۸ سال از آن زمان که معصومه ابتکار برای بار دوم راهی ساختمان سازمان حفاظت از محیطزیست شد گذشته و حالا او، زن ۶۲ سالهای که روزی در سال ۲۰۱۲ جزو ۵۰۰ چهره پرنفوذ جهان اسلام در بخش سیاست قرار گرفت و از او به عنوان یکی از هفت قهرمان زمین تقدیر شد، روزهای استراحت بعد از پایان دولتهای یازدهم و دوازدهم را میگذراند.
سه ماه از پایان کار معاون سابق رییسجمهور در امور زنان و خانواده گذشته و خبرهایی درباره او بر سر زبانها افتاده؛ خبری مربوط به عملکردش در دولت اول حسن روحانی و زمانی که از ساختمان پردیسان جلوی توزیع بنزین تولیدی پتروشیمیها را گرفت. اما این ماجرا هنوز یقهاش را رها نکرده؛ چند روز پیش بود که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در گزارشی درباره تخلف دولت یازدهم درباره بنزین تولیدی پتروشیمیها اعلام کرد که معصومه ابتکار و بیژن زنگنه، وزیر سابق نفت را به دلیل نقض تعهد شرعی، قانونی، اخلاقی و تشویش اذهان عمومی به قوه قضاییه جهت مجازات معرفی کرده است.
اما معصومه ابتکار در گفتگو با خبرآنلاین، این اظهارات را حرکتی در جهت تخریب شخص خودش و دولت گذشته میداند و میگوید از همان زمانی که عضو شورای شهر تهران بوده بارها از سوی افرادی خاص برای پیگیری نکردن موضوع بنزین و آلودگی هوا تهدید شده و به او گفته بودند وارد این موضوعات نشود، چون بحث امنیت ملی در میان است و برایش تبعاتی خواهد داشت؛ «که البته تبعات آن را دیدیم؛ از پروندهسازی، تهمتها و دروغها گرفته تا اتهاماتی که علیه خودم، همسرم و خانوادهام زدند و اذیتهای زیادی کردند. حتی به همسرم زنگ زدند و گفتند جلوی من را بگیرد.»
موضوعی که به گفته خودش یکی از دلایل رد صلاحیتش در انتخابات شورای شهر چهارم تهران بود. او میگوید تمام اسناد و مدارکی که نشان میدهد دولت محمود احمدینژاد، بنزین ریفورمیت را توزیع میکرده و سبب آلودگی شدید هوا شده، موجود است.
ابتکار میگوید پشت مخالفت با توقف توزیع بنزین پتروشیمی، منافع اقتصادی بوده اما در همان سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، انجمن سرطان گزارشهایی را به دست او رسانده بودند که خبر از افزایش میزان سرطان در شهرهای بزرگ خصوصا تهران میداد.
در این گفتگو، به حواشی و عملکرد معصومه ابتکار در زمان ریاستش بر سازمان محیطزیست پرداختهایم. از سنگهایی که به قول خودش در راهش انداختند تا ماجرای توافقنامه پاریس و انتقادها به او درباره کوهخواری، جنگلخواری و زمین خواریها.
