توسعه ایرانی نوشت: به نظر می رسد ترکشهای حملات پیاپی رژیم اسرائیل به لبنان و حتی احتمالا ترکشهای حملات قبلی به غزه که اتفاقا در زمان دولت سیدابراهیم رئیسی رخ داده بود حالا قرار است همگی بر پیکر دولت پزشکیان بنشیند. در روزهای اخیر و با بالا گرفتن تنش میان اسرائیل و لبنان که به شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان منجر شد، تیغ تیز بهانهجوییها با دیگر به سوی دولتی که با اقتدارگرایان و تندروها همسو نبوده است، دراز شد. در واقع برخی تندروهای داخلی گویا هر آن چه در حدود یک سال اخیر و از بعد ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ رخ داده را به کل نادیده میگیرند و تنها نگاهشان اکنون به وضعیت رخ داده در یک ماهه اخیر است.
حقیقت این است که دقیقا از روز بعد از حمله ۷ اکتبر حماس به داخل خاک اسرائیل، حملات هوایی و زمینی گسترده توسط اسرائیل علیه غزه و بعدتر لبنان و حزبالله آغاز شد؛کما این که حدود ۳۰ هزار فلسطینی تنها در چند ماه اول و در غزه توسط ارتش اسرائیل کشته شدند و بیش از یک میلیون انسان نیز در درون بزرگترین زندان سرپوشیده جهان یعنی غزه آواره هستند. اما چطور فریاد وااسفا و گزینه حمله مستقیم به تلآویو از سوی این تندروها شنیده نشد؟
سکوت در دوران مرحوم رئیسی و جنگطلبی در زمان دولت پزشکیان
همچنین در دوران ریاست جمهوری مرحوم رئیسی؛ یمن، سوریه، لبنان و مواضع حزبالله بارها بمباران شدند، سید رضی به شهادت رسید و از آن مهمتر خط قرمزی که همین تفکر به عنوان ورود نیروی نظامی به صورت زمینی به غزه ترسیم کرده بود، رخ داد؛ اما همچنان هیچ کدام از اعضای این طیف تمامیتخواه، ندای حمله مستقیم به اسرائیل سر نداد و مهمتر از همه ابدا به صورت مستقیم دولت سیزدهم را هدف نگرفت و رئیس دولت متبوع خود را مخالف منویات رهبری تلقی نکرد.
عجیب این که ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس یعنی یکی از مهمترین کمیسیونهای بهارستان، بعد از حمله اسرائیل به لبنان و ترور سیدحسن نصرالله، در یک گفتوگوی تلویزیونی تأکید کرد که: «اگر جلیلی رئیسجمهور بود، اسرائیل جرأت این اقدامات را نداشت.»! پرسش اساسی این است که تصور این نماینده مجلس از شورای عالی امنیت ملی کشور، فرماندهی ستاد مشترک نیروهای مسلح کشور و مهمتر از همه نظرات شخص رهبری چیست و چگونه است که جلیلی را صاحب چنان کراماتی میداند که میتواند نظر رهبری و همه مقامات امنیتی و نظامی عالی کشور را تغییر دهد و در مقابل پزشکیان باید خود به تنهایی به عنوان رئیسجمهوری ایران در این باره تصمیم بگیرد؟
جدال قلمی که پای پسر پزشکیان را نیز وسط کشید
اگر تصور کردید نظرات زهرهوند تنها نمونه از این مدل نظرات است، باید بگوییم شنیدن این مدل نظرات بدون کارشناسی و دور از عقل امنیتی بیش از اینهاست.
کما اینکه علی مطهری نیز روز گذشته در اکانت خود در شبکه ایکس نوشت: «تعلل ایران در پاسخ به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران در حالی که دنیا منتظر پاسخ ایران بود، باعث شد رژیم صهیونی جرأت پیدا کند که سیدحسن نصرالله را هم ترور کند. ما فریب آمریکا را خوردیم که پی در پی پیام فرستاد که نزنید هفته دیگر آتشبس را برقرار میکنیم.»
