چندسالی است که به بهانه بزرگداشت «ابوریحان محمدبن احمد بیرونی» دانشمند و همهچیزدانِ ایرانی که بیشتر به واسطه تلاش و تحقیقاتش در مطالعه و نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گوناگون دنیا بهخصوص هند، به عنوان یک «مردمشناس» شناخته میشود، ۱۳ شهریورماه در تقویم ملی کشورمان، روز «مردمشناسی» نام گرفته. مردمشناسی یک رشته مهم از شاخه علومانسانی است که همانطور که از نامش پیداست، با ذرهبین گرفتن روی زندگی آدمها، به مطالعه فرهنگ، باورها، خلق و خو و آداب و رسـوم آنها میپردازد.
شناخت انسانها و به تبع آن شناخت رفتارها، نیازها و سلیقههای آن ها در جایجای دنیا یکی از هیجانانگیزترین تجربههایی است که بدون اغراق خیلیها به آن علاقهمندند. تاریخچه رسمی انسانشناسی در دنیا به دهههای پنجاه و شصت قرن نوزدهم میلادی برمیگردد، اما تاریخچه حقیقی شکل گرفتن دانش انسانشناسی نمیتواند محصور به این زمان باشد و به قرن چهار و پنج هجری، زمانی که «ابوریحان بیرونی» تصمیم گرفت تجربیات سفرهایش به نقاط مختلف دنیا را به رشته تحریر درآورد برمیگردد
اما نه از جنس خاطرات معمولی و شخصی سفر، بلکه یادداشتهایی بر مبنای مشاهدات دقیقش از سبکزندگی مردمِ هر منطقه که در کنار بهرهمندی از روشهای علمی برای تحلیل این اطلاعات، او را به پدر علم «مردمشناسی» تبدیل کرد. پرونده امروز زندگیسلام، قرار است به همین بهانه، قدمی باشد برای آشنایی مختصر با دانش «مردمشناسی»، نگاهی داشته باشد به مهمترین اثر ابوریحانبیرونی در همین باره و در نهایت، نگاهی بیندازد به عجیبترین فرهنگهای انسانی در گوشه و کنار دنیا.
درباره پیشینه و کاربرد «مردمشناسی» بیشتر بدانیـم رشته ای خاص، هیجان انگیز و گاهی ترسناک
مردم شناسی، تجربه کردنِ تجربههای انسان از گذشته تاکنون، از دور تا نزدیک است. مردم شناس، در کمین زندگی است تا کوچک ترین تحرک آن را زیر نظر داشته باشد و از طریق ثبت آن، به فرصتی برای شناخت ابعاد تازه زندگی آدمها دست یابد. در ادامه «نسرین شعبانزاده» پژوهشگر و دانشآموخته رشته مردمشناسی که از قضا به شدت شیفته رشته تحصیلیاش است، در گفتوگو با زندگیسلام، ما را با این رشته، پیشینه و کاربردهایش آَشنا میکند. صحبت های ایشان را بخوانید:
ایران، پیشتاز در رشته مردمشناسی
ظاهر رشته مردم شناسی این است که این رشته در قرن نوزدهم از غرب گرفته شده است اما اگر تاریخ و رویدادهایش را با دقت بیشتری رصد کنیم، متوجه میشویم خیلی پیشتر، در قرن چهارم و پنجم هجری، دانشمندی زندگی میکرده که جدای از موفقیتهایش در علوم مختلف، در رشته مردم شناسی هم سرآمد بوده و در این زمینه، آثار ماندگار و دقیقی از خود به جا گذاشته است.
«ابوریحان بیرونی» که در دوره حیاتش با شورشهای داخلی زیادی مواجه بود، به هندوستان عزیمت میکند و به عنوان یک نویسنده بیطرف در کتابی به نام «مالُلهند» به نگارش باورهای مردم این کشور و در ادامه، کشورهای گوناگون می پردازد. این کتاب اصلا شبیه سفرنامههایی نیست که در آن زمان بر اساس درک و شهودشان مینوشتند و بیرونی خیلی دقیق و بیطرفانه به بیان ویژگیهای مختلف مردم و سبک زندگیشان پرداخته و حتی با برخی روش های علمی که ابداع خودش بوده است، آن ها را با هم مقایسه کرده.
او به دلیل استفاده از روش استقرایی و مطالعه میدانی و دوری از قوممداری و سوگیری در مشاهده و پژوهش، از دیگر متفکران اجتماعی مسلمان هم عصر خویش شاخصتر و به شاخهای که امروز به اسم مردم شناسی یا انسانشناسی میشناسیم، نزدیکتر است. در حقیقت ابوریحان بیرونی اولین انسانشناس ایرانی به حساب میآید.