*هشت سال از حضور شما در دولتهای یازدهم و دوازدهم گذشت. اولین سوال را با خبری که چند روز پیش از زبان سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شنیده شد، شروع میکنم. طبق گفته علی خضریان، شما و آقای زنگنه در موضوع بنزین پتروشیمی، باعث تشویش اذهان عمومی و خسارت میلیاردی به بیتالمال شده و به قوه قضاییه جهت مجازات معرفی شدهاید. ماجرا دقیقا چیست؟
من در تمام دوران مسئولیتم چه در سازمان حفاظت از محیط زیست و چه در شورای شهر تهران موضوع کیفیت هوا و مقابله با آلودگی هوا را یکی از اولویتهای کاریام قرار دادم. وقت گذاشتیم و سیاستگذاری کلان کردیم که این سیاستها به تنظیم قانون لایحه اول و قانون هوای پاک منجر شد. این اتفاق خیلی بزرگی برای کشور ما است و باید مطالبه کنیم که این قانون درست اجرا شود. من در شورای شهر، رییس کمیته محیطزیست شهر تهران بودم، گزارشی به دست ما رسید که برای جبران کسری بنزین دارند ترکیبات آروماتیک مثل بَنزن و تولوئن به بنزین اضافه میکنند. برای اینکه آن کسری بنزینی که ناشی از تحریمها بود، جبران شود. این گزارش در سال ۱۳۸۹ به دست من رسید که گزارشی فنی و دقیق بود. من این گزارش را با کارشناسان و مشاورانمان در کارگروهمان مطرح و روی آن بحث کردیم. به دنبال آن من تذکری را به صورت کتبی در شورای شهر دادم و به رئیس شورا اعلام کردم که این موضوع شرایط تهران را بسیار خطرناک و هوا را آلوده میکند. چون بنزن یک ترکیب سرطانزا است. اگر شما گایدلاینهای WHO را ببینید گفته شده که بنزن یک کارسینوژن گرید A است؛ یعنی یک سرطانزای قطعی است و این موضوع خیلی نگرانکننده بود. بر اساس این نگرانی ما از شهردار تهران خواستیم که شرکت کنترل کیفیت هوا باید وضعیت بنزن را در شهر تهران اندازهگیری کند. شرکت کنترل کیفیت هوا در ابتدا اعلام کرد که تجهیزات لازم را برای اندازهگیری ندارد و بعد از آن آقای قالیباف دستور دادند و تجهیزات خریداری شد. شرکت کنترل کیفیت هوا به طور جامع وضعیت آلاینده بنزن در شهر تهران را اندازهگیری کرد و در نهایت گزارش بسیار نگرانکننده بود و بر نگرانیهای ما افزود. این گزارش نشان داد که بنزن به میزان خیلی زیادی در سطح پمپ بنزینها و همینطور در سطح هوای آزاد شهر تهران منتشر شده است. ما این گزارش را منعکس کردیم ولی متاسفانه نتیجهای نگرفتیم و حتی به گونهای من را تهدید کردند و گفتند وارد این موضوعات نشوید. چون بحث امنیت ملی است که من گفتم سلامت مردم مهم است.
*این تهدیدها از کجا بود؟
افراد خاصی چه در داخل شورا و چه در بیرون بودند و حتی گفتند این موضوع تبعاتی خواهد داشت ولی من پیگیر بودم چون مسئولیت داشتم و نماینده مردم شهر تهران بودم.
*منظورشان از تبعات دقیقا چه تبعاتی بود؟
تبعات آن را دیدیم؛ از پروندهسازی، تهمتها و دروغها گرفته تا اتهاماتی که علیه خودم، همسرم و خانوادهام زدند و اذیتهای زیادی کردند.
*یعنی بخاطر خودتان میگفتند وارد نشوید یا مساله دیگری بود؟
من آن موقع نمیدانستم که پشت این مسئله منافع اقتصادی هم وجود دارد و صرفا فکر میکردم یک بحث سیاسی است. میگفتم هرچقدر مهم است که شما با تحریمها مقابله کنید همانقدر هم مهم است که سلامتی مردم را حفظ کنیم؛ چون ما در قبال سلامتی مردم مسئولیت داریم. بارها گفتم اگر نتوانم از حقوق مردم دفاع کنم و شورای شهر نتواند در برابر چنین خطای بزرگی ایستادگی کند، این صندلی شورای شهر هیچ ارزشی برای من ندارد. به هر حال این گزارشها منتشر شد و ما مرتب پایش کردیم و به دولت آقای احمدینژاد اعتراض و اعلام میکردیم.
* بعد از تمام شدن دوره شورای شهر، شما برای انتخابات شورای بعدی رد صلاحیت شدید. فکر میکنید پیگیری شما در همین ماجرای بنزن در این رد صلاحیت مؤثر بود؟
سه الی چهار مسئله در این موضوع مؤثر بود؛ اولی دید و بازدید از خانواده آسیبدیدگان حوادث ۸۸ بود. آن کار با مصوبه شورای شهر اتفاق افتاد و ما مرتب به مقام معظم رهبری گزارش میدادیم. اقدامی بود که خیلی کمک کرد تا آسیبها به حداقل برسد و لااقل افراد احساس کنند از طرف مجموعه نظام افرادی هستند که پیگیر کار آنها شوند. مساله دوم، موضوع پارازیتها بود که در شورای شهر تهران مصوبهای داشت. ساماندهی دکلها و امواج بحث خیلی مهمی بود و این بحث بالا گرفت. بالاخره ماجرای فروش پارک پردیسان و بنزن بود که خیلی داغ شد و من فکر میکنم بابت تمام این مسائل عدهای نگران و متاسفانه وارد یک سیکل معیوب غیر اخلاقی اتهامزنی و تخریب شدند و تصمیم گرفتند به گونهای از این زاویه سعی کنند این مسائل را در ذهن مردم مخدوش کنند.