این توئیت البته با استقبال امیرحسین ثابتی، مجری سابق شبکه افق صداوسیما و نماینده حداقلی اکنون تهران در مجلس، روبرو شد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ضمن تشکر از موضع خوب آقای مطهری، از ایشان میخواهم تا دقیقا اعلام کنند چه کسی فریب آمریکا را خورد و با سرپیچی از دستور رهبر معظم انقلاب و متوقف کردن عملیات انتقام شهید هنیه، باعث ترور سیدحسن نصرالله شد؟ چرا تاوان سادهلوحی عدهای خاص را باید ۸۰ میلیون ایرانی و جبهه مقاومت بدهد؟»
البته کاش امیرحسین ثابتی که اکنون با رای کمتر از یک درصد مردم تهران به مجلس رسیده اول بگوید از کجا میداند ۸۰ میلیون ایرانی با او همنظر هستند و کجا به این آمار دست یافته و دوم کاش به جای این مدل سخنان شعارزده که در زمان مجریگری بسیار میگفت دقیقا لیستی از انتقادات و پیشنهادهای جهادگرانه خود در همه یک سال گذشته و بعد از طوفانالاقصی در ۷ اکتبر را ارائه بدهد که مردم بدانند او آیا دولت سیزدهم و رئیس دولتی که اتفاقا بدون وعده و مذاکره شاهد حملات اسرائیلیها به نوار غزه بود را نیز سادهلوح میداند؟
البته نظرات علی مطهری و بازنشر و تکمله امیرحسین ثابتی بر آن بدون پاسخ باقی نماند و واکنش فرزند مسعود پزشکیان را در پی داشت.
یوسف پزشکیان در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به توئیت ثابتی که با طرح ادعای «سرپیچی» از دستور رهبری انقلاب برای «توقف عملیات انتقام شهید هنیه»، مدعی است این امر «باعث ترور سیدحسن نصرالله» شده، نوشت: «سیاستهای کلی نظام و امور جنگ و صلح با ولی فقیه است و پزشکیان دلبسته رهبری است و هرگز از دستورات فرمانده کل قوا سرپیچی نمیکند.»
پسر پزشکیان همچنین با تاکید بر اینکه «القای سرپیچی رئیسجمهور ادامه علمیات اسرائیلیهاست»، تصریح کرد: «بهعنوان یک شهروند از دستگاههای نظارتی انتظار دارم ریشه اظهارات وفاقستیز را جستوجو کنند.»
بیتابی سوپرانقلابیها برای ورود ایران به جنگ!
این مدل اظهارات البته در شرایطی در میان طیف تندرو و رقیب سیاسی دولت حاضر ایران به وجود آمده است که در مقابل بسیاری از کشورهای دیگر و از جمله کشورهای به زعم همین طیف، دوست نیز تلاش دارند که آتش جنگ در منطقه گسترده نشود.
کما اینکه «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه که برای حضور در هفتاد و نهمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد در نشست خبری خود با اشاره به تنشها در غرب آسیا و اقدامات اسرائیل و مساله حضور ایران در منطقه گفت: «چندین کشور میخواهند تا ایران را وارد درگیری در خاورمیانه کنند و در نهایت جنگی فراگیر در منطقه رقم بزنند. البته در دیدارهای برگزار شده در حاشیه سازمان ملل، توجه زیادی به مشکلات خاورمیانه، آخرین بروزرسانی درگیریها هم به طور مستقیم در سرزمینهای فلسطین و هم در لبنان، سوریه و مشکلات در خاک عراق صورت گرفت.»
لاوروف تاکید کرد که «همچنین روی تلاش برخی کشورها برای وادار کردن ایران در مشارکت در جنگی گسترده در غرب آسیا توجه بسیاری شد.»