تعریف ساده مردمشناسی و کاربردهایش
به تعبیر ساده دانش مردم شناسی که انسان شناسی هم خوانده میشود به معنیِ با انسان ها بودن، با انسان ها تجربه کردن، با انسان ها اندیشیدن و درباره آن ها نوشتن است. رشتهای خاص، هیجان انگیز، حیرت انگیز، لذت بخش و البته گاهی ترسناک و دلهره آور. انسان شناسی نزدیک شدن به دیگری است، بررسی همه آن چیزی که در زندگی آدمها اتفاق میافتد و بیتفاوت از کنارش عبور میشود.
انسان شناس کارش توجه به آداب و سنن، دین و مذهب، خورد و خوراک، خلق و خو، باورها، عقاید و سلایق و ریزترین بخشهای زندگی آدمهاست. رشتهای که بیشتر شبیه راه رفتن روی تیغه شمشیر است! از دادههای این رشته، هم میتوان استفاده صحیح کرد؛ مثلا کمک کرد سیاستمداران با نیازهای دقیقتر جامعه آشنا شوند تا بتوانند کمکدهنده باشند و هم میتواند خطرناک باشد مثل کشورهای استعمارگر که با استفاده از این دادهها، مردم کشورهای دیگر را مستعمره خود میکنند. در حقیقت مردمشناسی یعنی بررسی دقیق و خیلی جزئی همه ابعاد زیستی، روانی و شناختی انسانها که عمدتا توسط روشهای تجربی مشاهده و مصاحبه به دست میآید.
مردمشناسی؛ یک دانش جامع و گسترده
هرجا مطالعه درباره انسان به صورتی عمومی و کلی و همهجانبه است، اصطلاح «آنتروپولوژی»، و هرجا به صورت منطقهای، محدود و مربوط به یک زمینه است، اصطلاح «اتنولوژی» به کار میرود. امروزه در دانشگاههای آمریکای شمالی انسانشناسی به عنوان علمی چهار شاخه شناخته میشود: انسانشناسی فرهنگی، انسانشناسی زیستی (یا انسانشناسی کالبدی)، انسانشناسی زبان (یا زبانشناسی)، باستانشناسی.
مردم شناسی در حقیقت دانشی بین رشتهای و جامع درباره انسانهاست که هر بخش آن جذابیتهای خودش را دارد؛ مثلا در مردم شناسی زیستی، بیشتر سعی در مقایسه انسانهای فعلی با انسانهای اولیه است که شامل استخوانبندی، جمجمه، ژنتیک و ... است و تغییرات فیزیکی را بررسی میکند تا درباره تکامل جسمانی انسان به نظریات دقیقتری دست پیدا کند. یا مثلا انسانشناختی باستانی، سفرنامهها و وقایع تاریخی را بررسی میکند. به همین دلیل سفرنامههای بیطرفانه مثل سفرنامه «برادران امیدوار» که همراه با ثبت تصاویر است، جذابیت ویژهای برای علاقه مندان به مردمشناسی دارد.
آشنایی با مهمترین کتاب مردمشناسانه «ابـوریحان بیرونی»
مالُلهنــد؛ لایههای عمیق زندگی مردم هند
همان طور که قبلا گفتیم آن چه ابوریحان بیرونی را به عنوان پدر علم مردمشناسی معرفی میکند، به تحریر درآوردن کتاب «ماللهند» است که طی سالهای متوالی، با استفاده از روشهای مردم نگارانه نوشته است. بیرونی کتاب هند شناسیاش را در ۸۰ بخش یا باب تنظیم کرده. او بابهای ۲ تا ۱۴ کتاب خویش را به شناخت «ادیان هند و حکمت و فلسفه هندی» اختصاص داده و به آرا و نظرات هندیان درباره زندگی پس از مرگ، چگونگی معاد، تناسخ و ذات پروردگار پرداخته و بتهای هندی، وداها و پورانهها را معرفی کرده است.
در بابهای ۱۴ تا ۶۳ کتاب خویش، از «علوم گوناگون و دانشهای مختلف هندی» سخن به میان آورده است و این بخشهای ماللهند، بازگوکننده مسائل جهانشناختی، زمینشناختی و جغرافیایی و بیانکننده مفاهیم مرتبط با تاریخ، تقویم و مقیاس از منظر هندوهاست. همچنین مسائل مربوط به آداب و رسوم، مناسک، ازدواج و اطلاعات دقیقتر انسانشناختی از جامعه هندوستان در بابهای ۶۳ تا ۷۸ ارائه شده است. توصیف نظام خویشاوندی در هند، چند زنی، زن گرفتن مرد زن مرده، آتش زدن زنان شوهر مرده، طلاق، آداب عروسی و ... هم در صفحات ۴۷۱ – ۴۶۹ آورده شده است. اما در سه باب آخر، بیرونی بیشتر به نجوم و اخترشناسی و مقایسه اطلاعات گسترده و دقیق نجومی مسلمانان با اطلاعات نجومدانان هند پرداخته است.
