روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: شورش واگنر نشان داد آدمکشها و اراذل و اوباش هرگز قابل اعتماد نیستند و پشتوانه واقعی حکمرانان فقط مردم هستند کمااینکه توپ و تانک و تجهیزات نظامی نیز اگر با پشتوانه مردمی همراه نباشند، ارزش ندارند و کاری از آنها ساخته نیست.
نتیجه بسیار مهمی که از شورش یک روزه واگنر میتوان گرفت اینست که جنگ اوکراین و این شورش یک روزه، پوتین را از جایگاه رئیس جمهور یک کشور قدرتمند آنگونه که وانمود میشد به یک رئیس جمهور ناتوان که نه موفقیتی در جنگ اوکراین به دست آورده و نه در داخل کشور تکیهگاهی دارد تبدیل کرده است.
ناکامی پوتین در جنگ اوکراین از حدود دو هفته بعد از شروع تجاوز نظامی روسیه به این کشور کاملاً مشخص بود ولی شورش واگنر این واقعیت را به شکل غیرقابل انکاری به رخ همگان و از جمله خود پوتین کشید.
اکنون ثابت شده است که پوتین حتی در ارتش روسیه نیز با مشکل مواجه است و در هیچ زمینهای تکیهگاه قابل اعتمادی ندارد.
عقب نشینی واگنر هرچند بظاهر یک خطر بزرگ را از بیخ گوش پوتین عبور داد ولی التهاب بیسابقهای که آن شورش یک روزه به جان مسکو انداخت کاملاً نشان داد که دیگر کسی نه در داخل روسیه، نه در منطقه و نه در جهان نباید روی پوتین حساب باز کند.
واگنر، پوتین را تمام کرده و پوتین اکنون در وقت اضافی نفس میکشد حتی اگر جان «یوگنی پروگوژین» را بگیرد.
***
شکست اعتبار پوتین
روزنامه جهان صنعت نوشت: حمله برقآسای گروه واگنر به داخل خاک روسیه و پیشروی آنها به سمت مسکو آنقدر حائزاهمیت است که هر لحظه باید شاهد تحولات تازه در این خصوص باشیم. در آخرین فعل و انفعالات ایجاد شده از این شبهکودتای گروه واگنر علیه دولت روسیه، طی میانجیگری و تماس تلفنیای که الکساندر لوکاشنکو رییسجمهوری بلاروس به یوگنی پریگوژین رهبر گروه واگنر گرفت، قرار بر این شد که وی به بلاروس برود و نیروهای واگنر نیز مورد عفو قرار بگیرند. در واقع این اتفاق در حالی رخ داد که گفته میشد نیروهای واگنر پس از تصرف شهر روستوف به سرعت در حال پیشروی به سمت مسکو بودند و پس از توافقات حاصلشده، پریگوژین به نیروهای خود دستور عقبنشینی و بازگشت به پایگاهها را داد.
او که علت اقدامش را اختلافنظر با وزیر دفاع و فرمانده ارتش عنوان کرده بود، با طعنه مدعی شد که یک راهپیمایی اعتراضآمیز به سمت مسکو داشته تا صدای خود را به گوش پوتین برساند. از سوی دیگر در حالی رهبر گروه واگنر روز شنبه اعلام کرده بود که به دنبال پایان دادن به فساد دولتی در روسیه بوده و این کشور رییسجمهوری جدیدی خواهد داشت و پوتین نیز اقدام او را خنجری از پشت تعبیر کرده و وعده برخورد سخت با آنها داده، که تحولات اخیر طی روز گذشته نشان میدهد فعلا با عقبنشینی پوتین و متقاعد شدن پریگوژین یک صلح موقت میان واگنر و کرملین ایجاد شده است.
مسکو تعطیل شد
در همین رابطه روز گذشته خبرگزاری یورونیوز گزارش داد که دیمیتری پسکوف سخنگوی کرمیلین هدف پوتین از حصول چنین توافقی را پرهیز از خونریزی و تقابل داخلی با نتایج غیرقابل پیشبینی عنوان کرد. با این حال برخی کارشناسان معتقدند قضایای روز شنبه به تصویر «پرقدرت» پوتین خدشه وارد کرده است. در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده نیز مردم هنگام خروج نیروهای واگنر از شهر روستوف آنها را تشویق میکنند. در این ویدئو همچنین برخی به سوی خودروی پریگوژین میروند و تلاش میکنند با وی دست بدهند.
جیل دوگرتی رییس دفتر سابق سیانان در مسکو میگوید: «اگر جای پوتین بودم، حتما نسبت به مردمی که در زمان خروج شبهنظامیان واگنر از روستوف در خیابان بودند، احساس خطر میکردم. چرا مردم معمولی روسیه کسانی که میخواستند کودتا کنند را تشویق میکنند؟»
یوگنی پریگوژین خواستار برکناری سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه شده است. او که تاکنون بارها اقدامات شویگو در تهاجم نظامی به اوکراین را مورد انتقاد قرار داده، روز جمعه نیروهای روسیه را به حمله به پایگاه شبهنظامیان واگنر و کشتن تعداد زیادی از این شبهنظامیان به دستور شویگو متهم کرده بود.