در واقع اشاره وزیر خارجه روسیه به تلاشها برای کشاندن ایران به جنگی تمام عیار در منطقه است، نکتهای که به شکلی عجیب برخی در درون ایران نیز بر طبل آن میکوبند. لاوروف همچنین گفت:«اسرائیل خواستار ورود آمریکا در جنگی تازه در غرب آسیا و جنگ مستقیم بین تهران و واشنگتن است. در همین راستا، آن (اسرائیل) از هیچ تلاشی برای تحریک کردن ایران و حزب الله دریغ نخواهد کرد.» لاوروف تصریح کرد: «با این وجود، سران ایران و رهبران آن در شرایط کنونی، بسیار مسئولانه رفتار میکنند.»
البته این سخنان لاوروف در شرایطی بیان میشود که جو بایدن دیروز در جمع خبرنگاران گفته است که باید جلوی یک جنگ همهگیر منطقهای در خاورمیانه گرفته شود. در واقع به نظر میرسد حتی آمریکا نیز تمایلی به وقوع یک جنگ تمام عیار در منطقه ندارد.
بعد از مشاهده این تلاشهای بینالمللی شاید اما رجزخوانیها و بیتابی برخی در داخل برای زدن بر طبل جنگ حتی عجیبتر نیز باشد. احمد زیدآبادی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در واکنش به اظهارات افرادی از قماش ظهرهوند و ثابتی در کانال تلگرامی خود نوشت: «این که برخی نیروهای متنفذ اصطلاحاً سوپرانقلابی در این شرایط بغرنج و طاقتفرسا اینطور بیرحمانه به جان دولت پزشکیان افتادهاند، جای زیادی برای خوشبینی باقی نمیگذارد. در همه جای دنیا، توهم و خودمحوری و خودحقپنداری و کوتهفکری و تحجر و لجاجت مرزی دارد، اما در ایران همۀ اینها گویی مرز نمیشناسد.»
بازی کابینه نتانیاهو و صبر ایران
در این میان و در شرایطی که برخی تندروها حملات همه جانبه به دولت و دستگاه دیپلماسی کشور را به بهانه بیعملی در مقابل اسرائیل آغاز کردهاند، نتانیاهو با پشتگرمی آمریکا با سخنان و حرکات تحریکآمیز تلاش میکند، ایران را وارد یک جنگ فراگیر منطقهای کند و بازی را به نفع خود پیش ببرد؛ چنانچه دیروز در سخنانی بیمحابا بر حاکمیت ایران تاخت و با تأکید علنی و گستاخانه بر سقوط جمهوری اسلامی گفت: «در کنار مردم ایران هستیم و بزودی آنها را آزاد خواهیم کرد.» سخنانی که به تحلیل زیدآبادی «یا بخشی از یک جنگ روانی به شدت تحریکآمیز است و یا نشان از برنامۀ جنگی مخفیانهای دارد که برای ایران تدارک دیدهاند.»
این سخنان نتانیاهو آن هم در شرایطی که تنها ۴۰ روز به انتخابات آمریکا باقی مانده و نتانیاهو بهتر از هر کسی میداند وقوع یک جنگ تمام عیار با یا بدون آمریکاییها میتواند در انتخابات آمریکا وضعیت بهتری را برای دونالد ترامپ رقم بزند و این همان چیزی است که قطعا تهران به دنبال آن نیست.
از سوی دیگر ایران با فشار اقتصادی ناشی از تحریمها و مشکلات اقتصادی جدی روبهروست و به روایت پزشکیان در مصاحبه مطبوعاتی و اولین نشست خبری خود در کشور ناترازی در حوزه انرژی به نقطه بحرانی رسیده و بدون تردید جنگ یعنی هزینه و اکنون کشور در وضعیتی ناپایدارتر و شکنندهتر از آن است که توان لازم برای درگیر شدن یک جنگ تمام عیار را داشته باشد. در چنین شرایطی وقوع یک جنگ تمام عیار نیز تنها به بحرانهای بیشتر برای کشور میانجامد. ایران نیاز دارد چنان دور قبل در ابتدا با صبر استراتژیک و بعدتر با عمل به موقع شرایط را به نفع خود بازنویسی و تعریف کند و در این میان حملات بخشی از طیف موسوم به ارزشی گویا در راستای اهداف کابینه جنگی اسرائیل است.
- 11
- 2