*وقتی به عنوان رییس سازمان محیطزیست وارد دولت شدید، موضوع آلودگی هوا را از همان اول پیگیری کردید؟
بعد از آنکه مسئولیت سازمان حفاظت از محیطزیست به من سپرده شد، دوباره بررسیهای ما شروع و مشخص شد (سند آن موجود است) که در دولت دهم در داخل سازمان محیطزیست نگرانیها ابراز و گزارشی بر این مبنا در داخل سازمان محیطزیست توسط معاون وقت تهیه شده بود ولی هیچ وقت انعکاس بیشتری پیدا نکرده بود.
همزمان گروهی از دانشگاه شهید بهشتی گزارشی را برای من فرستادند که این گزارش نشان میداد آلودگی کاملا وجود داشته و اندازهگیریهای شرکت کنترل کیفیت هوا را تایید میکرد. ما باز هم در سازمان حفاظت از محیطزیست اندازه گیریهایی را انجام دادیم و جمعبندی معاونت انسانی، دفتر هوا و مشاوران من این بود که باید حتما به وزارت نفت اعلام کنیم هرچه سریعتر توزیع بنزین پتروشیمی، بنزین پیرولیز یا بنزین ریفورمیت را که همه از پتروشیمیها بود، متوقف کنند. چون این کار قطعا به بهتر شدن کیفیت هوا کمک میکرد.
آنچه ما اندازهگیری کردیم عمدتا در تهران بود ولی گزارشها حاکی از این بود که در کلان شهرهای دیگر هم بنزین پتروشیمی توزیع شده بود و آنجا هم احتمالا چنین شرایطی را داشت. بر این مبنا وزارت نفت از اواخر سال ۹۲ توزیع بنزین پتروشیمی را کاهش داد و در سال ۹۳ (اردیبهشت ماه) به ما اعلام کردند دیگر بنزین پتروشیمی را توزیع نمیکنند.
*زمانی که شما این قضیه را مطرح کردید آقای روحانی و هیئت وزراء از این قضیه استقبال کردند؟
بله. ایشان از موضوع کاهش آلودگی هوا، بهبود کیفیت هوا و مقابله با هرگونه آلودگی استقبال و حمایت کردند. من گزارش بحث بنزین پتروشیمی را در دولت به صورت کامل ارائه دادم و ایشان در جریان قرار گرفتند. اما همزمان در مجلس نهم شروع کردند من را به مجلس فرا بخوانند. آنجا بحث این بود که چرا این کار را کردید؟ میگفتند این کار بیشتر یک جنجال خبری و تشویش اذهان بوده و شما مردم را نگران کردید، در حالی که آلودگی وجود نداشته است. آنها در کل بحث آلودگی هوا و آلودگی بنزن را انکار میکردند.
*در همان زمان که این نمایندگان این موضوع را انکار میکردند، میزان مرگ و میرها در آن مقطع بخاطر آلودگی افزایش داشت؟
ارتباط مرگ و میر با آلودگی هوا یک ارتباط خطی مستقیم نیست. مرگ و میر عوامل متعددی دارد. اینکه ما بگوییم قطعا چه میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا است، محاسبه و تخمین دارد. ولی بله، ما در زمانهایی که افزایش آلودگی هوا داشتیم افزایش گزارشات مربوط به مرگ و میر را هم داشتیم. گزارشهای جهانی در اینکه بنزن یک ترکیب سرطانزا است و در اینکه به افزایش سرطان خصوصا سرطان خون در کودکان منتهی میشود، شکی نداشتند. آن سال (حوالی سال ۸۹-۹۰-۹۱) انجمن سرطان گزارشهایی را به ما داده بود و در این گزارشها ابراز نگرانی از افزایش میزان سرطان در شهرهای بزرگ خصوصا تهران وجود داشت.
*همان موقع گفته شد همسر شما در کار واردات بنزین است، درست است؟
بله. همه این افراد مخالف توقف بنزین پتروشیمی و معتقد بودند این کار سیاسی است. آنجا بود که شایعهای مطرح شد که خانم ابتکار این کار را بخاطر واردات بنزین همسرش دارد انجام میدهد. این اتهام خیلی کثیفی بود و من از مراجع مختلف خواستم که این موضوع را پیگیری کنند. از طرف بازرسی ستاد کل هم آمدند و این موضوع کاملا مورد بررسی قرار گرفت.