بریدهای از کتاب ماللهند
مسئله قوم مداری (ethnocentrism) یکی از مفاهیم و اصطلاحات پراستفاده در علم مردمشناسی است که ابوریحان بیرونی، در این باره مینویسد: «اهل هند خود را از همگان برتر دانسته و معتقدند در روی کره زمین اصل و اساس همه چیز ما، اعم از زمین پادشاهی و دین و علم و بشر همان است که نزد آنان است و از هر جهت افضل دیگران هستند. ازاین رو، به خود میبالند. بخل ورزیدن از آگاهی دیگران بر معلوماتشان در سرشت آنان جای داشته است و سعی فراوان در عدم اطلاع دیگران، حتی هموطنان خودشان از دانستههای شان دارند تا چه رسد بیگانگان. آنان نمیپذیرند که در روی زمین غیر از شهرها و مردمان و دانشمندان خودشان، شهر و مردم و اهل علم و علم دیگری وجود داشته باشد.»
مرور برخی از عجیبترین فرهنگهای بشری در دنیا
رفتارهای شگفتانگیز
مرجان دهقان
خب، حالا که تا حد زیادی با رشته مردمشناسی آشنا شدید حتما متوجه شدید بیشتر اطلاعات مهم و جذابی که از نحوه زندگی آدمها، از بشر اولیه تا امروز، در گوشهگوشه دنیا در دست است، حاصل مطالعه و پژوهش مردمشناسهاست. بهخصوص اطلاعاتِ بکر و دست اول از سبکزندگی گروهها و قبایلی که کمتر کسی را به جمعشان راه میدهند. اطلاعات جالب از فرهنگ و رسومی که بهرغم عجیب و نامتعارف بودنشان، همچنان وجود دارند و آشنایی با آنها خالی از لطف نیست.
زندگی در میان مردهها
نام قبیله: توراجا
منطقه جغرافیایی: «سولاوسی جنوبی» در اندونزی
در «توراجا» آیین ویژه ای برای درگذشتگان اجرا می شود. در این قبیله با مردگان مانند یک فرد زنده رفتار می شود. توراجایی ها لباس تن مردگان خود می کنند و به آن ها غذا و نوشیدنی می دهند. آن ها حتی پس از دفن مردگان، تصور می کنند آن شخص نمرده است و تنها از بیماری رنج می برد؛ به همین دلیل هر از گاهی اجساد را از خاک بیرون می آورند و نظافت شان می کنند. در توراجا وقتی شخصی می میرد اعضای خانواده باید مراسم ویژه ای را برای او اجرا کنند. این مراسم هزینه بالایی دارد و افراد قبیله برای تامین مخارج آن همه عمر سخت کار می کنند تا بتوانند برای مرگ شان پول پس انداز کنند. زندگی با مردگان در این قبیله یک عمل طبیعی است که از کودکی آن را آموخته اند.
مسابقه انتخاب زیباترین مرد!
نام قبیله: وودابی
منطقه جغرافیایی: شمال نیجریه در آفریقا
قبیله های آفریقایی آداب و رسوم خاصی در زمینه های مختلف دارند. یکی از آن ها برگزاری جشنواره «صحرانشین ها» است که در انتهای فصل بارندگی و نزدیکی رودخانه چاد برگزار می شود. در این جشنواره، مسابقه ای به نام «گِرِوول» بر پا می شود که در آن مردان قبیله با یکدیگر در زیبایی رقابت می کنند. مردان جوان به ویژه دامداران، خود را با بهترین لباس ها و زیورآلات آراسته می کنند تا زنان قبیله زیباترین آن ها را انتخاب کنند. چشم ها و دندان های سفید در این قبیله طرفداران بیشتری دارد، به همین دلیل مردان سعی می کنند تا زیبایی دندان ها و چشمان خود را بیشتر به نمایش بگذارند.
خودآزاری در پیِ مرگ عزیز
نام قبیله: دانی
منطقه جغرافیایی: غرب گینه نو
مردم قبیله «دانی» غم و اندوه خود را به طرز عجیبی نشان می دهند. آن ها معتقدند سوگواری باید با درد جسمی همراه باشد، به همین دلیل وقتی یکی از عزیزان شان را از دست می دهند انگشت خود را می برند و همراه مرده دفن می کنند. به عقیده مردم قبیله، این عضو نمادی از جسم و روح آن هاست که در کنار عزیز از دست رفته شان می ماند و با او زندگی می کند. آن ها با این کار قصد دارند عشق و علاقه خود را به مردگان شان نشان دهند. تعداد انگشت های قطع شده هر شخص در قبیله دانی، نشان می دهد چند نفر از عزیزان خود را از دست داده است. جالب است بدانید زن ها بیشتر این عمل را انجام می دهند.
مهین ساعدی
- 18
- 5