اعتیاد به عشق چیست؟
یک معتاد به عشق فانتزی دارد که شخص دیگری می تواند تمام مشکلات زندگی او را برطرف کند، همواره توجه بی قید و شرطی را به او اعطا می کند و در هر شرایطی تمایل به مراقبت از وی دارد، هنگامی که نیازهای غیرواقعی ارضا نشوند، افراد معتاد به عشق ممکن اس دچار احساس رنجش شده و در روابط خود با دیگران با تضاد و چالش روبرو شوند.
برخی از افراد کاملا می دانند که با درگیر نشدن در یک رابطه عشقی اعتیادگونه می توانند به اندازه کافی از خود مراقبت کنند، با این وجود زمانی که درگیر چنین رابطه ای می شوند ظرفیتشان برای مراقبت از خود بسیار کاهش پیدا می کند.
افراد غالبا به دنبال طرد شدن از سوی والدین خود در سال های اولیه زندگی، بعدها در بزرگسالی خود به روابط عاشقانه اعتیادگونه دچار می شوند. این افراد معمولا در دوران کودکی شان ارزشمندترین نیازهای روحی خود که شامل دریافت تایید، عشق و ارتباط معنادار با والدین بوده است را دریافت نکرده اند.
درواقع این موضوع به طرز قابل توجهی عزت نفس آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و ترسی آگاهانه از رها شدن همچنین ترسی ناخودآگاه زمینه ای از صمیمت با دیگران ایجاد می کند. کسی که به عشق اعتیاد دارد شدت یک رابطه را غالبا با صمیمت رابطه اشتباه می گیرد.
مانند هر اعتیاد دیگری برای رهایی از اعتیاد به عشق هم باید فرآیندی را طی کرد که بر کشف خویشتن و درک عواطف بنیادین مبتنی است. این امر نیازمند برداشتن گام هایی مشخص است: غلبه بر انکار و پذیرفتن اعتیاد. ارزیابی پیامدهای زیانبار این نوع اعتیاد و مداخله برای جلوگیری از وقوع چرخهی اعتیاد.
در نهایت افراد معتاد به عشق باید یک فرآیند سوگواری را پشت سر بگذارند تا به دردهای عاطفی بنیادین و پنهان خود که هسته اصلی اعتیاد هستند، رسیدگی کنند.
زمان درمان این افراد علائم ترک مشاهده خواهد شد که باید از طریق کار با یک درمانگر و انجام فرآیند صحبت کردن در مورد تجربیات رهاشدگی در کودکی، گذر از احساسات دردناک، ترس، خشم و پوچی که ممکن است در طی فرایند درمان ظاهر شود، به این افراد کمک شود.
عاشق بودن احساس زیبایی است که همه افراد شایسته رسیدن به آن هستند، اینکه یک علاقه دو طرفه بین افراد ایجاد شود موضوعی است که تقریبا همه انسان ها برای رسیدن به آن تلاش می کنند، با این وجود در برخی از موارد ممکن است عشق به صورت ناسالم هم ظهور پیدا کند. در حقیقت این حالت های ناسالم و گاها مخرب می تواند افراد را مجبور کند تا به شیوه های غیرمنطقی، عجیب و غریب که به ضرر خودشان و افرادی که دوست دارند هست، رفتار کنند.
اعتیاد به عشق حالتی است که موجب می شود افراد عاشق تمایلاتی ناسالم و وسواس گونه نسبت به معشوق خود پیدا کنند. برای افرادی که معتاد به عشق هستند؛ ایجاد و حفظ روابط سالم چالش است، افرادی که مبتلا به این نوع اعتیاد هستند معیارها و انتظارات غیرواقعی از عشق نمایش می دهند، زمانی که این موارد برآورده نمیشوند، منجر به بدتر شدن بیشتر وضعیت روحی آنها میشود.
در برخی افراد این عقیده وجود دارد که اعتیاد به عشق را نباید در دسته اختلالات مربوط به سلامت روان طبقه بندی شود، با این وجود تعدادی دیگر اعتقاد دارند که افراد مبتلا به این اختلال بیمار هستند و علائم واقعی و ناتوان کننده ای را تجربه خواهند کرد.
