آقای تنبل کمکم دارد احساس گرسنگی میکند. میرود سر یخچال و بطری شیر را سر میکشد و برای خودش چای میگذارد.
فلسفه او این است: حالا که جامعه مرا در جایگاه خودم قرار نمیدهد، من هم در هیچ جایگاه دیگری قرار نمیگیرم، اما هیچ کس تاکنون نتوانسته، به او بفهماند که تو بخواهی یا نخواهی در جایگاه یک پدر و یک همسر هستی و این مسئولیتها کافی است که تو سراغ جامعه بروی و جایگاه خودت را با تلاش به دست بیاوری. بعضیها به این آدمها سوءاستفاده چی میگویند.
بعضیها تنبل و بعضیهای دیگر آنها را زرنگ باشی فرض میکنند. این نوع آدمها هر چه باشند، سر جای انسان بودن خود قرار نگرفتهاند و تنبلی و کنارهگیری و گاه اهمال کاری از پذیرش مسئولیتها آنها را از زندگی دورتر میکند و رفته رفته همه چیزشان را از آنها میگیرد.
تنبلهای پارهوقت
آیا میشود آدم در بعضی کارها خیلی زرنگ باشد و در بعضی کارها خیلی تنبل؟ این چه نوع تنبلی است؟
روانشناسان معتقدند، تنبلی اقسام مختلف دارد. برخی تنبلیها از عافیتطلبی برمیخیزد و ریشههای تربیتی و خانوادگی دارد، مثلا این که کار خانه مال مرد نیست با نوعی سلب مسئولیت برای مرد در خانه حاشیه امنی برای تنبلی فراهم میکند که ریشه در تربیت خانوادگی دارد.
دکتر ابراهیم میثاق، روانشناس معتقد است، برخی تنبلها در امور مورد پسندشان زرنگ هستند و در برخی امور که دوست ندارند یا از آن وحشت دارند، کنارهگیر و تنبل به نظر میرسند. این نوع تنبلی ریشه در کاملگرایی دارد.
این روانشناس معتقد است، کامل گراها تنبل میشوند و قانون یا همه یا هیچ میگذارند یعنی یا کاری را باید در اوج کمال انجام داد یا اصلا انجام نداد.
پس چون نمیتوانم در اوج کمال انجام دهم، رهایش میکنم. ترس از شکست در این گروه بالاست. وقتی آنها از شکست در مقابل عملکرد کامل در یک موضوع میترسند، اضطراب پیدا میکنند و همین موضوع باعث تخریب و مانع عملکرد آنها میشود و دوباره اضطرابشان بالا میرود. این افراد تنها به امور مورد علاقهشان که در آن مهارت دارند، میپردازند و بقیه امور را رها میکنند.
کمال تنبلی
شاید کمال تنبلی را در آدمهایی ببینید که وسواس کمالگرایی دارند. از آنها زیاد میشنوید که من یا هیچ کاری نمیکنم یا اگر بخواهم کاری بکنم آن را عالی انجام میدهم که کسی نتواند با من رقابت کند. در درون این کلام، سایهای از شکست نهفته است؛ شکستی که ترس از دوباره برنخاستن را درخود دارد؛ یعنی کمالگراها از ترس این که بهترین نباشند و رقابت را نبرند، گاهی دست به هیچ اقدامی نمیزنند. کار در نظر آنها آنقدر بزرگ و سخت میشود که دیگر طرفش نمیروند. دیدن آدمهای منظمی که در عین وابستگی به نظم در وضع شلختگی به سر میبرند، از این پس برایتان عجیب نخواهد بود. آنها تنبلهای کمالطلب هستند.
بیماری تنبلی
معصومه بعد از زایمان به افسردگی مبتلا شد و از آن زمان تاکنون دیگر حس و حال هیچ کاری را ندارد. محسن سالها عادت داشت، آدم فعالی باشد، اما ناگهان همه چیز تغییر کرد و دائم او را میبینید که خمیازه میکشد. چاق شده و خیلی از کارهایش را کنار گذاشته. ورزش نمیکند، به دورههای دوستانه نمیرود و دیگر مثل سابق تر و فرز نیست. اخیرا پزشک تشخیص داده او دچار اختلال تیروئید شده است.