*فکر میکنم به بیت رهبری هم این موضوع را گفته بودید...
بله و نتیجه این بود که این مطلب کاملا دروغ است و چنین چیزی اصلا واقعیت ندارد.
*این شایعه از کجا آمده بود؟ پایه آن چه بود؟
یک دروغ محض و اتهام کاملا ساختگی بود. متاسفانه تلاشی بود برای اینکه فکر میکردند شاید من از این ناحیه عقبنشینی کنم و دولت موضوع را دیگر پیگیری نخواهد کرد. به هر حال این مسئله آسیبزننده بود ولی ما را متوقف نکرد. مجلس هم در کمیسیون اصل ۹۰ موضوع را بررسی و یک گزارش تهیه کرد که گزارش خیلی دقیقی نبود و به همان دلیل هیئت رئیسه تصمیم گرفت گزارش را در صحن مطرح نکند و خوشبختانه بنزین پتروشیمی کاملا از رده خارج شد. به طور مستمر هم پایش هوای تهران و کلان شهرها و هم پایش کیفیت بنزین را طی سالهایی که من مسئولیت داشتم، در دولت یازدهم انجام دادیم و روندها نشان میدهد که خوشبختانه با کاهش چشمگیر آلودگی هوا روبرو شدیم. فکر میکنم در پایان دوره دولت یازدهم، ۱۱۰۰ روز اندازهگیری هوای شهر تهران کاملا محسوس نشان میدهد که برنامه کاهش آلودگی هوا، تدریجا باعث افزایش تعداد روزهای هوای پاکمان شد.
*به همسرتان هم گفته بودند تا جلوی شما را بگیرند، درست است؟
بله یک بار با ایشان تماس گرفتند و به همسرم این موضوع را گفته بودند. همسرم گفته بود ایشان مستقل است، خودش تصمیم میگیرد و نظرات ایشان نظراتی کارشناسی است. درحالیکه بحث سیاسی نبود، کمیته محیط زیست شهر تهران نمیتواند ملاحظات سیاسی را در تشخیص مشکلات زیستمحیطی در نظر بگیرد و نباید مشکلات زیستمحیطی را با مشکلات سیاسی گره بزنیم.
*در همان زمان مسئولیت شما در سازمان محیطزیست، مشکل آلودگی هوا بهتر شد ولی حل نشد. بسیاری از کارشناسان و فعالان محیطزیست میگفتند خانم ابتکار نتوانستند آنقدر دردی از آلودگی هوا دوا کنند. جواب شما به این انتقادات چیست؟ آیا چهار سال برای اقدامات تکمیلی کم بود؟
بله، کم بود. چهار سال، اول کار ما بود. البته ما استارت کار را در دوره دولت آقای خاتمی زدیم و برنامه جامع کاهش آلودگی هوا برای اولین بار در سال ۷۹ در دولت تصویب و استانداردهای خودرو در سال ۷۹-۸۰ در خودروها اعمال شد. ولی متاسفانه با تغییر دولت برنامهها کلا متوقف شد و رویکردها تغییر کرد.
*یعنی با آمدن دولت محمود احمدینژاد موضوع آلودگی هوا از اولویت خارج شد؟
بله، آلودگی هوا از اولویت خارج شد و عقبگرد داشتیم. ما میدیدیم که خیلی از سیاستها اجرا نمیشود و در شورای شهر پیگیری میکردیم. ولی در سطح ملی و کلان آن جدیت و پیگیری نبود. زمانی که سال ۹۲ به سازمان حفاظت از محیطزیست برگشتم، بحث آلودگی هوا دوباره اولویت پیدا کرد و قانون لایحه هوای پاک را با کمک آقای لاریجانی و مجلس دهم به تصویب رساندیم. حتی در دولت دوازدهم آییننامههای اجرایی این قانون نوشته شد.
*فکر میکنید این قانون به درستی اجرا شد؟ چون همچنان شاهد آلودگی هوا در سالهای اخیر بودهایم.