همزمان با آغاز حرکت شبهنظامیان واگنر به سوی مسکو، مقامات پایتخت روسیه در مرز جنوبی این شهر چندین ایستبازرسی مستقر کردند. نیروهای نظامی روسیه با خودروهای زرهی و مسلسلهای سنگین در ایستهای بازرسی حضور داشتند. همچنین بنابر گزارش شبکه تلویزیون دولتی چچن، حدود سههزار سرباز چچنی صبح روز شنبه از میدان نبرد در اوکراین برای عزیمت به مسکو فراخوانده شدند.
کارکنان شهرداری مسکو نیز با هدف کند کردن پیشروی شبهنظامیان واگنر، خندقهایی در بزرگراههای جنوبی این شهر کندند. سرگی سوبیانین شهردار مسکو به عنوان بخشی از تدابیر شدید امنیتی ضدتروریسم دولت، روز دوشنبه را در مسکو غیرکاری عنوان کرد. این اقدام حتی پس از عقبنشینی نیروهای واگنر نیز به قوت خود باقی ماند.
چهار سناریو درخصوص تحولات روسیه
در مورد اتفاقاتی که از روز شنبه تا ظهر یکشنبه در روسیه رخ داده، چهار سناریو را میتوان مد نظر قرار داد. در همین رابطه نشریه نشنالاینترست در گزارشی آورده است: سناریوی اول را میتوان برقراری آتشبس نامید، به طوری که پریگوژین بخشی از نیروهای خود را در روستوف نگه دارد و سایرین را به جبهه اوکراین روانه کند. در این راستا باید منتظر خبرهای بیشتر ماند و دید که ماهیت واقعی توافق میان پوتین و پریگوژین دقیقا چه بوده است؟ با این حال گمانهزنیها درخصوص کنار گذاشتن شویگو وزیر دفاع روسیه و نیز به چالش کشیدن قدرت پوتین توسط گروه واگنر آنقدر اهمیت دارد که تبعات و پیامدهای میانمدت و کوتاهمدت آن غیرقابل انکار باشد. سناریوی بعدی این است که پریگوژین که حالا با توافق پوتین به بلاروس رفته و نیروهایش عفو شدهاند، دوباره هوس پیشروی و حمله به سمت مسکو کند. در این سناریو ممکن است پریگوژین حذف فیزیکی شود و نیروهایش نیز متلاشی شوند. این موضوع هر چند تهدید واگنر را از کرملین دور میکند، اما با توجه به نقش این گروه در جنگ اوکراین میتواند باعث رفتن نیروهای روسیه به موضع انفعالی و دفاعی شود.
سناریوی سوم و غیرمحتمل کنار زدن پوتین توسط پریگوژین و رسیدن او به قدرت است. وی روز شنبه نشان داد که به راحتی توانسته تا ۲۰۰ کیلومتری مسکو بدون چالش خاصی حرکت کند. بنابراین چنین تحولی قدرتی به او میبخشد که بعید نیست پریگوژین را برای حرکت به سمت قبضه کردن قدرت ترغیب و تحریک کند. این سناریو البته از آنجا غیرمحتمل است که ساختار قدرت کرملین احتمالا در مقابل وی از موجودیت خود دفاع خواهد کرد. این مساله برای غرب و اوکراین نیز فاجعهبار است، چرا که او به عنوان یک فرد تندرو و ملیگرای افراطی حتی خواستار استفاده از بمب اتم در جنگ است.
اما سناریوی چهارم بدبینانهترین وضعیت برای روسیه است. در این موقعیت احتمال دارد دامنه اختلافات افزایش یابد و روسیه به سمت جنگ داخلی سوق پیدا کند؛ دقیقا مانند آنچه در سال ۱۹۱۷ در این کشور رخ داد. در چنین شرایطی با تضعیف کرملین و شخص پوتین ممکن است سایر جمهوریهای این کشور هوس خودمختاری و استقلال کنند. به عنوان مثال رمضان قدیروف رهبر چچنها که متحد پوتین بوده و به عنوان یک نیروی اصلی به مقابله با نیروهای واگنر در روز شنبه شتافته بود، ممکن است در این وضعیت، شرایط را برای استقلال داغستان مناسب ببیند و با توجه به نیروهای رزمندهای که در اختیار دارد، یک پای جنگ داخلی باشد.
از این رو تحلیلگران غربی چنین سناریویی را یک فاجعه تمامعیار میدانند، چرا که جنگ داخلی در روسیه با توجه به وسعت و موقعیتی که دارد، صحنه ژئوپلیتیک جهانی را به میزان زیادی تغییر داده و تحولاتی غیرقابل پیشبینی به وجود میآورد. به خصوص اینکه برخی از ناظران معتقدند که جنگ داخلی و تجزیه روسیه، راه را برای برخورد مستقیم میان آمریکا و چین فراهم میکند. در واقع برخی از تحلیلگران غربی معتقدند که از دل جنگ داخلی اول روسیه، اتحاد جماهیر شوروی متولد شد و مشخص نیست از دل جنگ داخلی دوم لزوما نظامی روی کار بیاید که مطلوب کشورهای غربی باشد.
در همین رابطه به نظر میرسد با توجه به تحولاتی که فعلا جریان دارد، سناریوی اول امکان تحقق بیشتری داشته، کمااینکه در عالم سیاست و با توجه به پویایی و سیال بودن ماهیت آن هیچ چیزی بعید نبوده و با توجه به ابعاد حادثهای که رخ داده، هر نوع امکان و تحولی اجتنابناپذیر خواهد بود.
- 12
- 6
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۴/۵ - ۱۸:۲۲
Permalink