روانشناسان گونههایی از تنبلی را ناشی از بیماری میدانند در حالی که انواع دیگری از آن به ضعف اخلاقی یا تربیتی مرتبط است. آنها که به بیماری تنبلی مبتلا هستند، دچار اختلالات هورمونی چون مشکل تیروئید یا پایین بودن سروتونین هستند. این دو میتوانند اختلالات خلقی در فرد به وجود آورند. اغلب کسانی که دچار افسردگی هستند، بدنشان قادر نیست سروتونین کافی تولید کند.
یا همه یا هیچ
معصومه ـ ف بانویی ۴۷ ساله است که همسری تنبل دارد. این استنباط اوست. معصومه میگوید: شوهرم به کارش میچسبد و فقط دوست دارد بیرون کار کند، اما از دید من او یک تنبل است. او به محض رسیدن به خانه، مسئولیتش را پایان یافته میداند. کفشهایش را در جا کفشی نمیگذارد، پاهایش را نمیشوید، لباسش را آویزان نمیکند و وقتی جایی مینشیند، گاهی تا فردا صبح از آنجا تکان نمیخورد. از مشارکت در کار خانه حرف نمیزنم که خندهدار به نظر میرسد. بعضیها به من میگویند، خسته است، اما من هم خستهام. من هم خانهداری میکنم و هم بیرون از منزل شاغل هستم.
اگر شاغل نبودم هم باز در کار خانه و رسیدگی به بچهها به اندازه کافی خسته میشدم که بتوانم یک گوشه لم بدهم و کار دیگری نکنم، اما این طور نیستم و شوهرم هست. به نظر من او تنبل است.
مصطفی شوهر این خانم مدعی است چیزی از نظافت و کارهای خانه که سلیقههایی آنچنانی میخواهد، نمیداند و ترجیح میدهد وقتی وارد خانه میشود، کار را به کاردان بسپارد و کنار بکشد. وی میگوید: اگر من تنبل بودم، ساعتها بیرون از خانه کار نمیکردم.
تنبلی و شدت عمل
داستانهای زیادی درباره کارکرد مناسب افراد تنبل در صورت به کار گرفتن شدت عمل وجود دارد. یکی از این داستانها درباره به سربازی فرستادن پسرهایی است که والدین معتقدند، نیاز به انضباط و زور بالادستی برای کار کردن دارند.
دکتر ابراهیم میثاق، روانشناس اثر تنبیه و شدت عمل را در ریشهکنی تنبلی معکوس میداند و میگوید: شاید شرکت در دورهای از کار اجباری برای آنها موثر باشد، اما تنبیه جواب معکوس میدهد. وی توصیه میکند، پس از ریشهیابی و درمان تنبلی و علل پزشکی آن اگر شخص تنبلی را زرنگی تلقی کرد و خواست از زیر کار در برود، باید گفت دچار ضعف اخلاقی است.
وی با اشاره به ریشههای گرایشی رنج گریزی در برخی افراد تنبل به نوع تربیت این افراد اشاره میکند که در کودکی از هر کاری غیر از درس خواندن منع شدهاند و برای این که درس خود را خوب بخوانند، نگذاشتهاند آب توی دلشان تکان بخورد. وی این نوع تربیت را منجر به پرورش انسانهای تکبعدی میداند.
او معتقد است، تنبلها سعی میکنند کسی در کنارشان باشد که آنها را به حرکت تشویق کند. تنها تصمیم میگیرند و در جمع حرکت میکنند و اگر کسی نباشد، از جای خود به بهانههای مختلف تکان نمیخورند. شرط و شروط گذاشتن و دلیل تراشی برای انجام ندادن کارها از صفات آنهاست.
ماندانا ملاعلی
- 14
- 1