یکی از موانع مهم در بحث کیفیت سوخت، فعالیت پالایشگاهها و بحث تحریمها و مراودات بینالمللی ما است. متاسفانه هر سال نیروگاههای ما مقداری مازوت میسوزانند که کیفیت هوا را خیلی کاهش میدهد و آسیب میزند. بنابراین باید تلاش کرد و این مسیر را ادامه داد. اصلاح کیفیت خودرو، اصلاح کیفیت سوخت کشور، اصلاح موتورخانههای منازل، اصلاح نیروگاهها، کاهش انتشار آلایندهها توسط صنایع و نیروگاهها تمامی این ها در بهبود کیفیت هوا نقش مهمی دارد.
*اما این سوخت مازوت در همین دولت گذشته اتفاق افتاد و سروصدادار شد. چرا جلوی آن گرفته نشد؟
وزارت نفت یک سامانه توزیع سوخت و هماهنگی با وزارت نیرو دارد که این کار را باید مشترکا انجام دهند و اجازه ندهند در اطراف کلان شهرها مازوت سوزانده شود. مازوت ترکیبات بسیار سنگین آلاینده از جمله فلزات سنگین دارد که خیلی خطرناک است و متاسفانه به کیفیت شهرها خیلی لطمه میزند.
*برگردیم به سوال اول. چرا الان دوباره موضوع بنزین پتروشیمی مورد توجه کمیسیون اصل ۹۰ قرار گرفته؟
آن موقع من گزارش خیلی مفصلی را به عنوان رییس سازمان حفاظت از محیطزیست برای کمیسیون اصل ۹۰ در سال ۹۳ ارسال کردم (این گزارش دارای ۸ بند است). این گزارش موجود است. حتی نامههای وزارت نفت که در آن نوشته شده شرکت پخش و پالایش اعلام کرده بنزین ریفورمیت را توزیع کردهاند هم موجود است. اما جالب است که الان این افراد این اسناد را انکار میکنند. این اسناد کامل، دقیق و غیر قابل انکار است. نسبت به دولت قبل متاسفانه چنین واکنشهایی وجود دارد. شاید این افراد تصور میکنند حالا که قدرت تقریبا یکدست است بتوانند بعضی از برنامههایشان را پیش ببرند ولی من فکر میکنم موضوع مثل روز روشن است.
*فکر میکنید که این اقدامات برای برخوردهای شخصی با خود شماست؟
شاید بحث دولت باشد، یا شاید هم هر دو! اما بیشتر بحث دولت است.
*بعد از اعلام اینکه شما به قوه قضاییه برای رسیدگی به این موضوع معرفی شدهاید، با مجلس مکاتبهای نداشتهاید؟
من مکاتبهای با دکتر قالیباف انجام دادم و از ایشان خواستم که این گزارش را استرداد کنند و دوباره مجددا در کمیسیون اصل ۹۰ بررسی شود. از ایشان درخواست کردم یک نگاه کارشناسی روی موضوع باشد. چون ایشان در جریان است و زمان اندازهگیری بنزن در هوای تهران توسط شرکت کنترل کیفیت، در شهرداری بودند و آن موقع دستور این کار را دادند. بنابراین من امیدوارم یک بازنگری در این روند داشته باشند. امیدوارم بتوانیم کشور را به دور از تخریب، تهمت و این فضاسازیها مدیریت کنیم. مردم از این آسیبها صدمه دیدند و خسته شدند. واقعا زمان آن است که به جای اینکه آدرس غلط دهیم به سراغ مسئله اصلی رویم که موضوع آلودگی هوا است. راه حلهای فنی برای آن وجود دارد و یک عزم ملی میخواهد. همه دستگاهها باید پای کار بیایند. ولی شاهد این هستیم که متاسفانه با اینکه ما ضوابطی را برای استانداردهای سوخت و استانداردهای خودرو گذاشتهایم، بخاطر شرایط سخت اقتصادی اجرای این برنامهها مقداری با سختی مواجه شده است.
