فرارو نوشت: «متاسفانه ما مردم قانعی مثل چین نداریم که به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا میکنند» این جمله را غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده چند دوره مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است. او معتقد است حتی چین هم ظرفیت اقتصادی و ژئوپلتیکی ما را ندارد و تنها چیزی که چین دارد و ما نداریم «جمعیت قانع چینی است که به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا میکنند»
مشابه این سخنان را چند روز پیش احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد در خطبههای نماز جمعه گفت: «متاسفانه در برخی خانوادهها این رویه نادرست وجود دارد که بهمحض اینکه بر حقوق افزوده میشود یا درآمد بالاتر میرود، سطح هزینه نیز بلافاصله به همان نسبت افزایش پیدا میکند. این بزرگترین عامل از بین برنده معیشت خانواده است. این مساله مصرف و هزینه از جمله ارکان مهمی است که خانوادهها باید مدنظر قرار بدهند.»
این ژانر برگرداندن توپ به زمین مردم سابقه دارد. شاید یکی از مهمترین آنها سخنان علی اکبر ولایتی در مقایسه مردم ایران و یمن باشد. ولایتی در سال ۹۷ در بحبوحه جنگ عربستان و یمن و همچنین افزایش تورم شدید در ایران گفت: «از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند. به جای لباس لنگ میبندد و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پای پیاده و سعودیها از دست اینها عاجز شدند.»
چرا همیشه کاسه کوزهها سر مردم میشکند؟
تعدادی از ناظران با یادآوری مواضع برخی مسئولان در گذشته، به این نتیجه رسیدهاند که همزمان با وخامت شرایط اقتصادی، سخنان و توصیههایی از این دست شدت میگیرد. سخنان غلامرضا مصباحی مقدم نیز در شرایطی گفته شده که تورم مواد خوراکی و افزایش شدید اجارهبها زندگی را برای بخش زیادی از مردم غیر قابل تحمل کرده است.
از روز گذشته سخنان مصباحی مقدم با واکنشهای زیادی روبه شده است. برخی از مردم معتقدند در این شرایط بداقتصادی مسئولان نه تنها تلاش نمیکنند که زندگی بهتری برای مردم بسازند بلکه مدام توصیه میکنند که نخورید و نپوشید. سخنان مصباحی مقدم در بین چند تن از مسئولان و چهرههای سیاسی نیز واکنشهایی را به دنبال داشته است.
عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی در پاسخ به ادعای مصباحی مقدم گفته است: «تبدیل چین فقیر دهه ۶۰ به دومین اقتصاد جهان، به دلیل دو وعده غذای مردمش نبود! رشد اقتصادی با ورود سرمایه و تکنولوژی رشد شتابان و پایدار گرفت.»
برخی میگویند نکتهای که همتی به آن اشاره کرده است از قضا ربط مستقیم به غلامرضا مصباحی مقدم دارد. او که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است بارها با پیوستن ایران به اف ای تی اف مخالفت کرده است. ورود سرمایهای که همتی آن را کلید رشد پایدار اقتصاد چین میداند، بدون پیوستن ایران به اف ای تی اف اگر نگویم غیرممکن، بسیار سخت و دشوار است.
عدهای بر این باورند که این سخنان مسئولان، نمک پاشیدن بر زخم مردم است. عباس عبدی تحلیلگر سیاسی در همین باره نوشته است: «روحانیت که روزگاری مرجع دردهای مردم بود، امروز کارش به جایی رسیده که از منبر نماز جمعه، سعی در توجیه نادرست و وارونه مردم به تمکین در برابر مشکلات میکند. تا اینجا را هم شاید بشود نادیده گرفت، ولی هنگامی که این توجیه حالت نمک پاشیدن بر زخم پیدا میکند، قابل تحمل نخواهد بود. اگر نمیتوانید یا نمیخواهید باری را از دوش مردم بردارید حداقل بار بیشتری بر بار گران آنان اضافه نکنید.»
