به گزارش جماران، غلامرضا مصباحی مقدم از چهره های اصولگرایی است که ضمن بیان انتقاداتی در موقعیت های مختلف، موضع حمایتش از دولت را در بیشتر موارد حفظ کرده است. او معتقد است دولت فعلی تاکنون در بسیاری از زمنیه ها موفق بوده است اما نیاز دارد اقداماتی کند که اعتماد عمومی جلب شود.
مصباحی مقدم از عدم همراهی با دولت رییسی در بدنه دولت انتقاد دارد و می گوید که دولت باید هیاتی برای بررسی این موضوع تشکیل دهد.
علت اصلی تورم فعلی؛ انتظارات تورمی مردم است!
وقتی رشد اقتصادی ۷/۳ درصد را در ۱۴۰۱ داریم نمیتوان گفت تولید متوقف است. عوامل تورم و اقتصادی و بخشی عوامل غیراقتصادی است. آن میزانی که عوامل اقتصادی است دولت تلاش کرده در مدت دو سال مهار کند. مثلاً استقراض دولت از بانک مرکزی اصلاً با دوره قبل قابل مقایسه نیست و کاهش یافته است. ناترازی بانکها که الان فقط ۴ بانک ناتراز داریم. قبلاً بیشتر بود، کاهش یافته است. عزم دولت این است که بانکهای ناتراز برخی اصلاح و برخی تعطیل شوند. شجاعت به خرج میدهند و ظاهراً این اتفاق رقم خواهد خورد. صحبتهای رئیسجمهور این را نشان میدهد.. عامل دیگر، مسئله جهشهای نرخ ارز که مدتی کنترل شده و وضعیت ثابتی پیدا کرده است. نشان میدهد حتی ترفندهایی که دلالان ارز برای افزایش قیمت ارز بکار میگرفتند خنثی شده است. در حال حاضر در بازار حالت حیرت به اینها دست داده است که از عوامل اقتصادی بشمار می آید. در عوامل غیراقتصادی، بحث انتظارات تورمی بالا، مطرح است.
مردم انتظار تورم بالاتر را دارند. خود این امر عامل افزایش تورم میشود. علاوه بر این شرایط سیاسی و مسائل سیاسی تاثیرگذار است. روابط با غرب و برجام و توافقات و تحریمها و غیره تاثیرگذار است. آزادسازی زندانیان آمریکایی یا دوتابعیتی میتواند تاثیرگذار باشد. اینها مسائل سیاسی و خارجی و تاثیر روانی بر روی جامعه گذاشته است. این تاثیر روانی منشا اصلی وضعیت فعلی تورم ماست.
جمعیت قانع چینی که به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا می کنند را ما نداریم
متاسفانه استفاده نمیکنیم چون دولتهایی که آمدند و مجلسهایی که آمدند، گرفتار روزمرگی شدند و تمام همت آنها این است که این مشکل دم دستی را حل کنیم و همیشه از یک کارهای بنیادی و اساسی در ثروتآفرینی غافل شدند. اقدامی در خلق ثروت در این کشور نکردند. اقدامی در استفاده از این ظرفیتهای بالقوهای که میتواند جهشی اقتصاد ایران را پیش ببرند، نکردند. چین ۴ دهه رشد بالای ده درصد را تجربه کرده و توانسته از یک کشور به شدت فقیر با جمعیت انبوه خارج شود و به کشوری تبدیل شود که جایگاه دوم اقتصاد دنیا را دارد. پس این نشان میدهد شدنی است. چین ظرفیتهای ما را ندارد. موقعیت جغرافیایی چین موقعیت ما نیست. چین به اندازه موقعیت و شرایط ما نیست. موقعیت انرژی که ما داریم چین ندارد. البته موقعیت جمعیتی که چین دارد را ما نداریم. آن جمعیت قانع است، جمعیتی که به دوعده یا یک وعده غذا در شبانه روز اکتفا میکند. این فرهنگ کاملاً متفاوتی است. لذا از این ظرفیت بالقوهای که ما داریم و میتوانست مورد بهرهبرداری و استفاده قرار گیرد، نگرفته چرا که برای خروج از تنگنا و شرایط سخت اقتصادی برنامهای نداشتیم یا اگر برنامهای داشتیم برنامهها را کنار گذاشتند، همتی نداشتیم. اگر آن برنامه و آن همت باشد چرا نشود؟ رشد ۸ درصد کم هم هست. ما باید هر چه بتوانیم نخبگان را جذب کنیم و اجازه ندهیم نخبگان مهاجرت کنند.
- 9
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۴/۷ - ۸:۳۹
Permalink