*شما یکی از شرکتکنندگان توافقنامه پاریس بودید. با این توافقنامه هم مخالفتهای زیادی صورت گرفت. جزییات این مخالفتها چه بود؟
یک روند دارد در همه دنیا اتفاق میافتد و آن افزایش میزان گازهایی است که حالت گلخانهای برای جو زمین ایجاد میکنند. این پدیدهای است که از سال ۱۹۹۲ شناسایی شده و از نظر علمی اثبات شده است. عدهای مخالف این موضوع بودند و آن را در جاهای مختلف و در کشور خودمان انکار میکردند. سازمان هواشناسی با درخواست من در پایان دوره دولت یازدهم گزارشی را از روند تغییر اقلیم در این ۳۰ سال اخیر ارائه داد. در آن گزارش آمده بود که تقریبا دو و نیم درجه دمای متوسط کشورمان افزایش پیدا کرده که این خیلی جای نگرانی دارد. با هر درجه افزایش دما ۱۷ درصد مصرف آب کشاورزی و تبخیر افزایش پیدا میکند و از آن طرف کاهش بارندگی حدود ۲۰ درصدی در کل کشور داشتیم که در بعضی از سالها مثل امسال به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. اما متاسفانه عدهای این مساله را از جنبه علمی و کارشناسی خارج کردند.
پروتکل کیوتو در سال ۱۳۷۷ امضا شد و ایران هم آن را امضا کرد. این کنوانسیون تعهدی برای کشورهای در حال توسعه نداشت ولی در عوض منافعی برای همه کشورهای دنیا داشت. بعضی از کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدند که تعهدات به صورت کامل اجرا نشدند و برای همین پیشنهاد دادند که داوطلبانه کاهش انتشار را از خود کشورها بخواهیم و خود کشورها اعلام کنند که چقدر میتوانند کاهش انتشار گازهای گلخانهای داشته باشند که در قالب توافقنامه پاریس مطرح شد. این کار خوبی بود و با سیاستهایی که ما در ایران داشتیم هم راستا بود. مقام معظم رهبری در سال ۸۶ سیاستهای کلی را ابلاغ و اعلام کردند که در سیاستهای اصلاح الگوی مصرف شدت انرژی تا ۵۰ درصد باید کاهش پیدا کند. بر این اساس و بر اساس سیاستهای دولت برای بهینهسازی مصرف انرژی، دولت یازدهم برنامهای را بررسی کرد و ما از همه دستگاهها خواستیم به ما اعلام کنند با حفظ رشد اقتصادی ۸ درصد چقدر میتوانند برای آینده برنامهریزی کنند تا انتشار گازهای گلخانهای کاهش و شدت انرژی کاهش پیدا کند. همه دستگاهها از جمله وزارت نفت، وزارت نیرو، وزارت صنایع، وزارت کشاورزی عضو این کارگروه بودند. همه دستگاهها رفتند و محاسبه کردند و در نهایت برنامهای ارائه دادند. ما این برنامهها را تجمیع کردیم و همه هزینهها و دستاوردها و نتایج، ارزیابی شد.
برآیند این ارزیابیها رسیدن به رشد اقتصادی و کاهش گازهای گلخانهای بود؟
بله، در نهایت دولت به عددی حدود ۳۴ درصد کاهش انتشار رسید و اینکه میتوانیم ۸ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم و به این ترتیب مقدار زیادی از ذخایر منابعمان را حفظ کنیم تا آلودگی هوا کاهش پیدا کند. ما اعلام کردیم که بهینهسازی مصرف انرژی برای ما نفع زیادی دارد ضمن اینکه دستور رهبری است. ولی قرار شد برای مجامع بینالمللی ۴ درصد کاهش انتشار را پیشنهاد دهیم و در صورت رفع همه تحریمها ۸ درصد دیگر هم کاهش انتشار گازهای گلخانهای را مدنظر قرار دهیم. دولت از این پیشنهاد استقبال کرد و این موضوع بعد از بررسیهای بسیار زیاد و دقیق کارشناسی تصویب شد و به مجلس دهم رفت. مجلس هم آن را مفصل در کمیسیونها و نشستها بررسی کرد و وقتی دید همه آن منفعت است، در آن را تصویب کرد و به شورای نگهبان رفت. اما عدهای علیه این موضوع جوسازی را شروع کردند که این کار به ضرر ما است و تعهداتی را به وجود میآورد. آنها اول گفتند در توافق پاریس تحریم وجود دارد در حالی که ایران برای نگارش توافق، دعوت شده بود و طبعا ما منافع کشور خودمان و کشورهای درحال توسعه را دیده بودیم و کلمه تحریم و تنبیه اصلا در توافق پاریس وجود نداشت. حتی این توافق به سوخت فسیلی و گاز و نفت هم به این شکل اشاره ندارد. بنابراین توافقی بود که میتوانست کاملا به نفع ما باشد.
