گمانه زنیهایی که در جریان استیضاح آقای ربیعی و بعد از آن انجام شد و هنوز هم ادامه دارد. این هم به مسائلی برمیگردد که در بخش سیاسی کشور شکل گرفته، عدهای خودشان را مدافع کارگران میدانند بدون اینکه نماینده واقعی آنها باشند. در مورد استیضاح وزیر محترم کار آن چیزی که اتفاق افتاد متأسفانه سقوط اخلاقی بود که همه شاهدش بودند. بعد از آن هم نه کسی ازمن پرسیده که وزیر رفاه چه کسی باشد؟ نه میدانم چه کسی بناست باشد و نه بر خلاف ادعایی که میشود سرپرستش چه کسی باشد.خیلی هم برایم مهم نیست.چون بخشی از راهی که میتوانستیم با قدرت و اعتماد به نفس بیشتری برای مردم ایران دنبال کنیم و از طریق همافزایی این اتفاق میافتاد، نیفتاد در عین حال خدا را شکر میکنم که کارهای خوب زیاد انجام شد و جای شکرش باقی ماند. شما هم اصلاً وارد حاشیهها نشوید. اینها بیشتر سهمخواهی است که عدهای فضاسازی میکنند، برای اینکه به هدفشان برسانند. من هم خسته شدم.
چند وقت پیش در اجلاس رؤسای دانشگاهها درباره طوفان تحریمها از آبان ماه سخن گفتید استراتژی شما برای دوران تحریمها و بحران چیست؟
ما هر کاری که کنیم باید حداکثر در همین نیمه اول سال انجام دهیم به دلایلی که قابلیت ذکرش نیاز نیست امیدوارم اتفاقی که در حمایت از وزارت بهداشت در طرح تحول نظام سلامت افتاد درباره موضوع حیاتی دارو نیفتد یعنی واقعاً بخشی از ارز را که بناست اختصاص دهند بهنگام اختصاص دهند و وقفهای چه در میزانش و چه در تبدیلش ایجاد نشود. ما نگفتیم چقدر به ما ارز دهید، گفتیم هر اندازه سال گذشته این حوزه نیاز به ارز داشته همان را اختصاص دهند. در عین حال موافق ارز ۴۲۰۰ تومانی هم نبودیم، معتقد بودیم ارز میتواند از همین بازار ثانویه اختصاص پیدا کند و مابهالتفاوت نرخ را به بیمهها بدهند که ما دائم دنبال فساد نگردیم که به چه کسی چقدر ارز اختصاص دادند و بعد چقدر دارو وارد کردند و در بازار توزیع کردند یا دست مردم رسید یا خیر.
کار ما خیلی سختتر از حوزههای مواد غذایی است ما ۵ هزار قلم دارو و ملزومات دارو و ۲۸۰ هزار تجهیزات و قطعات یدکی نیاز داریم بنابراین در عین حال قاچاق هم ممکن است اتفاق بیفتد، این تجهیزات که بخشی خارجیاند راحت قابل انتقال به مرزها هستند. البته نمیتوانند قاچاق را از من انتظار داشته باشند ولی انتظار دارند قاچاق را هم من کنترل کنم، بنابراین اگر چه در طرح تحول سلامت ما را جلو فرستادند و بعد هم درست پشتیبانی نشدیم لااقل در این بخش مربوط به ارز دارو و تجهیزات پزشکی میتوان وسیله آرامش مردم را فراهم کنیم، اگرچه کار سخت است چون بخش عمده مواد اولیه و اشکال دارویی از اروپا میآید و بخشی از تجهیزات هم امریکایی است یا از شرکتهای امریکایی وارد میشود بنابراین نقل و انتقال پول و جنس راحت نیست.
چه استراتژی بخصوص برای تأمین دارو در ماههای آتی دارید، به هر حال از همین الآن صدای اعتراض مردم در دسترسی به دارو در فضای مجازی شنیده میشود.