با وجود همه اینها، حتی ادعای نخست مصباحی مقدم هم مخدوش است، بسیاری به این مساله اشاره کردهاند که مردم چین به غذا علاقه زیادی دارند! مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین نوشته است: «جناب آقای مصباحی مقدم! احتراما به اطلاع میرساند وعده غذایی رایج در چین ۴ وعده است.»
شما باید پاسخگو باشید آقایان!
فرق مردم ایران با مردم چین کجاست؟حسین کنعانی مقدم درباره پیامدهای مقصر جلوه دادن مردم در مشکلات اقتصادی گفت: «در شرایط فعلی ما نباید به جای این که مرهمی بر زخمهای مردم در مسائل اقتصادی باشیم، نمک روی زخمشان بپاشیم و آنها را آزار دهیم. اگر دولت موفق نشده بر مشکلات اقتصادی فائق آمده و تورم را مهار کند، اگر دولت نمیتواند رشد اقتصادی ایجاد کند، اگر دولتها تا کنون نتوانستهاند با سیاستهای پولی که در پیش گرفتهاند، باری از دوش مشکلات اقتصادی جامعه بردارند یا مسائل معیشتی مردم را حل کنند، اگر ارزش پول ملی ما روز به روز کاهش پیدا میکند و در روند نزولی قرار دارد، مقصر هیچ یک از این موارد مردم نیستند.»
او افزود: «تکنیکی که در چنین شرایطی از سوی برخی، استفاده میشود، فرافکنی است. ما نباید مردم را مقصر برخی نقصانها و ناکارامدیها تلقی کنیم. افرادی که در کشور قدرت و مسئولیت داشتند و پاسخگوی پست و مقامی که در دست داشتند نبودند، رها میشوند و مردم به عنوان مقصر معرفی میشوند. این رویکرد صحیحی نیست. این نوع برخورد نشان میدهد که پاسخگو نبودن در مقابل نقصانهای بخش تصمیم گیری در کشور تبدیل به یک روش رایج شده است.»
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «به اعتقاد من، در چنین مواردی بهتر است مسئولان پاسخ و توضیح میدادند که تا کنون چه راهکارهایی را برای رفاه و آبادانی کشور اتخاذ کردهاند و سند چشم انداز ۱۴۰۴ در چه مرحلهای قرار دارد. طبیعتا اولین و آخرین پیام این سند چشم انداز، «رفاه عمومی» است. این رفاه عمومی تا چه حد محقق شده؟ تصمیمات دولتها تا چه حد این رفاه عمومی را پشتیبانی کرده است؟ اینها سوالاتی است که برخی باید از خود و از افرادی که قدرت دارند بپرسند. در واقع پاسخ دهنده این سوالات باید مسئولان باشند و نه مردم. آیا رفاه عمومی داشتن جرم است؟ آیا مسئولان نباید رفاه ایجاد کنند؟ اگر رفاه داشتن جرم است، بله، حق با افرادی است که از مردم توقع دارند در ریاضت کامل زندگی کنند، اما اگر رفاه حقی است که باید به مردم اعطا شود و باید برای رسیدن جامعه به رفاه تلاش کرد، پس مسئولان به جای پرداختن به حواشی، باید پاسخگوی عملکرد خود باشند و خود را مقصر بدانند که نتوانسته اند برای مردم رفاه مناسبی را ایجاد کنند.»
کنعانی مقدم گفت: «یک اصطلاحی وجود دارد که میگوید «مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان»، این اصطلاح دقیقا همین جا کاربرد دارد که اگر توانایی لازم برای حل و فصل مشکلات کشور وجود ندارد، بهتر است روی زخم آنان نیز نمک پاشیده نشود. کاملا روشن است که مطالبات به حق مردم باید پاسخ داده شوند. البته این نوع اظهارات تازگی ندارد و بارها شاهد چنین مواردی بودهایم. برای مثال این حرف را هم شنیدهایم که مردم باید به جای لباس لنگ بپوشند و نان خشک بخورند. این در حالیست که افرادی که خودشان این اظهارات را دارند، از شرایط زندگی آنچنانی برخوردارند و در رفاه کامل زندگی میکنند.»
- 16
- 6