*پس در واقع همچنان به دلیل جوسازیها این توافق اجرایی نشده است؟
بله، از بیرون جو سازیهای سنگینی علیه توافق پاریس صورت گرفت و در رسانهها و روزنامهها جناح خاصی که در مقابل دولت بود، مطالب سیاسی را عنوان کردند که غیر کارشناسی بود. به دلیل فشار و جوی که ایجاد شد شورای نگهبان ایراد گرفت که این توافق پیوستی دارد و آن پیوست را هم بدهید. در حالی که توافق پاریس پیوستی نداشت، بلکه مصوبه دولت بود. نهایتا با دبیرخانه توافق پاریس در سازمان ملل مکاتبه کردیم و آنها هم اعلام کردند که هیچ پیوستی وجود ندارد. این کار به دلیل جو سازیهای سنگینی که روی این موضوع شده معطل مانده است. عدهای با کلیپها، سخنرانیها و نشستهای کاملا غیر علمی و غیر تخصصی به راحتی در یک موضوع تخصصی که منافع ملی ما است، ورود میکنند در حالی که ما قطعا میتوانستیم از این به عنوان برگ برندهای در مناسبات بینالمللی استفاده کنیم. مثلا یکی از مخالفتها این بود که من رفتم و توافق پاریس را امضا کردم. در حالی که با اجازه امضای موقت دولت، وزیر امور خارجه ما رفته و امضا کرده بود و این حرف کاملا نادرست بود.
اصلا چرا ما نباید در مناسبات بینالمللی که برای محیطزیست مفید است با جامعه جهانی همراهی کنیم؟ وقتی توافق پاریس در همراستایی کامل با سیاستهای اصلاح الگوی مصرف مقام معظم رهبری است چرا عدهای باید بیایند و بخواهند که مانع این اقدام شوند و این منافع را از کشورمان دریغ کنند؟ به هر حال موضوع کماکان در شورای نگهبان مانده است و امیدوارم دولت کنونی این همت را داشته باشد که از جو سازیها و شانتاژها عبور کند، یک تصمیم کارشناسی خوبی بگیرد و انشالله به توافق پاریس بپیوندد.
*شما میگویید زمانی که در راس سازمان حفاظت از محیط زیست بودید، عدهای در کارتان سنگاندازی میکردند. از آن طرف، بیشترین انتقاداتی که به حوزه محیطزیست به ویژه در موضوعات خشکسالیها، فرونشستها و .. وارد است مربوط به همین ۸ سال گذشته است. یعنی ناکامیهای دولت در حوزه محیط زیست فقط به خاطر سنگ اندازیها بود؟
ما تقریبا از سال ۱۳۷۵ در ایران ظرفیت زیستیمان را گذراندهایم. یعنی از سال ۷۵ این برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، بحثهای آلودگی، تخریب و .. دارد اتفاق میافتد و شدت پیدا میکند. متاسفانه در دورانی این موضوع مهار و کنترل میشود و در دورانی دوباره دولتها دور برگردان میزنند. دوباره شاهد این بودیم که مجوز برداشت از آبهای زیرزمینی را دادند، چاهها دوباره احداث شدند، دوباره تخلف افزایش پیدا کرد. ولی در این ۸ سال خیلی از چاههای غیر مجاز متوقف شد، روی توسعه گلخانهها و بهبود افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی خیلی کار شد. اما با این حال هنوز خیلی عقب هستیم.
*زمان ریاست شما در سازمان حفاظت از محیطزیست، خبرهایی درباره کوهخواری، زمینخواری و جنگلخواری منتشر میشد. البته این قضایا در چهار سال بعد هم ادامهدار بود و هنوز هم وجود دارد. چرا آنقدر که باید در این زمینه با متخلفان قاطعانه برخورد نشد؟
موضوع کوهخواری و زمینخواری موضوع خیلی جدی در منابع طبیعی و محیطزیست است. ما گزارشهای زیادی داشتیم که متاسفانه تخلف در این زمینهها در دورانی خیلی زیاد بوده است. پروندهای مربوط به زمینخواری در لواسانات داشتیم. من گزارشی دریافت کردم که درآنجا تعداد زیادی پرونده زمینخواری بوده و این پروندهها گم شده است. بازرسی ما با کمک دستگاه بازرسی کل کشور، نیروی انتظامی و قوه قضاییه رفتند و از خانه مدیر حقوقی حفاظت محیط زیست استان تهران، ۵۰ پرونده قضایی زمینخواری را که معطل مانده بودند، پیدا کردند که البته بعضی از این پروندهها حکم تخریب هم داشت. از این نوع مسائل زیاد بود و ما خیلی از موارد زمینخواری را توانستیم در آن دوره متوقف کنیم و پس بگیریم. خیلی از تخلفات در استان مازندارن و فارس اتفاق افتاده بود. ولی به هر حال کار دشواری است چون در بسیاری از موارد تغییر کاربری اتفاق افتاده بود.