شرکتهای دارویی و تجهیزاتی با کمبود نقدینگی مواجهند، اینها قابل برنامهریزی است و فکرهای خیلی خوبی شده.امیدوارم بانک مرکزی و سازمان برنامه بموقع عمل کنند، ما بخشی از سال را از دست دادیم البته تا الآن نزدیک به یکسوم نیازها را خرید کردیم و وارد کشور شدند و کارخانجات تولیدی ما دچار مشکل نخواهند شد ولی برای باقیمانده سال هم معتقدم باید باور کنیم مشکل جدی است. اگر تعبیرطوفان تحریمها را در اجلاس رؤسای دانشگاهها بکار بردم معنایش این است خودم بحران را باور داشتم و دست روی دست نگذاشتم.
کارهایی انجام شده، بیش از ۵۰ درصد وقت ما برای برنامهریزی تأمین دارو در موقع بحران میگذرد ولی مستلزم این است دیگران هم به این بخش نگاهشان مشابه نگاه ما باشد. من معتقدم که در کالاهای اساسی موضوع دارو و تجهیزات پزشکی خیلی مهمتر از غذاست، دارو مثل هوا میماند مثل این است که نفس نکشی اما غذا بخوری. برای پدر و مادری که برای دارو، شیرخشک و واکسن بچهشان دچار زحمت بشوند قابل بخشش نیست. باید همه کمک کنند در این قسمت به هیچ مشکلی برنخوریم.
چرا وزارت بهداشت این همه زیر ذرهبین است؟ فرض کنید اگر قصوری از سوی پزشکی رخ میدهد همه وزارت بهداشت را مقصر میدانند یا مادر بارداری در روستای دور افتادهای میمیرد انگشت اتهام به سوی وزارت بهداشت است یا حتی همین بحث قاچاق دارو و انتشار فهرست گیرندگان ارز دارو حملات زیادی علیه وزارت بهداشت شد. این همه هیاهو علیه وزارتخانه شما برای چیست؟
شما باید این را بگویید. بالاخره من هم در همین کشور زندگی میکنم و دورههای مختلف را در دولتهای مختلف دیدهام و کارم هیچ وقت سیاسی نبوده یعنی مسئولیتی نداشتم تا قبل از دوره وزارت، طبابت میکردم. معتقدم این دوره بیش از هر زمانی نه تنها عیبهایی که داریم به تصویر کشیده میشد و در صدر اخبار میآید بلکه آنهایی هم که نداریم به نوعی فضاسازی میشود. شاید دلیلش این است دکتر روحانی دو تا کار مهم در کنار کارهایی که انجام دادند داشتند؛ یکی برجام و یکی طرح تحول سلامت بود.
همان فضایی که درباره برجام بوجود آمد به شکل دیگر در مورد طرح تحول سلامت نیز بوجود آمد. الآن که میبینید پررمق نیستیم سر و صداها کمتر شده است آن روزهایی که در اوج بودیم حملات خیلی گزندهتر و شدیدتر بود و این مایه تأسف است چون ما بهخاطر مردم و کشور آمدیم، بهخاطر افراد نیامدیم. طبیعی است که بالاخره روی افراد اثر میگذارد.
چرا مردم در شبکههای اجتماعی این همه به عملکرد شما بویژه در بحث دسترسی به تختهای بیمارستانی و تأمین دارو به شما حمله میکنند؟
فکر میکنم پاسخ سؤالتان را دادم چرا آنقدر زیر ذرهبین هستیم. این وزارتخانه قبلاً هم بود حتماً هم اشکالاتش اگر بیشتر نبود کمتر از امروز هم نبود، اما چرا آنقدر نورافکن رویش روشن نبود بهخاطر اینکه یکی از کارهای مهم دولت فعلی همین است. اگر بخواهیم بگوییم دولت کارآمد نبود آن طرف باید برجام و این طرف طرح تحول را به نوع دیگر معرفی کنید که نه تنها منصفانه و اسلامی نیست بلکه انسانی هم نیست چون این حوزه با جان مردم سر و کار دارد.