این افراد غالبا با شریک زندگیشان رابطه ای ناسالم برقرار می کنند و به دنبال کنترل کردن آنها هستند. مانند سایر اشکال اعتیاد، فردی که به عشق معتاد است ممکن است رفتارها و تکانههایی از خود نشان دهد و با درمان و مراقبت های مناسب اینگونه افراد می توانند قدرت تشخیص رفتارها و نگرش های ناسالم خود را نسبت به روابط عاشقانه به دست بیاورند و یاد بگیرند که چگونه روابط سالم و محبتآمیزی ایجاد کنند.
نشانههای اعتیاد به عشق:
افکار مزاحم:
داشتن درگیری ذهنی در برخی از موقعیت ها مانند ماه عسل که به تازگی عاشق شده اید موضوعی کاملا طبیعی است، اما این افکار فراگیر درباره طرف مقابلتان یا حتی خود عشق می تواند جنبه های مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار دهد و این موضوع نگران کننده است. برای مثال اگر افکار مزاحم بر عملکرد درسی یا شغلی فرد اختلال وارد کند یا وضعیت خواب فرد را برهم بزند هرچه سریع تر باید دنبال راه چاره برای حل کردن آن باشید.
اضطراب جدایی:
دلتنگ شدن برای کسی که عاشق او هستید بسیار رایج است، اما اگر با نزدیک نبودن او احساس ناراحتی دارید یا فراتر از حد تحمل شما است، باید به غیرطبیعی بودن آن شک کنید، این موضوع می تواند نشانه همین وضعیتی باشد که برخی آن را اعتیاد به عشق مینامند. گاهی افراد از شرایط و موقعیت هایی که وی را از عشقش جدا می کنند دوری کند برای مثال موقعیت های زیر:
- صرف نظر کردن از حضور در محل کار
- نرفتن به مدرسه یا دانشگاه
- لغو کردن برنامه های دوستانه
- خودداری کردن از انجام تعهدات خانوادگی
برقراری روابط متعدد:
درصورتی که رابطه عاطفی قبلی خود را به اتمام رسانده اید و بلافاصله برای برقراری رابطه ای دیگر تلاش دارید؛ ممکن است شما به عشق اعتیاد پیدا کرده باشید. در این شرایط افراد به دنبال ترس از تنهایی برای رابطه ای جدید تلاش نمی کنند بلکه دوست دارند لذت دوست داشته شدن را برای چندین مرتبه دیگر تجربه کنند. در نهایت این تغییر رابطه سریالی میتواند به مشغولیتی خطرناک و ناسالم تبدیل شود.
استفاده از عشق برای فرار از افکار آزاردهنده:
گاهی امکان دارد بخش زیادی از زمان خود را با کسی که دوستش دارید بگذرانید و زمانی که همراه او نیستید دائما در فکرش هستید تا از احساسات و افکار آزاردهنده و دردناک فرار کنید. درصورتی که معتقد هستید عشق وسیله ای برای دور شدن از افکار و احساس منفی است باید بگوییم شما به نوعی درگیر اعتیاد به عشق شده اید.
ماندن در رابطه ناسالم:
حتی زمانی که رابطه ای ناسالم و اصلاح نشدنی است، امکان انجام تلاش های دیوانه وار برای حفظ آن وجود دارد. این تلاشها برای حفظ رابطه ممکن است به ویرانی خودتان منجر شود. نباید فراموش شود که لزوما هر رابطه ای به سرانجام خوب نمی رسد و گاهی ادامه ندادن رابطه ای ناسالم می تواند بهترین گزینه برای شما و سلامت روانتان باشد.
فقط از عشق و رابطه لذتبردن:
از نشانه های اعتیاد به عشق می توان به پیوستگی برای ایجاد رابطه عاطفی اشاره کرد. آیا غالبا زمانی که عاشق هستید یا به با عشق خود وقت می گذرانید احساس مثبت دارید؟ این خصوصیت می تواند نشانه ای از الگوی رفتاری ناسالم در شما باشد که غالبا به صورت زیر نمایش داده می شود:
- دیگر نمی توانید از سرگرمیها یا فعالیتهایی که قبلا لذت می بردید؛ لذت ببرید.
- تنها دلیل زندگی را تمرکز بر شریک زندگی یا رابطه خود می دانید.
- وقتی با عشق خود نیستید، احساس ناامیدی دارید.
عوارض اعتیاد به عشق:
افرادی که به عشق اعتیاد دارند مانند بسیاری از معتادان دیگر سعی می کنند مشکلات زندگی خود را با مراجعه به عادات فراموش کرده تا بتوانند برای مدتی غصه ها را فراموش کنند. اعتیاد به عشق هم مانند بسیاری دیگر از اعتیادها اگر درمان نشوند می تواند عوارض روحی، روانی و حتی دردهای جسمی به همراه خود بیاورد.