*سوءاستفادههایی که در سطح مدیران در استانهای مختلف در زمینه زمینخواری در دولت نهم و دهم صورت گرفته باشد وجود داشت؟
بله. مساله مهم دیگر سوءاستفادههایی بود که در سطح مدیران و در سطح شوراها و شهرداریها صورت میگرفت. مثلا شوراهایی پیدا شده بود که اعضایش خودشان از زمینهای منابع طبیعی سند صادر و آنها را واگذار میکردند و همه اینها تخلف بود. یکی از توجهات ما روی مسئله زمینخواری بود و گروه ویژهای را برای این موضوع داشتیم. همه مدیران در این مساله مسئولیت داشتند و خوشبختانه توانستیم موارد زیادی را با همکاری قوه قضاییه پیش ببریم.
*اما در حوزه جنگلخواری همچنان خبرهای خوبی در همین سالهای اخیر هم به گوش نمیرسد. مثل ماجرای جنگلهای هیرکانی.
یکی از بحثهای مهم ما در دوره دولت یازدهم حفاظت از جنگلهای طبیعی کشورمان بود. از دوره آقای خاتمی، ما موضعی متفاوت از سازمان جنگلها داشتیم و اعتقاد داشتیم از جنگلهای هیرکانی ایران نباید بهرهبرداری تجاری شود. این نگاه کارشناسی و تخصصی متخصصان زیستمحیطی بود که تنوع زیستی را یک اصل مهم در جنگلهای طبیعی میدانستند و این نوع بهره برداریها، حتی تک گزینیها، همه به تخریب و اضمحلال جنگلهای طبیعی ما منجر خواهد شد. برای همین ما روی بحث حفاظت و جلوگیری از بهره برداریهای تجاری به طور مفصل کار کردیم و راههای جایگزین مثل واردات چوب، توسعه گردشگری طبیعی، مشاغل جایگزین در مناطق روستایی را در دستور کار قرار دادیم. جالب این است که شرکتهای بهرهبردار چوب، عمدتا از جاهای دیگر هستند، یعنی منافع آن خیلی به محلیها نمیرسد بلکه شرکتها، بنیادها و مؤسسات بزرگ برداشت میکردند. متاسفانه در دورهای هم در دولت نهم و دهم مجوزهای زیادی برای کارخانجات چوب و کاغذ در آن مناطق داده شد که این هم خلاف سیاستها بود. ما دوباره در این باره اعلام موضع و روی موضوع واردات چوب خیلی مفصل با وزارت جهاد کشاورزی کار کردیم. اشکالاتی را سازمان دفع آفات نباتی روی نحوه واردات این چوبها و نوع چوبهایی که دارد وارد میشود میگرفتند. این مسائل خیلی مسائل مهمی بود که واقعا به حفاظت از جنگلها کمک کرد و نهایتا خوشبختانه در برنامه ششم توسعه با همکاری و توجهی که آقای لاریجانی به موضوع داشتند، موضوع ممنوعیت بهرهبرداری از جنگلهای طبیعی و جایگزینی تدریجی این مشاغل با مشاغل دیگر وارد قانون و اجراییسازی شد و من خودم تا زمانی که در دوره دولت یازدهم مسؤلیت داشتم پیگیر اجراییسازی آن بودم.
*کارشناسان، خبرنگاران و فعالان محیطزیست بیشترین انتقاد را به همین چهار سال آخر فعالیت سازمان محیطزیست دارند، آیا آقای کلانتری با شما مشورت و از تجربیات شما استفاده میکردند؟
خیلی مختصر پاسخ میدهم، خیر! سیاستها متفاوت بود.
*نظرتان درباره علی سلاجقه، رئیس فعلی سازمان محیطزیست چیست؟
خیلی آدم خوب و کارشناسی است و انشالله بتواند خوب کار کند.
الهه محمدی
- 15
- 3