برای اینکه نظام سلامت کشور لطمه نبیند و طرح تحول از این نقطه اوج خودش سقوط نکند فکر میکنید دولت باید چقدر اعتبار به وزارتخانه شما تخصیص دهد؟
من هیچ انتظاری از دولت ندارم.اگر دولت به همین تعهداتی که در قالب لایحه بودجه هر سال به مجلس میفرستد عمل کند هیچ انتظار دیگری نداریم. خودمان بخشی از دولت هستیم، میدانیم دوستان چه مشکلاتی دارند ولی انتظار این است چیزی که تعهد میکنیم حتماً بتواند بدون هیچ نقصی انجام شود یعنی ما در این حوزه باید بدانیم چقدر پول داریم و میتوانیم هزینه کنیم به اندازه همان خرج ایجاد کنیم.
اینکه چقدر پول داریم در لایحه مشخص است، اینکه مجلس چقدر میدهد جدا از اینکه یک عده لابی میکنند و بودجه را زیاد میکنند کاری نداریم اما آنکه دولت خودش تعهد میکند با جریان منظمی در اختیار ما قرار دهد.نمی گوییم که بدهی از قبل را یکجا بدهد، بهتدریح ظرف یک سال بدهند ما بتوانیم از زیر بار دین هم خارج شویم.
شما جزو معدود وزرایی هستید که از چند سال گذشته صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی دارید، مردم در صفحه اینستاگرامتان از شما انتقادهای تندی میکنند، زیر پستهای شما نظر میدهند، گاهی به عملکرد شما حمله میکنند و البته گروهی هم از عملکردتان قدردانی میکنند. شما این انتقادها را پیگیری میکنید؟
من در دولت دوازدهم این کار را ادامه ندادم. در طول این مدت پنج یا شش تا مطلب گذاشتهام در حالیکه آن موقع هر هفته مطلب میگذاشتم، دیدم فایدهای ندارد و با اینکه خیلی دوست دارم و برای خودم خیلی مینویسم ولی دیگر آن فضا نیست و فکر میکنم بالاخره حوزه سلامت آسیب نبیند. من هم مثل بقیه شهروندان نظراتی دارم، مطالبی هم که آن موقع مینوشتم بیشتر جنبه اجتماعی و انتقادی داشت ولی دیگر متوقف کردم در عین حال شما خیلی خوب میدانید فضای مجازی به راحتی مهندسی میشود. این اشکالات و انتقاداتی که ما به آن طرف آبیها میکنیم به زشتترین شکلش برخی از خود ماها متأسفانه عمل میکنیم یعنی پول خودمان هستیم بیمه دیگران.
در کامنتهایی هم که گذاشته میشود بهتر از من میدانید چگونه بعضی از وقتها از جیب خود ما مهندسی میکنند برای اینکه حقیقتی را قلب کنند و خلافش را نشان دهند، خیلی رنج آور است و من دیگر ادامه ندادم فکر هم نمیکنم نیازی باشد. ما مشکلات مردم را میدانیم، مشکلات مردم متفاوت از آن است که در فضای مجازی است.
بخشی از مشکلات درست است بخشی هم شاید بتوانم درست ادعا کنم که نا آشنا به مشکلات نیستم چون سفر زیاد میروم و مشکلات نقاط محروم و شهرستانها را میدانم در عین حال گستردهترین شبکه را ما در کشور داریم یعنی از دل روستا تا مرکز پایتخت بیش از ۳۰ هزار مرکز بهداشتی داریم و بیشترین تماس را مردم با ما دارند. میتوانم بگویم فضای مجازی را ادامه ندادم و متأسفم که نمیتوانم ادامه دهم ولی به نفع وزارت بهداشت برای آیندگان میگذاریم.
فریبا خان احمدی
- 14
- 5