در برخی از موارد اعتیاد به عشق می تواند اعتیاد به الکل یا مواد مخدر را در پی داشته باشد. مرز میان عشق و اعتیاد به رابطه جنسی بسیار باریک است پس ممکن است بسیاری از افراد به راحتی از این مرز عبور کنند. فرد برای ادامه پیدا کردن رابطه عاطفی خود سعی دارد از طریق رابطه جنسی خود را ارائه کند، درنتیجه فرد به رابطه جنسی معتاد می شود.
افرادی که به عشق معتاد می شوند غالبا درگیر پرخاشگری و خشونت خواهند شد که این رفتار به آزار اطرافیان و خانواده فرد می انجامد.
از عوارض دیگر اعتیاد به عشق می توان به کاهش اعتماد به نفس بر اثر روابط ناسالم، احساس افسردگی، اضطراب، تمایل به خودکشی و... اشاره کرد.
ترک اعتیاد به عشق:
اولین قدمی که باید برای درمان هر چیزی برداشت، پذیرفتن اصل مشکل است. در این مشکل هم باید قبول داشته باشید که به اعتیاد دچار هستید. برای این مهم می توانید به یک روانشناس خوب مراجعه کنید. زمانی که این مشکل را پیدا کردید باید کاملا خواسته قلبی برای ترک اعتیاد داشته باشید، در این صورت وارد مراحل بعدی ترک اعتیاد به عشق می شوید که شامل موارد زیر می باشد:
۱)درمان پیش زمینه ها:
برای درمان کردن اعتیاد به عشق بایستی زمینه های درمانی را فراهم کنید، عواملی که می توانند زمینه ساز این مشکل باشند متعدد هستند اما چند عامل اصلی و رایج وجود دارند که در ادامه توضیح داده می شوند:
اعتماد به نفس پایین:
اعتماد به نفس پایین منجر می شود که فرد همواره به توجه و تایید نیاز داشته باشد و روابط عاطفی یک بستر مناسب برای ارضای این نیازها است.
مشکلات ریشه ای:
وجود مشکلاتی ریشه ای و حل نشده در زندگی می تواند احساسات فرد را متزلزل کند، برای دور ماندن از این احساسات فرد به سمت اعتیاد به عشق یا دیگر انواع اعتیاد سوق داده می شود.
رد شدن:
تجربه کردن ترد شدگی یا پذیرفته نشدن می تواند تاثیرات عمیقی روی فرد بگذارد، در نتیجه برای تایید شدن یا پذیرفته شدن از سمت دیگران؛ به محبت های نامناسب پناه می برد.
تعاریف اشتباه عشق:
برخی افراد عشق را به عنوان یک راه فرار از مشکلات معرفی می کنند و تصور دارند که با داشتن عشق تمامی مسائل دیگر بی اهمیت خواهد بود، به همین دلیل است که با حس کردن شرایط نامناسب به سراغ یک رابطه عاطفی یا جنسی می روند.
۲) اصلاح عادت های اشتباه در اعتیاد به عشق:
زمانی که فرد متوجه شد واقعا به عشق اعتیاد دارد، باید بداند که زمان مواجهه با این اعتیاد باید چگونه رفتار کند، بجای فرار کردن از مشکلات و برقراری روابط عاطفی، به سمت مشکلات حرکت کنید و با آنها روبرو شوید.
۳) بهبود مهارت مقابله با مشکلات:
مرحله آخر برای ترک اعتیاد به عشق؛ تقویت مهارت مقابله می باشد. فرد در این مرحله یاد می گیرد که چطور باید با مشکلات زندگی و احساسات ناخوشایند به صورت صحیح مقابله کند.
در حقیقت آنچه موجب می شود در مواجهه با مشکلات به راه حل هایی سریع و موقتی مراجعه شود؛ کمبود توانایی مقابله با مشکلات است.
حتی اگر اعتیاد عاطفی درمان شود، درصورتی که فرد توانایی مقابله با مشکلات را به دست نیاورده باشد احتمال بازگشت اعتیاد به عشق یا دیگر انواع اعتیاد بسیار بالا است.
گردآوری: بخش زناشویی سرپوش
- 16
- 6